شعر غدیر
آيات در شعر غدير[۱]
شاعرانى كه براى غدیر سروده اند شكوفاترين نقطه آن را پشتوانه قرآنى آن تلقى كرده اند، و در زيباترين سروده ها - از اشاره و رمز گرفته تا تصريح - ذكرى از آيات غدیر به ميان آورده اند. آنچه پيش روى شماست گزيده اى از ابيات شعرى مربوط به غدير است كه در آنها به آيات قرآنى غدير اشاره شده است.
آيات معروفى كه همه به نزول آنها درباره غدیر اعتراف دارند سه آيه است، كه در اكثر اشعار ديده مى شود و در بعضى به دو آيه اشاره شده است:
- «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».[۲]
- «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».[۳]
- «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ».[۴]
اشعار قرآنى غدير از شیعه و غير شيعه است، و شكى نيست كه اشعار مربوط به غير شيعه اقرارى از سوى آنان تلقى مى شود. اين اشعار در چهار زبانِ فارسى، عربى، اردو و تركى است و مى توان به هفت موضوع تقسيم كرد:
- شعرهايى با اشاره كلى به آيات غدير
- شعرهايى با اشاره به آیه تبلیغ
- شعرهايى با اشاره به آیه اکمال
- شعرهايى با اشاره به آيه «سئل سائل»
- شعرهايى با اشاره به دو آيه تبلیغ و اكمال
- شعرهايى با اشاره به دو آيه اكمال و «سأل سائل»
- شعرهايى با اشاره به سه آيه تبليغ و اكمال و «سأل سائل»
امیرالمؤمنین علیه السلام و شعر غدیر[۵]
معاویه به حضرت نامه ای نوشت و در آن یادآور شد که من فضایل بسیاری دارم. از جمله اینکه در اسلام پادشاه شدهام!! وقتی حضرت نامه او را خواند فرمود: آیا پسر هند جگرخوار فضایل خود را به رخ من میکشد؟ در پاسخ او این اشعار را بنویسید. سپس حضرت اشعاری سرودند که وجوب ولایت در غدیر را در آن بیان کردند، و رضایت امت در امر ولایت را گوشزد کردند، و با خطابی قاطع در آخر آن اشاره کردند که هر کس نمیپذیرد جا دارد از غصه بمیرد! قسمتی از سروده مولی چنین است:
| اَوْجَبَ لی وِلایَتَهُ عَلَیْکُمْ | رَسُولُ اللَّهِ یَوْمَ غَدیرِ خُمٍّ | |
| وَ اَوْصانِی النَّبِیُّ عَلَی اخْتِیارٍ | لاُمَّتِهِ رِضیً مِنْکُمْ بِحِلْمی | |
| اَلا مَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ بِهذا | وَ اِلاّ فَلْیَمُتْ کَمَداً بَغَمٍّ |
یعنی: پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم ولایت خود نسبت به شما را برای من نیز واجب کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله مرا در صاحب اختیاری امت وصی خود قرار داد، و این با رضایت شما به حکم من بود. آگاه باشید! هر کس میخواهد به این مطلب ایمان آورد و گرنه از غصه بمیرد![۷]
بولس سلامه مسیحی[۸]
یکی از جلوههای زیبا در مورد غدیر، غدیریه گویی بولس سلامه مسیحی است! او در دیوان اشعار خود شعری سروده و در آن به غدیر اشاره کرده است:
| عیدک العید یا علی | عاد من حجةالوداع الخطیر | |
| ولفیف الحجیج موج بحور | لجة خلف کانتشار الغی | |
| -م صبحاً فی الفدفد المغمور | بلغ العائدون بطحاء خمٍّ | |
| فکأنَّ الرکبان فی التنور | عرفوه غدیر خم و لیس الغ | |
| ور إلاّ ثمالة من غدیر | جاء جبریل قائلاً: یا نبی | |
| اللَّه بلِّغ کلام ربّ مجیر | أنت فی عصمة من الناس فانثر | |
| بینات السماء للجمهور | وأذِعها رسالة اللَّه وحیاً | |
| سرمدیاً وحجة للعصور | ما دعاهم طه لأمر یسیر | |
| وصعید البطحاء وهج حرور | وارتقی منبر الحدائج طه | |
| یشهر السمع للکلام الکبیر | أیها الناس إنما اللَّه مولا | |
| کم ومولای ناصری ومجیری | ثم إنی ولیُّکم منذ کان ال | |
| دهر طفلاً حتی زوال الدهور | یا إلهی من کنت مولاه حقاً | |
| فعلیٌ مولاه غیر نکیر | یا إلهی والِ الذین یوالون اب | |
