۱٬۶۵۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== محتوای تبلیغ در غدیر بر اساس آیه == | == محتوای تبلیغ در غدیر بر اساس آیه == | ||
بر اساس آیه ۵۴ سوره نور، درباره محتوای تبلیغ در غدیر چنین گفته شده است: دستور ابلاغ ولايت از مدينه به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ پس حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر کرد.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۱.</ref> در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود. پيامبر صلى الله عليه و آله در آغاز خطبه مىفرمايد: «آنچه بر من وحى شده ادا مىنمايم براى آنكه مبادا اگر انجام ندهم، عذاب پروردگار بر من نازل شود؛ زیرا خداوند به من اعلام کرده که اگر آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نكنم، رسالت او را نرساندهام».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref> | بر اساس آیه ۵۴ سوره نور، درباره محتوای تبلیغ در غدیر چنین گفته شده است: دستور ابلاغ [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] از مدينه به پيامبر صلى الله عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ پس حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر کرد.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۱.</ref> در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود. پيامبر صلى الله عليه و آله در آغاز خطبه مىفرمايد: «آنچه بر من وحى شده ادا مىنمايم براى آنكه مبادا اگر انجام ندهم، عذاب پروردگار بر من نازل شود؛ زیرا خداوند به من اعلام کرده که اگر آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نكنم، رسالت او را نرساندهام».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref> | ||
در قسمت ديگر مىفرمايد: خداوند به من وحى فرموده که «ای رسول ابلاغ كن آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است»؛ يعنى خلافت على بن ابىطالب «و اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكردهاى».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref> پس از يادآورى خطر [[منافقین|منافقان]] مىفرمايد: و با همه اينها، خدا از من راضى نمىشود مگر آنكه آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نمايم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۰، بخش۲.</ref> محتواى كامل پيامى كه با اين مقدمات ابلاغ شده از كلامى معلوم مىشود كه حضرت در اواخر خطبه بهعنوان اقرار از مردم مىخواهد كه آن را تكرار كنند و به ابلاغ حضرت شهادت دهند؛ آنجا كه مىفرمايد: همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و مطيعيم و سر تسليم فرود مىآوريم در برابر آنچه از پروردگارمان و پروردگارت رساندى و ابلاغ نمودى درباره اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مىآيند.<ref>اسرار غدير، ص۱۵۷، بخش۱۱.</ref> اين جمله حضرت را مىتوان در امامت دوازده امام عليهم السلام خلاصه نمود. | در قسمت ديگر مىفرمايد: خداوند به من وحى فرموده که «ای رسول ابلاغ كن آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است»؛ يعنى خلافت على بن ابىطالب «و اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكردهاى».<ref>اسرار غدير، ص۱۳۸، بخش۲.</ref> پس از يادآورى خطر [[منافقین|منافقان]] مىفرمايد: و با همه اينها، خدا از من راضى نمىشود مگر آنكه آنچه در حق على نازل كرده ابلاغ نمايم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۰، بخش۲.</ref> محتواى كامل پيامى كه با اين مقدمات ابلاغ شده از كلامى معلوم مىشود كه حضرت در اواخر خطبه بهعنوان اقرار از مردم مىخواهد كه آن را تكرار كنند و به ابلاغ حضرت شهادت دهند؛ آنجا كه مىفرمايد: همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و مطيعيم و سر تسليم فرود مىآوريم در برابر آنچه از پروردگارمان و پروردگارت رساندى و ابلاغ نمودى درباره اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مىآيند.<ref>اسرار غدير، ص۱۵۷، بخش۱۱.</ref> اين جمله حضرت را مىتوان در امامت دوازده امام عليهم السلام خلاصه نمود. | ||
در پايان بخش سوم خطبه مىفرمايد: بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۴، بخش۳.</ref> و در پايان بخش چهارم مىفرمايد: خدايا تو را شاهد مىگيرم كه ابلاغ نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴.</ref> و در نسخهاى مىفرمايد: خدايا تو را شاهد مىگيرم و تو در گواهبودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴، پاورقى۲ از نسخه «الف».</ref> سپس در پايان بخش پنجم مىفرمايد: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم (كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مىفرمايد:) رسالت خود را ابلاغ نمودم (كه همان [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت دوازده امام عليهم السلام]]). سپس حضرت بر رسالت خود مُهر پايانى مىزند با عبارت قرآنی {{قرآن|وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}. بعد از اين مورد، در اواسط بخش ششم نيز مىفرمايد: من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۹، | در پايان بخش سوم خطبه مىفرمايد: بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۴، بخش۳.</ref> و در پايان بخش چهارم مىفرمايد: خدايا تو را شاهد مىگيرم كه ابلاغ نمودم<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴.</ref> و در نسخهاى مىفرمايد: خدايا تو را شاهد مىگيرم و تو در گواهبودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۶، بخش۴، پاورقى۲ از نسخه «الف».</ref> سپس در پايان بخش پنجم مىفرمايد: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم (كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مىفرمايد:) رسالت خود را ابلاغ نمودم (كه همان [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت دوازده امام عليهم السلام]]). سپس حضرت بر رسالت خود مُهر پايانى مىزند با عبارت قرآنی {{قرآن|وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}. بعد از اين مورد، در اواسط بخش ششم نيز مىفرمايد: من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم.<ref>اسرار غدير، ص۱۴۹، بخش۶؛ غدير در قرآن، ج۲، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش