آيه ۶ احزاب و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲: خط ۷۲:
در این روایت عبارتِ {{متن عربی|عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ}} صریح در معنای سرایت ولایت خداوند به پیامبر و از او به امیرالمؤمنین است که به‌معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۸.</ref>
در این روایت عبارتِ {{متن عربی|عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ}} صریح در معنای سرایت ولایت خداوند به پیامبر و از او به امیرالمؤمنین است که به‌معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۸.</ref>


===== حديث پنجم =====
==== حديث پنجم ====
{{متن عربی|انْشَدَ اميرُالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام النّاسَ يَوْماً فيمَنْ شَهِدَ غَديرِ خُمٍّ. فَقامَ سَبْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً، مِنْهُمْ ابُو قُدّامَةِ الانْصارى فَقالُوا: نَشْهَدُ انّا اقْبَلْنا مَعَ رَسُولِ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ ... . ثُمَّ قامَ فَحَمِدَ اللَّه تَعالى وَ اثْنى عَلَيْهِ ثُمَّ قالَ: ايُّهَا النّاسُ، اتَعْلَمُونَ انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَ انّى اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟-  يَقُولُ ذلِكَ مِراراً قُلْنا: نَعَمْ -  وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ يَقُولُ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» ثَلاثَ مَرّاتٍ}}
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام روزى مردم را درباره غدير خم قسم داد كه هر كس حاضر بوده شهادت دهد. هفده نفر برخاستند كه [[ابوقدامه انصاری|ابوقدّامه انصارى]] جزء آنان بود و گفتند: ما شهادت مى‏‌دهيم كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از حجةالوداع باز مى‏‌گشتيم  تا آنجا كه حضرت برخاست و حمد و ثناى الهى به‌جا آورد و سپس فرمود: اى مردم آيا مى‏‌دانيد كه خداى عزوجل مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مؤمنان هستم، و من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارترم، و اين مطلب را چند بار فرمود. ما در پاسخ گفتيم: آرى -و اين در حالى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست تو را گرفته بوددر اين حال فرمود: هركس من صاحب اختيار او بوده‌‏ام، على صاحب اختيار اوست. خدايا، هركس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و هركس با او دشمنى كند، با او دشمنى كن و اين را سه مرتبه فرمود.<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۸؛ احقاق الحق، ج۶، ص۳۲۹.</ref>


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام روزى مردم را درباره غدير خم قسم داد كه هر كس حاضر بوده شهادت دهد.
اشاره به آيه ۶ سوره احزاب در اين حديث به‌صورت ضمير مخاطب آورده شده است. در اين حديث استناد به اين جمله چند بار صورت گرفته، آنچنان كه جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...}} طبق اين نقل سه بار تكرار شده است. از این تكرار مى‏‌توان، اهمیت آن را فهمد؛ زیرا اعلام اولى به نفس بودن على ‏عليه السلام نسبت به مردم همچون ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است. اعطای اين دو مقام به اراده خداوند بوده و به همين جهت است كه در چينش كلام پس از ذكر ولايت اللَّه آمده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۹.</ref>


هفده نفر برخاستند كه ابوقدّامه انصارى جزء آنان بود، و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از حجةالوداع باز مى‏ گشتيم ... . تا آنجا كه حضرت برخاست و حمد و ثناى الهى به جا آورد و سپس فرمود:
==== حديث ششم ====
عمرو بن ميمون اودى می‌گويد: على‏ عليه السلام صاحب روز غدير خم است؛ آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را با نام صدا زد و ولايت او را بر امتش واجب نمود و عظمت او را به آنان شناساند و مقام او را برايشان بيان داشت و فرمود: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش. فرمود: پس هر كس كه من صاحب اختيار اويم، اين على صاحب اختيار اوست.<ref>الامالى، ص۵۵۸؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص۶۹-۷۰، ح۱۰۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۷۸، ح۳۹۲. </ref>


