۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آيه «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت / ۱ - ۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۰ - ۶۴.</ref> == | == آيه «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت / ۱-۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۰-۶۴.</ref> == | ||
پس از انجام [[حجةالوداع]] و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد [[مکّه|مکه]] شد و يک روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه [[جبرئیل]] آيات اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت / ۱ - ۴.</ref>: «آيا مردم گمان كرده اند كه رها مى شوند با همين كه بگويند [[ایمان]] آورديم، بدون آنكه امتحان شوند...» . | پس از انجام [[حجةالوداع]] و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد [[مکّه|مکه]] شد و يک روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه [[جبرئیل]] آيات اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت / ۱-۴.</ref>: «آيا مردم گمان كرده اند كه رها مى شوند با همين كه بگويند [[ایمان]] آورديم، بدون آنكه امتحان شوند...» . | ||
از طرف [[خداوند]] به پيامبرصلى الله عليه وآله چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه [[اطاعت]] من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد. | از طرف [[خداوند]] به پيامبرصلى الله عليه وآله چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه [[اطاعت]] من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: على بن ابى طالب عليه السلام / امتحان الهى با اميرالمؤمنين عليه السلام. | براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: على بن ابى طالب عليه السلام / امتحان الهى با اميرالمؤمنين عليه السلام. | ||
== تسليم مواريث انبياء عليهم السلام از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص | == تسليم مواريث انبياء عليهم السلام از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۳۵،۴۳۱-۴۲۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۴۶. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۹.</ref> == | ||
پس از اتمام [[حجةالوداع]] و در روز پر ماجراى چهاردهم ذى الحجة، هنوز برنامه [[سلام]] به على بن ابى طالب عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» پايان نيافته بود كه دستور تحويل ميراث هاى انبياء به على عليه السلام از طرف [[خداوند]] صادر شد. | پس از اتمام [[حجةالوداع]] و در روز پر ماجراى چهاردهم ذى الحجة، هنوز برنامه [[سلام]] به على بن ابى طالب عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» پايان نيافته بود كه دستور تحويل ميراث هاى انبياء به على عليه السلام از طرف [[خداوند]] صادر شد. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
عايشه سرّ پيامبرصلى الله عليه وآله را فوراً به ابوبكر و عمر خبر مى دهد،و آنان [[منافقین]] را جمع مى كنند وبراى قتل پيامبرصلى الله عليه وآله نقشه مى كشند،ولى با خنثى شدن توطئه آنان در کوه هَرشی، نقشه مسموم كردن پيامبرصلى الله عليه وآله را طرح مى كنند و به اجراى آن مى پردازند. | عايشه سرّ پيامبرصلى الله عليه وآله را فوراً به ابوبكر و عمر خبر مى دهد،و آنان [[منافقین]] را جمع مى كنند وبراى قتل پيامبرصلى الله عليه وآله نقشه مى كشند،ولى با خنثى شدن توطئه آنان در کوه هَرشی، نقشه مسموم كردن پيامبرصلى الله عليه وآله را طرح مى كنند و به اجراى آن مى پردازند. | ||
حذيفه اين مرحله از غدير را چنين ترسيم كرده و مى گويد<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص | حذيفه اين مرحله از غدير را چنين ترسيم كرده و مى گويد<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷. تفسير فرات: ص ۱۸۵. مجمع البيان: ج ۱ ص ۵۶ . نور الثقلين: ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۸ . مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام (كوفى): ج ۲ ص ۳۴۶. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۹۷ . الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۶۸. تفسير قمى: ج ۲ ص ۳۷۶. امالى الشيخ الطوسى: ص ۳۰۲.بحار الانوار: ج ۲۲ ص۲۳۹،۲۳۲ ح ۲۴۳ ۴ ح ۲۴۶ ۹ ح ۱۷ و ج ۲۷ ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۸ ص ۱۰۷ ۱۰۶ ۹۷ - ۹۵ و ج ۳۰ ص ۳۸۳ و ج ۳۱ ص ۶۴۰ ح ۱۵۷. صحيح بخارى: ج ۷ ص ۱۷، ج ۸ ص ۴۴۹. صحيح مسلم: ج ۷ ص ۲۴. السيرة النبوية )ابن كثير( : ج ۴ ص ۴۴۹. فتح القدير شوكانى: ج ۵ ص ۲۵۰. مجمع الزوائد (هيثمى) : ج ۷ ص ۱۲۶. تفسير قرطبى: ج ۱۸ ص ۱۸۷. زادالمسير (ابن جوزى) : ج ۸ ص ۵۱ . مسند احمد: ج ۱ ص ۳۳ و ج ۶ ص ۵۲ . </ref>: | ||
اعمال حج پايان يافت و پيامبرصلى الله عليه وآله از مِنا به مكه بازگشت. در اينجا [[جبرئیل]] نازل شد و چنين پيام آورد: | اعمال حج پايان يافت و پيامبرصلى الله عليه وآله از مِنا به مكه بازگشت. در اينجا [[جبرئیل]] نازل شد و چنين پيام آورد: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از آنجا كه حجج الهى امانت داران خدا در زمين و وديعه گاه امانات الهى هستند، و با توجه به اينكه تمام ودايع انبياء نزد حضرت خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله جمع شده بود، اينک بايد همه آنها به جانشينان آن حضرت يكى پس از ديگرى سپرده مى شد، كه اين كار قبل از غدير در مكه در آن مجلس خصوصى انجام شد. | از آنجا كه حجج الهى امانت داران خدا در زمين و وديعه گاه امانات الهى هستند، و با توجه به اينكه تمام ودايع انبياء نزد حضرت خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله جمع شده بود، اينک بايد همه آنها به جانشينان آن حضرت يكى پس از ديگرى سپرده مى شد، كه اين كار قبل از غدير در مكه در آن مجلس خصوصى انجام شد. | ||
نكته اينجاست كه آن ودايع دو قسم اند: ودايع معنوى و ودايع مادى. ودايع معنوى همان است كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله هزار باب علم را بر من گشود كه از هر كدام هزار باب باز مى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص | نكته اينجاست كه آن ودايع دو قسم اند: ودايع معنوى و ودايع مادى. ودايع معنوى همان است كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله هزار باب علم را بر من گشود كه از هر كدام هزار باب باز مى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۳۰،۲۹.</ref> | ||
اين علوم بسيار فراتر و بالاتر از نياز بشر است و متصل به درياى بيكران علم الهى است، كه بشر با سؤال از اين حجج الهى پاسخ و راه چاره همه مشكلاتش را خواهد يافت. | اين علوم بسيار فراتر و بالاتر از نياز بشر است و متصل به درياى بيكران علم الهى است، كه بشر با سؤال از اين حجج الهى پاسخ و راه چاره همه مشكلاتش را خواهد يافت. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
و اما ودايع مادى، از يک سو شامل [[صحف انبیاء علیه السلام|صحف]] آدم و شيث و نوح و ادريس و ابراهيم عليهم السلام و تورات و انجيل و [[قرآن]] است، و از سوى ديگر شامل كتابى به نام «جامعه» است كه در بر دارنده همه احكام الهى حتى ديه خراش است، و همه اينها ذخائر علم الهى به حساب مى آيند. | و اما ودايع مادى، از يک سو شامل [[صحف انبیاء علیه السلام|صحف]] آدم و شيث و نوح و ادريس و ابراهيم عليهم السلام و تورات و انجيل و [[قرآن]] است، و از سوى ديگر شامل كتابى به نام «جامعه» است كه در بر دارنده همه احكام الهى حتى ديه خراش است، و همه اينها ذخائر علم الهى به حساب مى آيند. | ||
همچنين شامل يادگارهاى پيامبران است از قبيل پيراهن آدم و عصاى موسى و انگشتر سليمان، و نيز شامل يادگارهاى پيامبرصلى الله عليه وآله همچون پرچم و شمشير و زره و سپر و كلاهخود و انگشتر و كفش آن حضرت است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۲۲ | همچنين شامل يادگارهاى پيامبران است از قبيل پيراهن آدم و عصاى موسى و انگشتر سليمان، و نيز شامل يادگارهاى پيامبرصلى الله عليه وآله همچون پرچم و شمشير و زره و سپر و كلاهخود و انگشتر و كفش آن حضرت است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۰۱-۲۲۲ . عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۷۶.</ref> | ||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيه «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً...» . | براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيه «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً...» . | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
اين ودايع الهى از اميرالمؤمنين عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک آخرين حجت پروردگار حضرت بقية اللَّه الاعظم عليه السلام است. | اين ودايع الهى از اميرالمؤمنين عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک آخرين حجت پروردگار حضرت بقية اللَّه الاعظم عليه السلام است. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و يک شبانه روز برنامه سپردن ودايع الهى طول كشيد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۳۷ ص | پيامبرصلى الله عليه وآله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و يک شبانه روز برنامه سپردن ودايع الهى طول كشيد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۳۷ ص ۲۰۳،۲۰۲،۱۵۱،۱۱۳ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۹۷،۱۷۷،۱۷۶،۵۱ - ۵۲. الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |