پرش به محتوا

آيه ۶ احزاب و غدیر

از ویکی غدیر
آیه ۶ احزاب و غدیر
آيه ۶ احزاب و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهاحزاب
شماره آیه۶
جزء۲۱
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعآیه‌ای درباره «صاحب اختیاری» پیامبر در قبال مؤمنان و اثبات آن برای امیرالمؤمنین
ترتیل آیه

ترجمه صوتی

آیه ۶ سوره احزاب آیه‌ای درباره «صاحب اختیاری» پیامبر صلی الله علیه و آله در قبال مؤمنان، که این صاحب اختیاری در مواضع مختلف (خطبه غدیر، هنگام نزول آیه، ادعیه و زیارات مربوط به غدیر) برای امیرالمؤمنین علیه السلام اثبات شده است.

آیه ۶ سوره احزاب اولین آیه‌ای دانسته شده که در مدینه و به‌عنوان پیش‌درآمد سفر حجةالوداع و غدیر نازل شده است. این نزول برای تعیین معنا و حدود صاحب اختیاری به کار گرفته شد؛ به این صورت که آغاز غدیر از مسئله «ولایت» و «صاحب اختیاری مردم» آغاز شده و از همان ابتدا این ارتباط در ذهن مردم جای گرفته بود؛ از سوی دیگر، با اثبات صاحب اختیاری اختصاصی برای ائمه برای آنان عصمت نیز اثبات می‌کند.

همچنین، آیه ۶ سوره احزاب از جمله آیاتی است که در خطبه غدیر به آن اشاره شده و مقدمه‌ای برای روشن‌شدن جایگاه مفهوم «مولی» در غدیر دانسته شده است: عصاره غدیر عبارت مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ است. برای روشن‌شدن معنای مولی یک عبارت از آیه ۶ سوره احزاب، که مربوط به مقام والای پیامبر صلی الله علیه و آله است، مورد استفاده قرار گرفته است. در آن آیه عین کلمه‌ای که برای شخص خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله استفاده شده، درباره امیرالمؤمنین علیه السلام به‌کار رفته است.

بر اساس منابع، آیه ۶ سوره احزاب در قسمتی از زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز غدیر خطاب به آن حضرت آمده است. این آیه در این دعا برای اثبات اولی به نفس بودن پیامبر برای امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح شده است؛ به این صورت که خداوند با این آیه پیامبر را صاحب اختیار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پیامبر، با آیه تبلیغ زمینه اعلام صاحب اختیاری علی علیه السلام، به همان معنی که در آیه قبل برای پیامبر صلی الله علیه و آله آمده بود، آماده شد و با وعده «خدا تو را از مردم حفظ می‌کند» به پیامبر دستور اعلام آن را داد.

آیه‌ای مربوط به اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر

آیه ۶ سوره احزاب اولین آیه‌ای دانسته شده که در مدینه و به‌عنوان پیش‌درآمد سفر حجةالوداع و غدیر نازل شده است:[۱] آیات زیادی از قرآن در طول سفر پیامبر از مدینه به مکه و بازگشت به آن نازل شده که ۲۱ آیه مستقیماً به موضوع غدیر و پیام آن مربوط است. این آیات نشان‌دهنده پشتوانه الهی و دستور مستقیم خداوند در مراسم غدیر است. برخی آیات به ختم رسالت و آغاز ولایت اشاره دارند و برخی دیگر مردم را برای امتحان بزرگ الهی آماده می‌سازد. همچنین، غدیر به عنوان فتح بزرگ و یأس دشمنان معرفی شده و بر اهمیت ابلاغ ولایت تأکید می‌شود. در نهایت، این آیات کمال دین و اوج نعمت خدا را با ولایت اعلام می‌کنند. این آیات ۴۹ آیه است و در ۲۱ مورد نازل شده است.[۲]

از جمله این آیات، آیه ۶ سوره احزاب است: النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلی أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً؛ پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاتر است و زنانش مادران مؤمنان هستند و در کتاب خدا خویشاوندان نسبی از مؤمنان و مهاجران به یکدیگر سزاوارترند، مگر آنکه بخواهید به یکی از دوستان خود نیکی کنید. و این حکم در کتاب خدا مکتوب است.

موقعیت تاریخی نزول آیه

موقعیت تاریخی نزول آیه ۶ سوره احزاب از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: ماه ذی‌القعدهٔ سال دهم هجری، هنوز تصمیم برای سفر حج از سوی خدا و رسول اعلام نشده بود که آماده‌سازی فکری مردم برای پذیرش و درک مفاهیم ولایت و امامت با نام قرآن آغاز شد.

این شروع با نزول آیه بسیار مهم ۶ سوره احزاب درباره مقام پیامبر صلی الله علیه و آله همراه بود که بعد از آن محور غدیر قرار گرفت. در این آیه از صاحب‌اختیاری آن حضرت سخن گفته شده بود و مقدمه‌ای بود برای تبیین کلمه «مولی» در عبارت مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ که در غدیر اعلام شد. استفاده از عبارت اَولى به نَفْس، که ترکیب پرمعنایی بود، هم انگیزه‌هایی در اذهان برای فهم دقیق‌تر حقیقت صاحب اختیاری ایجاد کرد. به همین دلیل، مردم از پیامبر صلی الله علیه وآله پرسیدند: یا رسول اللَّه، این ولایت چیست که به‌وسیله آن شما بر ما از خودمان بیشتر اختیار دارید؟ حضرت فرمود: «پذیرفتن و اطاعت در آنچه دوست بدارید و آنچه بر شما خوش نیاید و دوست نداشته باشید». مردم با شنیدن این محتوای بلند گفتند: پذیرفتیم و اطاعت می‌کنیم.[۳]

آیه‌ای برای تعیین معنا و حدود صاحب اختیاری

از آیه ۶ سوره احزاب برای تعیین معنا و حدود مفهوم صاحب اختیاری با شرح زیر استفاده شده است: اولین جرقه‌های فکری برای مراسم غدیر از مدینه آغاز شد و ناخود آگاه مردم را به‌سوی توجه به آن سوق داد. آیه ۶ سوره احزاب قبل از سفر غدیر و به‌عنوان مقدمه‌ای بر آن نازل شد و در خطابه غدیر شأن نزول آن به‌طور کامل بیان شد. پس از نزول آن، سؤال مردم این بود که این ولایت به چه معنی و در چه محدوده‌ای است؟

پیامبر صلی الله علیه و آله این صاحب اختیاری مقام نبوت نسبت به مردم را به اطاعت مطلق از او در آنچه دوست دارند یا ندارند معنا کردند. با این ذهنیّت سفر حج آغاز شد تا روز غدیر که همین صاحب اختیاری مطلق برای علی بن ابی‌طالب علیه السلام و امامان بعد از او اعلام گردید. متن حدیث که نزول آیه قبل از غدیر را تصریح کرده چنین است: عطیه سعدی می‌گوید: از حذیفه یمانی درباره نصب امیرالمؤمنین علیه السلام از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر سؤال کردم که چگونه بود. حذیفه گفت: خداوند بر پیامبرش این آیه را در مدینه نازل کرد: «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر است…». پرسیدند: یا رسول اللَّه! این ولایت چیست که شما به‌وسیله آن بر ما از خودمان بیشتر اختیار دارید؟ فرمود: «شنیدن و اطاعت‌کردن در آنچه که دوست بدارید یا بر شما خوش نیاید». ما گفتیم: شنیدیم و اطاعت می‌کنیم. پس از این بود که به‌عنوان حجةالوداع به‌سوی مکه حرکت کردیم و جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! خدایت سلام رسانده می‌گوید: علی را به عنوان عَلَمی برای مردم منصوب کن.[۴]

مردم با این نگاه به «ولایت نبوی» از مدینه حرکت کردند، حج گزاردند و به غدیر رسیدند؛ غدیر روزی بود که باید شأن نزول آیه ۶ سوره احزاب کامل می‌شد و ارتباط غدیر با آن تبیین می‌گردید. پیامبر صلی الله علیه و آله با اشاره به این آیه درباره ولایت خود از مردم اقرار گرفت. سپس ضمن معنی‌کردن این ولایت، ادامه این صاحب اختیاری را درباره امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین‏ علیهم السلام تبیین کرد؛ به‌گونه‌ای که ولایت آنان استمرار ولایت نبوی به‌شمار آید و از متن قرآن استخراج شود.

این بخش مهم از تاریخ غدیر را یکی از شاهدان غدیر، عبداللَّه بن جعفر، خطاب به معاویة بن ابوسفیان چنین توصیف کرده است: من از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم، در حالی که آن حضرت بر منبر بود و من، عمر بن ابی‌سلمه، اسامة بن زید، سعد بن ابی وقاص، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد و زبیر در مقابل او قرار داشتیم. در آن لحظه حضرت فرمود: «آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر نیستم»؟ گفتیم: بلی، یا رسول اللَّه؛ فرمود: آیا همسران من مادران شما نیستند؟ گفتیم: بلی، یا رسول اللَّه. سپس فرمود: «هرکس من صاحب اختیار او هستم علی صاحب اختیار اوست و بر او از خودش بیشتر اختیار دارد» - و با دست بر شانه علی علیه السلام زد- و فرمود: «خدایا، دوست بدار هر که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار هر که با او دشمنی می‌کند». سپس فرمود: ای مردم، من نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارترم و با بودن من آنان را امری و اختیاری نیست. بعد از من، علی نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر است و با بودن او آنان را امری و اختیاری نیست. سپس، پسرم حسن نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر است و با بودن او آنان را امری و اختیاری نیست. سپس بار دیگر بر سر مطلب بازگشت و فرمود: ای مردم، وقتی من به شهادت رسیدم علی بر شما از خودتان صاحب اختیارتر است و آنگاه که علی به شهادت برسد، پسرم حسن بر مؤمنان صاحب اختیارتر است و آنگاه که حسن به شهادت برسد پسرم حسین بر مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر است.[۵]

تحلیل اعتقادی آیه ذیل مفهوم صاحب اختیاری

در مورد این آیه سه تحلیل اعتقادی ارائه شده است:

  1. آغاز غدیر از مسئله «ولایت» و «صاحب اختیاری مردم» آغاز شده و از همان ابتدا این ارتباط در ذهن مردم جای گرفته بود؛ حتی عظمت مسئله به‌خوبی برای آنان روشن شده بود که فوراً درباره معنا و محدوده آن سؤال کردند. با این ذهنیت، آیا سؤال‌برانگیز نیست که گفته شود پیامبر صلی الله علیه و آله آن جمعیت فراوان را در غدیر جمع کرد تا بگوید: «علی را دوست بدارید». پس، اگر قضایای تاریخی با همه جوانب آن از آغاز تا انجام دنبال شود، تأثیر عجیبی در درک و تحلیل آن خواهد گذاشت و گاهی صورت ماجرا تغییر پیدا خواهد کرد.
  2. درباره ارتباط غدیر و قرآن ضمن نزول این آیه می‌توان گفت: قرآن ولایت نبوی را اثبات می‌کند. پیامبر صلی الله علیه و آله همان آیه را در غدیر به‌عنوان شاهد بر ولایت خود ذکر می‌کند. آنگاه ولایت امیرالمؤمنین و امامان علیهم السلام را به‌عنوان فرع و ادامه ولایت خود بیان می‌کند. سپس این ولایت را به‌معنای تصمیم‌گیری در همه امور مردم توضیح می‌دهد. آنگاه با ذکر ولایت سه امام، استمرار آن را روشن می‌کند.
  3. تأکید خاص این در حدیث بر این جمله است: لَيْسَ لَهُمْ مَعَهُ امْرٌ؛ با وجود آنان براى مردم امرى و اختيارى نيست. قوام ولایت مطلقه امامان علیهم السلام به همین نکته است؛ یعنی اگر آنان صاحب فرمان علی الاطلاق باشند، هیچ‌کس دیگری نباید حق دخالت در آن موضوع داشته باشد. ضمانت چنین فرمان قاطعی عصمت الهی است که فقط درباره امامان علیهم السلام وجود دارد؛ این عصمت هر کسی را متقاعد می‌کند که دستور معصوم علیهم السلام را برخاست خود مقدم کند، زیرا فرمان او همان فرمان خداست.[۶]

آیه‌ای مربوط به مناسبت‌های خاص در غدیر

آیه ۶ سوره احزاب از جمله آیاتی است که در خطبه غدیر به آن اشاره شده است. با در نظر گرفتن اینکه غدیر مراسم مفصلی در سه روز بوده، گذشته از آیاتی که مستقیماً در آن ایام نازل شده آیاتی هم در ضمن کلام به‌صورت اشاره آمده و منظور از آنها بیان شده است. این موارد در تفسیر ۱۸ آیه است.[۷]

اشاره به این آیه در خطبه غدیر از سوی امیرالمؤمنین تأیید شده است؛ امیرالمؤمنین علیه السلام خود مردم را در میدان کوفه در این باره قسم داد: «قسم می‌دهم هر کس را که از پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر خم شنیده که فرمود: هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست، برخیزد. در اینجا دوازده نفر از شرکت‌کنندگان در جنگ بدر برخاستند و گفتند: ما شهادت می‌دهیم که در روز غدیر خم از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیدیم که می‌فرمود: آیا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارتر نیستم؟ مردم گفتند: بلی یا رسول اللَّه. پس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: هرکس من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست. خدایا هرکس ولایت او را بپذیرد، دوست بدار و با هرکس که با او دشمنی کند، دشمنی کن».[۸]

در احادیثی که خلاصه واقعه غدیر را نقل کرده‌اند قبل از جمله مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ … استشهاد پیامبر صلی الله علیه و آله به آیه ۶ سوره احزاب به‌عنوان مقدمه اعتقادی آن دیده می‌شود. از روایات استفاده می‌شود که استشهاد به این آیه در ایام سه روزه غدیر مکرر صورت گرفته است و حضرت گذشته از اصل خطبه، به‌مناسبت‌های دیگر این رکن غدیر را مطرح کرده است. موقعیت این آیه به‌عنوان تنها آیه صریح در ولایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله ممتاز است، اگر چه آیات بسیاری دلالت بر مقام با عظمت آن حضرت دارد. این آیه به‌صورت یک سؤال در قالب ضمیر متکلم در خطابه حضرت آمده است.[۹]

آیه‌ای برای روشن‌شدن مفهوم مولی در خطبه غدیر

از سوی برخی محققان، آیه ۶ سوره احزاب در خطبه غدیر را مقدمه‌ای برای روشن‌شدن جایگاه مفهوم «مولی» در غدیر دانسته شده است: عصاره غدیر عبارت مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ است و کلمه «مولی» به‌عنوان پرمحتواترین و گویاترین واژه در این جمله آمده است. برای روشن‌شدن معنای مولی یک عبارت از آیه ۶ سوره احزاب، که مربوط به مقام والای پیامبر صلی الله علیه و آله است، مورد استفاده قرار گرفته است. در آن آیه عین کلمه‌ای که برای شخص خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله استفاده شده، درباره امیرالمؤمنین علیه السلام به‌کار رفته است: النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ …؛ یعنی اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله بر مؤمنان از خودشان بیشتر است. آنگاه که می‌فرماید: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ …؛ یعنی همان اولویت و اختیاری که درباره من معتقدید عیناً باید درباره علی علیه السلام نیز معتقد باشید و او را صاحب اختیارتر از خود بر خودتان بدانید. این واضح‌ترین شکل از تبیین معنای مولی است.[۱۰]

مفهوم مولی در روایات

درباره «اولی به نفس بودن» پیامبر صلی الله علیه و آله و ارتباط آن با اولی به نفس بودن امیرالمؤمنین علیه السلام نکات مهمی در برخی روایات معصومان علیهم السلام وجود دارد که در روشن شدن مفهوم ولی کمک می‌کنند:

حدیث اول

از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: این ولایت که شما در آن از خود ما مقدم هستید چیست؟ فرمود: گوش جان سپردن و اطاعت در همه موارد؛ چه آنچه دوست می‌دارید، چه آنچه را که خوش ندارید.[۱۱]

حدیث دوم

امیرالمؤمنین علیه السلام در مجلسی که در زمان عثمان در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله منعقد شده بود، مردم را درباره فضایل خود قسم می‌داد و از جمله غدیر را یادآور شد و فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد ندا دهند تا همه مردم جمع شوند. آنگاه خطابه‌ای خواند و فرمود: ای مردم، آیا می‌دانید که خداوند عزوجل صاحب اختیار من است و من صاحب اختیار مؤمنینم و نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم؟ گفتند: بلی، یا رسول اللَّه. فرمود: ای علی برخیز. من برخاستم و حضرت فرمود: هرکس که من صاحب اختیار او بوده‌ام علی صاحب اختیار اوست. خدایا، هرکس ولایت او را بپذیرد، دوست بدار و هرکس با او دشمنی کند، دشمن بدار. سلمان برخاست و پرسید: یا رسول اللَّه، این ولایت چگونه ولایتی است؟ فرمود: ولایتی همچون ولایت من. هر کس که اختیار من بر او از خودش بیشتر است، علی نیز اختیارش بر او از خودش بیشتر است.[۱۲]

در این حدیث عبارات در فهماندن ولایت علی علیه السلام دقیق‌تر است. پیامبر صلی الله علیه و آله از ولایت خدا آغاز می‌کند، سپس ولایت خود و آنگاه ولایت علی علیه السلام را مطرح می‌نماید. این ترتیب شکی در معنای ولایت باقی نمی‌گذارد، چرا که معنای صاحب اختیاری خداوند همان ولایت مطلقه اوست، آنگاه درجه بعدی ولایت را از طرف خداوند برای خود و علی علیه السلام اعلام می‌کند. در اینجا پیامبر عین کلمه «مولی» را درباره خداوند، خود و علی علیه السلام مطرح می‌کند تا کسی در حد اختلاف کلمات نیز شبهه وارد نکند.[۱۳]

حدیث سوم

از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: منظور از مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ چیست؟ حضرت فرمود: خداوند مولای من است و بر من از خودم بیشتر اختیار دارد و با امر او مرا امری و اختیاری نیست. و من مولای مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بیشتر اختیار دارم و با امر من ایشان را امری و اختیاری نیست. و هر کس که من صاحب اختیار او هستم و با امر من او را اختیاری نیست، علی بن ابی‌طالب مولای اوست و بر او از خودش بیشتر اختیار دارد، و با امر او برایش امری و اختیاری نیست.[۱۴]

حدیث چهارم

جاءَ ابُو ايُّوبِ الانْصارى مَعَ رَهْطٍ مِنَ الانْصارِ الى عَلِىّ عليه السلام بِالرُّحْبَةِ، فَقالَ عليه السلام: مَنِ الْقَوْمُ؟ قالُوا: مَواليكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ …. سَمِعْنا رَسُولَ اللَّه صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ، يَقُولُ: ايُّهَا النّاسُ، الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ؟ قُلْنا: بَلى يا رَسُولَ اللَّه. فَقالَ: انَّ اللَّه مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، اللَّه‌مَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ[۱۵]

ابوایوب انصاری با عده‌ای از انصار در میدان کوفه نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند. حضرت پرسید: شما کیستید؟ گفتند: اهل ولایت تو یا امیرالمؤمنین…. ما از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدیم که در روز غدیر خم، در حالی که دست تو را گرفته بود، می‌فرمود: ای مردم، آیا من بر مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر نیستم؟ گفتیم: بلی یا رسول اللَّه. فرمود: خداوند مولی و صاحب اختیار من است و من مولی و صاحب اختیار مردم هستم و علی مولی و صاحب اختیار هر کسی است که من صاحب اختیار او بوده‌ام. خدایا، هر کس ولایت او را بپذیرد، دوست بدار و هر کس با او دشمنی کند، دشمن بدار.[۱۶]

در این روایت عبارتِ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ صریح در معنای سرایت ولایت خداوند به پیامبر و از او به امیرالمؤمنین است که به‌معنای اثبات ولایت مطلقه الهیه برای پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام در سایه ولایت پروردگار است.[۱۷]

حدیث پنجم

امیرالمؤمنین علیه السلام روزی مردم را درباره غدیر خم قسم داد که هر کس حاضر بوده شهادت دهد. هفده نفر برخاستند که ابوقدّامه انصاری جزء آنان بود و گفتند: ما شهادت می‌دهیم که همراه پیامبر صلی الله علیه و آله از حجةالوداع بازمی‌گشتیم تا آنجا که حضرت برخاست و حمد و ثنای الهی به‌جا آورد و سپس فرمود: ای مردم آیا می‌دانید که خدای عزوجل مولی و صاحب اختیار من است، و من مولی و صاحب اختیار مؤمنان هستم، و من نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارترم، و این مطلب را چند بار فرمود. ما در پاسخ گفتیم: آری -و این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله دست تو را گرفته بود- در این حال فرمود: هرکس من صاحب اختیار او بوده‌ام، علی صاحب اختیار اوست. خدایا، هرکس ولایت او را بپذیرد دوست بدار و هرکس با او دشمنی کند، با او دشمنی کن و این را سه مرتبه فرمود.[۱۸]

اشاره به آیه ۶ سوره احزاب در این حدیث به‌صورت ضمیر مخاطب آورده شده است. در این حدیث استناد به این جمله چند بار صورت گرفته، آنچنان که جمله مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ … طبق این نقل سه بار تکرار شده است. از این تکرار می‌توان، اهمیت آن را فهمد؛ زیرا اعلام اولی به نفس بودن علی علیه السلام نسبت به مردم همچون ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله است. اعطای این دو مقام به اراده خداوند بوده و به همین جهت است که در چینش کلام پس از ذکر ولایت اللَّه آمده است.[۱۹]

حدیث ششم

عمرو بن میمون اودی می‌گوید: علی علیه السلام صاحب روز غدیر خم است؛ آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله او را با نام صدا زد و ولایت او را بر امتش واجب نمود و عظمت او را به آنان شناساند و مقام او را برایشان بیان داشت و فرمود: چه کسی نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارتر است؟ گفتند: خدا و پیامبرش. فرمود: پس هر کس که من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست.[۲۰]

در این حدیث اقتباس از آیه ۶ احزاب به‌صورت سؤالی است که پاسخ آن آیه را مجسم می‌کند؛ حضرت می‌پرسد: اولی به نفس شما کیست؟ وقتی می‌گویند: «اللَّه و رسول»، مجموع این پرسش و پاسخ تداعی این آیه را می‌نماید. «فاء» نتیجه در فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ … در این روایت برای استحکام‌بخشیدن به ارتباط ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام با ولایت خدا و پیامبر آمده است؛ یعنی اکنون که قبول دارید خدا و رسول صاحب اختیار شمایند، پس لابد علی پس از من صاحب اختیار شماست.[۲۱]

حدیث هفتم

قیس بن سعد در اتمام حجت بر معاویة بن ابوسفیان، درباره امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: علی علیه السلام همان کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را در غدیر خم منصوب نمود و فرمود: هرکس که من بر او از خودش صاحب اختیارتر بوده‌ام، علی نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر است.[۲۲]

در این حدیث کلمه «اولی» که در آیه ۶ سوره احزاب آمده درباره امیرالمؤمنین علیه السلام هم عیناً به‌کار رفته است. از سوی دیگر، آنچه در احادیث قبلی در دو قسمت بود، که یکی طرح آیه و دیگری نتیجه‌گیری برای ولایت علی علیه السلام، در این حدیث در یک جمله تنظیم شده و آیه و نتیجه آن کنار هم آمده است. عبارت این حدیث جلوه دیگری از وضوح معنای ولایت در غدیر را می‌رساند و معنای دقیق واژه «مولی» روشن می‌کند.[۲۳]

آیه‌ای در یک دعای غدیری

بر اساس منابع، آیه ۶ سوره احزاب در یک دعای غدیری مورد استناد قرار گرفته است. به گفته برخی محققان، یکی از جلوه‌های قرآنی غدیر دعاها و زیاراتی است که در آنها به تبیین و تفسیر آیات مربوط به واقعه غدیر پرداخته شده است. در بسیاری از دعاها و زیارات -به‌خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدیر است- ناگفته‌هایی از مسئله غدیر به‌چشم می‌خورد که در هیچ روایت دیگری یافت نمی‌شود. در مواردی شأن نزول آیات و در مواردی استشهاد به آیه‌های قرآن و در مواردی مصداق قرار دادن غدیر برای آیه مزبور مطرح شده است؛ از جمله این آیات آیه ۶ سوره احزاب است.[۲۴]

آیه در متن زیارت

آیه ۶ سوره احزاب در قسمتی از زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز غدیر خطاب به آن حضرت آمده است: اشْهَدُ انَّكَ اخُو رَسُولِ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله …، و انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما انْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: الَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى فَقالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفى بِكَ شَهيداً و حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الاقْرارِ وَ ناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ؛ سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنان. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى‌دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه و آله هستى…، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا درآورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنان صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد؛ همان‌طور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به‌عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت می‌كنى. خداوند منكرِ ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.[۲۵]

نتیجه اعتقادی آیه در دعا

به‌گفته برخی محققان، در این قسمت از زیارت غدیر به دو آیه از قرآن به‌صورت اشاره مطرح شده است: یکی آیه تبلیغ و دیگری آیه ۶ سوره احزاب که درباره اولی به نفس بودن پیامبر صلی الله علیه وآله نسبت به مسلمانان است. این آیه در این دعا برای اثبات اولی به نفس بودن پیامبر برای امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح شده است: «تو را نسبت به مؤمنان صاحب اختیارتر از خودشان قرار داد؛ همان‌طور که خداوند به آن حضرت چنین مقامی داده بود». در این قسمت به این آیه اشاره شده است.[۲۶]

از تحلیل اعتقادی آیه ۶ سوره احزاب در متن این دعا مطالب زیر برداشت شده است:

از ولایت محمد صلی الله علیه و آله تا ولایت علی علیه السلام

وجود آیه ۶ در متن این دعا آمده را می‌توان بیانگر «رمز غدیر» و «حساس‌ترین نقطه غدیر» به‌شمار برد؛ آن رمز حساس ارتباط بین ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله با ولایت علی بن ابی‌طالب علیه السلام است؛ به این معنا که ولایت و امامت پیامبر صلی الله علیه وآله به نص قرآن امری مسلم است و در معنای آن -که صاحب اختیاری مطلق است- شکی راه ندارد. عظمت مراسم غدیر و آیات پی‌درپی نازل شده در آن اثبات می‌کند که همان ولایت و همان مقام پیامبر صلی الله علیه و آله برای علی علیه السلام هم عیناً اثبات می‌شود. نیز همان‌گونه که پذیرفتن این ولایت درباره پیامبر صلی الله علیه و آله یک واجب اعتقادی است، پذیرفتن آن درباره علی علیه السلام نیز واجب است.[۲۷]

مسیر ارتباط ولایت محمدی و علوی

آنچه در این فراز دعا ترسیم شده ارتباط دو آیه تبلیغ و آیه ۶ سوره احزاب طبق مراسمی است؛ به این معنا که اعلام «اولی به نفس بودن» امیرالمؤمنین علیه السلام همانند پیامبر صلی الله علیه و آله در یک برنامه رسمی انجام شد. شکل این برنامه مسیری را طی کرد که آن را می‌توان چنین ترسیم کرد: خداوند با آیه ۶ سوره احزاب پیامبر را صاحب اختیار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پیامبر، با آیه تبلیغ زمینه اعلام صاحب اختیاری علی علیه السلام، به همان معنی که در آیه قبل برای پیامبر صلی الله علیه و آله آمده بود، آماده شد و با وعده «خدا تو را از مردم حفظ می‌کند» به پیامبر دستور اعلام آن را داد.[۲۸]

نتایج اجرای اعلام ولایت

در این دعا نتایج اعلام ولایت چنین ترسیم شده است:

  1. فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ: امر الهی ابلاغ گردید و حجت تمام شد.
  2. اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ: وجوب اطاعت و پذیرفتن صاحب اختیاری علی علیه السلام رسمیت یافت.
  3. عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ: برای تو از مردم بیعت و عهد و پیمان گرفته شد.
  4. جَعَلَكَ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ رسماً اعلام شد که علی علیه السلام مانند پیامبر صلی الله علیه و آله در صاحب اختیاری مطلق بر مردم است؛ به همان معنی که برای پیامبر صلی الله علیه وآله اعلام شده است.
  5. ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ…: پیامبر صلی الله علیه و آله خدا و مردم را بر ابلاغ خود شاهد گرفت، تا هم خود و هم مردم روز قیامت در برابر خدا پاسخگو باشند.[۲۹]

تلاش برای تحریف غدیر با تغییر معنای مولی

در زیارت غدیریه بر اساس آیه ۶ سوره احزاب اقرار می‌شود که آنچه به دستور آیه تبلیغ قرار بود ابلاغ شود درباره ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، هیچ عذری پذیرفته نیست و هیچ جای ابهامی در آن نیست. درباره این آیه و ارتباط آن با حدیث غدیر چنین گفته شده است: دشمنان برای انکار احادیث فضائل اهل بیت پیامبر علیهم السلام تدابیری اندیشیدند و به شیوه‌های مختلف در کتمان آن احادیث کوشیدند؛[۳۰] این شیوه‌ها برای حدیث غدیر که متواتر بود کارساز نبود؛ پس تنها راهی که برای انکار بود، تأویل معنای حدیث بود که با استفاده از معانی مختلف کلمه «مولی» انجام شد.

