پرش به محتوا

محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اتمام عنوان زیارت)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
اللهم... ، العن من غصب وليك حقه و انكر عهده و جحده بعد اليقين و الاقرار بالولاية له يوم اكملت له الدين.
اللهم... ، العن من غصب وليك حقه و انكر عهده و جحده بعد اليقين و الاقرار بالولاية له يوم اكملت له الدين.


اين فقره از فقرات اواخر دعاست، كه امام هادى‏ عليه السلام دشمنان خاندان نور را لعن مى ‏كند: خدايا... ، لعن كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند، عهد و پيمانش را منكر شدند، بعد از يقين و اقرار به ولايت حضرتش در روزى كه دين را برايش كامل فرمودى... .
اين فقره از فقرات اواخر دعاست، كه امام هادى‏ عليه السلام دشمنان خاندان نور را [[لعن]] مى ‏كند: خدايا... ، لعن كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند، عهد و پيمانش را منكر شدند، بعد از يقين و اقرار به ولايت حضرتش در روزى كه دين را برايش كامل فرمودى... .


امام هادى‏ عليه السلام جملات آخر دعا را به لعن ظلمت‏ پرستان و قاتلان خاندان نور اختصاص داده است. در اين جمله پيمان شكنانى را لعن مى‏ كند كه روز غدير حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به ولايت [[تبریک|تهنیت]] گفتند، و چند ماه بعد همانان سقيفه را تشكيل دادند!
امام هادى‏ عليه السلام جملات آخر دعا را به لعن ظلمت‏ پرستان و قاتلان خاندان نور اختصاص داده است. در اين جمله پيمان شكنانى را لعن مى‏ كند كه روز غدير حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به ولايت [[تبریک|تهنیت]] گفتند، و چند ماه بعد همانان سقيفه را تشكيل دادند!
خط ۲۹: خط ۲۹:


و براى «حزب الله» معانى مختلفى پيش آوردند كه در همان كتب و تفاسير موجود است و همه آن معانى جزئى از مصداق حزب الله هستند، اما هيچ كدام جامعيت و شمول ندارد. تنها معنى جامع و مانع همان است كه امام هادى ‏عليه السلام بيان نموده است.
و براى «حزب الله» معانى مختلفى پيش آوردند كه در همان كتب و تفاسير موجود است و همه آن معانى جزئى از مصداق حزب الله هستند، اما هيچ كدام جامعيت و شمول ندارد. تنها معنى جامع و مانع همان است كه امام هادى ‏عليه السلام بيان نموده است.




خط ۴۳: خط ۴۴:
بازگويى اين پرسش و پاسخ نيز مفيد است: محمود بن لبيد گويد: پس از شهادت رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، حضرت فاطمه ‏عليها السلام بر سر قبور شهدا مى‏رفت و بر سر قبر حمزه سيدالشهداء مى‏ گريست. روزى در آن محل به خدمت حضرتش رسيدم... ، و پرسيدم: اى بانوى من، از شما مسئله‏ اى مى‏پرسم كه در سينه ‏ام موج مى‏زند.
بازگويى اين پرسش و پاسخ نيز مفيد است: محمود بن لبيد گويد: پس از شهادت رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، حضرت فاطمه ‏عليها السلام بر سر قبور شهدا مى‏رفت و بر سر قبر حمزه سيدالشهداء مى‏ گريست. روزى در آن محل به خدمت حضرتش رسيدم... ، و پرسيدم: اى بانوى من، از شما مسئله‏ اى مى‏پرسم كه در سينه ‏ام موج مى‏زند.


 
فرمود: بپرس. گفتم: آيا رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله قبل از وفاتش بر [[امامت]] على ‏عليه السلام تصريح فرمود؟ فرمود: شگفتا ! آيا روز غدير خم را فراموش كرديد؟
فرمود: بپرس. گفتم: آيا رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله قبل از وفاتش بر امامت على ‏عليه السلام تصريح فرمود؟ فرمود: شگفتا ! آيا روز غدير خم را فراموش كرديد؟
 