| ن عمی وانصر حلیف نصیری | کن عدوّاً لمن یعادیه واخذل | |
| کل نکس وخاذل شریر | قالها آخذاً بضبع علی | |
| رافعاً ساعد الهمام الهصور | لاح شَعر الإبطین عند اعتن | |
| اق الزند للزند فی المقام الشهیر | بثَّ طه مقاله فی علی | |
| واضحاً کالنهار دون ستور | لا مجاز و لا غموض و لبس | |
| یستحثّ الأفهام للتفسیر | فأتاه المهنِّئون عیون ال | |
| قوم یبدون آیة التوقیر | جاءه الصاحبان یبتدران الق | |
| ول طلاّ علی حقاق العبیر | بتَّ مولی للمؤمنین هنیئاً | |
| للمیامین بالإمام الجدیر | هنّأتْه أزواج أحمد یتلوهنَّ | |
| رتل من الجمیع الغفیر | عیدک العید یا علی فان یص | |
مت حسود أو طامس للبدور | ||
تاريخچه شعرِ غدير[۹]
«واقعه غدیر» در اسلام اهمیت ویژهای دارد و یکی از ویژگیهای منحصر به فرد آن، وجود شعری است که بلافاصله پس از وقوع این رویداد سروده شده و به عنوان سندی ماندگار و همراه با وزن و قافیه خاص، حفظ و منتقل شده است. این شعر در کتب ادبی مختلف از قرون متعدد ثبت شده و نقش بسزایی در نگهداری و تداوم یاد غدیر داشته است. توانایی شعر غدیر در حضور آن در کتابها و محافل، حتی در میان نویسندگانی که مخالف ولایت اهل بیت بودند، باعث شده این رویداد تاریخی به شکل ادبی نیز به نسلهای بعد منتقل شود. همچنین برای افرادی که فرصت یا حوصله مطالعه متون علمی ندارند، این شعر راهی ساده و جذاب برای آشنایی با معارف غدیر فراهم کرده است.
غدير در زبان هاى شاعرانه متفاوت
طى چهارده قرن، مسئله غدير در قالب اشعار عربی، فارسی، اردو، ترکی و غير آن به نظم كشيده شده است. اولين قدم را شاعر زبردست عرب حسّان بن ثابت برداشت و با اجازه رسمى پیامبر صلی الله علیه و آله در حضور مردم اشعارى را كه در غدير خم درباره واقعه آن سروده بود خواند.
همچنين امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره غدير شعرى سروده اند. چند تن از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و نير عده اى از اصحاب ائمه علیهم السلام اشعارى درباره غدير دارند، كه از جمله آنان قیس بن سعد بن عباده، سید حمیری، کمیت اسدی، دعبل خزاعی و ابوتمام است.
عده اى از علماى بزرگ نيز كه قريحه شعرى داشته اند اشعار رسايى درباره غدير سروده اند، كه از جمله آنان شریف رضی، سید مرتضی، قطب راوندی، حافظ برسی، شیخ كفعمى، شیخ بهایی، شيخ كرَكى، شيخ حر عاملى، سيد على خان مدنى و شيخ محمدحسين غروى اصفهانى كمپانى است.
شعراى زبردستى چون ابن رومى، وامق نصرانى، حمانى، تنوخى، ابوفراس حمدانى، بشنوى كردى، كشاجم، ناشى صغير، صاحب بن عباد، مهيار ديلمى، ابوالعلاء معرى، اقساسى، ابن عرندس، ابن عودى، ابن داغر حلى، بولس سلامه مسيحى از شعراى عرب نيز درباره غدير شعر سروده اند. گذشته از شعراى عرب، شاعران پارسىگوى و اردو زبان و ترک زبان نيز سهم به سزايى در نظم محتواى غدير و حفظ و نشر آن در قالب شعر داشته اند.
جلوه هاى شعرى در ادبيات غدير
«خطبه غدیر» به صورت شعر عربی و فارسی و اردو و ترکی مكرراً برگردانده شده و بسيارى از آنها به چاپ رسيده است. ذيلاً به مواردى از نظم خطبه غدير اشاره مى نماييم:
- نظم عربى «حدیث غدیر» در كتاب شريف «الغدير» تألیف علامه امینی طى يازده جلد به صورت جامعى تدوين شده است.
- همچنين كتاب «شعراء الغدير» توسط مؤسسه الغدير بيروت در دو جلد تدوين شده است.
- نظم فارسى خطبه غدير در كتاب هاى «سرود غدير» تأليف علامه سيد احمد اشكورى، ۲ جلد،
- «شعراى غدير از گذشته تا امروز» تأليف شيخ محمدهادى امينى، ۱۰ جلد،
- «غدير در شعر فارسى از كسائى مروزى تا شهريار تبريزى» تأليف شيخ محمد صحتى سردرودى،
- «خطابه غدير در آينه شعر» تأليف سيد حسين حسينى جمع آورى شده است.
همچنين خطابه غدير به صورت نظم فارسى توسط عده اى از شعراى فارسى زبان انجام گرفته كه چهار عنوان چاپى ذكر مى شود:
- خطبة الغدير، اثر صغير اصفهانى، با همكارى مرحوم عمادزاده تنظيم شده است.
- خطبه غديريه، اثر ميرزا رفيع، كه در سال ۱۳۱۳ ق در هند چاپ شده است.
- ترجمه (منظوم) خطبه غدير خم، اثر ميرزا عباس جبروتى قمى.
- غدير خم، اثر مرتضى سرافراز، كه در سال ۱۳۴۸ ش منتشر شده است.
تبليغ غدير با تدوين ديوان بزرگ غدير[۱۰]
يكى از اين راهكارهاى تبليغ غدير، تدوين ديوان بزرگ غدير است: اگر در غدير شعر زيبايى درباره واقعه سروده شد، اين سرآغازى بود براى ديوان بزرگ غدير كه در طول چهارده قرن براى آن خطابه عظيم سروده شده است. اكنون آنچه بر دوش ما سنگينى مى كند و هنوز جاى آن خالى است، سرودن شعرهايى با مضامين بلند و كنايات و استعارات سنگين ادبى است، كه در شعر غدير هنوز راهى طولانى در پيش دارد.
تبليغ غدير با شعر[۱۱]
از ساعتى كه خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله پايان يافت حسان بن ثابت اولين شعر را در حضور آن حضرت سرود، و دليل روشنى شد تا شاعران و اديبان در طول چهارده قرن در قالب شعر - كه در هر جامعه اى تبليغ نافذى است - غدير را حفظ كنند و پيام آن را به راحتى به نسل هاى بعد برسانند.
تحقيق در ادبيات غدير[۱۲]
شعرهاى بسيارى، چه از شاعران عرب يا فارسى يا اردو، و چه شعراى شيعه و يا مذاهب ديگر درباره غدير سروده شده است. اين اشعار كه به اصطلاح «غدیریه» ناميده مى شوند بسيار مورد توجه بوده و كتاب هاى مستقلى براى جمع آورى اين اشعار تأليف شده است. جلوه ديگر ادبى انتخاب نام هاى زيبا و پرمحتوايى است كه به تنهايى يک دنيا معناى اعتقادى به همراه دارد و وقايع غدير را تداعى مى كند و روح شنونده را به حقيقت غدير نزديک مى نمايد.
تحليل شعرِ غدير[۱۳]
سرودن شعر با اجازه رسمى پیامبر صلی الله علیه و آله نيز از مسايل عجيب غدير بود. سابقه مخالفت پيامبر صلى الله عليه و آله با شعر بر همگان روشن بود.اگر هم در مواردى برخورد مثبتى از حضرت ديده مى شد اجازه قرائت شعرهاى مثبت قديمى در حضور حضرت بود. مردم براى اولين بار مى ديدند يک شاعر زبردستِ عرب يعنى حسان بن ثابت كه در واقعه غدير حضور دارد در همانجا و درباره همان واقعه شعرى سروده، و با سوابقى كه از برخورد پيامبر صلى الله عليه و آله با شعر دارد گويا به خود اجازه نمى دهد كار خود را ابراز كند. عاقبت تصميم مى گيرد از حضرت در اين باره اجازه بخواهد و گويا باور ندارد به او چنين اجازه اى داده شود.
در برخورد با اين استيذان، عكس العملى از پيامبر صلى الله عليه و آله ديده شد كه براى همه تعجب آور بود. آن حضرت نه تنها اجازه دادند، بلكه به عنوان تشويق فرمودند: «بخوان به بركت خداوند»! و خود نيز شخصاً براى استماع آن حاضر شدند! بازتاب اين مسئله به قدرى عجيب بود كه از يک سو حسان راضى نشد شعر را به صورت عادى بخواند، بلكه خود را به مكان بلندى رساند و براى خواندن اشعارش بر فراز آن قرار گرفت.
از سوى ديگر براى آنكه مردم مطمئن باشند اين برخورد مثبت با شعرِ مربوط به اهل بیت علیهم السلام، از طرف شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است. حسان اعلام كرد: «اى مردم، سخن مرا به گواهى پيامبر گوش دهيد»! مردم كه خود را با مسئله اى تازه روبرو مى ديدند به سوى حسان ازدحام كردند و گردن مى كشيدند تا اين اقدام بديع را تماشا كنند. براى آنكه مردم باور كنند در دين ما چنين اشعارى از منزلت خاصى برخوردار است، حضرت در پايان شعر حسان تصريح كردند كه در اين اشعار روح القدس مؤيد تو بوده و در واقع خداوند پشتيبان توست.[۱۴]
حَسّان بن ثابت و شعر غدیر[۱۵]
اولین کسی که غدیریه سرود حسّان بن ثابت در روز نوزدهم ذی الحجة و در صحرای غدیر و مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله بود. پس از اتمام خطبه غدیر و مراسم ابتدایی بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام، شب نوزدهم ماه ذی الحجة سال دهم هجرت در حالی سپری شد که کاروان غدیر به شدت خسته بودند و روز پر ماجرایی را پشت سر گذاشته بودند، گذشته از آنکه مسیر مکّه تا غدیر آنان را از پا انداخته بود.
