۲۲٬۹۷۹
ویرایش
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم [[خلقت]] و در [[تکوین]] جهان رخ داده، همان طور كه [[انبیاء]] نيز برنامه هاى مهم خود را در اين روز انجام داده اند. اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام به آن داده است و حاكى از آن است كه واقعه اى مهمتر از آن در تاريخ عالم نبوده است كه سعى شده ساير وقايع با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز طلب [[برکت]] و يُمن شود. از جمله عرضه ولايت بر همه مخلوقات در روز غدير است. | در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم [[خلقت]] و در [[تکوین]] جهان رخ داده، همان طور كه [[انبیاء]] نيز برنامه هاى مهم خود را در اين روز انجام داده اند. اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام به آن داده است و حاكى از آن است كه واقعه اى مهمتر از آن در تاريخ عالم نبوده است كه سعى شده ساير وقايع با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز طلب [[برکت]] و يُمن شود. از جمله عرضه ولايت بر همه مخلوقات در روز غدير است. | ||
همانطور كه در روز غدير «ولايت» بر انسانها عرضه شد،در عالم خلقت بر ساير مخلوقات نيز عرضه شد.امام رضاعليه السلام در حديثى به وقوع اين امور در روز [[غدیر خم|غدیر]] اشاره مى فرمايد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۴.</ref> از جمله آنهاست: | همانطور كه در روز غدير «ولايت» بر انسانها عرضه شد،در عالم [[خلقت]] بر ساير مخلوقات نيز عرضه شد.امام رضاعليه السلام در حديثى به وقوع اين امور در روز [[غدیر خم|غدیر]] اشاره مى فرمايد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۲۴.</ref> از جمله آنهاست: | ||
- عرضه ولايت بر اهل آسمانها، و سبقت اهل آسمان هفتم در قبول آن، و تزيين آن به عرش الهى. | - عرضه ولايت بر اهل آسمانها، و سبقت اهل آسمان هفتم در قبول آن، و تزيين آن به عرش الهى. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
يكى از معارف اعتقادى [[شیعه]] قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و تفضّل الهى است. اميرالمؤمنين عليه السلام در اين باره مى فرمايد: | يكى از معارف اعتقادى [[شیعه]] قبول ولايت توسط پيامبران عليهم السلام آن هم به امر و تفضّل الهى است. اميرالمؤمنين عليه السلام در اين باره مى فرمايد: | ||
اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز [[غدیر خم]] دست مرا گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» . آيا مؤمنين - بجز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد - اين مطلب را پذيرفتند؟ پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را ! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه ملائكه و پيامبران و [[مؤمنین]] را اختصاص نداده، و آن پذيرفتن امرِ | اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز [[غدیر خم]] دست مرا گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» . آيا مؤمنين - بجز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد - اين مطلب را پذيرفتند؟ پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را ! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه ملائكه و پيامبران و [[مؤمنین]] را اختصاص نداده، و آن پذيرفتن امرِ [[ولایت]] ماست.<ref>تفسير فرات: ص ۵۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۴۳.</ref> | ||
== ملائكه در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷.</ref> == | == ملائكه در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶ - ۱۳۷.</ref> == | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
«كسانى كه [[کافر]] شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى [[غضب]] نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست» . | «كسانى كه [[کافر]] شدند آنگاه كه ذكر را مى شنوند از روى [[غضب]] نگاه هاى تندى به تو مى كنند و مى گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست» . | ||
با توجه به اينكه در احاديث نزول اين آيه در غدير و پس از اهانت [[منافقین]] به پيامبرصلى الله عليه وآله بيان شده<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۹۴ و ج ۳۷ ص ۲۲۱ ۱۷۲ ۱۶۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۴۱ ح ۲۲۲ ۲۰۸ ۱۴۹. الكافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۳۱۴ ح ۶۷ . مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۸ ح ۴۰. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۳.</ref>، و براى تبيين كاملِ آيه «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» رواياتى مربوط به ولايت مطلقه معصومين عليهم السلام و عموميت صاحب اختيارى ايشان نسبت به همه مخلوقات و نيز پذيرش | با توجه به اينكه در احاديث نزول اين آيه در غدير و پس از اهانت [[منافقین]] به پيامبرصلى الله عليه وآله بيان شده<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۹۴ و ج ۳۷ ص ۲۲۱ ۱۷۲ ۱۶۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۴۱ ح ۲۲۲ ۲۰۸ ۱۴۹. الكافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۳۱۴ ح ۶۷ . مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۸ ح ۴۰. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۳.</ref>، و براى تبيين كاملِ آيه «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» رواياتى مربوط به ولايت مطلقه معصومين عليهم السلام و عموميت صاحب اختيارى ايشان نسبت به همه مخلوقات و نيز پذيرش [[تکوین|تکوینی]] مخلوقات نسبت به ولايت ايشان و اقرار بسيارى از آنها به مقام با عظمت ايشان وارد شده است. | ||
در اينجا احاديث مربوط به ولايت ائمه معصومين عليهم السلام بر ملائكه را يادآور مى شويم: | در اينجا احاديث مربوط به ولايت ائمه معصومين عليهم السلام بر ملائكه را يادآور مى شويم: | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
هَلْ شُرِّفَتِ الْمَلائِكَةُ الاّ بِحُبِّها لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ قَبُولِها لِوِلايَتِهِما : | هَلْ شُرِّفَتِ الْمَلائِكَةُ الاّ بِحُبِّها لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ قَبُولِها لِوِلايَتِهِما : | ||
آيا ملائكه جز با محبت محمد و على و قبول ولايت ايشان شرافت يافتند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۳۳۸ ح ۴.</ref> | آيا ملائكه جز با [[محبت]] محمد و على و قبول ولايت ايشان شرافت يافتند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۳۳۸ ح ۴.</ref> | ||
'''تقرّب ملائكه با ولايت''' | '''تقرّب ملائكه با ولايت''' | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
در غدير پيامبرصلى الله عليه وآله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان [[تاج افتخار]] بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: عمامه تاج عرب است. | در غدير پيامبرصلى الله عليه وآله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان [[تاج افتخار]] بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: عمامه تاج عرب است. | ||
آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد | آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ [[خداوند]] ملائكه را به كمک من فرستاد و آنان عمامه هايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. كنز العمال: ج ۱۵ ص ۴۸۲.</ref> | ||
'''موقعيت قرآنى''' | '''موقعيت قرآنى''' | ||
بدين گونه پيامبرصلى الله عليه وآله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمک ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و [[حنین]] آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ بدر است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مى فرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود. | بدين گونه پيامبرصلى الله عليه وآله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمک ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و [[حنین]] آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ [[بدر (جنگ)|بدر]] است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مى فرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله در آن جنگ به مردم فرمود: آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد. | پيامبرصلى الله عليه وآله در آن جنگ به مردم فرمود: آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد. |