آيات «یا ایها الذين آمنوا» و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
در باطن هم بالاترين درجه ايمان را اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داشت كه فرمود: {{متن عربی|لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً|ترجمه=اگر پرده كنار رود، يقين من بيشتر نخواهد شد}}.<ref>بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۲۱.</ref> علی علیه السلام کسی بود كه آن‌گونه با خدايش مناجات مى‏‌كرد و اشک مى‌ريخت و بی‌هوش مى‌‏شد و آن‌گونه به استقبال مرگ مى‏‌رفت و آن‌گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى‏‌كرد.
در باطن هم بالاترين درجه ايمان را اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داشت كه فرمود: {{متن عربی|لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً|ترجمه=اگر پرده كنار رود، يقين من بيشتر نخواهد شد}}.<ref>بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۲۱.</ref> علی علیه السلام کسی بود كه آن‌گونه با خدايش مناجات مى‏‌كرد و اشک مى‌ريخت و بی‌هوش مى‌‏شد و آن‌گونه به استقبال مرگ مى‏‌رفت و آن‌گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى‏‌كرد.


اگرچه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على‏ عليه السلام است و آن‌گونه كه بوده قابل درک برای سایر انسان‌ها نيست. این تأکید برای آن است که امثال [[ابوبکر بن ابی‌‏قحافه]] و [[عمر بن خطاب]] در يک كلمه ساده نگويند: {{متن عربی|انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ|ترجمه=شما مؤمنانيد و من امير شمايم}}،<ref>تاريخ الطبرى، ج۳، ص۲۷۷؛ الامامة و السياسه، ص۱۳؛ مقدمه ابن‌خلدون، ص۲۲۷؛ الغدير، ج۸، ص۱۲۹.</ref> بايد اين مظاهر ايمان را كه از على ‏عليه السلام به ظهور رسيده باز گفته شود تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.
اگرچه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على‏ عليه السلام است و آن‌گونه كه بوده قابل درک برای سایر انسان‌ها نيست. این تأکید برای آن است که امثال [[ابوبکر بن ابی‌‏قحافه]] و [[عمر بن خطاب]] در يک كلمه ساده نگويند: {{متن عربی|انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ|ترجمه=شما مؤمنانيد و من امير شمايم}}،<ref>تاريخ الطبرى، ج۳، ص۲۷۷؛ مقدمه ابن‌خلدون، ص۲۲۷؛ الغدير، ج۸، ص۱۲۹.</ref> بايد اين مظاهر ايمان را كه از على ‏عليه السلام به ظهور رسيده باز گفته شود تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.


همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انتَ اميرُ المُؤمِنينَ، وَ شيعَتُك المُؤمِنُونَ <ref>التحصين (ابن طاووس) : ص ۵۴۷ باب ۹.</ref>: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: انتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَن فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَن فِى الارضِ ... ، وَ انَّ اهلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤمِنينَ: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى ... ، و اهل آسمان‏ ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى ‏زنند.<ref>التحصين (ابن طاووس) : ص ۵۶۹ باب ۲۳.</ref>
همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند؛<ref>التحصين، ص۵۴۷.</ref> يا فرمود: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى... ، و اهل آسمان‏‌ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى‌‏زنند.<ref>التحصين، ص۵۶۹.</ref> اين [[امامت]] و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد و دامنه‌اش تا [[بهشت]] امتداد مى‌‏يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: {{متن عربی|هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ|ترجمه=اين على بن ابى‏‌طالب است، كه اميرمؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه‏‌دار به‌سوى بهشت برين است}}.<ref>تاريخ بغداد، ج۱۳، ص۱۲۴؛ اليقين، ص‌۱۵۰، بحارالانوار، ج۷، ص۱۳۴</ref>


و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه ‏اش تا بهشت امتداد مى ‏يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ: اين على بن ابى‏ طالب است، كه امير مؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه‏ دار به سوى بهشت برين است. <ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۱۳۴. اليقين: ص ۱۵۰. تاريخ بغداد: ج ۱۳ ص ۱۲۲.</ref>
اينجاست كه معناى دقیق اين قسمت غدير در احاديث ديگرى با بيانى ديگر دیده می‌شود؛ اگر در غدير مى‏‌فرمايد: خداوند هر جا مؤمنان را مخاطب قرار داده، با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: {{متن عربی|ما انْزَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» الاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها|ترجمه=خداوند آيه‌‏اى نازل نكرده كه در آن «ای کسانی که ایمان آوردید» باشد مگر آنكه على پیشوای آنان و اميرشان است}}.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷. اليقين: ص ۴۶۳ ۴۶۲ ۱۷۶. امالى الطوسى: ج ۱ ص ۳۴۰. مناقب خوارزمى: ص ۱۸۸. الغدير: ج ۸ ص ۸۸ . حلية الاولياء: ج ۱ ص ۶۴ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۲۰۶. كفاية الطالب: ص ۵۴ . تذكرة الخواص: ص ۸ . كنز العمال: ج ۶ ص ۲۹.</ref>
 
اينجاست كه معناى بلند اين فراز غدير را در احاديث ديگرى با بيانى ديگر مى‏ يابيم. اگر در غدير مى‏ فرمايد: خداوند هر جا مؤمنين را مخاطب قرار داده با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد:
 
ما انْزَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» الاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها: خداوند آيه ‏اى نازل نكرده كه در آن «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» باشد مگر آنكه على سر دسته آنان و اميرشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷. اليقين: ص ۴۶۳ ۴۶۲ ۱۷۶. امالى الطوسى: ج ۱ ص ۳۴۰. مناقب خوارزمى: ص ۱۸۸. الغدير: ج ۸ ص ۸۸ . حلية الاولياء: ج ۱ ص ۶۴ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۲۰۶. كفاية الطالب: ص ۵۴ . تذكرة الخواص: ص ۸ . كنز العمال: ج ۶ ص ۲۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۴: خط ۳۰:
* '''الامالی'''؛ محمد بن حسن طوسی، قم: دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
* '''الامالی'''؛ محمد بن حسن طوسی، قم: دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''تاريخ بغداد'''؛ احمد بن علی خطیب بغدادی، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا،  بیروت:  دار الكتب العلمية، بی‌تا.
* '''تاریخ الطبری'''؛ محمد بن جریر طبری، بیروت: مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بی‌تا.
* '''تاریخ الطبری'''؛ محمد بن جریر طبری، بیروت: مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بی‌تا.
* '''التحصين لاسرار ما زاد من أخبار كتاب اليقين'''؛ سيد رضی‌الدين علی بن طاووس حلی، قم: مؤسسة دار الكتاب (الجزائری)، ۱۴۱۳ق.
* '''تفسير العياشى'''؛ محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: مکتبة العلمية الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
* '''تفسير العياشى'''؛ محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: مکتبة العلمية الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.