پرش به محتوا

آيه ۷ تحریم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
| ترجمه صوتی = ترجمه ۷ تحریم.mp3
| ترجمه صوتی = ترجمه ۷ تحریم.mp3
}}
}}
پس از اتمام اعمال [[حجةالوداع]] و در راه بازگشت از مكه به سوى غدير خم در روز چهاردهم ذى ‏الحجة، از بين همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نوبت [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مى‏ ماند.<ref>واقعه قرآنى غدير، ص۴۷.</ref>


برخی محققان موقعیت نزول آیات ۳ و ۴ سوره تحریم را با استفاده از نقل [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] چنین ارائه کرده‌اند: پس از اتمام اعمال حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به غدير خم در روز چهاردهم ذى‌‏الحجه، از بين همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نوبت [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] بود كه پیامبر نزد او بماند. اما حضور على‏ عليه السلام براى تحويل امانت‌ها مانع از اين مسئله شد. عايشه گفت: بايد نزد على بروم و به او بگويم كه چرا نمى‏‌گذارد من نزد پيامبر باشم. او خطاب به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گفت: اى پسر ابى‏‌طالب، امروز از اینکه پيامبر نزد من باشد جلوگیری کردی.
== آیه‌ای نازل‌شده در حجة‌الوداع ==
آیه ۷ سوره تحریم از جمله آياتى دانسته شده‌ که در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج در شهر مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيات است:<ref>واقعه قرآنى غدير، ص۴۷.</ref>
 
{{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ|ترجمه=اى كسانى كه كافر شده‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه مى‌كرديد كيفر مى‌يابيد}}.
 
== موقعیت تاریخی نزول آیه ==
برخی محققان موقعیت نزول آیات ۷ سوره تحریم را با استفاده از نقل [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] چنین ارائه کرده‌اند: پس از اتمام اعمال حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به غدير خم در روز چهاردهم ذى‌‏الحجه، از بين همسران پيامبر صلى الله عليه و آله نوبت [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] بود كه پیامبر نزد او بماند. اما حضور على‏ عليه السلام براى تحويل امانت‌ها مانع از اين مسئله شد. عايشه گفت: بايد نزد على بروم و به او بگويم كه چرا نمى‏‌گذارد من نزد پيامبر باشم. او خطاب به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گفت: اى پسر ابى‏‌طالب، امروز از اینکه پيامبر نزد من باشد جلوگیری کردی.


پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ داد: اى عايشه، بين من و على فاصله نشو كه او در راه من از هيچ‌كس نمى‌‏ترسد. قسم به آنكه جانم به دست اوست، او را هيچ مؤمنى دشمن نمى‌‏دارد و هيچ كافرى دوست نمى‌‏دارد. بدان كه حق بعد از من با على است و به همان سو مى‌‏رود كه على برود؛ از يكديگر جدا نمى‏‌شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من وارد شوند. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه! از آغاز امروز مجلس خصوصى شما با على طول كشيده است. پيامبر از او روى گرداند، ولى عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى‏‌كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد. حضرت فرمود: درست است. قسم به خدا، اين مسئله صلاح است براى كسى كه خداوند او را به قبول آن و ايمان به آن سعادتمند نمايد و من مأمورم همه مردم را بدان دعوت نمايم و به‌زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى‌‏دهى تا جلوتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم.
پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ داد: اى عايشه، بين من و على فاصله نشو كه او در راه من از هيچ‌كس نمى‌‏ترسد. قسم به آنكه جانم به دست اوست، او را هيچ مؤمنى دشمن نمى‌‏دارد و هيچ كافرى دوست نمى‌‏دارد. بدان كه حق بعد از من با على است و به همان سو مى‌‏رود كه على برود؛ از يكديگر جدا نمى‏‌شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من وارد شوند. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه! از آغاز امروز مجلس خصوصى شما با على طول كشيده است. پيامبر از او روى گرداند، ولى عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى‏‌كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد. حضرت فرمود: درست است. قسم به خدا، اين مسئله صلاح است براى كسى كه خداوند او را به قبول آن و ايمان به آن سعادتمند نمايد و من مأمورم همه مردم را بدان دعوت نمايم و به‌زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. عايشه گفت: يا رسول‏ اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى‌‏دهى تا جلوتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم.
خط ۲۴: خط ۲۹:
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] قول داد كه آن راز را پنهان كند و بدان ايمان آورد، و آن را مراعات نمايد. پيامبر صلى الله عليه وآله هم آن راز را به او چنين خبر داد: خداوند تعالى به من خبر داده كه عمر من پايان يافته و به من دستور داده كه على را به‌عنوان علامتى در بين مردم منصوب نمايم و او را امام آنان قرار دهم و جانشين خود نمايم همان‌گونه كه پيامبران قبل از من جانشينان خود را تعيين كرده‌‏اند. من به‌سوى خدا می‌روم و خلافت او را اعلام خواهم كرد. اين مسئله را پشت پرده قلبت حفظ كن تا خدا اجازه اعلام آن را دهد. عايشه بار ديگر قول داد اين راز را به كسى نگويد؛ اما خداوند به پيامبرش خبر داد كه او و رفيقش [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و پدرانشان در اين باره چه خواهند كرد.<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ الصراط المستقيم، ج۳، ص۱۶۸؛بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۵.  </ref>
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] قول داد كه آن راز را پنهان كند و بدان ايمان آورد، و آن را مراعات نمايد. پيامبر صلى الله عليه وآله هم آن راز را به او چنين خبر داد: خداوند تعالى به من خبر داده كه عمر من پايان يافته و به من دستور داده كه على را به‌عنوان علامتى در بين مردم منصوب نمايم و او را امام آنان قرار دهم و جانشين خود نمايم همان‌گونه كه پيامبران قبل از من جانشينان خود را تعيين كرده‌‏اند. من به‌سوى خدا می‌روم و خلافت او را اعلام خواهم كرد. اين مسئله را پشت پرده قلبت حفظ كن تا خدا اجازه اعلام آن را دهد. عايشه بار ديگر قول داد اين راز را به كسى نگويد؛ اما خداوند به پيامبرش خبر داد كه او و رفيقش [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و پدرانشان در اين باره چه خواهند كرد.<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ الصراط المستقيم، ج۳، ص۱۶۸؛بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۵.  </ref>


=== افشای راز الهی ولایت ===
== افشای راز الهی ولایت ==
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] در همان روز به [[حفصه بنت عمر|حفصه]] خبر داد و هر دو به پدرانشان خبر دادند. [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] جلسه تشكيل دادند و موضوع را به [[منافقین|منافقان]] خبر دادند. آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: «محمد مى‏‌خواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابى‏‌طالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود؛ زیرا محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مى‏‌كند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مى‌كند. پس درباره خود و چنين مسئله‌‏اى نيک نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد». اين گونه بود كه راز پيامبر صلى الله عليه و آله به‌دست عايشه و حفصه افشا شد. پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد.
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] در همان روز به [[حفصه بنت عمر|حفصه]] خبر داد و هر دو به پدرانشان خبر دادند. [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] جلسه تشكيل دادند و موضوع را به [[منافقین|منافقان]] خبر دادند. آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: «محمد مى‏‌خواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابى‏‌طالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود؛ زیرا محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مى‏‌كند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مى‌كند. پس درباره خود و چنين مسئله‌‏اى نيک نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد». اين گونه بود كه راز پيامبر صلى الله عليه و آله به‌دست عايشه و حفصه افشا شد. پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد.


سپس خداوند با آيه چهارم سوره تحريم به پيامبر خبر داد كه افشاکنندگان اگر توبه هم کنند، قلب‌هایشان منحرف است و اگر بخواهند بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله اقدامى كنند، ياور او خدا، جبرئيل، ملائكه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۴۸۹-۴۹۲؛ تفسير القمى، ج۲، ص۳۷۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴-۴۷۵؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۷۷؛ تأويل الآيات الظاهره، ج۲، ص۶۹۷؛ تفسیر نور الثقلين، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.</ref> وقتى خداوند اين خبر را داد، حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه [[منافقین|منافقان]] اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى‏‌شويد».<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۶.</ref>
سپس خداوند با [[آيات ۳ و ۴ تحریم و غدیر|آيه چهارم سوره تحريم]] به پيامبر خبر داد كه افشاکنندگان اگر توبه هم کنند، قلب‌هایشان منحرف است و اگر بخواهند بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله اقدامى كنند، ياور او خدا، جبرئيل، ملائكه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۴۸۹-۴۹۲؛ تفسير القمى، ج۲، ص۳۷۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴-۴۷۵؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۷۷؛ تأويل الآيات الظاهره، ج۲، ص۶۹۷؛ تفسیر نور الثقلين، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۰.</ref> وقتى خداوند اين خبر را داد، حضرت آنان را احضار كرد و مسئله افشاى راز خود را از آنان پرسيد و به توطئه [[منافقین|منافقان]] اشاره‏‌اى نكرد. آنان قسم ياد كردند كه راز حضرت را فاش ننموده‌‏اند. اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مى‏‌شويد».<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۵؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۶.</ref>
<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. تفسير فرات: ص ۱۸۵. مجمع البيان: ج ۱ ص ۵۶ . نور الثقلين: ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۸ . مناقب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ج ۲ ص ۳۴۶. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۹۷ . الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۶۸. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۷۶. امالى الطوسى: ص ۳۰۲. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۹،۲۳۲ ح ۴، ص ۲۴۳ ح ۹، ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۷ ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۸ ص ۱۰۷ ۱۰۶ ۹۷  - ۹۵ و ج ۳۰ ص ۳۸۳ و ج ۳۱ ص ۶۴۰ ح ۱۵۷. صحيح البخارى: ج ۷ ص ۱۷ و ج ۸ ص ۴۴۹. صحيح مسلم: ج ۷ ص ۲۴. السيرة النبوية (ابن كثير) : ج ۴ ص ۴۴۹. فتح القدير شوكانى: ج ۵ ص ۲۵۰. مجمع الزوائد (هيثمى) : ج ۷ ص ۱۲۶. تفسير قرطبى: ج ۱۸ ص ۱۸۷. زاد المسير (ابن جوزى) : ج ۸ ص ۵۱ . مسند احمد: ج ۱ ص ۳۳ و ج ۶ ص ۵۲ .</ref>
 
همچنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  [[آيه «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً...»]]
 
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]
۲٬۰۷۴

ویرایش