شعر غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جلوه ديگر ادبى انتخاب نام ‏هاى زيبا و پرمحتوايى است كه به تنهايى يک دنيا معناى اعتقادى به همراه دارد و وقايع غدير را تداعى مى‏ كند و روح شنونده را به حقيقت غدير نزديک مى ‏نمايد.

سرودن شعر با اجازه رسمى پيامبرصلى الله عليه وآله نيز از مسايل عجيب غدير بود. سابقه مخالفت پيامبرصلى الله عليه وآله با شعر بر همگان روشن بود.اگر هم در مواردى برخورد مثبتى از حضرت ديده مى‏ شد اجازه قرائت شعرهاى مثبت قديمى در حضور حضرت بود.

براى آنكه مردم باور كنند در دين ما چنين اشعارى از منزلت خاصى برخوردار است، حضرت در پايان شعر حسان تصريح كردند كه در اين اشعار روح القدس مؤيد تو بوده و در واقع خداوند پشتيبان توست.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۶ ح ۱۰.</ref>

مسئله غدير خم يک واقعيت حساس در تاريخ اسلام است و عموم مسلمان -  اعم از شيعه و سنى -  آن را قبول دارند، و در بيان انديشه‏ هاى خود به آن اشاره مى‏ كنند.

اما مسئله به اين شكل نيست؛ گاه در بين شاعران سنى مذهب به اهميت واقعه غدير اشاره شده است، تا جايى كه ديدگاه آنان را بسيار به شيعيان نزديک مى‏ كند؛ چنان اظهار نظر مى‏ كنند كه اگر كسى شاعر را نشناسد، مى‏ پندارد اين سخن جز سخن يک شاعر شيعه مذهب نيست، و گاه نيز خواننده شک مى‏ كند كه شاعر با اين اشارات صريح بعيد است سنى مذهب باشد!

گو كه دست كه بگرفت مصطفى ‏صلى الله عليه وآله به غدير

فراز منبر يوم الغدير رمز است

از جهاز اشتران ناچيز منبر داشتن<ref>قاآنى شيرازى: ص ۶۹۳ .</ref>

گواه نص ولايت به محضر آورده<ref>نظيرى نيشابورى: ص ۳۸۳.</ref>

همه تفويض كرده امر ولايت

به ابن‏ عم و در معنى برادر<ref>ايرج ميرزا: ص ۴۵.</ref>

چون كه او برگشت از حجةالوداع

چنين روز و چنين عيد مبارک

با رسول ‏اللَّه ز آيات منير<ref>مظهر العجائب و مظهر الاسرار (عطار) : ص ۲۶.</ref>

تا على را او ولى بر مهتر و كهتر كند<ref>ملک ‏الشعراء بهار: ص ۳۹.</ref>

اگر چه عيد غدير است و هر گنه كه كنند

نخست عيد غدير از خلافت شه دين

منم به صدق جگرگوشه رسول ‏خدا

فروردين همچون سالار غدير خم<ref>اديب الممالك فراهانى: ج ۱ ص ۳۴۵.</ref>

مرا به روز غدير آن پريوش دلخواه

آنكه معروف بدو شد به جهان روز غدير

چه گويى به محشر اگر پرسدت

از آن عهد محكم شبر يا شبير؟<ref>ناصر خسرو: ص ۱۹۲.</ref>

ندانم جز اين عيب مرا خويشتن را

كه بر عهد معروف روز غديرم<ref>ناصر خسرو: ص ۲۸۹.</ref>

عهد غدير خم زن بولهب نداشت

در گردن شماست شده سخت چون كنب<ref>ناصر خسرو: ص ۱۹۲.</ref>

در حالى كه اهل‏ سنت از پرداختن به غدير و مسائل گوناگون مطرح در آن طفره مى ‏روند، و بنا به تعصبات خشک مذهبى مايل نيستند تمام جوانب مسئله مورد دقت قرار گيرد.

علاوه بر اينها، شاعران شيعى مذهب با مسئله غدير برخوردى عارفانه نيز دارند و اين جهت نيز در شعرشان انعكاس يافته است.

صلاى سرخوشى ‏اى صوفيان درد آشام<ref>عمّان سامانى: ص ۱۵۵.</ref>

نشكند باده گلرنگ خمارى كه مراست

پيمانه‏ كش ميكده خم غديرم<ref>حزين لاهيجى: ص ۹۸.</ref>

اگر چه عيد است و هر گنه كه كنند

ببخشد از كرم خويش كردگار قدير<ref>قاآنى: ص ۲۵۹.</ref>

در ترانه معنى دم ز سر مولا زن

وان گه از غدير خم باده تولا زن<ref>ملك الشعراء بهار: ص ۱۰۸.</ref>

مرا به روز غدير آن پريوش دلخواه

چشاند شربتى از جام «وال من والاه»<ref>اديب ‏الممالک فراهانى: ج ۱ ص ۴۲۲.</ref>

غدير خم رسيد ساقى گلچهره مى‏ بايد