اى مردم آيا مى‏ دانيد كه خداى عز و جل مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مؤمنين هستم، و من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارترم» -  و اين مطلب را چند بار فرمود -.
در اين حديث اقتباس از آيه ۶ احزاب به‌صورت سؤالى است كه پاسخ آن آيه را مجسم مى‏‌كند؛ حضرت مى‌پرسد: اولى به نفس شما كيست؟ وقتى مى‏‌گويند: «اللَّه و رسول»، مجموع اين پرسش و پاسخ تداعى این آیه را مى‌‏نمايد. «فاء» نتيجه در {{متن عربی|فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...}} در این روایت براى استحكام‌بخشيدن به ارتباط ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با ولايت خدا و پيامبر آمده است؛ يعنى اكنون كه قبول داريد خدا و رسول صاحب اختيار شمايند، پس لابد على پس از من صاحب اختيار شماست.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref>


ما در پاسخ گفتيم: آرى -  و اين در حالى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست تو را گرفته بود -  در اين حال فرمود:
==== حديث هفتم ====
 
«هر كس من صاحب اختيار او بوده ‏ام على صاحب اختيار اوست. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار، و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن» ، و اين را سه مرتبه فرمود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۸. احقاق الحق: ج ۶ ص ۳۲۹. اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۰.</ref>
 
اشاره و استناد به آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} در اين حديث هم شبيه قبلى است و به صورت ضمير مخاطب آورده شده است.
 
آنچه در اين حديث جلب توجه مى ‏كند تكرار اين جمله است كه چند بار صورت گرفته است كما اينكه جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...}} طبق اين نقل سه بار تكرار شده است.
 
از تكرار مى‏ توان تأكيد پيامبرصلى الله عليه وآله را بر حساس ‏ترين فراز غدير دريافت، چرا كه تنها اين مطلب در خطابه غدير تكرار شده است.
 
جهت اين تأكيد نيز واضح است كه نقطه پرگار غدير همانا اعلام اولى به نفس بودن على ‏عليه السلام نسبت به مردم همچون ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است، كه اين دو مقام والا به اراده خداوند و اعطايى ذات اقدس اوست؛ و به همين جهت است كه در چينش كلام پس از ذكر ولايت اللَّه آمده است.
 
===== حديث ششم =====
{{متن عربی|قالَ عَمْرُو بْنُ مَيْمُونِ الاوْدى: وَ هُوَ صاحِبُ يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ اذْ نَوَّهَ رَسُولُ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِاسْمِهِ وَ الْزَمَ امَّتَهُ وِلايَتَهُ وَ عَرَّفَهُمْ بِخَطَرِهِ وَ بَيَّنَ لَهُمْ مَكانَهُ فَقالَ: ايُّهَا الناسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَ رَسُولُهُ. قالَ: فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}:
 
عمرو بن ميمون اودى مى‏گويد: على‏ عليه السلام صاحب روز غدير خم است، آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را با نام صدا زد و ولايت او را بر امتش واجب نمود و عظمت او را به آنان شناساند و مقام او را برايشان بيان داشت و فرمود: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش. فرمود: پس هر كس كه من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۸ ح ۳۹۲. بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۶۹ ح ۱۰۴. امالى الطوسى: ج ۲ ص ۱۷۰.</ref>
 
در اين حديث اقتباس آيه به صورت سؤالى است كه پاسخ آن آيه را مجسم مى‏ كند؛ حضرت مى ‏پرسد: اولى به نفس شما كيست؟ وقتى مى‏ گويند: «اللَّه و رسول»، مجموع اين پرسش و پاسخ تداعى آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} را مى ‏نمايد كه بدين صورت در كلام حضرت تضمين شده است.
 
نكته بسيار جالبى كه در اين حديث به چشم مى‏ خورد «فاء» نتيجه در {{متن عربی|فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...}} است، كه براى استحكام بخشيدن به ارتباط ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با ولايت خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله است، يعنى: اكنون كه قبول داريد خدا و رسول صاحب اختيار شمايند پس دنباله اين اعتقاد را قطع نكنيد كه على پس از من صاحب اختيار شماست.
 
===== حديث هفتم =====
{{متن عربی|فِى احْتِجاجِ قَيْسِ بْنِ سَعْدٍ عَلى مُعاوِيَةَ، انَّهُ قالَ بِشَأْنِ اميرِالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام: الَّذى نَصَبَهُ رَسُولُ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بِغَديرِ خُمٍّ فَقالَ: مَنْ كُنْتُ اوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}
{{متن عربی|فِى احْتِجاجِ قَيْسِ بْنِ سَعْدٍ عَلى مُعاوِيَةَ، انَّهُ قالَ بِشَأْنِ اميرِالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام: الَّذى نَصَبَهُ رَسُولُ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بِغَديرِ خُمٍّ فَقالَ: مَنْ كُنْتُ اوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}


قيس بن سعد در اتمام حجت بر معاويه، درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام گفت: على‏ عليه السلام همان كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم منصوب نمود و فرمود:
[[قیس بن سعد بن عباده انصاری|قيس بن سعد]] در اتمام حجت بر [[معاوية بن ابوسفیان]]، درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام گفت: على‏ عليه السلام همان كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم منصوب نمود و فرمود: هركس كه من بر او از خودش صاحب اختيارتر بوده‌‏ام، على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۶۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۷۴.</ref>
 
هر كس كه من بر او از خودش صاحب اختيارتر بوده ‏ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۴. كتاب سليم: ص ۳۱۴.</ref>
 
در اين حديث كلمه «اولى» كه در آيه آمده درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هم عيناً به كار رفته است.
 
از سوى ديگر آنچه در احاديث قبلى در دو قسمت بود كه يكى طرح آيه و ديگرى نتيجه گيرى براى ولايت على‏ عليه السلام، در اين حديث در يك جمله تنظيم شده، و آيه و نتيجه آن كنار هم آمده است.


مى‏ توان گفت: عبارت اين حديث جلوه ديگرى از وضوح معناى ولايت در غدير را مى ‏رساند و پرده بردارى بى‏ دغدغه‏ اى در ارائه دقيق معناى «مولى» است.
در اين حديث كلمه «اولى» كه در آيه ۶ سوره احزاب آمده درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هم عيناً به‌كار رفته است. از سوى ديگر، آنچه در احاديث قبلى در دو قسمت بود، كه يكى طرح آيه و ديگرى نتيجه‌گيرى براى ولايت على‏ عليه السلام، در اين حديث در يک جمله تنظيم شده و آيه و نتيجه آن كنار هم آمده است. عبارت اين حديث جلوه ديگرى از وضوح معناى ولايت در غدير را مى‌‏رساند و معنای دقيق واژه «مولى» روشن می‌کند.


== دعا ==
== دعا ==
خط ۲۲۶: خط ۲۰۰:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* '''إحقاق الحق و إزهاق الباطل'''؛ قاضی نورالله شوشتری، قم: مكتبة آية‌ الله العظمی المرعشي النجفي، ۱۴۰۹ق.
* '''ارجح المطالب يعني سيرت اميرالمومنين عليه السلام'''؛ عبیدالله امرتسری، لاهور: حق برادرز، بی‌تا.
* '''ارجح المطالب يعني سيرت اميرالمومنين عليه السلام'''؛ عبیدالله امرتسری، لاهور: حق برادرز، بی‌تا.
* '''اسد الغابة فی معرفة الصحابة'''؛ علی بن محمد (ابن‌اثیر)، بیروت: دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
* '''اسد الغابة فی معرفة الصحابة'''؛ علی بن محمد (ابن‌اثیر)، بیروت: دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
۱٬۶۲۶

ویرایش