با استراحت شبانه نشاط تازه ای در کالبد مردم جای گرفت، و روز نوزدهم را با نیرویی تازه از خواب برخاستند تا مراسم بیعت ادامه یابد. پس از نماز صبح بار دیگر مردم کنار دو خیمه صف کشیدند و گروه گروه وارد میشدند. ابتدا با پیامبر صلی الله علیه و آله دست بیعت میدادند و سپس در خیمه امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر میشدند و دست بیعت داده «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» میگفتند و با تبریک و تهنیت بیرون میآمدند.
در آن ساعات برگ دیگری بر پرونده غدیر افزوده شد. حَسّان بن ثابت شاعر زبردست عرب که در غدیر حضور داشت از شعرایی بود که بالبداهة میسرود و سنجیده میگفت. مراسم حیرتانگیز غدیر این شاعر ماهر را به وجد آورده بود تا آنجا که شعری زیبا در ده بیت سرود که ترسیم کننده واقعه غدیر بود. حسان پس از سرودن این شعر خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد تا برای خواندن آن اجازه بگیرد.
لذا عرض کرد: یا رسولالله، اجازه میفرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب به مناسبت این واقعه عظیم سرودهام، بخوانم. حضرت فرمود: بخوان به نام خداوند و برکت او. اکنون که اجازه از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله داده شد باید مردم باخبر میشدند. با کوچکترین اطلاعی مردم از هر سو جمع شدند، به طوری که برای شنیدن اشعارش ازدحام کردند و گردن میکشیدند.
حسان برای رسیدن صدایش بر مکان بلندی قرار گرفت و اجازه پیامبر صلی الله علیه و آله را به همه اعلام کرد و گفت: «سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر صلی الله علیه و آله گوش کنید». مردم از هر سو جمع شدند و ازدحام کردند و گردن کشیدند. حسان نیز بر جای بلندی قرار گرفت تا همه صدایش را بشنوند. مردم که سراپا گوش بودند شعری را که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله تأیید شده باشد در دل تحسین کردند. مردم که سراپا گوش شده بودند شعری را که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله تأیید شده باشد در دل تحسین کردند. سپس حسان ده بیت اشعارش را که همانجا سروده بود و آیه ۶۷ سوره مائده را در آن یادآور شده بود، با صدای بلند برای مردم خواند:
| اَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِیَّ مُحَمَّداً | لَدی دَوْحِ خُمٍّ حینَ قامَ مُنادِیاً | |
| وَ قَد جاءَهُ جِبْریلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ | بِأنَّکَ مَعْصُومٌ فَلا تَکُ وانِیاً | |
| وَ بَلِّغْهُمُ ما أَنْزَلَ اللَّه رَبُّهُمْ | وَ إِنْ اَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حاذَرْتَ باغِیاً | |
| عَلَیْکَ فَما بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلهِهِمْ | رِسالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَی الْأَعادِیا | |
| فَقامَ بِهِ إِذْ ذاکَ رافِعُ کَفِّهِ | بِیُمْنی یَدَیْهِ مُعْلِنُ الصَّوْتِ عالِیاً | |
| فَقالَ لَهُمْ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ مِنْکُمُ | وَ کانَ لِقَوْلی حافِظاً لَیْسَ ناسِیاً | |
| فَمَوْلاهُ مِنْ بَعْدی عَلِیٌّ وَ اِنَّنی | بِهِ لَکُمْ دُونَ الْبَرِیَّةِ راضِیاً | |
| فَیا رَبِّ مَنْ والی عَلِیّاً فَوالِهِ | وَ کُنْ لِلَّذی عادی عَلِیّاً مُعادِیاً | |
| وَ یا رَبِّ فَانْصُرْ ناصِریهِ لِنَصْرِهِمْ | إِمامَ الْهُدی کَالْبَدْرِ یَجْلُو الدَّیاجِیا | |
| وَ یا رَبِّ فَاخْذُلْ خاذِلیهِ وَ کُنْ لَهُمْ | إِذا وَقَفُوا یَوْمَ الْحِسابِ مُکافِیاً |
آیا نمیدانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله کنار درختان غدیر خم به حالت ندا ایستاد. و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود. و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرساندهای.
در اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را بلند کرد و با صدای بلند فرمود: هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا به یاد میسپارد و فراموش نمیکند. مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او - نه به دیگری - به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار. پروردگارا، یاری کنندگان او را یاری فرما به خاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکیها مانند ماه شب چهارده روشنی میبخشد. پروردگارا، خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب میایستند خود جزا بده. پس از اشعار حسان، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای حسان، مادامی که با زبانت از ما دفاع میکنی، از سوی روح القدس مؤید خواهی بود.[۱۶]
سید باقر رضوی هندی و شعر غدیر[۱۷]
سید باقر رضوی هندی (م ۱۳۲۹ ق) میگوید: در شب عید غدیر امام زمان علیه السلام را در خواب دیدم در حالی که محزون بود و گریه میکرد. خدمت حضرت رفتم و سلام کردم و دستش را بوسیدم، ولی دیدم گویا متفکر است. عرض کردم: آقای من، این روزها ایام خوشحالی و سرور عید غدیر است، ولی شما را محزون و گریان میبینم؟! فرمود: به یاد مادرم زهرا علیها السلام و حزن او افتادم. سپس حضرت این شعر را خواندند:
| لا ترانی اتّخذتُ لا وعُلاها | بعد بیت الأحزان بیت سرور! |
سید باقر هندی میگوید: از خواب برخاستم و قصیده ای درباره غدیر و مصائب حضرت زهرا علیها السلام سرودم، که قسمتی از آن چنین است:
| کلُّ غدر وقول إفک و زور | هو فرع عن جحد نص الغدیر | |
... | ||
| یوم أوحی الجلیل یأمر طه | و هو سارٍ أن مُر بترک المسیر | |
| حطِّ رحل السری علی غیر ماء | وکِلا، فی الفلا بحرِّ الهجیر | |
| ثمَّ بلِّغهم و إلاّ فما بلَّغت | وحیاً عن اللطیف الخبیر | |
| أقِم المرتضی إماماً علی الخل | -ق ونوراً یجلو دجی الدیجور | |
| فرقی آخذاً بکفِّ علیٍّ | منبراً کان من حدوج وکور | |
| و دعا و الملأ حضور جمیعاً | غَیَّبَ اللَّه رشدهم من حضور | |
| إنَّ هذا أمیرکم وولیّ ال | -أمر بعدی و وارثی و وزیری | |
| هو مولی لکل من کنت مولا | هُ من اللَّه فی جمیع الأمور | |
... | ||
| أفصبراً یا صاحب الأمر والخط | -ب جلیل یذیب قلب الصبور | |
| و کأنّی به یقول و یبکی | بسلوِّ نزر و دمع غزیر: | |
| لا ترانی اتّخذتُ لا وعُلاها | بعد بیتالأحزان بیت سرور! | |
| فمتی یابن أحمد تنشر الطاغو | ت و الجبت قبل یوم النشور | |
سید حمیری و شعر غدیر[۱۸]
سید حمیری در اشعارش میگوید:
| و کم قد سمعنا من المصطفی | وصایا مخصَّصة فی علیّ | |
| و فی یوم خم رقی منبراً | یبلغ الرکب و الرکب لم یرحل | |
| فبَخبَخَ شیخک لمّا رآی | عری عقد حیدر لم تحلل |
شاعران و معناى مولى[۱۹]
بحث درباره معناى كلمه مولى از آنجا شروع شده كه اكثر راويانِ مخالفِ شيعه، فقط همين يک فقره از حديث را نقل كرده اند، و متكلمين آنها براى دفاع از خود همه قرائن و مطالب تاریخ را رها كرده اند و از همه خطبه كلمه «مولى» را انتخاب كرده اند و به بحث درباره معناى لغوى و عرفى آن پرداخته اند! در مقابل آنان، در كتاب «عوالم العلوم» مرحوم بحرانى فهرستى از راويان حديث و شعرا و اهل لغت و ادبيات كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته اند آورده است.[۲۰]
غدیر و نوروز در شعر فارسی[۲۱]
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بعد از سپری شدن ۳۵۲۴ روز از مبدأ هجرت، در عید قربان سال دهم برابر با ۱۹ / ۱۲ / ۱۰ شمسی مشغول مناسک حج بود. ایشان به هنگام بازگشت از حجةالوداع در روز ۱۸ ذی حجه، در حالی که ۳۵۳۲ روز از مبدأ هجرت گذشته بود، برابر با ۲۷ / ۱۲ / ۱۰ شمسی و مطابق با ۱۸ مارس ۶۳۲ میلادی، وقتی به نزدیک محل جحفه - که غدیر خم در آن قرار دارد - رسید، فرشته وحی از جانب پروردگار آیه ابلاغ را نازل فرمود.
علامه شعرانی در این رابطه مینویسد: من از زیج هندی استخراج کردم که تحول آفتاب به برج حمل در سال دهم هجری، چهارشنبه ۲۱ ذی حجه، سه روز پس از غدیر خم بود، و جشن گرفتن پس از سه روز هم مناسب است؛ بنابراین، عید سعید غدیر با ایام نوروز کاملاً انطباق دارد. به ویژه که با حرکت تقدیمی نقطه اعتدال بهاری به پیشواز از این عید سعید، وارد برج حوت شده است.[۲۲] بحت در این باره مفصلاً در محل خود آمده است. در اینجا اشاره ای داریم به تقارن غدیر و نوروز در شعر فارسی:
الف) هاتف اصفهانی میگوید
| همایون روز نوروز است امروز به فیروزی | بر او رنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا |
ب) میرزا حبیب قاآنی شیرازی میگوید
| رسد به گوش دل این مژده ز هاتف غیبی | که گشت شیر خداوند شهریار امروز | |
| به جای خاتم پیغمبران به استحقاق | گرفت خواجه کروبیان قرار امروز |
ج) صغیر اصفهانی چه زیبا سروده است
| دانی ز چه عید باستان میخندد؟ | بر روی جهانیان جهان میخندد | |
| بنشست علی جای نبی در نوروز | زین مژده زمین و آسمان میخندد |
د) و یا
| نوروز از آن شد پر شعف | هم صاحب عز و شرف | |
| کان روز سالار نجف | آمد به تخت سروری |
ه. همچنین در ترانههای محلی افغانستان - که همزمانی عید اللَّه الاکبر غدیر با نوروز برای آنان جا افتاده است - نیز به این همزمانی بسیار پرداختهاند:
| بهار آمد بهار آمد خوش آمد | علی با ذوالفقار آمد خوش آمد |
طبق باور (به حق) عامه مردم شریف افغانستان، امیرالمؤمنین علیه السلام در روز اول نوروز به جانشینی رسول خداصلی الله علیه وآله برگزیده شد و مردمان این کشور در کنار تجلیل از نوروز، به توصیف رشادتها و دلاوریهای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز میپردازند.
در ایام جشن نوروز در شهر مزار شریف دوبیتیهای مخصوص این ایام را با صدای خوش میخوانند:
| نوروز رسید و عید اکبر گردید | برگرد سر ساقی کوثر گردید | |
| امروز علی نشست بر تخت نبی | زان است که روز و شب برابر گردید |
از دو بیتیهای معروف دیگر که در مورد خلافت امام علی امیرالمؤمنین علیه السلام در روز اول نوروز در میان مردم آن سرزمین خوانده میشود، میتوان این دو بیتیها را نام برد:
| نوروز شد و جمله جهان گشت معطر | از بوی خوش لاله و ریحان و صنوبر | |
| بر تخت خلافت بنشست آن شاه صفدر | داماد نبی، شیر خدا، ساقی کوثر |
| نوروز شد و علی ز روی تعظیم | بر تخت خلافت نبی گشت مقیم | |
| از مقدم شاه اولیا بر کرسی | امروز نشسته معنی عرش عظیم |
غدیریه مشاهیر ادبیات فارسی[۲۳]
ادیبان و شعرای برجسته پارسی زبان، واقعه با شکوه غدیر و پیامهای آن را به نظم کشیدهاند،[۲۴] که در این مجال به آثار برخی از مشاهیر اشاره میشود:
ابوالقاسم فردوسی (م ۴۱۱ ق)
| منم بنده اهلبیت نبی | سِتاینده خاک پای وصی | |
| اگر چشم داری به دیگر سرای | به نزد نبی و وصی گیر جای | |
| گرت زین بد آید گناه من است | چنین است و این رسم و راه من است | |
| بِدین زادم و هم بِدین بگذرم | چنان دان که خاک پی حیدرم |
خواجه عبدالله انصاری (م ۴۸۱ ق)
| ای خوانده تو را خدا ولی ادرکنی | بر تو زِ نبی نصّ جلی ادرکنی | |
| دستم تهی و لطف تو بی پایان است | یا حضرت مرتضی علی ادرکنی |
ناصر خسرو قبادیانی (م ۴۸۱ ق)
| شرف مرد به هنگام پدید آید از او | چون پدید آمدِ تشریف علی روزِ غدیر | |
| او سزاید که وصی بود نبی را در خلق | که برادر بُد و بن عَم و داماد و وزیر |
سنایی غزنوی (م ۵۹۰ ق)[۲۵]
| نائب مصطفی به روز غدیر | کرده بر شرع خود مر او را میر |
ابراهیم بن علی خاقانی شروانی (م ۵۸۲ ق)
| به جانِ پادشه سوگند خوردم | که نزد پادشه جُز پادشه نیست |
فریدالدین عطار نیشابوری (م ۵۸۶ ق)
| گفت پیغمبر به یارن این سخن | پیک ربّ العالمین آمد به من گفت | |
| حیدر را خدا این تحفه داد | بر همه خلق جهان فضلش نهاد | |
| چون که او برگشت از حج الوداع | در غدیر خم مکان کرد آن مُطاع | |
| جبرئیل از حضرت عزت رسید | نَّزِل از حضرت به پیش او کشید | |
| پیش او از پیش حق آورد پیک | آیه یا ایها بلّغ الیک | |
| چون نبی فرمود منبر ساختند | از جهاز اشترش افراختند | |
| گفت هر کس را منم مولای او | پس علی مولای او باشد نکو | |
| حیدر از فرمان ربّ کائنات | شد ولی بر مؤمنین و مؤمنات |
مصلح الدین سعدی شیرازی (ق ۶۹۰ ق)
| منم کز جان شدم مولای حیدر | امیرالمؤمنین آن شاه صفدر | |
| علی کو را خدا بی شک ولی خواند | به امر حق ولی کردش پیمبر | |
| به آن روزی که وحی آمد نبی را | که از پالان اشتر ساخت منبر | |
| که بعد از مصطفی در کلّ عالم | نَبُد فاضل تر و بهتر ز حیدرعلیه السلام |
سید محمدحسین شهریار (م ۱۳۶۷ ش)
| یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی بابی انت و امّی | منکر عید غدیر خم و آن خطبه تنزیل / کر و کور است و عزازیل | |
| با کر و کور چه عیدی و غدیر و چه خمّی؟ / بابی انت و امّی | بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شَمّی؟ / بابی انت و امّی |
فرهنگ سازى با شعر غدير[۲۶]
در راه فرهنگ سازى غدير، شعر از مؤثرترين ابزارهاى به كار گرفته شده در طول تاريخ و به شكل هاى مختلف به حساب مى آيد. اين روند از غدير خم و با حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و با اجازه آن حضرت بلكه به امر ايشان آغاز شده، و به دست يكى از زبردست ترين شعراى زمان در هنگام وقوع ماجرا بالبداهه درباره غدير شعر سروده شده است.
جلوه پر رنگتر آن در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام است كه خود حضرت براى غدير شعر سروده است. ادامه اين مسير در زمان ائمه عليهم السلام است كه با تأييد ايشان و در محضرشان توسط شعراى چيره دست، شعرهاى نابى درباره غدير به دنياى فرهنگ اسلام عرضه شده است. اين روند در طول تاريخ ادامه يافته و در پانزده قرن غدير شعرهاى زيبا به زبان هاى مختلف درباره غدير سروده شده و در مجموعه هاى نفيس گردآورى شده است.[۲۷]
قیس بن سعد بن عباده و شعر غدیر[۲۸]
قیس بن سعد بن عباده از سرلشکران امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین، این اشعار را در میدان جنگ برای حضرت خواند:[۲۹]
| قلت لمّا بغی العدوّ علینا | حسبنا ربنا ونعم الوکیل | |
| و علیٌّ إمامنا وإمام | لِسِوانا أَتی به التنزیل | |
| ومن قال النبی: من کنت مولاه | فهذا مولاه خطب جلیل |
مسابقه شعر غدير[۳۰]
يكى ديگر از گرايش هاى تحقيقى در مورد غدير و از انواع راهكارها و تحقيقاتى كه محققان از طريق آنها در آستان غدير خدمت نموده اند و يا جا دارد كه خدمت نمايند مسابقه شعر، چه شعر قديم يا شعر نو و يا نثر زيبا با موضوع غدير است. در اين مورد با جمع آورى آثار شركت كنندگان در مسابقه و انتخاب بهترين ها و اهداى جوايز به مؤلفين و محققين و شاعران و هنرمندان برتر مى توان گنجينه اى درباره غدير جمع آورى نمود، و در همين راستا افكار عمومى را از هر قشر و طبقه اى به سوى غدير رهنمون ساخت.
مهدی علیه السلام در غدیریه ها[۳۱]
از جمله نکاتی که در غدیریهها به چشم میخورد، توجه و عنایت خاص به حضرت مهدی علیه السلام و ظهور حضرت در اشعار مربوط به غدیر و غدیریه هاست، که نشان دهنده این ارتباط عمیق است. به عنوان نمونه، ابن علوان در غدیریه خود - که یکصد و هفتاد است - از بیت ۱۴۷ راجع به حضرت مهدی علیه السلام گفته است:
| ابو الهداة المطهرین من | الجرس نجوم الهدی و قادته | |
| و منهم القائم الامام الذی | ینزل عیسی لنصر کرّته | |
| فیملأ الارض بعد ما ملئت | بالجور عدلاً شریف شیمته |
پدران هدایت و انسانهای پاکیزه و مطهر از هر پلیدی و ستارگان هدایت و رهبران آن هستند. از آنها قائم و امامی است که حضرت عیسی علیه السلام برای یاری او در جنگها نازل میشود. پس زمین را از عدالت پر میکند، بعد از آنکه از ستم پر شده باشد، به خاطر اخلاق شریف خود.
در این باره به دو نکته اشار میشود:
الف. توجه و عنایت شعرا در غدیریهها به ائمه و امام عصر علیهم السلام و تذکر نام آنها و شرایط ظهور و قیام امام مهدی علیه السلام، نشانه ارتباط عمیق غدیر با زندگی، غیبت، قیام و حکومت حضرت مهدی علیه السلام است.
ب. یادآوری نکات مهم درباره حضرت مهدی علیه السلام در این اشعار. از جمله: ظهور، شرایط ظهور، نصرت و یاری فرشتگان، ظهور حضرت مسیح، نابودی ظلم و ستم، پر شدن زمین از عدل و داد، آروزی دیدار حضرت و…، همه اینها نشانگر اعتقاد استوار حماسه سرایان علوی به ولایت مهدوی است.
هناد بن سری و شعر غدیر[۳۲]
هناد بن سری میگوید: امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب دیدم. حضرت فرمود: شعر کمیت را برای من بخوان که میگوید: «ویوم الدوح دوح غدیر خم…». من آن اشعار را برای حضرت خواندم. فرمود: ای هناد، شعر مرا هم به آن اضافه کن:[۳۳]
| ولم أرَ مثل ذاک الیوم یوماً | ولم أرَ مثله حقاً أُضیعا |
پانویس
- ↑ غدير در قرآن: ج ۳ ص ۴۴۷ - ۵۰۶.
- ↑ مائده / ۶۷ .
- ↑ مائده / ۳.
- ↑ معارج / ۱.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۱۸. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۶۹. غدیر از زبان مولی: ص ۲۷. ژرفای غدیر: ص ۱۹۶.
- ↑ روضة الواعظین: ص ۷۶. بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۱۳۱ ح ۴۱۷ و ج ۳۸ ص ۲۳۸ ح ۳۹. دیوان امیرالمؤمنین علیه السلام: ص ۱۰۵.
- ↑ روضة الواعظین: ص ۷۶. بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۳۸ ح ۳۹. دیوان امیرالمؤمنین علیه السلام: ص ۱۰۵.
- ↑ چهارده قرن با غدیر: ص ۱۷۴.
- ↑ حديث مهر در بلور شعر (على ثاقب بخشايش) : ۵-۱۰.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۲۷،۱۰۷.
- ↑ غدير در آئينه كتاب: ص ۳۵،۳۱،۳۰،۱۳،۱۲.
- ↑ چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۷ - ۱۵۳.
- ↑ ژرفاى غدير: ص ۷۸. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۹۵،۱۶۶،۱۱۲. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۰۱،۱۴۴،۹۸،۴۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۶ ح ۱۰.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۱۸،۵۹،۵۸. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۷۱. سخنرانی استثنائی غدیر: ص ۹۴. ژرفای غدیر: ص ۷۸. اولین میراث مکتوب درباره غدیر: ص ۴۹. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۲۹.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲ و ۱۶۶ و ۱۹۵. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۰۱،۱۴۴،۹۸،۴۱. کفایة الطالب: ص ۶۴. متن عربی اشعار از کتاب سلیم بن قیس: ص ۸۲۸ ح ۳۹ به نقل از ابوسعید خدری نقل شده، که با کمی تفاوت در کتب دیگر هم آمده است.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۲۱،۳۲۰.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۲۱،۳۲۰. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۷۳.
- ↑ اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۷،۱۲۱.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۵۹ .
- ↑ قنوت خورشید: ص ۴۹–۵۳.
- ↑ دمع السجوم (ترجمه مرحوم شعرانی از کتاب نفس الهموم): ص ۲۰۲.
- ↑ برترین نعمت، چهل نکته درباره غدیر (واعظ حسینی): ص ۱۲۵–۱۲۳.
- ↑ دائرة المعارف تشیع: ج ۱۲ ص ۵۲–۴۸، ماده غدیریه. در خصوص غدیر، سرودههای فراوانی از شاعران معروف در این کتاب ذکر شده، که آنچه در اینجا آمده بخش بسیار اندکی است.
- ↑ حدیقة الحقیقة.
- ↑ تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۱۲۹ - ۱۳۱، ۱۹۷.
- ↑ به عنوان نمونه به اين كتابها مراجعه شود: الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، شعراء الغدير، غدير در شعر فارسى، غدير در شعر فارسى از كسائى مروزى تا شهريار تبريزى.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۲۰. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۷۱.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۸.
- ↑ غدير در آئينه كتاب: ص ۳۷.
- ↑ پرتوی از غدیر در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام: ص ۳۶،۳۵.
- ↑ اسرار غدیر ص ۳۲۰. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۶۹.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۳۸۳ و ج ۲۶ ص ۲۳۰.