برای لفظ «مولی» در کتب لغت، تا بیست و شش معنی ثبت شده که به دلیل قرائن متعدد، هیچ‌کدام جز «سرپرست و اولی به مؤمنان از نفس آن‌ها» در این حدیث نمی‌تواند مورد قبول باشد.[۳۱] این تحریف معنوی، از صدر اسلام آغاز شد و به شهادت احادیثی از امام سجاد، امام باقر و امام حسن عسکری‏ علیهم السلام این سؤال در زمان آنان نیز مطرح بوده است.[۳۲]

پانویس

  1. واقعه قرآنی غدیر، ص۱۱.
  2. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵.
  3. الاقبال، ج۲، ص۲۴۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۶.
  4. الاقبال، ج۲، ص۲۴۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۶–۲۹۷.
  5. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۹۱–۱۹۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۷۱؛ الغدیر، ج۱، ص۴۰۱.
  6. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۸–۲۹.
  7. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۳.
  8. مشکل الآثار، ج۲، ص۳۰۸؛ الامالی، ص۲۵۵؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۰۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۴۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۵۱؛ الغدیر، ج۱، ص۳۶۲–۳۶۳؛ ارجح المطالب، ص۵۸۰.
  9. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۴.
  10. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۴–۱۰۵.
  11. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۶.
  12. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۴۸؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۲–۳۱۶؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱–۲۳۴.
  13. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۶.
  14. عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۳، ح۱۹۰.
  15. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۷ ح ۶۴. شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید): ج ۱ ص ۳۱۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۰،۶۲.
  16. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۰۸؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۷، ح۶۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۱–۶۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۵۰.
  17. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۸.
  18. اسد الغابه، ج۵، ص۲۵۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۸؛ احقاق الحق، ج۶، ص۳۲۹.
  19. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۹.
  20. الامالی، ص۵۵۸؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص۶۹–۷۰، ح۱۰۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۷۸، ح۳۹۲.
  21. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۰۹–۱۱۰.
  22. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۷۴.
  23. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۰.
  24. غدیر در قرآن، ج۳، ص۳۵۵.
  25. بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۶۰.
  26. غدیر در قرآن، ج۳، ص۳۹۳.
  27. غدیر در قرآن، ج۳، ص۳۹۳–۳۹۴.
  28. غدیر در قرآن، ج۳، ص۳۹۴.
  29. غدیر در قرآن، ج۳، ص۳۹۵.
  30. برای توضیح این شیوه‌ها نگاه کنید: معالم المدرستین، ج۱، ص۴۰۲–۴۳۸.
  31. برای تفصیل در این باره نگاه کنید: الغدیر، ج۱، ص۶۴۰–۶۴۴.
  32. نگاهی بر زیارت غدیریّه، ص۱۱۱–۱۵۰.

منابع

  • إحقاق الحق و إزهاق الباطل؛ قاضی نورالله شوشتری، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ق.
  • ارجح المطالب یعنی سیرت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ عبیدالله امرتسری، لاهور: حق برادرز، بی‌تا.
  • اسد الغابة فی معرفة الصحابة؛ علی بن محمد (ابن‌اثیر)، بیروت: دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
  • الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ سید علی بن موسی بن طاووس، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • الامالی؛ محمد بن حسن طوسی، قم: دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • شرح نهج‌البلاغة؛ عبدالحمید بن هبة الله (ابن ابی‌الحدید معتزلی)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بی‌تا.
  • کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامیة)، ۱۴۰۷ق.
  • عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی‏، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی‏، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب؛ عبدالحسین امینی، قم: مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۶ق.
  • فرائد السمطین؛ ابراهیم بن محمد حموی جوینی، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۳۹۸ق.
  • مشکل الآثار؛ احمد بن محمد طحاوی، بیروت: دار صادر، ۱۳۳۳ق.
  • معالم المدرستین؛ سید مرتضی عسکری، تهران: مؤسسة البعثة (مرکز الطباعة و النشر)، ۱۴۱۶ق.
  • نگاهی بر زیارت غدیریه: زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز عید غدیر به بیان امام هادی علیه السلام؛ محمدحسین صفاخواه و عبدالحسین طالعی، تهران: انتشارات سهاره، ۱۳۸۰ش.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.