۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۷۰.</ref> == يكى از علما و...» ایجاد کرد) |
(اتمام عنوان محمد بن عمر رازی (ابوعبدالله، ابن الخطیب، فخر الدین)) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== معناى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱.</ref> == | == معناى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱.</ref> == | ||
در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته اند آورده است<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۵۹ .</ref>، كه يكى از آنها فخر رازى است. | در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته اند آورده است<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۵۹ .</ref>، كه يكى از آنها فخر رازى است. | ||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]]، و عنوان: [[علما]] / بحث در سند و متن حديث غدير. | براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]]، و عنوان: [[علما]] / بحث در سند و متن حديث غدير. | ||
== نقل نزول آيه تبليغ در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۰.</ref> == | |||
يكى از وجوه [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]] بر [[امامت]] اميرالمؤمنين عليه السلام نزول [[آیه تبلیغ]] (يا ايها الرسول بلّغ...) در غدير است، كه از جمله مشهورترين آيات غدير مى باشد. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده اند. | |||
در كنار شيعه، عده اى از بزرگان اهل سنت نيز نزول اين آيه در غدير را نقل كرده اند. از جمله محمد بن عمر بن حسين بن حسن بن على تَيمى بكرى طبرستانى رازى، ابوعبدالله، ابن الخطيب، فخرالدين (ت ۵۴۳ يا ۵۴۴ - م ۶۰۶ ق) است: | |||
در كنار شيعه، | |||
در | فخر رازى در [[تفسیر الرازی (کتاب)|تفسیر]] خود در بيان اقوال درباره سبب نزول آيه تبليغ، نزول اين آيه در ماجراى غدير خم را نيز از [[امام باقر علیه السلام]] و ابن عباس و [[براء بن عازب انصاری|براء بن عازب]] نقل كرده است.<ref>تفسير رازى: ج ۱۲ ص ۴۹. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.</ref> البته براى ما مهم نيست كه او در مورد اين قول چه گفته، زيرا او هميشه در پى دشمنى است، و كلام امام باقر عليه السلام در اينجا كافى است. | ||
ممكن است بگويند: متعصّبان اهل سنت به [[عصمت]] ائمه عليهم السلام باور ندارند، بلكه بعضىشان مانند ابن جوزى در «الموضوعات» و سيوطى در «اللآلى المصنوعة» و ابن عرّاق در «تنزيه الشريعة» آنان را - نعوذ باللَّه - جرح كرده اند. | |||
در جواب خواهيم گفت: پس آنان درباره صحابه اى كه به عدالت ايشان قائل اند، مانند ابن عباس و [[براء بن عازب انصاری|براء بن عازب]] و [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدری]] - كه او نيز بنا بر آنچه در [[تفسیر النیسابوری (کتاب)|تفسیر نیشابورى]] آمده به نزول آيه تبليغ در روز غدير خم قائل است - و عبدالله بن مسعود - كه سخنش در ادامه خواهد آمد - چه مى گويند؟ | |||
ضمن اينكه خود رازى اعتراف كرده كه قول به نزول آيه تبليغ در فضل اميرالمؤمنين عليه السلام و در غدير قول ابن عباس و براء بن عازب و امام باقر عليه السلام است، هر چند اين قول را نپسندد و از سر تعصّب و عناد به آن اعتماد نكند! | |||
ابن خَلِّكان و ابن وردى و يافعى و حافظ محمد (مشهور به خواجه پارسا) و ابن قاضى شُهبه<ref>وفيات الاعيان: ج ۳ ص ۳۸۱ - ۳۸۵. تتمّة المختصر: حوادث سال ۶۰۶ . مرآة الجنان: حوادث سال ۶۰۶ . فصل الخطاب (مخطوط). طبقات الشافعية: ج ۱ ص ۳۹۶.</ref>: او را بسيار توثيق كرده و ستوده اند، به خصوص در علم [[عقاید]] و [[فقه]] و [[تفسیر]] و نيز كتاب تفسير او را. | |||
وى شاگرد پدرش ضياءالدين عمر - كه از شاگردان بَغَوى بود - و نيز كمال سمنانى و مجد جيلى و مصاحب محمد بن يحيى بوده است. سراج الدين يوسف بن ابوبكر بن محمد سكّاكى خوارزمى نيز او را مدح كرده اند. گاهى سيصد دانشجو در مورد تفسير و فقه و كلام و اصول و طبّ و... از او مى پرسيدند. | |||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[اهل سنت]] / نقل آيه تبليغ براى غدير. | |||
== پانویس == |