۲۶٬۳۸۳
ویرایش
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
بدانيد كه با على دشمنى نمى كند مگر شقى و با على دوستى نمى كند مگر با تقوى، و به او ايمان نمى آورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم سوره عصر درباره على نازل شده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم، قسم به عصر، انسان در زيان است» ،مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ .</ref> | بدانيد كه با على دشمنى نمى كند مگر شقى و با على دوستى نمى كند مگر با تقوى، و به او ايمان نمى آورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم سوره عصر درباره على نازل شده است: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم، قسم به عصر، انسان در زيان است» ،مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ .</ref> | ||
سوره والعصر درباره على نازل شده است و تفسير آن چنين است: قسم به پروردگارِ روز قيامت، انسان در زيان است: يعنى دشمنان آل محمد، مگر آنان كه ايمان آوردند: يعنى با پذيرفتن ولايت، و عمل صالح انجام دادند: يعنى با هميارى و مواسات با برادران | سوره والعصر درباره على نازل شده است و تفسير آن چنين است: قسم به پروردگارِ روز قيامت، انسان در زيان است: يعنى دشمنان آل محمد، مگر آنان كه ايمان آوردند: يعنى با پذيرفتن ولايت، و عمل صالح انجام دادند: يعنى با هميارى و مواسات با برادران دينیشان و به صبر سفارش نمودند در غيبت غائبشان.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ پاورقى ۹ از كتاب اقبال.</ref> | ||
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است: | اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است: | ||
'''۱-موقعيت تاريخى''' | |||
اندكى پس از آنكه اميرالمؤمنين عليه السلام بر سر دست پيامبرصلى الله عليه وآله قرار گرفت و حضرت نزول آيه اكمال دين را با ولايت على عليه السلام اعلام فرمود،عنان سخن را به سمت مدح على عليه السلام كشانيد و نزول آيات و سور قرآنى در شأن او را به ميان آورد، و در حالى كه مى فرمود:جز مؤمن مخلص به على ايمان نمى آورد، بلافاصله فرمود: سوره عصر در شأن او نازل شده است، و سپس به تفسير آن پرداخت. | |||
'''۲-تحليل اعتقادى''' | |||
تكيه گاه سوره عصر بر زيان انسان است. هر انسانى از جهت يا جهاتى يا از همه جهات در زيان است. | |||
در يك عبارت آن كسى كه هيچ گونه زيانى در حياتش راه ندارد على بن ابى طالب عليه السلام معرفى شده كه طبعاً امامان بعداز او هم اين گونه اند. | |||
در تعبير دوم انسان ها به دو گروه زيانكار در زندگى و سود برنده در آن تقسيم شده اند. دشمنان آل محمدعليهم السلام همانا زيانكارانند، و دوستان آل محمدعليهم السلام و پذيرندگان ولايتشان كسانى اند كه از حيات خود سود برده اند. | |||
دو علامت مذكور در آيه - كه يكى عمل صالح است - به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده شان دست بر نمى دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى دهند و سفارش به صبر مى نمايند. | |||
== كوثر<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷-۱۰۳.</ref> == | |||
از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى توان بيان كرد اينكه: | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله روز غدير از مردم پرسيد: آيا به رسالت الهى خود عمل كردم، و آيا نسبت به شما اولى و والى هستم؟ حاضران گفتند: آرى. آنگاه فرمود: هر كس من ولىّ و سرپرست اويم، على عليه السلام والى او است. در اين زمينه آيه اكمال نازل شد، و اعلام داشت: «امروز كافران از كارشكنى در دين شما نوميد شدند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را براى شما برگزيدم» .<ref>مائده / ۳.</ref> | |||
در آيه اكمال دو بار واژه «اليوم» آمده است. در قرآن كريم اغلب، كلمه «يوم» و «يومئذ» درباره معاد است، و در اين آيه واژه «يوم» درباره ظهور ولايت و امامت به كار رفته است. | |||
همچنين قرآن تبيين مطالب مهم را با «ألا»يا «اليوم»آغاز مى كند. در بسيارى از آيات كه درباره احكام نازل شده خدا نفرموده «اليوم». اما در اين گونه موارد «اليوم» - يعنى امروز - خبر مهمى رسيده و آن ولايت است، كه دوستان بر اثر تولاى اولياى حق به كمال و تمام رسيده و شادمان اند، و دشمنان كه طمعشان قطع شده و نااميد اند. | |||
دشمنان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى گفتند: «نتربّص به ريب المنون»<ref>طور / ۳۰.</ref>؛ ما مرگ پيامبرصلى الله عليه وآله را انتظار مى كشيم كه با مرگ او بساطش برچيده شود. چون با كتاب و قانون مى شود مبارزه كرد، ولى با رهبر محيى و مجرى قانون نمى شود مبارزه كرد. | |||
در غدير خم حادثه اى اتفاق افتاد كه كافران نااميد شدند. همانگونه كه بر اساس سوره مباركه كوثر، خدا به پيامبرصلى الله عليه وآله چيزى داد كه دشمن نااميد شد. پيام سوره كوثر اين است كه خدا به پيامبرصلى الله عليه وآله كوثرى داد كه مايه بقا و دوام نبوتش خواهد بود. از اين رو به آن حضرت مى فرمايد: تو ابتر نيستى؛ يعنى بى نتيجه و عقيم نيستى، بلكه دشمن تو عقيم و كارش نافرجام است: «ان شانئك هو الابتر»: كسى كه كارش بى هدف است و به مقصد نمى رسد ابتر است. | |||
بارزترين مصداق كوثر وجود مبارك فاطمه عليها السلام است. پس روزى كه حضرت فاطمه عليها السلام چشم به جهان مى گشايد و روزى كه على عليه السلام در غدير به خلافت منصوب مى شود، دوام و بقاى دين تضمين مى شود، و دشمن در آن روز ابتر و نااميد است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |