انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۰۸۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اوت ۲۰۲۱
قرار دادن انسان
بدون خلاصۀ ویرایش
(قرار دادن انسان)
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:


<big>انسان كامل واسطه ‏اى است ميان عالم ملک و ملكوت، خاک و افلاک، تجرد و مالكيت، و اين واسطه بهترين مخلوقات است.</big>
<big>انسان كامل واسطه ‏اى است ميان عالم ملک و ملكوت، خاک و افلاک، تجرد و مالكيت، و اين واسطه بهترين مخلوقات است.</big>
===== <big>ب) دارا بودن ولايت تشريعى و تكوينى</big> =====
<big>ولايت بر دو قسم است: تشريعى و تكوينى. ولايت تشريعى يعنى حق دخل و تصرف در امور ارادى بنده. شارع بودن فقط از آنِ حق تعالى و ابلاغ و انذار از زبان پيامبران‏ عليهم السلام است. اما پيامبر به استقلال‏ صلى الله عليه وآله حق وضع قانون را ندارد، بلكه: «ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحى يوحى». ولايت تكوينى يعنى حتى دخل و تصرف در كائنات و نظام آفرينش.</big>
<big>حال چگونه انسان حق دخل و تصرف در كائنات را دارا مى ‏باشد. انسان كامل جامع جميع اسماء و صفات الهى است. اما اينها فقط لفظ نيستند بلكه حقايق اند، و انسان كامل واجد همه حقايق وجود است. چون تمام عالم در وجود مبارک انسان كامل جمع است. لذا به همان راحتى كه ما مى‏ توانيم دستمان را بالا و پايين ببريم، انسان كامل به اذن خداوند مى‏ تواند در كل عالم دخل و تصرف كند. لذا در اين ساحت كرامات و معجزات را مى ‏بينم. پيغمبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد: اول ما خلق الله نورى: اولين چيزى كه خدا خلق كرد نور من بود.</big>
<big>تصويرى كه از انسان كامل در خطبه غدير ارائه شده است، تنها بر يك انسان عابد و زاهد كه در پى رشد شخصيت معنوى خود باشد دلالت ندارد، بلكه ولىّ مطلق و بر حقى است كه همچون رسول‏خداصلى الله عليه وآله از خود مؤمنان بر تولّى امور آنان شايسته‏تر است، و همچنين داراى ولايت امر و ولايت تكوينى نسبت به همه اركان عالم مى‏باشد:</big>
<big>و قد انزل الله تبارك و تعالى علىّ بذلك آية من كتابه: «انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون»، و على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اقام الصلوة و آتى الزكوة... .</big>
<big>به استناد نقل‏ هاى مذكور از [[اهل ‏سنت]]، «ولىّ» به همان معنايى است كه براى پيامبرصلى الله عليه وآله در آيه شريفه [[سوره احزاب]] بيان شده است. در نتيجه معناى حديث غدير اين گونه خواهد بود كه على‏ عليه السلام در مرتبه بعد از نبى‏ صلى الله عليه وآله «اولى بالمؤمنين من انفسهم» خواهد بود.</big>
<big>فرمايش پيامبرصلى الله عليه وآله كه: و هو وليكم بعدى: على‏ عليه السلام پس از من ولى شماست. اگر ولايت به معنايى غير از «اولى بالمؤمنين من انفسهم» باشد: اولاً فرقى بين على‏ عليه السلام و غير او در اين جهت نيست، و ثانياً چنين ولايت عامى براى على‏ عليه السلام در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله هم ثابت است، و ثالثاً اصلا ولايت عام مؤمنين بر يكديگر نياز به مجتمع نمودن مردم و خطبه و خطابه ندارد، و به نص آيه قرآن براى همه مؤمنين ثابت است.</big>
===== <big>ج) دارا بودن علم لا يزال الهى</big> =====
<big>از ويژگى‏ هاى مهمى كه از چهره انسان در خطبه مى ‏بينيم اين است رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله تنها يک بحث معرفتى و انتزاعى ننموده ‏اند و جامعه بشرى را در دست يافتن به مصاديق ملموس اين چهره نورانى سردرگم رها نساخته‏ اند. مانند آنچه در مباحث و كتاب‏ هاى عرفانى مى‏ بينيم، بلكه با تعيين مصاديق عينى و دست نيافتنى شخصيت‏ هايى كه بر جامعه ولايت تام دارند، سعى در راهبرى متمسكين به ولايت دارند:</big>
<big>من بعدى على‏ عليه السلام وليكم و امامكم بأمر الله ربكم. ثم الامامة فى ذريتى من ولده الى يوم القيامة.</big>
<big>بارزترين وجهه‏ اى كه رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله پس از تعيين مصاديق انسان كامل براى آنان ذكر مى‏ كند، برخوردارى از علم لايزال الهى مى ‏باشد، كه برگرفته از سرچشمه وحيانى علم نبوى بوده و نمود عينى آن را در شخص حضرت امير عليه السلام ترسيم مى‏ كند:</big>
<big>معاشرالناس، ما من علم الا و قد احصاه الله فىّ، و كل علم علمته فقد احصيته فى على‏ عليه السلام امام المتقين. ما من علم الا و قد علّمته علياً عليه السلام، و هو الامام المبين.</big>
<big>انسان كامل حجت الله است، زيرا روشن ترين دليل بر ذات و صفات حق تعالى است. امام صادق‏ عليه السلام فرمود: ان صورة الانسانية اكبر حجت الله، و هى الكتاب الذى كتب بيده. اين انسان كامل همان كتاب الهى است كه در قرآن آمده، و همه چيز در آن مسطور است؛ اصلى ‏ترين كتاب وجود انسان كامل است.</big>
===== <big>د) تعيين راه و مسير پس از نبوت از طريق تعيين شخصيت امامان ‏عليهم السلام</big> =====
<big>از ديگر ويژگى‏ هاى مهم خطبه اين است كه حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله به عنوان يک نتيجه‏ گيرى قاطع و يک تعيين مسير روشن و به دور از هر گونه ابهام، امام پس از خود را راه مى‏ خواند، و براى تثبيت اين ادعا به يكى از مهم ‏ترين سوره‏ هاى قرآن استشهاد مى‏ كند:</big>
<big>انا صراط الله المستقيم الذى امركم باتباعه. ثم على‏عليه السلام من بعدى، ثم ولدى من صلبه ‏عليهم السلام؛ ائمه يهدون بالحق و به يعدلون. ثم قرأ صلى الله عليه وآله: «الحمد الله رب العالمين» ، الى آخرها. و قال: فىّ نزلت، و فيهم نزلت، و لهم عمّت، و ايّاهم خصّت. اولئك اولياء الله، لا خوف عليهم و لا هم يحزون. الا ان حزب الله هم الغالبون.</big>
<big>راه، انسان كامل است. در شأن پيامبرصلى الله عليه وآله آمده است: فان محمداً صلى الله عليه وآله بصورته و حقيقته دليل دالّ على ربه: همانا محمد صلى الله عليه وآله به حقيقت عينى و خارجى ‏اش دليل روشن بر وجود پروردگار خويش است. روزى كه انسان كامل به عالم بشريت معرفى شد، بزرگ‏ترين اتفاق رخ داد، و اين بزرگ ‏ترين سعادت براى ماست كه با آن ها نسبت داريم.</big>
<big>به تعبير ديگر: و هو اتمّ دليل، لكونه اكمل المظاهر الجمعية الكمالية الالهية الانسانية، و صورته اجمع الصور: آن حضرت جامع جميع كمالات الهى است. او با اين جسم به ظاهر كوچک، جامع همه حقايق و صور است. همه چيز در اين عالم به اجمال در انسان كامل است. انسان كامل قطب و محور عالم وجود است. حضرت على‏ عليه السلام هم در «نهج البلاغه» مى ‏فرمايد: ان محلّى منها محلّ القطب من الرحى: جايگاه من نسبت به امر خلافت همچون جايگاه محور است نسبت به سنگ آسياب.</big>
<big>در ادامه خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله به تبيين گوشه ‏اى از ويژگى‏ هاى اخلاقى و شخصيتى امام المتقين مى‏ پردازد، تا بدين وسيله الگويى مناسب و قابل اعتماد براى جامعه پس از خود معرفى نمايد. مواردى همچون: پيشگامى در پذيرش دين و اذعان به توحيد الهى، روحيه حق طلبى و باطل ستيزى، دارا بودن عالى ‏ترين مرتبه تقوى و يقين، قرابت و نزديكى در منش و عمل به شخصيت پيامبرصلى الله عليه وآله و پايدارى در راه حق. اين ها از جمله زواياى عملى و اخلاقى شخصيتى است، كه حضرت در پى معرفى آن به مردم به عنوان يک الگو ارائه نموده است.</big>
