۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
من نگاهى كردم و ديدم همراهم كمكى و مدافعى و ياورى و مساعدى جز اهلبيتم نيست، و نخواستم آنان را هم به كام مرگ بفرستم. اين بود كه خار را در چشم تحمل كردم و سكوت نمودم و آب دهانم را بر استخوان در گلو مانده فرو دادم و به گونه اى خشم خود را فرو دادم كه از حنظل تلخ تر بود و قلب مرا بيش از پاره كردن چاقو به درد مى آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۵۶۹ .</ref> | من نگاهى كردم و ديدم همراهم كمكى و مدافعى و ياورى و مساعدى جز اهلبيتم نيست، و نخواستم آنان را هم به كام مرگ بفرستم. اين بود كه خار را در چشم تحمل كردم و سكوت نمودم و آب دهانم را بر استخوان در گلو مانده فرو دادم و به گونه اى خشم خود را فرو دادم كه از حنظل تلخ تر بود و قلب مرا بيش از پاره كردن چاقو به درد مى آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۵۶۹ .</ref> | ||
اكنون ما تاريخِ صبر على عليه السلام را پيش رو داريم و بر آن دلِ پر غصه اشک مى ريزيم كه سى سال در مصيبت زهرايش سوخت و فرمود: | |||
اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً ! فَلَيْتَ ابْنُ ابىطالِبٍ ماتَ قَبْلَ يَوْمِهِ فَلا يَرَى الْكَفَرَةَ الْفَجَرَةَ قَدِ ازْدَحَمُوا عَلى ظُلْمِ الطّاهِرَةِ الْبَرَّةِ؛ فَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنُ فاطِمَةَ ضَرْباً، فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ: | |||
آيا فاطمه چنين با جسارت زده مى شود؟ اى كاش پسر ابى طالب قبل از چنين روزى مرده بود و كافران فاجر را نمى ديد كه براى ظلم بر بانوى طاهره ازدحام كرده اند! بر پسر ابى طالب سخت است كه كمر فاطمه در اثر ضربت سياه شود و او نتواند به كمک بانويش رود و از همسرش دفاع كند!!<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸.</ref> | |||
و استمرار اين صبر را چنين بر زبان آورد كه: امّا حُزْنى فَسَرْمَدٌ، وَ امّا لَيْلى فَمُسَهَّدٌ، وَ هَمٌّ لا يَبْرَحُ مِنْ قَلْبى اوْ يَخْتارَ اللَّه لى دارَكَ الَّتى انْتَ فيها مُقيمٌ، كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مَهيِّجٌ: حزن من دائمى شده و شبهايم به بيدارى مى گذرد، و اين غصه اى است كه از قلبم پاک نخواهد شد تا خداوند براى من هم خانه اى كه تو را در آن مقيم ساخته اختيار نمايد. اين غصه اى است چركين كننده دل و غمى است هيجان آورنده دردها.<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۹۳.</ref> | |||
و استمرار اين صبر را چنين بر زبان آورد كه: امّا حُزْنى فَسَرْمَدٌ، وَ امّا لَيْلى فَمُسَهَّدٌ، وَ هَمٌّ لا يَبْرَحُ مِنْ قَلْبى اوْ يَخْتارَ اللَّه لى دارَكَ الَّتى انْتَ فيها مُقيمٌ، كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مَهيِّجٌ: حزن من دائمى شده و شبهايم به بيدارى | |||
على جان، اى مظهر صبر! از دل و جان صبر عظيمت را مى ستاييم كه خدايت ستوده است. بگذار ما هم به سهم خود سخن دل را با سرافكندگى بر زبان آوريم: | |||
كُنْتَ لِلْمُؤْمِنينَ اباً رَحيماً اذْ صارُوا عَلَيْكَ عِيالاً، فَحَمَلْتَ اثْقالَ ما عَنْهُ ضَعُفُوا وَ حَفِظْتَ ما اضاعُوا وَ رَعَيْتَ ما اهْمَلُوا وَ عَلَوْتَ اذْ هَلَعُوا وَ صَبَرْتَ اذْ جَزَعُوا وَ ادْرَكْتَ اذْ تَخَلَّفُوا وَ نالُوا بِكَ ما لَمْ يَحْتَسِبُوا: | كُنْتَ لِلْمُؤْمِنينَ اباً رَحيماً اذْ صارُوا عَلَيْكَ عِيالاً، فَحَمَلْتَ اثْقالَ ما عَنْهُ ضَعُفُوا وَ حَفِظْتَ ما اضاعُوا وَ رَعَيْتَ ما اهْمَلُوا وَ عَلَوْتَ اذْ هَلَعُوا وَ صَبَرْتَ اذْ جَزَعُوا وَ ادْرَكْتَ اذْ تَخَلَّفُوا وَ نالُوا بِكَ ما لَمْ يَحْتَسِبُوا: | ||
تو براى مؤمنين پدر مهربان بودى كه آنان خانواده تو به حساب آمدند. لذا سنگينى آنچه از تحمّل آن عاجز بودند بر دوش گرفتى، و آنچه از حفظش كوتاهى داشتند حفظ نمودى و آنچه نسبت به آن بى توجه بودند مواظبت كردى، و آنگاه كه وحشت كردند تو با اراده بلند نترسيدى، و آنگاه كه صبرشان لبريز شد تو همچنان صابر بودى، و آنگاه كه عقب ماندند تو پيش افتادى، و مؤمنين به بركت تو به آنچه فكرش را نمى كردند دست يافتند.<ref>بحار الانوار: ج ۴۲ ص ۳۰۳.</ref> | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير «شاكرين» را با «صابرين» قرين فرمود، و على و امامان عليهم السلام را مصداق اين شكر و صبر معرفى كرد. | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير | |||
امام | امام صادق عليه السلام صبر شيعيان را به عنوان دنباله آن صبر عظيم معرفى مى كند و مى فرمايد: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اصْبَرُ مِنّا، وَ ذلِكَ انّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ هُمْ صَبَرُوا عَلى ما لا يَعْلَمُونَ: ما بسيار صبر كننده ايم و شيعيانمان از ما صبر كننده ترند! اين بدان جهت است كه ما صبر مى كنيم بر آنچه مى دانيم و آنان صبر مى كنند بر آنچه نمى دانند» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۲۱۶ و ج ۷۱ ص ۸۴ ۸۰ .</ref> | ||
چه بسا منظور حضرت اين باشد كه ما پشت پرده قضايا را | چه بسا منظور حضرت اين باشد كه ما پشت پرده قضايا را مى دانيم و عظمت ثواب و جزاى الهى بر اين صبر برايمان روشن است، ولى شيعيان به خاطر محبت و ولايت ما و به عنوان اطاعت از دستور ما صبر مى كنند، با آنكه دقيقاً ثواب عظيم اين صبر را نمى دانند و از پشت پرده بسيارى از توطئه هاى دشمنانمان خبر ندارند. | ||
== پانویس == | == پانویس == |