پس از بيانات ديگر فرمود: به خدا قسم اگر حق را نزد اهلش وا مى ‏گذاردند و عترت پيامبرشان را پيروى مى‏ كردند، هيچ گاه دو نفر درباره خداى تعالى اختلاف نمى‏ كردند، و (حق را) آيندگان از گذشتگان به ارث مى‏ بردند، تا آنگاه كه قائم ما -  نهمين از نسل حسين‏ عليه السلام-  قيام كند. اما آن را كه خدا مؤخّر قرار دهد مقدّم داشتند، و آن را كه خدا مقدّم داشته پشت سر گذاردند... .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۵۲-۳۵۴. كفاية الاثر: ص ۱۹۹.</ref>
پس از بيانات ديگر فرمود: به خدا قسم اگر حق را نزد اهلش وا مى ‏گذاردند و عترت پيامبرشان را پيروى مى‏ كردند، هيچ گاه دو نفر درباره خداى تعالى اختلاف نمى‏ كردند، و (حق را) آيندگان از گذشتگان به ارث مى‏ بردند، تا آنگاه كه قائم ما -  نهمين از نسل حسين‏ عليه السلام-  قيام كند. اما آن را كه خدا مؤخّر قرار دهد مقدّم داشتند، و آن را كه خدا مقدّم داشته پشت سر گذاردند... .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۵۲-۳۵۴. كفاية الاثر: ص ۱۹۹.</ref>
خط ۸۴: خط ۸۳:


درباره اين آيه شريفه و اين مقايسه، هيچ نمى ‏گوئيم، مگر اشاره ‏اى به مظلوميت حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام. آن هم از زبان وحى كه در كام حضرتش بود، كه در دردنامه شقشقيّه مى ‏فرمايد: حتى صرت اقرن الى هذه النظائر<ref>نهج البلاغه: ص ۴۹، خطبه سوم.</ref>: كار به آنجا رسيد كه با اين اشخاص هم ‏رديف شده ‏ام!
درباره اين آيه شريفه و اين مقايسه، هيچ نمى ‏گوئيم، مگر اشاره ‏اى به مظلوميت حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام. آن هم از زبان وحى كه در كام حضرتش بود، كه در دردنامه شقشقيّه مى ‏فرمايد: حتى صرت اقرن الى هذه النظائر<ref>نهج البلاغه: ص ۴۹، خطبه سوم.</ref>: كار به آنجا رسيد كه با اين اشخاص هم ‏رديف شده ‏ام!


'''۶. سوره احزاب، آيه ۶'''
'''۶. سوره احزاب، آيه ۶'''
خط ۱۶۸: خط ۱۶۵:


«چه كسى مرا در برابر خدا كمک خواهد كرد اگر او را عصيان نمايم، پس شما جز ضرر به من چيزى اضافه نمى‏ كنيد».
«چه كسى مرا در برابر خدا كمک خواهد كرد اگر او را عصيان نمايم، پس شما جز ضرر به من چيزى اضافه نمى‏ كنيد».


اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
خط ۱۷۶: خط ۱۷۱:


امام هادى‏ عليه السلام در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه شخصاً در نجف در حرم شريف آن حضرت انشا نموده، چنين فرموده است:
امام هادى‏ عليه السلام در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه شخصاً در نجف در حرم شريف آن حضرت انشا نموده، چنين فرموده است:


انَّ اللهَ تَعالَى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله فيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ امَرَهُ بِاظْهارِ ما اوْلاكَ لِامَّتِهِ اعْلاءً لِشَأْنِكَ وَ اعْلاناً لِبُرْهانِكَ وَ دَحْضاً لِلاباطيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذيرِ. فَلَمّا اشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ الْمُنافِقينَ اوْحى الَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».
انَّ اللهَ تَعالَى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله فيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ امَرَهُ بِاظْهارِ ما اوْلاكَ لِامَّتِهِ اعْلاءً لِشَأْنِكَ وَ اعْلاناً لِبُرْهانِكَ وَ دَحْضاً لِلاباطيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذيرِ. فَلَمّا اشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ الْمُنافِقينَ اوْحى الَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».
خط ۱۹۲: خط ۱۸۵:


ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.


'''نتيجه اعتقادى'''
'''نتيجه اعتقادى'''
خط ۲۰۰: خط ۱۹۱:


يک آيه عيناً آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ» است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه وآله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت «الَسْتُ اوْلى...» آمده است. آيه سوم «فَما آمَنَ معه الا قليل» است كه به صورت [[تفسیر]] شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله «فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» به صورت «وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» ذكر شده است.
يک آيه عيناً آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ» است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه وآله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت «الَسْتُ اوْلى...» آمده است. آيه سوم «فَما آمَنَ معه الا قليل» است كه به صورت [[تفسیر]] شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله «فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» به صورت «وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» ذكر شده است.


اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:
اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:


'''الف) غدير استجابت دعاى رسول‏ صلى الله عليه وآله'''
'''الف) غدير استجابت دعاى رسول‏ صلى الله عليه وآله'''
خط ۲۱۲: خط ۱۹۹:


در فراز اولِ آنچه نقل شد اين عبارت صريح را در اين باره مى ‏بينيم: خداوند دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله را درباره تو اجابت كرد و در نتيجه به او امر كرد كه مقام تو را براى امتش اظهار كند.
در فراز اولِ آنچه نقل شد اين عبارت صريح را در اين باره مى ‏بينيم: خداوند دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله را درباره تو اجابت كرد و در نتيجه به او امر كرد كه مقام تو را براى امتش اظهار كند.


'''ب) هدف از غدير'''
'''ب) هدف از غدير'''
خط ۲۲۵: خط ۲۱۰:


جمع ‏بندى اين چهار هدف نشانگر يک سياست گذارى الهى است كه اگر كسى واقعاً در جستجوى صراط مستقيم باشد و خود را به هر سخن واهى قانع نكند، منحرف نخواهد شد. آيا تعجب ندارد كه در برابر دليل محكمى چون غدير -  با آن پشتوانه ‏هاى قرآنى -  عده ‏اى بخواهند با آوردن نام شورا آن هم در شكل دروغينش، و اعلان آن از سوى ابوبكر براى عمر بدون اينكه كمترين عنوان شرعى يا عقلى در آن باشد، و با جعل فرازهايى چون «لا يجتمع النبوة و الخلافة فى اهل‏بيت واحد»، خلافت را به غاصبين بسپارند و از آن دفاع هم بنمايند؟!
جمع ‏بندى اين چهار هدف نشانگر يک سياست گذارى الهى است كه اگر كسى واقعاً در جستجوى صراط مستقيم باشد و خود را به هر سخن واهى قانع نكند، منحرف نخواهد شد. آيا تعجب ندارد كه در برابر دليل محكمى چون غدير -  با آن پشتوانه ‏هاى قرآنى -  عده ‏اى بخواهند با آوردن نام شورا آن هم در شكل دروغينش، و اعلان آن از سوى ابوبكر براى عمر بدون اينكه كمترين عنوان شرعى يا عقلى در آن باشد، و با جعل فرازهايى چون «لا يجتمع النبوة و الخلافة فى اهل‏بيت واحد»، خلافت را به غاصبين بسپارند و از آن دفاع هم بنمايند؟!


'''ج) علت نزول آيه تبليغ'''
'''ج) علت نزول آيه تبليغ'''
خط ۲۳۷: خط ۲۲۰:


با مطالعه در تركيب جمعيتى كه در غدير حاضر بودند و درصد منافقينى كه در آنجا حضور داشتند، مى‏توان به علت نزول اين آيه پى برد. به عبارت ديگر بايد از انجام منظم چنان مراسم مفصلى كه صد و بيست هزار نفر در جاى جاى آن مشاركت داشتند تعجب كرد، كه پاسخ اين تعجب همان ضمانت الهى در «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» است.
با مطالعه در تركيب جمعيتى كه در غدير حاضر بودند و درصد منافقينى كه در آنجا حضور داشتند، مى‏توان به علت نزول اين آيه پى برد. به عبارت ديگر بايد از انجام منظم چنان مراسم مفصلى كه صد و بيست هزار نفر در جاى جاى آن مشاركت داشتند تعجب كرد، كه پاسخ اين تعجب همان ضمانت الهى در «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» است.


'''د) حرارت غدير'''
'''د) حرارت غدير'''


روايات بسيارى دلالت دارد كه مراسم غدير در شرايط سخت گرما انجام شده و حرارت هوا به حدى بوده كه مردم قسمتى از لباس خود را زير پايشان و قسمتى ديگر را روى سرشان مى ‏گذاشتند تا هم از آفتاب و هم از داغى ريگ ‏ها در امان باشند. اين فراز از زيارت غدير نيز به دو جهت اين مراسم عظيم اشاره می‏كند:
روايات بسيارى دلالت دارد كه مراسم غدير در شرايط سخت گرما انجام شده و حرارت هوا به حدى بوده كه مردم قسمتى از لباس خود را زير پايشان و قسمتى ديگر را روى سرشان مى ‏گذاشتند تا هم از آفتاب و هم از داغى ريگ ‏ها در امان باشند. اين فراز از زيارت غدير نيز به دو جهت اين مراسم عظيم اشاره می‏كند:


'''جهت اول: رنج سفر'''
'''جهت اول: رنج سفر'''


با توجه به اينكه اعلان ولایت مى ‏توانست در مدينه يا مكه انجام شود، اما مصالح بسيارى اقتضا می‏كرد در بين راه و با تحمل خستگى سفر به انجام رسد؛ در فرازى از زيارت به اين مطلب اشاره كرده میفرمايد: فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ اوْزارَ الْمَسيرِ: سنگينى سفر را بر جان خود خريد.
با توجه به اينكه اعلان ولایت مى ‏توانست در مدينه يا مكه انجام شود، اما مصالح بسيارى اقتضا می‏كرد در بين راه و با تحمل خستگى سفر به انجام رسد؛ در فرازى از زيارت به اين مطلب اشاره كرده میفرمايد: فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ اوْزارَ الْمَسيرِ: سنگينى سفر را بر جان خود خريد.


'''جهت دوم: گرماى هوا'''
'''جهت دوم: گرماى هوا'''


اجراى مراسم غدير در هواى گرم، و در هنگام ظهر كه خورشيد در وسط آسمان است و تيزترين حرارت خود را بر زمين می‏فرستد، نشان ديگرى از اهميت آن ماجراى به ياد ماندنى است؛ كه در فرازى از زيارت غدير به آن اشاره شده است: نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ: در گرماى ظهر بپاخاست.
اجراى مراسم غدير در هواى گرم، و در هنگام ظهر كه خورشيد در وسط آسمان است و تيزترين حرارت خود را بر زمين می‏فرستد، نشان ديگرى از اهميت آن ماجراى به ياد ماندنى است؛ كه در فرازى از زيارت غدير به آن اشاره شده است: نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ: در گرماى ظهر بپاخاست.


'''هـ) اقرار مردم به گذشته'''
'''هـ) اقرار مردم به گذشته'''
خط ۲۶۳: خط ۲۳۸:


اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يک جمله دو كلمه‏ اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: «هَلْ بَلَّغْتُ؟»، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمی‏توان از ابلاغ ‏هاى ديگر جدا كرد.
اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يک جمله دو كلمه‏ اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: «هَلْ بَلَّغْتُ؟»، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمی‏توان از ابلاغ ‏هاى ديگر جدا كرد.


'''و) اولى به نفس'''
'''و) اولى به نفس'''


پيامبر صلى الله عليه وآله براى اعلان ولايت على‏ عليه السلام در واضح ‏ترين و همه فهم‏ترين شكل آن، ولايت خود را مطرح فرمود و درباره آن از مردم اقرار گرفت كه بر فرد فرد مردم از خود آنان صاحب اختيارترم. با اين اقرار بدون نياز به هيچ توضيحى فرمود: على نيز مانند من است و هيچ فرقى بين صاحب اختيارى او و من نيست، و آنچه درباره من پذيرفته ‏ايد بايد درباره او بپذيريد، و براى زود فهم‏تر شدن مطلب دستان على‏ عليه السلام را گرفت و بالا برد.
پيامبر صلى الله عليه وآله براى اعلان ولايت على‏ عليه السلام در واضح ‏ترين و همه فهم‏ترين شكل آن، ولايت خود را مطرح فرمود و درباره آن از مردم اقرار گرفت كه بر فرد فرد مردم از خود آنان صاحب اختيارترم. با اين اقرار بدون نياز به هيچ توضيحى فرمود: على نيز مانند من است و هيچ فرقى بين صاحب اختيارى او و من نيست، و آنچه درباره من پذيرفته ‏ايد بايد درباره او بپذيريد، و براى زود فهم‏تر شدن مطلب دستان على‏ عليه السلام را گرفت و بالا برد.


'''ز) زيباترين تبليغ'''
'''ز) زيباترين تبليغ'''
خط ۲۷۷: خط ۲۴۸:


اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ: پيامبر صلى الله عليه و آله خطابه‏ اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد.
اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ: پيامبر صلى الله عليه و آله خطابه‏ اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد.


'''ح) چرا مؤمنين كم ‏اند؟'''
'''ح) چرا مؤمنين كم ‏اند؟'''
خط ۲۹۲: خط ۲۶۱:
== آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب /  ۶ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵.</ref> ==
== آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب /  ۶ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵.</ref> ==
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:


«النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»:
«النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»:


«پيامبر صلى الله عليه وآله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».
«پيامبر صلى الله عليه وآله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref>:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref>:


«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده‏ اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد».
«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده‏ اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد».


اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


'''متن زيارت'''
'''متن زيارت'''
خط ۳۱۹: خط ۲۸۰:
سلام بر تواى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تواى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى‏ دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه وآله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا درآورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان [[بیعت]] گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود.
سلام بر تواى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تواى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى‏ دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه وآله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا درآورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان [[بیعت]] گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود.


سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏كنى. خداوند منكرِ ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.
سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان [[کفایت]] میكنى. خداوند منكرِ ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.
 
 


'''نتيجه اعتقادى'''
'''نتيجه اعتقادى'''
خط ۳۲۷: خط ۲۸۶:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:


يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» و در اينجا مى ‏فرمايد: «انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللهِ ما انْزَلَهُ فيكَ». آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللهُ كَذلِكَ، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره میكند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».'''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه وآله تا ولايت على ‏عليه السلام'''
يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» و در اينجا مى ‏فرمايد: «انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللهِ ما انْزَلَهُ فيكَ». آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللهُ كَذلِكَ، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره میكند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».
 
'''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه وآله تا ولايت على ‏عليه السلام'''


آنچه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.
آنچه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.
خط ۴۲۳: خط ۳۸۴:


اگر در روز عيد غدير در مشهد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (يعنى نجف) بودى كنار قبر آن حضرت برو و نماز و دعا بخوان، و اگر در شهرهاى دوردست بودى به سوى او اشاره كن و اين دعا را بخوان ... .<ref>عوالم العلوم : ج ۳  / ۱۵ ص ۲۲۰.</ref>
اگر در روز عيد غدير در مشهد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (يعنى نجف) بودى كنار قبر آن حضرت برو و نماز و دعا بخوان، و اگر در شهرهاى دوردست بودى به سوى او اشاره كن و اين دعا را بخوان ... .<ref>عوالم العلوم : ج ۳  / ۱۵ ص ۲۲۰.</ref>


'''۲. دستور زيارت صاحب غدير از امام رضا عليه السلام'''
'''۲. دستور زيارت صاحب غدير از امام رضا عليه السلام'''
خط ۴۳۳: خط ۳۹۲:


هر جا كه باشى در روز غدير خود را كنار قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام برسان، كه خداوند در اين روز گناهان شصت ساله را از مؤمنان مى‏ آمرزد، و دو برابر ماه رمضان و شب قدر و شب فطر از آتش جهنم آزاد میكند.<ref>مفاتيح الجنان: باب زيارات اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، زيارت غدير.</ref>
هر جا كه باشى در روز غدير خود را كنار قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام برسان، كه خداوند در اين روز گناهان شصت ساله را از مؤمنان مى‏ آمرزد، و دو برابر ماه رمضان و شب قدر و شب فطر از آتش جهنم آزاد میكند.<ref>مفاتيح الجنان: باب زيارات اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، زيارت غدير.</ref>


'''۳. دستور زيارت «غديريه» از امام على نقى ‏عليه السلام'''
'''۳. دستور زيارت «غديريه» از امام على نقى ‏عليه السلام'''
خط ۴۴۸: خط ۴۰۵:


بارى، براى بهره ‏گيرى از متن زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز عيد غدير، جهت پژوهش در سيره و فضائل امام المتقين‏ عليه السلام، اين فهرست راهنماى موضوعى تدوين گرديد:
بارى، براى بهره ‏گيرى از متن زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز عيد غدير، جهت پژوهش در سيره و فضائل امام المتقين‏ عليه السلام، اين فهرست راهنماى موضوعى تدوين گرديد:




۱. صلوات بر رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و بيان فضائل حضرتش. تفصيل عناوين: رسول ‏الله، خاتم النبيين، سيد المرسلين، برگزيده خدا، امين خدا، خاتم نسبت به گذشته، فاتح نسبت به آينده، نگاهبان وحى الهى از ابتدا تا انتهاى خلقت.
۱. صلوات بر رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و بيان فضائل حضرتش. تفصيل عناوين: رسول ‏الله، خاتم النبيين، سيد المرسلين، برگزيده خدا، امين خدا، خاتم نسبت به گذشته، فاتح نسبت به آينده، نگاهبان وحى الهى از ابتدا تا انتهاى خلقت.


۲. سلام بر پيامبران ‏عليهم السلام و ملائكه الهى.
۲. سلام بر پيامبران ‏عليهم السلام و ملائكه الهى.


۳. سلام بر اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و بيان فضائل حضرتش. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا:
۳. سلام بر اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و بيان فضائل حضرتش. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا:


اميرالمؤمنين، امين الله فى ارضه، امام المتقين، اخو رسول‏ الله، امين الرسول على شرعه، اول من آمن باللَّه، اميرالمؤمنين الحق... ، اول العابدين، ازهد الزاهدين، البرهان المنير، حجة الله على عباده، الحجة على العباد، الحجة البالغة، خليفة الرسول فى امته، دين الله القويم، الذابّ عن دين الرسول، سفير الله فى خلقه، سيد الوصيين، سيد المسلمين، صراط الله المستقيم، عبد الله، العدة للمعاد، قائد الغرّ المحجّلين، المجاهد فى سبيل الله، المحجة الواضحة، المخصوص بمدحة الله، المخلص لطاعة الله، المخصوص بعلم التنزيل، مولاى و مولى المؤمنين، النبأ العظيم... ، النعمة السابغة، وارث علم النبيين، وارث علم رسول‏ الله ‏صلى الله عليه وآله، وصى رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله، ولىّ رب العالمين، الهادى الى الرشاد، يعسوب المؤمنين.
اميرالمؤمنين، امين الله فى ارضه، امام المتقين، اخو رسول‏ الله، امين الرسول على شرعه، اول من آمن باللَّه، اميرالمؤمنين الحق... ، اول العابدين، ازهد الزاهدين، البرهان المنير، حجة الله على عباده، الحجة على العباد، الحجة البالغة، خليفة الرسول فى امته، دين الله القويم، الذابّ عن دين الرسول، سفير الله فى خلقه، سيد الوصيين، سيد المسلمين، صراط الله المستقيم، عبد الله، العدة للمعاد، قائد الغرّ المحجّلين، المجاهد فى سبيل الله، المحجة الواضحة، المخصوص بمدحة الله، المخلص لطاعة الله، المخصوص بعلم التنزيل، مولاى و مولى المؤمنين، النبأ العظيم... ، النعمة السابغة، وارث علم النبيين، وارث علم رسول‏ الله ‏صلى الله عليه وآله، وصى رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله، ولىّ رب العالمين، الهادى الى الرشاد، يعسوب المؤمنين.


۴. سيره عملى اميرالمؤمنين عليه السلام. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا: اتمام حجت بر دشمنان، اجتناب از شرک، اخلاص، اداى زكات، اطعام طعام به فقيران، اقامه حدود الهى، اعتصام به خدا، اقامه نماز، امتحان الهى در مورد شهادت، امر به معروف، برگزيدن آخرت بر دنيا، پيروى سنت پيامبرصلى الله عليه وآله، تبليغ امر خدا، تفويض امور به خدا، تمام كارها به امر الهى، ثبات در مصائب و شدائد و تنهايى، جهاد در راه خدا، خشم در هنگام ديدن عصيان خدا، دفاع از دين، رضايت به اطاعت خدا، رغبت به وعده‏هاى الهى، زهد در دنيا، سبقت در ايمان به خدا، سبقت در تصديق حق، سبقت در نماز، سبقت در جهاد، صبر، عبادت خدا، عفو ديگران، عمل به پيمان الهى، عمل به قرآن، عدم تناقص و اختلاف در سيره، علم به حدود الهى، عدالت در ميان مردم، فرو خوردن خشم، گذشت از دشمنان، مخالفت هوى، ملازمت تقوى، نهى ازمنكر، وفا به عهد الهى، هدايت ديگران به حق، يقين.
۴. سيره عملى اميرالمؤمنين عليه السلام. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا: اتمام حجت بر دشمنان، اجتناب از شرک، اخلاص، اداى زكات، اطعام طعام به فقيران، اقامه حدود الهى، اعتصام به خدا، اقامه نماز، امتحان الهى در مورد شهادت، امر به معروف، برگزيدن آخرت بر دنيا، پيروى سنت پيامبرصلى الله عليه وآله، تبليغ امر خدا، تفويض امور به خدا، تمام كارها به امر الهى، ثبات در مصائب و شدائد و تنهايى، جهاد در راه خدا، خشم در هنگام ديدن عصيان خدا، دفاع از دين، رضايت به اطاعت خدا، رغبت به وعده‏هاى الهى، زهد در دنيا، سبقت در ايمان به خدا، سبقت در تصديق حق، سبقت در نماز، سبقت در جهاد، صبر، عبادت خدا، عفو ديگران، عمل به پيمان الهى، عمل به قرآن، عدم تناقص و اختلاف در سيره، علم به حدود الهى، عدالت در ميان مردم، فرو خوردن خشم، گذشت از دشمنان، مخالفت هوى، ملازمت تقوى، نهى ازمنكر، وفا به عهد الهى، هدايت ديگران به حق، يقين.


۵. فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن. متن آيات: «ان الله اشترى من المؤمنين...»، «و ان هذا صراطى مستقيماً فاتبعوه...»، «و انّى لغفّار لمن تاب و آمن...»، «و فضّل الله المجاهدين على القاعدين...»، »اجعلتم سقاية الحاجّ...»، «من يرتدّ منكم عن دينه...»، «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً...»، «و كونوا مع الصادقين...»، «من المؤمنين رجال صدقوا...».
۵. فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن. متن آيات: «ان الله اشترى من المؤمنين...»، «و ان هذا صراطى مستقيماً فاتبعوه...»، «و انّى لغفّار لمن تاب و آمن...»، «و فضّل الله المجاهدين على القاعدين...»، »اجعلتم سقاية الحاجّ...»، «من يرتدّ منكم عن دينه...»، «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً...»، «و كونوا مع الصادقين...»، «من المؤمنين رجال صدقوا...».


۶. ويژگى ‏هاى دشمنان اميرالؤمنين‏ عليه السلام. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا: اصرار در نفاق، افتراء، انحراف از حق، تردد در غىّ، تهمت و نسبت ناروا، دشمنى با خدا، دعوت به آتش، دعوت به باطل، زيانكارى، سابقه تكذيب حق، سابقه شرک، سابقه فرار از جهاد، ستمگرى، سفاهت، شقاوت، ضلالت، عدم ايمان به رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، عناد از دين استوار الهى، غصب، كفر به رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، كفر به خداى تعالى، گمراهى و گمراه‏ گرى، لغزش، مكر، نابينايى، وعيد به آتش در قيامت، هلاكت، همج رعاع.
۶. ويژگى ‏هاى دشمنان اميرالؤمنين‏ عليه السلام. تفصيل عناوين به ترتيب حروف الفبا: اصرار در نفاق، افتراء، انحراف از حق، تردد در غىّ، تهمت و نسبت ناروا، دشمنى با خدا، دعوت به آتش، دعوت به باطل، زيانكارى، سابقه تكذيب حق، سابقه شرک، سابقه فرار از جهاد، ستمگرى، سفاهت، شقاوت، ضلالت، عدم ايمان به رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، عناد از دين استوار الهى، غصب، كفر به رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، كفر به خداى تعالى، گمراهى و گمراه‏ گرى، لغزش، مكر، نابينايى، وعيد به آتش در قيامت، هلاكت، همج رعاع.


 
۷. جهاد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در زمان حيات رسول‏ خداصلى الله عليه وآله. تفصيل عناوين: تمام غزوات، غزوه احزاب، غزوه احد، غزوه حنين، [[خیبر|غزوه خیبر]].
۷. جهاد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در زمان حيات رسول‏ خداصلى الله عليه وآله. تفصيل عناوين: تمام غزوات، غزوه احزاب، غزوه احد، غزوه حنين، غزوه خيبر.
 


۸. جهاد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بعد از حيات رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله. تفصيل عناوين: تمام جنگ‏ هاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: جنگ جمل، جنگ صفين، جنگ نهروان.
۸. جهاد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بعد از حيات رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله. تفصيل عناوين: تمام جنگ‏ هاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: جنگ جمل، جنگ صفين، جنگ نهروان.


۹. واقعه غدير و اقدامات پيامبر صلى الله عليه وآله و عكس‏ العمل دشمنان.
۹. واقعه غدير و اقدامات پيامبر صلى الله عليه وآله و عكس‏ العمل دشمنان.


۱۰. شباهت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به انبياى سلف‏ عليهم السلام. تفصيل عناوين: كليات، حضرت اسماعيل، حضرت هارون.
۱۰. شباهت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به انبياى سلف‏ عليهم السلام. تفصيل عناوين: كليات، حضرت اسماعيل، حضرت هارون.


۱۱. غصب فدک و مظلوميت حضرت صديقه طاهره‏ عليها السلام.
۱۱. غصب فدک و مظلوميت حضرت صديقه طاهره‏ عليها السلام.


۱۲. لعن دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام.
۱۲. لعن دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام.


۱۳. دعا براى براى ثبات قدم در ولايت ائمه اطهار عليهم السلام.
۱۳. دعا براى براى ثبات قدم در ولايت ائمه اطهار عليهم السلام.
خط ۵۲۴: خط ۴۷۰:
اين يادبود سالانه، تجديد خاطره غدير و بيعت مجدد با صاحب آن است، و از زمان ائمه‏ عليهم السلام تا كنون همواره برگزار شده است. سالانه هزاران نفر در شب و روز غدير در حرم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام حضور يافته ‏اند و بند رقّيت او را بدست مباركش زينت گردن خود ساخته ‏اند و به صاحب اختيارى مطلق او بر همه هستى‏شان افتخار نموده‏ اند، و اين را به عنوان بيعت با فرزندش حضرت قائم آل محمد عجل الله فرجه تلقى نموده ‏اند.
اين يادبود سالانه، تجديد خاطره غدير و بيعت مجدد با صاحب آن است، و از زمان ائمه‏ عليهم السلام تا كنون همواره برگزار شده است. سالانه هزاران نفر در شب و روز غدير در حرم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام حضور يافته ‏اند و بند رقّيت او را بدست مباركش زينت گردن خود ساخته ‏اند و به صاحب اختيارى مطلق او بر همه هستى‏شان افتخار نموده‏ اند، و اين را به عنوان بيعت با فرزندش حضرت قائم آل محمد عجل الله فرجه تلقى نموده ‏اند.


به همين خاطر يكى از مراسم خاص روز غدير، زيارت بارگاه مطهر و حريم ملائک پاسبانِ صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است. چه بسا بتوان اين معنى را در زيارتش در نظر گرفت كه: چون ما موفق نشده‏ ايم در صحراى غدير حضور يابيم تا به حضرتش تبريک و تهنيت بگوئيم، اينک در چنين روزى -  پس از قرن‏ها -  به زيارت قبرش مى ‏رويم، و با اين باور كه امام هميشه زنده است و صداى ما را می‏شنود، به ساحت اقدس او تبريک و تهنيت مى‏ گوئيم و با او تجديد بيعت مى ‏نمائيم.
به همين خاطر يكى از مراسم خاص روز غدير، زيارت بارگاه مطهر و حريم ملائک پاسبانِ صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است. چه بسا بتوان اين معنى را در زيارتش در نظر گرفت كه: چون ما موفق نشده‏ ايم در صحراى غدير حضور يابيم تا به حضرتش تبريک و تهنيت بگوئيم، اينک در چنين روزى -  پس از قرن‏ها -  به زيارت قبرش مى ‏رويم، و با اين باور كه امام هميشه زنده است و صداى ما را می‏شنود، به ساحت اقدس او [[تبریک]] و تهنيت مى‏ گوئيم و با او تجديد بيعت مى ‏نمائيم.


سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مى ‏شنود و پاسخ ما را مى‏ دهد در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارک اوست.
سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مى ‏شنود و پاسخ ما را مى‏ دهد در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارک اوست.


به بيان ديگر:
به بيان ديگر: