۲۶٬۳۷۰
ویرایش
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
خط ۴۲۴: | خط ۴۲۴: | ||
بسيارى از تفاسير اهل سنت گفته اند: يك نفر يهود يا طايفه يهود و يا به قول عبده و نيز يك نفر از نصارى<ref>تفسير القرآن الكريم (تفسير المنار) : ج ۶ ص ۱۵۵.</ref>، به مسلمين گفته اند كه اگر آيه اكمال دين و اتمام نعمت بر ما نازل مى شد ما آن را عيد مى گرفتيم. | بسيارى از تفاسير اهل سنت گفته اند: يك نفر يهود يا طايفه يهود و يا به قول عبده و نيز يك نفر از نصارى<ref>تفسير القرآن الكريم (تفسير المنار) : ج ۶ ص ۱۵۵.</ref>، به مسلمين گفته اند كه اگر آيه اكمال دين و اتمام نعمت بر ما نازل مى شد ما آن را عيد مى گرفتيم. | ||
== نصر<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۵۹ - ۵۷ . واقعه قرآنى غدير: ص ۹۲.</ref> == | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله در دنباله سخن خود در بخش پنجم خطبه غدير نتيجه گرفت كه خداوند بهترين ها را براى شما انتخاب كرده است: «پيامبرتان بهترين پيامبر، و وصى شما بهترين وصى و فرزندان او بهترين اوصياء هستند» و ادامه دادند كه ذريه من از نسل على عليه السلام است. سپس تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على عليه السلام دانستند. | |||
در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كردند كه مصداق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» در آخر اين سوره على بن ابى طالب عليه السلام است. | |||
توضيح اينكه: | |||
در سفر حجةالوداع، كاروان غدير وارد آخرين روز مناسك حج شده و روز سيزدهم ذى الحجه است. ايام تشريق كه سه روز در مِنا توقف كرده اند پايان يافته و وارد روز چهارم شده اند. مسجد خيف در مِنا يادگار حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است و اكنون آغازى بر خلافت سلاله او خواهد شد. با پايان مراسم حج، برنامه دوم اين سفر يعنى مراسم غدير آغاز مى شود. | |||
در چنين حال و هواى پر از انتظارى، آخرين سوره كاملى كه در يك نزول جبرئيل فرود آمد<ref>عدة الداعى: ص ۲۷۹.</ref>، زنگ حركت كاروان غدير را به صدا درآورد و آن سوره نصر بود. به محض نزول اين سوره، پيامبرصلى الله عليه وآله به طور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود: نُعِيَتْ الَىَّ نَفْسى بِأَنَّها مَقْبُوضَةٌ فى هذِهِ السَّنَةِ: نفسم به من خبر مى دهد كه در اين سال قبض روح خواهد شد<ref>تفسير نورالثقلين: ج ۵ ص ۶۸۹ ح ۱. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳ ح ۶ . عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۹۸ ۱۷۱. الاقبال: ص ۴۵۳ - ۴۵۹. تفسيرالقمى: ص ۱۵۹.</ref>، يعنى اين سالى كه در پيش است. | |||
و اين گونه بود كه سوره نصر بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد: | |||
«بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّه وَ الْفَتْحُ، وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللَّه أَفْواجاً، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً»<ref>نصر / ۱-۳.</ref>: «به نام خداوند بخشنده مهربان، آنگاه كه يارى خدا و پيروزى آمد و مردم را ديدى كه گروه گروه وارد دين الهى مى شوند، با حمد پروردگارت تسبيح بگو و از او طلب مغفرت كن كه او توبه پذير است» . | |||
با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود: | |||
۱- سؤال مردم درباره جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله | |||
اولين مسئله اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مى توانست پاسخ چنين سؤالى باشد. | |||
اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله كه از يك سو از مطرح كردن مسئله رحلت آن حضرت در حضورش خجالت مى كشيدند، سراغ سلمان فارسى رفتند كه با حضرتش خصوصى تر بود. آنها با توجه به تصريح پيامبرصلى الله عليه وآله درباره رحلتش از سلمان خواستند تا از حضرت بپرسد: امور ما را به كه مى سپارى، و پناه ما چه كسى خواهد بود و محبوبترين افراد نزد او كيست؟ | |||
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس تر و نسبت به پاسخ آن تشنه تر مى نمود. سپس فرمود: برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى گذارم كه دِين مرا ادا مى كند و به وعده هاى من وفا مى نمايد، على بن ابى طالب است» .<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |