۲۱٬۹۵۲
ویرایش
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
'''به روز بودن موضوع و متن كلام''' | '''به روز بودن موضوع و متن كلام''' | ||
يک سخنران موفق هميشه سعى مى كند، مهمترين موضوع روز را با لطافت خاصى با مردم در ميان بگذارد، تا به كار مردم آيد و گرهى از شبهات سياسى، اجتماعى و يا اقتصادى را حل كند. موضوع مهدويت از جمله مسائل مهم و سرنوشت ساز در ميان بشريت است كه حساسيت زيادى دارد، و ممكن است امت با انكار يا شبهه افكنى و طرح انحرافات مواجه شود. لذا [[پیامبرصلی الله علیه و آله]] براى روشن شدن مسئله و جلوگيرى از خرافات و انحرافات، موضوع | يک سخنران موفق هميشه سعى مى كند، مهمترين موضوع روز را با لطافت خاصى با مردم در ميان بگذارد، تا به كار مردم آيد و گرهى از شبهات سياسى، اجتماعى و يا اقتصادى را حل كند. موضوع مهدويت از جمله مسائل مهم و سرنوشت ساز در ميان بشريت است كه حساسيت زيادى دارد، و ممكن است امت با انكار يا شبهه افكنى و طرح انحرافات مواجه شود. لذا [[پیامبرصلی الله علیه و آله]] براى روشن شدن مسئله و جلوگيرى از خرافات و انحرافات، موضوع مهدویت را مطرح مى كند، تا اذهان عمومى جامعه از همان زمان آشنا و منتظر مهدى موعودعليه السلام باشند. حضرت در بخشى از [[خطبه]] مى فرمايد: | ||
معاشر الناس، «آمنوا باللَّه و رسوله و النور الذى انزل معه من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها او نلعنهم كما لعنّا اصحاب السبت» ... . معاشر الناس، النور من اللَّه عزوجل مسلوك فىّ، ثم فى على بن ابى طالب عليه السلام، ثم فى النسل منه، الى القائم المهدى عليه السلام الذى يأخذ بحق اللَّه و بكل حق هو لنا... : | معاشر الناس، «آمنوا باللَّه و رسوله و النور الذى انزل معه من قبل ان نطمس وجوهاً فنردّها على ادبارها او نلعنهم كما لعنّا اصحاب السبت» ... . معاشر الناس، النور من اللَّه عزوجل مسلوك فىّ، ثم فى على بن ابى طالب عليه السلام، ثم فى النسل منه، الى القائم المهدى عليه السلام الذى يأخذ بحق اللَّه و بكل حق هو لنا... : | ||
... آگاه باشيد! همانا آخرين امام قائم مهدى عليه السلام از ماست، كه بر تمامى ادیان چيره خواهد بود. او است انتقام گيرنده از ستمكاران. او است فاتح دژها و منهدم كننده آنها. او است چيره بر تمامى قبايل مشركان و راهنماى آنان. او خونخواه تمام اولياى خداست. | ... آگاه باشيد! همانا آخرين امام قائم مهدى عليه السلام از ماست، كه بر تمامى ادیان چيره خواهد بود. او است [[انتقام]] گيرنده از ستمكاران. او است فاتح دژها و منهدم كننده آنها. او است چيره بر تمامى قبايل مشركان و راهنماى آنان. او خونخواه تمام اولياى خداست. | ||
'''تبيين صريح و شيواى موضوع (شفاف سازى)''' | '''تبيين صريح و شيواى موضوع (شفاف سازى)''' | ||
خط ۲۵۰: | خط ۲۵۰: | ||
نامعلوم بودن موضوع سخن مستمع را دچار سردرگمى مى كند، و ممكن است شنونده در آخر جلسه هم هيچ نتيجه اى را نگيرد. لذا بهتر است گوينده به گونه اى كلام تنظيم كند كه دست كم در اثناى سخن اصل موضوع براى آنها مشخص شود تا بتوانند آن را تحليل كنند. | نامعلوم بودن موضوع سخن مستمع را دچار سردرگمى مى كند، و ممكن است شنونده در آخر جلسه هم هيچ نتيجه اى را نگيرد. لذا بهتر است گوينده به گونه اى كلام تنظيم كند كه دست كم در اثناى سخن اصل موضوع براى آنها مشخص شود تا بتوانند آن را تحليل كنند. | ||
[[پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله]] هم سعى كرد موضوع اصلى را خيلى روشن و شفاف براى مردم تبيين كند؛ آنجايى كه فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه. با اين جمله همه به موضوع سخن پى مى برند، و در ذهن خود آن را بررسى كرده و راحت تر مى توانند تصميم گيرى كنند. | |||
'''ابتكار عمل در خطابه''' | '''ابتكار عمل در خطابه''' | ||
اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله در حين خطابه على عليه السلام را كنار خود جاى دهد و دست او را بگيرد و بالا ببرد و جانشينى او را اعلان كند، ابتكار عمل پيامبرصلى الله عليه وآله است، كه فوايد خاصى داشته است. مثل معرفى على عليه السلام به صورت چهره به چهره، اتمام حجت با مردم، جلب توجه همه افراد و رفع هر گونه شبهات احتمالى و... . | اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله در حين [[خطبه|خطابه]] على عليه السلام را كنار خود جاى دهد و دست او را بگيرد و بالا ببرد و جانشينى او را اعلان كند، ابتكار عمل پيامبرصلى الله عليه وآله است، كه فوايد خاصى داشته است. مثل معرفى على عليه السلام به صورت چهره به چهره، [[اتمام حجت]] با مردم، جلب توجه همه افراد و رفع هر گونه شبهات احتمالى و... . | ||
[[بیعت]] مستقيم با على عليه السلام شيوه ديگرى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله استفاده مى كند. پيامبرصلى الله عليه وآله از مردم خواست تا مستقيماً با على عليه السلام دست بيعت بدهند و صرفاً به اقرار زبانى كفايت نكنند. اين عمل پيامبرصلى الله عليه وآله حجت را بر مردم تمام كرد. لذا فرمود: الا و انّى عند انقضاء خطبتى ادعوكم الى مصافقتى على بيعته و الاقرار به، ثم مصافقته بعدى: اينک شما را مى خوانم كه پس از پايان خطبه با من و با على عليه السلام دست دهيد، تا با او بيعت كرده به [[امامت]] او [[اقرار]] كنيد. | |||
'''شروع و ورودى مناسب''' | '''شروع و ورودى مناسب''' | ||
در هر خطابه اى انسان بايد با بيان مطالب مناسب و با ايجاد فضايى مناسب شروع مناسبى داشته باشد. با توجه به اهميت مسئله | در هر خطابه اى [[انسان]] بايد با بيان مطالب مناسب و با ايجاد فضايى مناسب شروع مناسبى داشته باشد. با توجه به اهميت مسئله [[ولایت]] و شرايط آن عصر بايد گفت: پيامبرصلى الله عليه وآله به بهترين نحو در آن مسئله ورود پيدا كرد، و با يک مقدمه مناسب توانست مطالب مورد نظر را به مستمع القا كند. ابتدا حضرت با حمد و ثناى الهى و اقرار به بعضى مسائل اعتقادى كلام را آغاز مى كند، و آرام آرام وارد مباحث اصلى يعنى ولايت و امامت [[ائمه اثنی عشر|ائمه عليهم السلام]] و به خصوص حضرت على عليه السلام مى شود. | ||
'''استفاده از منبر''' | '''استفاده از منبر''' | ||
يک خطيب بايد سعى كند از منبر براى سخنرانى استفاده كند، و اجازه ندهد كه اين سنت حسنه كم كم فراموش شود. كنار گذاشتن منبر، رها شدن يک [[سنت حسنه]] نبوى را در پى دارد. بلكه گاهى اوقات وهن و سبک شدن آن مجلس و سخنان سخنران جلسه را هم در پى خواهد داشت. البته اگر نگوييم كنار گذاشتن منبرها - كه از قداست خاص و ويژه برخوردارند - [[توطئه]] دشمنان دين و روحانيت است.هر وقت نبى مكرم اسلام صلى الله عليه وآله يا [[ائمه اثنی عشر|ائمه اطهارعلیهم السلام]] مى خواستند براى مردم سخنرانى مهمى داشته باشند، حتماً از منبر استفاده مى كردند. حتى موضوع اهميت منبر را در زندگى انبياء گذشته نيز مشاهده مى كنيم و آن بزرگواران هم از منبر استفاده مى كردند.در واقعه غدير هم مى بينيم كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اول دستور مى دهد منبرى از جهاز شتران يا سنگ ها بسازند و سپس سخنرانى مى كند، كه اين اهميت موضوع را مى رساند. لذا در روايتى از [[امام باقر علیه السلام|امام محمد باقرعلیه السلام]] داريم كه مى فرمايد: | |||
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمان داد زير درختان را جارو كنند، و از سنگ ها شِبه منبرى براى او ساختند تا بر مردم اشراف پيدا كند... . در اين هنگام رسول خداصلى الله عليه وآله بر بالاى سنگ رفتند و شروع به حمد و ثناى الهى كردند و فرمود... .<ref>هر كه من مولاى اويم (غفارى ساروى) : ص ۲۲. </ref> | رسول خداصلى الله عليه وآله فرمان داد زير درختان را جارو كنند، و از سنگ ها شِبه منبرى براى او ساختند تا بر مردم اشراف پيدا كند... . در اين هنگام رسول خداصلى الله عليه وآله بر بالاى سنگ رفتند و شروع به حمد و ثناى الهى كردند و فرمود... .<ref>هر كه من مولاى اويم (غفارى ساروى) : ص ۲۲. </ref> |