۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== متن کامل خطابه غدیر<ref>الیقین، ص ۳۴۳؛ تفسیر الصافی، ج۲، ص ۵۳؛ البرهان، ج ۲، ص ۲۴۰؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۰۱.</ref> == | == متن کامل خطابه غدیر<ref>الیقین، ص ۳۴۳؛ تفسیر الصافی، ج۲، ص ۵۳؛ البرهان، ج ۲، ص ۲۴۰؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۰۱.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام در شرایط خفقان سخت بنیامیه، که غدیر میرفت تا به صفحات تاریخ سپرده شود و از آن واقعه عظیم فقط گاه گاهی جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}} سینه به سینه میگشت، با پیدا شدن شرایط اجتماعی خاص در انقراض بنیامیه، برای اولین بار شرح مفصلی از ماجرای غدیر را با متن خطبه آن بیان فرمودند و این چنین واقعه غدیر را بیان فرمودند: | امام باقر علیهالسلام در شرایط خفقان سخت بنیامیه، که غدیر میرفت تا به صفحات تاریخ سپرده شود و از آن واقعه عظیم فقط گاه گاهی جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}} سینه به سینه میگشت، با پیدا شدن شرایط اجتماعی خاص در انقراض بنیامیه، برای اولین بار شرح مفصلی از ماجرای غدیر را با متن خطبه آن بیان فرمودند و این چنین واقعه غدیر را بیان فرمودند: | ||
«ای محمّد! خداوند میفرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار ندادهام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت.» | پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در موسم حجّ عازم مکّه بود، در حالی که تمام شرایع و قوانین را بجز حجّ و ولایت ابلاغ فرموده بودند، که فرشته وحی جبرئیل نازل شده و از جانب پروردگار متعال ابلاغ سلام نموده و گفت: | ||
{{متن عربی|يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي لَمْ أَقْبِضْ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِي وَ لَا رَسُولًا مِنْ رُسُلِي إِلَّا بَعْدَ إِكْمَالِ دِينِي وَ تَأْكِيدِ حُجَّتِي وَ قَدْ بَقِيَ عَلَيْكَ مِنْ ذَاكَ فَرِيضَتَانِ مِمَّا تَحْتَاجُ أَنْ تُبَلِّغَهُمَا قَوْمَكَ فَرِيضَةُ الْحَجِّ وَ فَرِيضَةُ الْوَلَايَةِ وَ الْخِلَافَةِ مِنْ بَعْدِكَ فَإِنِّي لَمْ أُخَلِّ أَرْضِي مِنْ حُجَّةٍ وَ لَنْ أُخَلِّيَهَا أَبَدا}} | |||
«ای محمّد! خداوند میفرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار ندادهام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت.» | |||
و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند. | |||
== در پاسخ به حسن بصری<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص ۲۵۴؛ البرهان، حج ۲، ص ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> == | == در پاسخ به حسن بصری<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص ۲۵۴؛ البرهان، حج ۲، ص ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۷: | ||
گفت: بدانید که من در حال ایراد خطبه بودم ناگاه دیدهام به جایی افتاد که برادران شما در نهاوند در حال نبرد با کافرانند، و امیرشان سعد بن ابی وقّاص است، پس خداوند برای من تمام حجاب و پردهها را گشوده و دیدهام را نیرو داده تا اینکه ایشان را مشاهده نمودم که همگی در مقابل کوهی در آنجا به صف شدهاند، ناگاه گروهی از کافران آمدند تا ساریه و دیگران را از پشت محاصره کرده و همه را بکشند، پس فریاد کنان گفتم: ای ساریه، کوه! تا در پشت آن پناه گرفته و مانع محاصره آنان شود، سپس به جنگ پرداخته و در آخر خداوند أهل ایمان را بر کافران چیره ساخت و سرزمینهایشان را برای آنان فتح فرمود. این ساعت را بخاطر بسپارید، که همین مطالب که گفتم به شما خواهد رسید. و میان مدینه و نهاوند بیش از پنجاه روز راه بود. | گفت: بدانید که من در حال ایراد خطبه بودم ناگاه دیدهام به جایی افتاد که برادران شما در نهاوند در حال نبرد با کافرانند، و امیرشان سعد بن ابی وقّاص است، پس خداوند برای من تمام حجاب و پردهها را گشوده و دیدهام را نیرو داده تا اینکه ایشان را مشاهده نمودم که همگی در مقابل کوهی در آنجا به صف شدهاند، ناگاه گروهی از کافران آمدند تا ساریه و دیگران را از پشت محاصره کرده و همه را بکشند، پس فریاد کنان گفتم: ای ساریه، کوه! تا در پشت آن پناه گرفته و مانع محاصره آنان شود، سپس به جنگ پرداخته و در آخر خداوند أهل ایمان را بر کافران چیره ساخت و سرزمینهایشان را برای آنان فتح فرمود. این ساعت را بخاطر بسپارید، که همین مطالب که گفتم به شما خواهد رسید. و میان مدینه و نهاوند بیش از پنجاه روز راه بود. | ||
امام باقر علیه السّلام فرمود: | |||
{{متن عربی|فَإِذَا كَانَ مِثْلُ هَذَا لِعُمَرَ فَكَيْفَ لَا يَكُونُ مِثْلُ هَذَا لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؟ وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يُنْصِفُونَ بَلْ يُكَابِرُون}} | |||
؛«اگر چنین داستانی برای عمر باشد، چرا نمیشود برای علیّ نیز رخ داده باشد، ولی چه حاصل که اینان جماعتی بی انصاف بلکه أهل ستیزه اند!» | |||
== تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>معانی الاخبار، ص ۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۳۷، ح ۱۴۰؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۲۳.</ref> == | == تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>معانی الاخبار، ص ۶۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۳۷، ح ۱۴۰؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۲۳.</ref> == | ||
ابان بن تغلب از امام باقر علیهالسلام پرسید: معنای کلام پیامبر صلی اللَّه علیه و آله چیست که فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}}؟ | ابان بن تغلب از امام باقر علیهالسلام پرسید: معنای کلام پیامبر صلی اللَّه علیه و آله چیست که فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}}؟ | ||
حضرت فرمودند: | |||
{{متن عربی|يَا أَبَا سَعِيدٍ تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَام}}؛ «آیا مثل این مطلب جای سؤال دارد؟! به آنان فهمانیدند که جانشین ایشان خواهد بود.» | |||
== انکار حقیقت بزرگ غدیر<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۱۴۰، ح ۵۸۴.</ref> == | == انکار حقیقت بزرگ غدیر<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۱۴۰، ح ۵۸۴.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام دربارهٔ انکار عمومی امت نسبت به حقیقت بزرگ ولایت در غدیر میفرمایند:{{متن عربی|لَقَدْ جَحَدَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِمَا أَخَذَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ مِنَ الْمِيثَاقِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَوْمَ أَقَامَهُ لِلنَّاسِ وَ نَصَبَهُ لَهُمْ وَ دَعَاهُمْ إِلَى وَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ أَشْهَدَهُمْ بِذَلِكَ عَلَى أَنْفُسِهِم}}؛ | |||
«این امت انکار کردند پیمانی را که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از ایشان برای امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفتند در روزی که ایشان را برای مردم منصوب فرمودند و آنان را در زمان حیاتشان به ولایت و اطاعت ایشان فراخواند و خود آنان را بر این مطلب شاهد گرفتند.» | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:احتجاج به غدیر]] | [[رده:احتجاج به غدیر]] |