تبلیغ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۰۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲٬۱۴۱: خط ۲٬۱۴۱:


اين امر وجدان هر مسلمان و محقق منصف را در مقابل اين خطاب قرار مى ‏دهد، و بر او ضرورى مى‏ نمايد كه جريان غدير و گفتمان آن را با همه وسعت و عمق آن مورد مطالعه قرار مى‏ دهد.
اين امر وجدان هر مسلمان و محقق منصف را در مقابل اين خطاب قرار مى ‏دهد، و بر او ضرورى مى‏ نمايد كه جريان غدير و گفتمان آن را با همه وسعت و عمق آن مورد مطالعه قرار مى‏ دهد.




خط ۲٬۱۴۸: خط ۲٬۱۴۹:


«گفتمان» در مفهوم ساده، به گفت و گو و تبادل كلام گفته مى‏شود. اين واژه در معناى اصطلاحى به شكل ماهيت و نوع گفتگو گفته مى‏شود، كه مقصود از آن احتجاج يا تبيين و يا دفاع از يك انديشه و نظريه است.
«گفتمان» در مفهوم ساده، به گفت و گو و تبادل كلام گفته مى‏شود. اين واژه در معناى اصطلاحى به شكل ماهيت و نوع گفتگو گفته مى‏شود، كه مقصود از آن احتجاج يا تبيين و يا دفاع از يك انديشه و نظريه است.




خط ۲٬۱۵۹: خط ۲٬۱۶۱:


آشنايى با نقش شخصيت‏هاى به نام در تبيين و ماندگارى گفتمان غدير.
آشنايى با نقش شخصيت‏هاى به نام در تبيين و ماندگارى گفتمان غدير.




خط ۲٬۱۷۵: خط ۲٬۱۷۸:
بايسته‏ هاى يک گفتمان چگونه بايد باشد؟
بايسته‏ هاى يک گفتمان چگونه بايد باشد؟


روش‏ها، تاكتيک ‏ها و تكنيک ‏هاى يک گفتمان چيست؟
روش ‏ها، تاكتيک ‏ها و تكنيک ‏هاى يک گفتمان چيست؟


و... .
و... .


اينها سؤال‏ هايى فرعى هستند كه همگى به عنوان متغيّرهاى وابسته پيرامون سؤال اصلى به عنوان يک متغير ثابت مطرح مى‏ گردند.
اينها سؤال‏ هايى فرعى هستند كه همگى به عنوان متغيّرهاى وابسته پيرامون سؤال اصلى به عنوان يک متغير ثابت مطرح مى‏ گردند.




خط ۲٬۱۸۷: خط ۲٬۱۹۱:


در اين تحقيق از منابع مختلف، به ويژه خلاصه «عبقات الانوار» شيخ عباس قمى، «بحارالانوار» علامه مجلسى، «الغدير» علامه امينى، «دانشنامه امام على‏ عليه السلام» و... بيشترين بهره گرفته شده است.
در اين تحقيق از منابع مختلف، به ويژه خلاصه «عبقات الانوار» شيخ عباس قمى، «بحارالانوار» علامه مجلسى، «الغدير» علامه امينى، «دانشنامه امام على‏ عليه السلام» و... بيشترين بهره گرفته شده است.




خط ۲٬۱۹۲: خط ۲٬۱۹۷:


چنانچه اشاره شد، اين تحقيق مشتمل بر سه فصل است: فصل اول به كليات، و فصل دوم به ادبيات موضوع در تحليل و تبيين علل ماندگارى گفتمان غدير، و فصل سوم به نتيجه گيرى و راهكارهاى لازم اختصاص دارد.
چنانچه اشاره شد، اين تحقيق مشتمل بر سه فصل است: فصل اول به كليات، و فصل دوم به ادبيات موضوع در تحليل و تبيين علل ماندگارى گفتمان غدير، و فصل سوم به نتيجه گيرى و راهكارهاى لازم اختصاص دارد.




'''و) پيشينه پژوهش'''
'''و) پيشينه پژوهش'''


با توجه به اينكه اين نوشتار درباره غدير است، و درباره واقعه غدير و حديث و آيات مربوط به آن شروح و تفسير مبسوط نوشته شده است. مى‏توان آن شروح و تفاسير را به عنوان پيشينه چنين تحقيقى تلقى كرد. ولى اين نوشتار از نظر پردازش و نوع نگاه، به نظر میرسد كمى متمايز با نوشتارهاى ديگر باشد. در اين نوشتار تلاش گرديد به مسئله غدير نه از حيث واقعه تاريخى و مذهبى بلكه از حيث يک »گفتمان« به آن توجه شود، و كمّ و كيف آن و راز ماندگارى چنين گفتمانى مورد تبيين و مداقّه قرار گيرد. لذا به نظر مى‏رسد پردازش موضوع با اين نگاه خالى از لطف نباشد.
با توجه به اينكه اين نوشتار درباره غدير است، و درباره واقعه غدير و حديث و آيات مربوط به آن شروح و تفسير مبسوط نوشته شده است. مى‏توان آن شروح و تفاسير را به عنوان پيشينه چنين تحقيقى تلقى كرد. ولى اين نوشتار از نظر پردازش و نوع نگاه، به نظر میرسد كمى متمايز با نوشتارهاى ديگر باشد. در اين نوشتار تلاش گرديد به مسئله غدير نه از حيث واقعه تاريخى و مذهبى بلكه از حيث يک «گفتمان» به آن توجه شود، و كمّ و كيف آن و راز ماندگارى چنين گفتمانى مورد تبيين و مداقّه قرار گيرد. لذا به نظر میرسد پردازش موضوع با اين نگاه خالى از لطف نباشد.
 
 
'''ز) چارچوب نظرى پژوهش'''
 
از حيث نظرى، در اين پژوهش به چند دليل نقلى متقن استناد شده است:
 
يكى آيه شريفه ۶۸ سوره مائده: «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس»، و ديگرى آيه سوم مائده كه در حكم قطعى عمل رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله بعد از ابلاغ رسالت پايان است كه مى‏ فرمايد: «اليوم اكملت لكم دينكم و انعمت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»، و ديگر سخن متقن و متواتر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در خطبه غدير است كه خلاصه خطبه در اين جمله بيان شده است: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله.<ref>خلاصه عبقات الانوار (قمى) : ص ۳۲، به نقل از ابوهريره و انس بن مالک. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۷.</ref>
 
اين دلائل و دلائلى ديگر كه در متن خواهد آمد، به عنوان پشتوانه نظرى تحقيق مورد استناد و استفاده است.
 
 
'''۲. فصل دوم: ادبيات موضوع'''
 
الف) نگاه اجمالى بر حقيقت گفتمان غدير
 
برخى از پديده‏ها در تاريخ انسانى از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى‏ شوند؛ از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى‏ شوند و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى‏ شوند، و به عنوان يک انديشه در فرآيند زمان و مكان جارى مى‏ مانند.
 
اين رخدادها و پديده ‏ها را نمى‏ توان به چيزى همانند كرد. واژه ‏اى كه بتوان از آن ياد كرد و تأثيرات اين چنين پديده ‏اى را با آن بيان نمود دشوار و كمياب است، زيرا پديده ‏هاى اين چنينى پديده‏ هاى انديشه‏ ساز و جريان‏ سازان مهمى هستند كه جهت تاريخى امت و يا امت‏ هايى را در زمان و پس از آن تحت تأثير شگرف خود قرار مى ‏دهند، و از سويى داراى برنامه و رويكرد عملياتى در حوزه رفتارهاى فردى، اجتماعى و سياسى افراد يا جامعه يا جوامعى هستند كه از آن تأثير مى ‏پذيرند.
 
هدف از به كارگيرى واژه «گفتمان» به صورت اصطلاح خاص درباره اين پديده، بيان اين است كه ما با پديده ‏اى رو به رو هستيم كه در زمانى رخ داده، و به عنوان يک انديشه و نظريه در حوزه‏ هاى بسيارى تأثيرگذار بوده است، و به عنوان يک عنصر و مؤلّفه اساسى در حوزه هاى چندى حضور و نقش مهم و اساسى را ايفا كرده و مى‏ كند.
 
به نظر مى‏ رسد كه اين عنصر به عنوان عنصر اساسى پايدار، با همه تغييرات فرهنگى و اجتماعى و تاريخى باقى، و آثار خود را در حوزه ‏هاى انديشه، بينش و رويكرد به جاى مى‏ گذارد. هر چند كه غدير به عنوان يک مكان و يک رخداد تاريخى در عصر و لحظه ‏اى خاص از زمان در بند زمان و مكان و تاريخ و لحظه است، ولى از جهاتى از همه آنها جدا و منفک است.
 
لحظه نه تنها آبستن ايجاد و يا بروز آن نيست، بلكه تنها مى ‏تواند آن را به عنوان آغاز به شكلى ظاهرى محدود و مقيد سازد. ولى از نظر باطنى امرى فرا لحظه و فرا تاريخى است، و مى توان آن را به عنوان اصلى بيرون از رخدادها بر شمرد.
 
اين گونه است كه ما از گفتمان غدير سخن مى‏ گوييم. البته با اين تفاوت كه محدود به لحظه، زمان و مكان تاريخ نيست. به اين معنى كه گفتمان‏ ها را مى ‏توان به دو دسته اساسى دسته‏ بندى كرد:
 
 
يک) گفتمان‏ هايى كه هر چند عمومى و كلى و فراگير هستند، ولى در يک عصر تاريخى حضور و ظهور دارند. مانند گفتمان دموكراسى و غيره، و ديگر گفتمان‏ هايى كه در محدوده زمان، تاريخ و لحظه قرار نمى‏ گيرند و هيچ يک از آنها نمى‏ تواند بندى بر پاى آن و قيد بر گردنش باشد.
 
از اين دسته گفتمان‏ ها مى ‏توان به گفتمان عدالت اشاره كرد. گفتمان غدير اگر چه از زمان خاصى چون ۱۸ ذى‏ الحجه سال دهم هجرى و در مكان خاصى چون غدير خم در راه مكه و مدينه و با حضور اشخاص و شخصيت ‏هاى به نامى چون رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و اميرمؤمنان ‏عليه السلام شكل گرفت، ولى آغاز آن را بايد به حضور انسان به عنوان خليفةاللَّه در زمين، و مكان آن را نيز كره زمين و اشخاص آن را انسان‏ هاى كاملى دانست كه در قرآن به عنوان انوار طيب انسانى و كلمات وجودى الهى از آنان ياد مى‏ شود. كلمات وجودى كه توبه آدم بدان پذيرفته شده است.
 
گفتمان غدير، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است.
 
گفتمان غدير همان خواسته حضرت ابراهيم ‏عليه السلام است كه پس از سال‏ ها تلاش و مجاهدت و سربلندى از آزمون‏ هاى سخت و دشوار چون ذبح اسماعيل‏ عليه السلام و آتش نمروديان و مانند آن به آن رسيد و دست يافت.
 
گفتمان غدير همان امانت الهى است كه آسمان و زمين آن را بر نتابيد.
 
گفتمان غدير محتواى همه رسالت است، كه اگر آن را ابلاغ نكند نه تنها پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله ابلاغ رسالت نكرده است، بلكه رسالت همه پيامبران‏ عليهم السلام ابتر و بريده و ناتمام مى ‏ماند.
 
و گفتمان غدير همان و همان و همان‏ هايى است كه در بسيارى از آيات قرآن بدان به صراحت، كنايه، ايهام، اجمال و تفصيل پرداخته شده است.
 
مگر نه اين است كه همه قرآن «بسم اللَّه»، و همه بسم اللَّه در «باء» آن خلاصه شده، و امامت نقطه معنابخش وجودى آن باء است؟ مگر نه اين است كه همه آيات تعريف يک حقيقت هستند، و همه حقيقت نور وجودى محمدى است كه باطن آن را نور علوى تشكيل میدهد؟
 
گفتمان غدير، آغاز امامت انسان بر همه هستى را مى‏نماياند، و نشان مى‏دهد كه انسان چيست و از كجا آمده و به كجا مى‏رود.
 
گفتمان غدير هم راه است، و هم مقصد است، و هم مقصود.
 
اگر دين اسلام و قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله و پيامبران پيشين و امامان معصوم ‏عليهم السلام و علماى صالح امت اين اندازه از غدير مى‏ گويند، از آن رو است كه هويت همه دين و بنياد همه اسلام اين كلمه وجودى و حقيقت خاص الهى است كه در غدير صورت تجلى يافته است. انسان به گفتمان غدير خود را در راهى ديگر قرار داد؛ راهى كه پايان آن سربلندى انسان و انسانيت است.
 
از زمانى كه غدير تجلى يافت، فرشتگان آسمان نفس راحتى كشيدند و زمين به خود باليد كه قرارگاه خليفه الهى شد. خلافت و دين اسلام -  كه تلاش همه پيامبران از آدم تا خاتم‏ عليهم السلام بود -  به بار نشست و ميوه داد.
 
كاشت و داشت پيامبران ‏عليهم السلام و فرشتگان و زمين و زمان در آن لحظه تاريخى به بار نشست، و انسان و انسانيت به برداشت اين ثمره چشم اميد دوخت. از آن زمان است كه خلافت انسانى تضمينى شد، و زمين اميد به آبادانى يافت، و مأموريت آدم در زمين به پايان رسيد و ابليس نوميد گشت.
 
گفتمان غدير تجلى اسم اعظم بر زمين و مظهريت يافتن ربوبيت در قرارگاه زمين است. اين گونه شد كه خداوند بر زمين و زمان فخر فروخت، و «تبارك اللَّه احسن الخالقين» مفهوم و معنى يافت.
 
غدير، چاه آبى است كه در جارى زمان جارى شد و در عرصه هستى همگان را سيراب كرد. فرشتگان در آب غدير علم، و جنّيان هدايت، و انسان خلافت را يافت. هر كس از اين رويداد تعبيرى كرد، و از آن تعبير خود خشنود شد، و بر پايه ظرفيت و ظرف وجودى از آن بهره برد. انسان بر عرش نشست و از فرش گذشت. آب را مايه حيات طيبه و زندگانى جاودانه يافت، و فريب شيطان را وعده خوبان تفسير كرد.
 
به غدير هم به بندگى و عبوديت جاودانگى دست يافت، و هم ملك و سرورى بر كائنات را ابليس آن را مايه نيستى خود يافت، و زقوم و حميم دوزخى معنى و تفسير كرد و خود را در چاه ويل جستجو كرد. زمين از آن آبادانى و جنّيان رهايى فهميدند.
 
فتمان غدير يک پديده تاريخى نيست، بلكه يک حقيقت ابدى است، كه اول كلمه بود، آخر كلمه بود، و جز كلمه كسى نبود، و آن كلمه خداى غدير بود.<ref>تلخيص از اينترنت، حميد آيتى‏ زاده.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==