۲۲٬۹۷۹
ویرایش
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
روز غدير كه فرا مى رسد اهل آسمانها وارد اين قصر مى شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مى زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند. ملائكه در روز غدير «نثار فاطمه عليها السلام»<ref>نثار فاطمه عليها السلام همان ميوه هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹.</ref> را به يكديگر هديه مى دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مىرسد ندا مى آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و على عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref> | روز غدير كه فرا مى رسد اهل آسمانها وارد اين قصر مى شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى آيند و خود را به آب مى زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى آيند و آن عطرها را بر آنان مى پاشند. ملائكه در روز غدير «نثار فاطمه عليها السلام»<ref>نثار فاطمه عليها السلام همان ميوه هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹.</ref> را به يكديگر هديه مى دهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مىرسد ندا مى آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و على عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۱.</ref> | ||
== حضور ملائكه پس از خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۸. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۰۵.</ref> == | |||
يكى از مطالب بسيار مهم كه در اين حديث به آن اشاره شده، دو مورد حضور بلكه ظهور ملائكه در غدير است: | |||
'''جمعى از ملائكه''' | |||
در روز غدير بر فراز سر آن جمعيت صد و بيست هزار نفرى درهاى آسمان پيش چشم همه گشوده شد و چشمان مردم لحظاتى بر پشت پرده باز شد و ملائكه را ديدند كه مردم را امر به پيروى از على بن ابى طالب عليه السلام مى نمايند. | |||
پس از آنكه جبرئيل به شكل اسب سوارى نورانى و معطر بعد از اتمام مراسم بيعت در غدير ظاهر شد، ملائكه از آسمان ديده شدند كه بر مردم مشرف شده و ندا مى كنند: «هذا وَلِىُّ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ، وَ اِلاّ حَلَّ بِكُمُ عَذابُ اللَّهِ فَاحْذَرُوهُ» : «اين ولى خداست، پيرو او باشيد وگرنه عذاب خدا بر شما نازل مى شود، پس از آن بر حذر باشيد. | |||
همچنين عصر روز بيستم ذى الحجة روز سوم غدير و ساعات پايانى برنامه سه روزه بود. از يک سو صد و بيست هزار نفر مرد و زن حاضر در غدير بدون استثنا با مقام نبوت و سپس با مقام ولايت بيعت كرده بودند. از سوى ديگر غيظ منافقين به درجه اعلا رسيده و آماده انفجار بود. در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله فضيلت بلندى از مناقب على عليه السلام بر زبان جارى فرمود و همين جرقه اى بر دل منافقين شد كه كينه توزانه سخنانى بر زبان جارى كنند. | |||
در طول اين سه روز پيامبرصلى الله عليه وآله در هر مناسبتى فضايل و مناقب اميرالمؤمنين و اهلبيتش عليهم السلام را براى مردم بيان مى فرمود. در آن لحظات عده اى از اصحاب خدمت حضرت جمع بودند كه ابوبكر و عمر و مغيره و عده اى ديگر از منافقين نيز در ميان آنان بودند، و حارث فهرى از بين آنها آمادگى بيشترى براى جسارت داشت و در واقع زبان منافقين به حساب مى آمد. از جمله پيامبرصلى الله عليه وآله نمونه هايى از آيات و معجزات ظهور يافته درباره اميرالمؤمنين عليه السلام را باز شمرد و فرمود: | |||
آيا شما را كفايت نكرد همين روز غدير خم؟ آنگاه كه رسول اللَّه او را به ولايت منصوب نمود، درهاى آسمان را ديديد كه باز شده و ملائكه از آنجا بر شما مشرف شده و ندا مى كنند: هذا وَلِىُّ اللَّهِ. فَاتَّبِعُوهُ، وَ اِلاّ حَلَّ بِكُمُ عَذابُ اللَّهِ، فَاحْذَرُوهُ: اين ولى خداست. پيرو او باشيد، و گرنه عذاب خدا بر شما نازل مى شود. از آن بر حذر باشيد.<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص ۲۶۵. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۲ - ۱۶۰ ۱۵۴ و ج ۴۲ ص ۴۲ - ۴۰ ح ۱۴.</ref> | |||
'''جبرئيل''' | |||
اين رؤيت ملائكه در غدير يک بار هم در زمين به وقوع پيوست، آنگاه كه در غدير مردى زيبا صورت و خوشبوى را ديدند كه در كنار مردم ايستاده بود و مى گفت: به خدا قسم روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند! | |||
در اينجا عمر نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و گفت: شنيدى اين مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آيا او را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: او روح الامين جبرئيل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود!<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵.</ref> | |||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: حارث بن نعمان فهرى. | |||
همچنين مراجعه شود به عنوان: ملائكه / حضور ملائكه پس از خطبه غدير. | |||
== پانویس == | == پانویس == |