پرش به محتوا

هارون مکی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
در حاشيه بحث غدير و آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»<ref>مائده /  ۳.</ref> و مفهوم [[ولایت|ولایت مطلقه]] و [[اطاعت]] محض و بى چون و چرا از [[ائمه اثنی عشر|امامان معصوم ‏علیهم السلام]]، جا دارد يادى از هارون مكى نماييم كه با عمل خود به ديگران فهمانيد كه از غدير چيزى نفهميده ‏اند و در آغاز راهند، و به ما آموخت كه كجاى غدير آموختنى است:
در حاشيه بحث غدير و آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»<ref>مائده /  ۳.</ref> و مفهوم [[ولایت|ولایت مطلقه]] و [[اطاعت]] محض و بى چون و چرا از [[ائمه اثنی عشر|امامان معصوم ‏علیهم السلام]]، جا دارد يادى از هارون مكى نماييم كه با عمل خود به ديگران فهمانيد كه از غدير چيزى نفهميده ‏اند و در آغاز راهند، و به ما آموخت كه كجاى غدير آموختنى است:


يكى از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب]] امام صادق‏ عليه السلام مى‏ گويد: خدمت آن حضرت بودم كه [[سهل بن حسن خراسانی]] وارد شد و به حضرت عرض كرد: چرا درباره حق خود قيام نمى‏ كنيد در حالى كه صد هزار نفر از شيعيان شما آماده جانفشانى در پيشگاه شمايند!!؟
يكى از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب]] امام صادق‏ علیه السلام مى‏ گويد: خدمت آن حضرت بودم كه [[سهل بن حسن خراسانی]] وارد شد و به حضرت عرض كرد: چرا درباره حق خود قيام نمى‏ كنيد در حالى كه صد هزار نفر از شيعيان شما آماده جانفشانى در پيشگاه شمايند!!؟


[[امام صادق ‏علیه السلام]] فرمود: اى خراسانى! بنشين، خدا تو را جزاى خير دهد! سپس به خدمتكار خانه فرمود: تنور را داغ كن!! او هم تنور را آتش كرد به گونه ‏اى كه مانند سنگ گداخته شد و روى آتش به سفيدى گراييد. آنگاه فرمود: اى خراسانى! برخيز و داخل تنور بنشين!! خراسانى گفت: يا سيدى يابن رسول ‏اللَّه! مرا به آتش عذاب مكن، من سخن خود را پس مى‏ گيرم، تو هم از من بپذير!! حضرت فرمود: پذيرفتم.
[[امام صادق ‏علیه السلام]] فرمود: اى خراسانى! بنشين، خدا تو را جزاى خير دهد! سپس به خدمتكار خانه فرمود: تنور را داغ كن!! او هم تنور را آتش كرد به گونه ‏اى كه مانند سنگ گداخته شد و روى آتش به سفيدى گراييد. آنگاه فرمود: اى خراسانى! برخيز و داخل تنور بنشين!! خراسانى گفت: يا سيدى يابن رسول ‏اللَّه! مرا به آتش عذاب مكن، من سخن خود را پس مى‏ گيرم، تو هم از من بپذير!! حضرت فرمود: پذيرفتم.


در همين حال هارون مكّى وارد شد در حالى كه كفش ‏هاى خود را از انگشتانش آويخته بود، و عرض كرد: السلام عليک يابن رسول ‏اللَّه! [[امام صادق‏ علیه السلام]] پاسخ سلام او را داد و هنوز ننشسته به او فرمود: كفشت را كنارى بينداز و برو داخل تنور بنشين!! هارون بلافاصله كفش ‏هايش را از انگشتانش رها كرد و به سوى تنور رفت و داخل آن نشست!
در همين حال هارون مكّى وارد شد در حالى كه كفش ‏هاى خود را از انگشتانش آويخته بود، و عرض كرد: السلام عليک يابن رسول ‏اللَّه! امام صادق‏ علیه السلام پاسخ سلام او را داد و هنوز ننشسته به او فرمود: كفشت را كنارى بينداز و برو داخل تنور بنشين!! هارون بلافاصله كفش ‏هايش را از انگشتانش رها كرد و به سوى تنور رفت و داخل آن نشست!


در حالى كه هارون مكى داخل تنور روى آتش نشسته بود امام صادق‏ عليه السلام رو به خراسانى كرد و با او درباره خراسان سخنانى فرمود به گونه ‏اى كه گويا حضرت مدتى در آن ديار بوده است.
در حالى كه هارون مكى داخل تنور روى آتش نشسته بود امام صادق‏ عليه السلام رو به خراسانى كرد و با او درباره خراسان سخنانى فرمود به گونه ‏اى كه گويا حضرت مدتى در آن ديار بوده است.