پرش به محتوا

آيات ۹۶ و ۹۷ مریم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
در همين موقعيت پيامبر صلى الله عليه و آله خبر از خواسته قلبى خود داد و به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: «من از پروردگارم خواستم كه بين من و تو ولايت قرار دهد و خدا پذيرفت؛ و از او خواستم بين من و تو برادرى قرار دهد، او پذيرفت؛ و از او خواستم تو را جانشين من قرار دهد، و او پذيرفت».<ref>تفسير العياشى، ج۲، ص۱۴۱؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۵۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۰۰، ح۴۳.</ref>
در همين موقعيت پيامبر صلى الله عليه و آله خبر از خواسته قلبى خود داد و به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: «من از پروردگارم خواستم كه بين من و تو ولايت قرار دهد و خدا پذيرفت؛ و از او خواستم بين من و تو برادرى قرار دهد، او پذيرفت؛ و از او خواستم تو را جانشين من قرار دهد، و او پذيرفت».<ref>تفسير العياشى، ج۲، ص۱۴۱؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۵۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۰۰، ح۴۳.</ref>


==== مسخره‌کردن  دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله توسط  ابوبكر و عمر ====
=== مسخره‌کردن  دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله توسط  ابوبكر و عمر ===
اين مراسم دعا و استجابت فورى الهى با نزول آيه ۹۶ و ۹۷ سوره مریم در حضور مردم مقطعی استثنايى در زندگانى پيامبر صلى الله عليه و آله به‌شمار مى‏‌آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد. همچنین، در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت.
اين مراسم دعا و استجابت فورى الهى با نزول آيه ۹۶ و ۹۷ سوره مریم در حضور مردم مقطعی استثنايى در زندگانى پيامبر صلى الله عليه و آله به‌شمار مى‏‌آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد. همچنین، در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت.


براى شكستن اين عظمت، برخی [[منافقین|منافقان]] از روی ذلت و حسادت شروع به فعالیت کردند: از ميان آن جمعيت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به كنايه گفتند: به خدا قسم! يک پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب‏‌تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه مى‏‌شد اگر از پروردگارش درخواست فرشته‌ای مى‏‌كرد كه او را در برابر دشمنانش كمک كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند. به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت مى‏‌كند او هم مى‌‏پذيرد.<ref>تفسير العياشى، ج۲، ص۱۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۷، ح۱۱۹.</ref>
براى شكستن اين عظمت، برخی [[منافقین|منافقان]] از روی ذلت و حسادت شروع به فعالیت کردند: از ميان آن جمعيت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به كنايه گفتند: به خدا قسم! يک پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب‏‌تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه مى‏‌شد اگر از پروردگارش درخواست فرشته‌ای مى‏‌كرد كه او را در برابر دشمنانش كمک كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند. به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت مى‏‌كند او هم مى‌‏پذيرد.<ref>تفسير العياشى، ج۲، ص۱۴۱-۱۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۷، ح۱۱۹.</ref>


==== د) عكس العمل وحى و نزول آيات درباره گفته ابوبكر و عمر ====
=== عكس العمل وحى و نزول آياتی درباره گفته ابوبكر و عمر ===
اين حركت تخريب كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام مى‏ شد و فرهنگ دنياپرستى را در دل مردم زنده مى‏ كرد و ارزش ‏هاى معنوى را از قلوب مردم ساقط مى ‏نمود، بر قلب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله سنگينى مى ‏كرد، و حقاً از كسانى كه به عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات، ص ۱۸۶، ح ۲۳۶. شواهدالتنزيل، ج ۱، ص ۳۵۸.</ref>
اين حركت تخريب‌كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام‏ شد بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله سنگينى ‏كرد؛ پیامبر از كسانى كه به‌عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۱۸۶-۱۸۷، ح۲۳۶؛ شواهدالتنزيل، ج۱، ص۳۵۸.</ref> در حضور مردمى كه تازه از جاهليت رها شده و هنوز تعصبات جاهلی در ذهن آنان وجود داشت، اين‌گونه سخن گفتن و رسول الهى را به مسخره گرفتن، سد راه غدیر و اعلام ولایت به‌نظر می‌رسید. به همین دلیل پيامبر صلى الله عليه و آله به جبرئيل فرمود: «خدايم مى‏‌داند كه من از قريش چه كشيده‌‏ام، آن هنگام كه نبوت مرا نپذيرفتند تا به من دستور جهاد با آنان را داد، و لشكريانى از آسمان به كمک من فرستاد كه مرا يارى كردند. پس چگونه بعد از من اقرار خواهند كرد».<ref>تفسير العياشى، ج۲، ص۹۷، ح۸۹؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۱، ح۳۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۵۱. </ref> اينجا بود كه [[آیه ۱۲ تا ۲۴ هود و غدیر|آيات ۱۲ تا ۲۴ از سوره هود]] نازل شد.


در حضور مردمى كه تازه از جاهليت رها شده و هنوز تعصبات بى ‏اساس آن در دل هايشان ريشه داشت، اين گونه جسورانه سخن گفتن و رسول الهى را به مسخره گرفتن، همه مسايلى بودند كه چون كوهى بر سر راه غدير خود نمايى مى‏ كردند و ظاهر قضايا اجراى برنامه آن را محال مى ‏نمود.
اين‌گونه بود كه يک در منزل قبل از غدير، نزول آيات الهى موجب بيداری مردم شد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند؛ همان‌گونه كه تسلاى قلب پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر اعمال [[منافقین|منافقين]] بود، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده‌‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى‌‏داد.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱.</ref>
 
لذا پيامبر صلى الله عليه و آله به جبرئيل فرمود:
 
«خدايم مى‏ داند كه من از قريش چه كشيده ‏ام، آن هنگام كه نبوت مرا نپذيرفتند تا به من دستور جهاد با آنان را داد، و لشكريانى از آسمان به كمک من فرستاد كه مرا يارى كردند.
 
پس چگونه بعد از من اقرار خواهند كرد؟»<ref>بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۵۱، ح ۳۷. عوالم العلوم(حدیث غدیر)، ص ۵۱ . تفسير العياشى، ج ۲، ص ۹۷، ح ۸۹ .</ref>
 
اينجا بود كه آيه ۱۲ - ۲۴ از سوره هود نازل شد. اين آيات از يک سو دل گرمى براى پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه به خاطر حركات منافقين رنجيده خاطر نشود و مسئله اعلان ولايت ترک نشود، و از سوى ديگر عين گفتار مسخره ‏آميز ابوبكر و عمر در آيه آمده بود! [[امام صادق‏ علیه السلام]] نزول اين آيات را با تفسير برخى فرازهاى آن چنين بيان فرموده است.<ref>بحار الانوار، ج ۹، ص ۱۰۴ و ج ۳۶، ص ۱۴۷ و ج ۴۰، ص ۷۲؛ تفسير فرات، ص ۱۸۶، ح ۲۳۶؛ تفسير العياشى، ج ۲، ص ۱۴۱، ح ۱۱؛ شواهد التنزيل، ج ۱ ،ص ۲۵۷؛ تأويل الآيات، ج ۱، ص ۱۵۸. امالى المفيد، ص ۲۷۹؛ البرهان، ج ۲، ص ۳۹۷؛ امالى الصدوق، ۳۵۴، ح ۱.</ref><blockquote>{{قرآن|فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ، إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّه عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَكِيلٌ}}؛ «ممکن است به سبب آنکه [دشمنان] می گویند: چرا گنجی بر او نازل نشده، یا فرشته ای همراهش نیامده؟ برخی از آنچه را به تو وحی می شود ترک کنی و سینه ات [از ابلاغ و اظهار آن] تنگ شود [به سبب موضع گیری های دشمنان از ابلاغ پیام حق خودداری مکن] تو فقط بیم دهنده ای و خدا بر هر چیز نگهبان است.»</blockquote><blockquote>{{قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ، قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّه إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ}}؛ «بلکه [در برابر همه قرآن می ایستند و] می گویند: او این قرآن را از نزد خود ساخته [و به خدا نسبت می دهد] بگو: اگر راستگویید، شما هم ده سوره مانند آن بیاورید و هر کس را غیر خدا می توانید، به یاری خود دعوت کنید.»</blockquote><blockquote>{{قرآن|فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّه وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}؛ «اپس اگر آنان دعوت شما را اجابت نکردند [که هرگز اجابت نمی‌کنند] بدانید که آنچه نازل شده به دانش خداست وهیچ معبودی جز او نیست، پس آیا تسلیم [حق] می شوید؟»</blockquote><blockquote>{{قرآن|مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ}}؛«کسانی که زندگی دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین] دنیا به آنان می دهیم و در اینجا چیزی از آنان کاسته نخواهد شد.»</blockquote>{{قرآن|أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِى الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ}}
 
«آنان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش نصيبشان نيست، و آنچه در دنيا انجام داده ‏اند نابود مى ‏شود، و آنچه انجام مى ‏دهند باطل است».
 
«أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ، وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً؛ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ، وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ؛ فَلا تَكُ فِى مِرْيَةٍ مِنْهُ، إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ»:
 
«كسى كه دليلى از پروردگارش همراه اوست -  يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله -  و شاهدى از جانب او پشت سرش مى ‏آيد -  يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  و قبل از او كتاب موسى راهبر و رحمت بود -  يعنى ولايت على‏ عليه السلام در كتاب حضرت موسى‏ عليه السلام بود -  آنان بدان ايمان مى ‏آورند.
 
هركس از احزاب كه به او كافر شود آتش وعده‏ گاه اوست، پس درباره -  ولايت على ‏عليه السلام -  بحث و جدل مكن كه آن حقى از پروردگارت است ولى اكثر مردم ايمان نمى ‏آورند».
 
«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّه كَذِباً، أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ، أَلا لَعْنَةُ اللَّه عَلَى الظَّالِمِينَ»:
 
«چه كسى ظالم ‏تر است از آنكه بر خدا دروغ مى‏ بندد، آنان كسانى هستند كه بر پروردگارشان عرضه مى‏ شوند و شاهدان - يعنى امامان‏ عليهم السلام -  مى‏ گويند: اينان كسانى ‏اند كه بر پروردگار خود دروغ بستند، آگاه باشيد كه لعنت خدا بر ظالمين باد».
 
«الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ»:
 
«آنان كه بر سر راه خدا مانع ايجاد مى ‏كنند و آن را به كجى وا مى ‏دارند و به آخرت كافر هستند».
 
«أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِى الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّه مِنْ أَوْلِياءَ، يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ، ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ»:
 
«آنان در زمين عاجز كننده نيستند و جز خدا سرپرستى ندارند، عذابشان چند برابر مى ‏شود. اينان قدرت شنيدن نداشتند و نمى‏ ديدند».
 
«أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»:
 
«آنان كسانى هستند كه به ضرر خود عمل كرده ‏اند، و آنچه افترا مى ‏بستند نيز از يادشان رفته است».
 
«لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِى الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ»:
 
«چاره ‏اى جز اين نيست كه در آخرت هم زيانكارترين خواهند بود».
 
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»:
 
«كسانى كه ايمان آورده عمل صالح انجام مى ‏دهند و در برابر پروردگارشان سر تعظيم فرود مى ‏آورند، اينان اهل بهشتند و در آن هميشگى خواهند بود».
 
«مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً أَ فَلا تَذَكَّرُونَ»<ref>هود /  ۱۲ - ۲۴.</ref>
 
«مثل اين دو گروه مانند كور و كر در برابر بينا و شنواست. آيا اينها در مثال برابرند؟ آيا متذكر نمى ‏شويد؟!».
 
و اين گونه بود كه يک منزل قبل از غدير، سيل آيات الهى جارى شد و بيدار باش عظيم را براى مردم اعلام كرد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند، همان گونه كه تسلاى قلب پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر حركات فتنه‏ انگيز منافقين بود<ref>تفسير فرات، ص ۱۸۶ ح ۲۳۶</ref>، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده ‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى ‏داد.


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
۲٬۱۶۴

ویرایش