پرش به محتوا

تبلیغ: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۳۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱٬۲۱۶: خط ۱٬۲۱۶:


<big>معاويه هم حساسيتِ پاسخ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را دريافت و دستور داد نامه حضرت را از بين ببرند، تا مبادا اهل شام آن را بخوانند و تمايل به آن حضرت پيدا كنند!</big>
<big>معاويه هم حساسيتِ پاسخ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را دريافت و دستور داد نامه حضرت را از بين ببرند، تا مبادا اهل شام آن را بخوانند و تمايل به آن حضرت پيدا كنند!</big>




خط ۱٬۲۳۷: خط ۱٬۲۳۸:


<big>حساسيت ديگرى كه اين مجلس با آن همه اهميت پيدا كرد كوتاهى چند نفر از صحابه در شهادت درباره غدير بود. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديد چند نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله براى شهادت برنخاستند، و گويى سكوت آنان توجه مردم را جلب كرده بود.</big>
<big>حساسيت ديگرى كه اين مجلس با آن همه اهميت پيدا كرد كوتاهى چند نفر از صحابه در شهادت درباره غدير بود. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديد چند نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله براى شهادت برنخاستند، و گويى سكوت آنان توجه مردم را جلب كرده بود.</big>
<big>لذا حضرت نگذاشت تأثير منفى اين حركت منافقانه غدير را بشكند و فرمود: جلوى اين منبر چهار نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله هستند (كه از آنها انتظار شهادت دادن مى‏ رود) كه عبارتند از انس بن مالک و براء بن عازب و اشعث بن قيس و خالد بن يزيد!</big>
<big>سپس از آنان خواست تا عذر خود را در اين باره بر زبان آورند تا همه بشنوند. اين بود كه رو به آنان كرده فرمود: شما كه در غدير حاضر بوده ‏ايد چرا بر نمى‏ خيزيد و شهادت نمى‏ دهيد؟ گفتند: سنّ ما بالا رفته و فراموش كرده ‏ايم!!!</big>
<big>حضرت رو به آنان كرده فرمود: اى انس، اگر از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده‏ اى كه فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، و امروز بر نمى‏ خيزى براى من به ولايت شهادت دهى، از دنيا نروى مگر آنكه به بَرَص (پيسى) مبتلا گردى كه نتوانى آن را پنهان كنى.</big>
<big>و تو اى اشعث، اگر از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدى كه مى ‏فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ، و امروز براى من به ولايت شهادت نمى ‏دهى، از دنيا نروى مگر آنكه خداوند چشمانت را كور كند.</big>
<big>و اما تو اى خالد بن يزيد، اگر از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده ‏اى كه مى ‏فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ و امروز به ولايت براى من شهادت نمى ‏دهى، خدا تو را به مرگ جاهليت بميراند.</big>
<big>و اما تو اى براء بن عازب، اگر از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده ‏اى كه مى ‏فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ، و امروز به ولايت من شهادت نمى‏ دهى، خدا تو را در همان جايى كه از آن هجرت كرده ‏اى (يعنى سرزمين يمن) بميراند.</big>
<big>چهار نفر ديگر هم بودند كه براى شهادت برنخاستند: زيد بن ارقم، جرير بن عبداللَّه بجلى، يزيد بن وديعه، عبدالرحمن بن مدلج. حضرت هر يک از آنان را نيز نفرين كرد.</big>
<big>اين نفرين براى احياى غدير و اثبات دروغ آنان در عذر بى ‏جايشان، از لسان كسى انجام شد كه مستجاب الدعوه بود و همه به اين مطلب اعتراف داشتند؛ و هر هشت نفر به نفرين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مبتلا شدند.</big>
<big>اين بود بزرگ‏ترين و مهم‏ترين مجلس تاريخ بعد از واقعه غدير خم، كه در شهر صاحب غدير يعنى كوفه با شكوه و عظمت و و حساسيت تمام برگزار شد؛ و آميخته ‏اى از معجزه و [[اتمام حجت]] و ابلاغ را در زمينه غدير با حضور اميرِ غدير به انجام رساند.</big>
'''<big>ى) بر منبرى مقابل معاويه</big>'''<big><ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۸۸ ح ۳۶۰. بحار الانوار: ج ۱۰ ص ۱۳۹.</ref></big>
<big>ورود معاويه به كوفه در صلح امام حسن ‏عليه السلام به معناى پيروزى ظاهرى سقيفه در مقابل غدير بود. موقعيت هم براى سقيفه و هم براى غدير بسيار حساس و سرنوشت ساز بود؛ به خصوص هنگامى كه قرار شد حضرت بر فراز منبر قرار گيرد و سخنانى در غوغاى صلح ايراد فرمايد.</big>
<big>در چنين شرايط فوق ‏العاده ‏اى، امام مجتبى‏ عليه السلام غلبه ظاهرى سقيفه را با حقيقت هميشه غالب غدير مقابله كرد و سربلندى ابدى غديريان را از گذشته تاريخ تا آينده ‏هاى آن اعلام كرد و فرمود:</big>
<big>بنى‏ اسرائيل هارون را رها كردند و تابع سامرى شدند در حالى كه مى‏ دانستند او خليفه موسى است. اين امت نيز پدرم را رها كردند و با غير او بيعت كردند در حالى كه خودشان ديدند كه پيامبر صلى الله عليه و آله پدرم را در روز غدير خم منصوب فرمود و به آنان دستور داد كه حاضرانشان به غايبان خبر دهند.</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==