<big>معاشر الناس، لا تضلّوا عنه و لا تنفروا منه و لا تستنكفوا من ولايته. فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به، و يزهق الباطل و ينهى عنه، و لا تأخذه فى الله لومة لائم. ثم انه اول من آمن بالله و رسوله، و الذى فدى رسول‏ الله بنفسه.</big>
<big>واقعه غدير روشنايى بخش حيات طيبه اسلام و عامل ثبات و بقا و وحدت مسلمين است. همواره در ديده اهل خرد و بينايى جايگاهى والا و بالا دارد. ادبيات شيعه با نام على ‏عليه السلام عجين، و نام على ‏عليه السلام با غدير زيبنده گرديده است. خطبه غدير نيز دريايى از مضامين ژرف و عميق معرفتى است، كه از سرچشمه زلال وحى سيراب گشته، و آئينه تمام نماى شخصيت بى‏ همتا و ممتازى است كه مى‏ تواند قافله بشريت را به سر منزل مقصود برساند.</big>
==== <big>نتيجه</big> ====
<big>آثار و منابع موجود نشان دهنده آن است كه باور وجود انسان كامل در پهنه هستى، مهمان خوان بسيارى از مكاتب فكرى و انديشه‏ هاى انسانى بوده است. در آئين جاودانه اسلام، سيماى انسان كامل خطوطى مشخص دارد، و انديشه و گفتار او را ويژگى‏ ها و نشانه‏ هايى معين است. وى انسانى است مهذب و متفكر است، كه قلبش سرچشمه محبت و صفاست. در ساحت دين اسلام، انسان كامل در قالب معصومان‏ عليهم السلام ظهور پيدا كرده است، و تمام ويژگى‏ هاى انسان كامل در «ولايت» خلاصه مى ‏شود، و «امامت» ظهور ولايت است. ولايتى كه حق دخل و تصرف در امور مولى عليه است. ولايت از آن خداست، كه از رگ گردن به ما نزديک تر است. ولايت خدا از مجراى انسان كامل اعمال مى ‏شود.</big>
<big>تصويرى كه حضرت ختمى مرتبت‏ صلى الله عليه وآله در خطبه تاريخى غدير از انسان كامل ترسيم مى‏ نمايند، از پشتوانه بسيار محكم تأييدات قرآنى برخودار است. ظهور و بروز مفهوم ولىّ و انسان كامل در خطبه غدير نمود بسيار چشمگيرى دارد، تا جايى كه خطيب يگانه غدير، در حدود 22 بار در در جاى جاى خطبه از آيات قرآنى در تأييد و انتساب ولى پس از خود بهره برده برده است.</big>
<big>با نگاهى اجمالى به مضامين ناب و بلند خطبه غدير، خطوط روشنى از شخصيت والا و نمادين رهبرى جاودانه را در مى‏ يابيم كه:</big>
<big>نه آنچنان دور و دست نيافتنى و كبريايى است كه انسان‏ ها در مواجهه با آن احساس كنند كه هيچ گونه مجالى براى پيروى از اين شخصيت بزرگوار ندارند، و حتى امكان شبيه ‏سازى و الگوبردارى از آن ميسر نيست.</big>
<big>و نه آنچنان دست يافتنى و نزديک به شخصيت‏ هاى عادى است كه رغبت پيروى و الگوبردارى را از انسان‏ ها در مواجهه با آن احساس كنند، كه هيچ‏گونه مجالى براى پيروى از اين شخصيت بزگوار ندارند، و حتى امكان شبيه‏ سازى و الگوبردارى از آن ميسر نيست.</big>
<big>و نه آنچنان دست يافتنى و نزديک به شخصيت ‏هاى عادى است كه رغبت پيروى والگوبردارى را از انسان‏ ها بگيرد.</big>
<big>تصويرى كه از انسان كامل در اين خطبه ارائه شده است در يک افق معرفتى وسيع و نورانى تجلى مى ‏يابد؛ به گونه‏اى كه در هر زمان و مكانى و براى هر انسانى برخاسته از هر سطح فرهنگ، آگاهى و نظام دينى، جذاب لطيف و بزرگ و ستودنى است. واكاوى محتوايى خطبه غدير پاره‏اى از خطوط و محورهايى كه سيماى انسان كامل در آن ها ترسيم شده است را به شرح زير نشان مى ‏دهد:</big>
<big>تعيين و نصب ولى و انسان كامل از جانب پروردگار، دارا بودن ولايت تشريعى و تكوينى، دارا بودن علم لايزال الهى، پيشگامى در پذيرش دين و اذعان به توحيد الهى، دارا بودن عالى ‏ترين مرتبه تقوى و يقين، قرابت و نزديكى در منش و عمل به شخصيت پيامبرصلى الله عليه وآله، برخوردار بودن حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از جامع صفات الهى، و... .</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==