بلال حبشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اوت ۲۰۲۱
(ناتمام)
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
<big>بلال گفت: اگر مرا به خاطر خدا آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آنوقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه وآله او را خليفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. خداوند تعالى مى‏ فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لا تقدِّموا بين يدى اللَّه و رسوله» ، يعنى: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا و پيامبر جلوتر نرويد» .</big>
<big>بلال گفت: اگر مرا به خاطر خدا آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آنوقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه وآله او را خليفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. خداوند تعالى مى‏ فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لا تقدِّموا بين يدى اللَّه و رسوله» ، يعنى: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا و پيامبر جلوتر نرويد» .</big>


<big>اى عمر، تو خوب مى‏ دانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله براى پسر عمويش پيمانى بست كه تا قيامت بر گردن ماست. آن حضرت او را در روز غدير خم مولى و صاحب اختيار ما قرار داد. چه كسى جرأت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگرى بيعت كند؟! عمر گفت: اگر بيعت نمى‏كنى با ما زندگى مكن! نه طرفدار ما باش و نه مخالف ما ! بلال هم مجبور شد بخاطر ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام از مدينه بيرون رود و در جاى ديگرى زندگى كند!××× 1 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 135 134. ×××</big>
<big>اى عمر، تو خوب مى‏ دانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله براى پسر عمويش پيمانى بست كه تا قيامت بر گردن ماست. آن حضرت او را در روز غدير خم مولى و صاحب اختيار ما قرار داد. چه كسى جرأت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگرى بيعت كند؟! عمر گفت: اگر بيعت نمى‏ كنى با ما زندگى مكن! نه طرفدار ما باش و نه مخالف ما ! بلال هم مجبور شد بخاطر ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از مدينه بيرون رود و در جاى ديگرى زندگى كند!<ref> <big>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص 135،134.</big></ref></big>


2.  بلال پس از خطبه غدير××× 2 واقعه قرآنى غدير: ص 148. ×××
== <big>2.  بلال پس از خطبه غدير<ref><big>واقعه قرآنى غدير: ص 148.</big> </ref></big> ==
<big>پس از اتمام خطبه غدير توسط پيامبر صلى الله عليه وآله، شايعات منافقين و شبهه اندازى آنان تأثيراتى بين عده ‏اى مردم ضعيف الايمان ايجاد كرده بود. گروهى مى‏ گفتند: «محمد گمراه شده است»! عده ‏اى ديگر مى‏ گفتند: «اِغوا شده است» . گروه ديگرى مى ‏گفتند: «درباره اهل‏ بيتش و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى‏ گويد» .</big>


  پس از اتمام خطبه غدير توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، شايعات منافقين و شبهه اندازى آنان تأثيراتى بين عده‏اى مردم ضعيف الايمان ايجاد كرده بود. گروهى مى‏گفتند: »محمد گمراه شده است«! عده‏اى ديگر مى‏گفتند: »اِغوا شده است« . گروه ديگرى مى‏گفتند: »درباره اهل‏بيتش و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى‏گويد« .
<big>عكس‏ العمل قاطعى لازم بود كه به همه شايعه‏ ها پايان دهد و شبهه ‏ها را ريشه كن نمايد، كه با يک اقدام به موقع و غير قابل انتظار به ثمر رسيد. پيامبرصلى الله عليه وآله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اين كار دستور داد تا بلال ندا دهد: «الصلاة جامعة» تا همه جمع شوند.</big>


<big>وقتى مهاجرين و انصار و ساير گروه‏ هاى مردم جمع شدند، حضرت سند نوشته شده ‏اى به اقرار همه به ثبت رساند كه من جمله بار ديگر حديث «من كنت مولاه فهذا على مولاه» را تكرار فرمود.</big>


عكس‏العمل قاطعى لازم بود كه به همه شايعه‏ها پايان دهد و شبهه‏ها را ريشه كن نمايد، كه با يك اقدام به موقع و غير قابل انتظار به ثمر رسيد. پيامبرصلى الله عليه وآله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اين كار دستور داد تا بلال ندا دهد: »الصلاة جامعة« تا همه جمع شوند.
== <big>3.  بلال پيش از ماجراى غدير<ref> <big>واقعه قرآنى غدير: ص 45. سخنرانى استثنائى غدير: ص 118.</big></ref></big>  ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله صبح روز چهاردهم ذى‏ الحجه در سفر حجة الوداع پس از نماز صبح وارد سرزمين «ابطح» شد و همان گونه كه قبل از اعمال حج اعلام كرده بود، پس از بازگشت از منا نيز به خانه ‏هاى مكه نرفت و در همان خيمه‏ هاى ابطح ساكن شد تا روزى كه از مكه خارج شد.</big>


<big>روز چهاردهم ذى‏ الحجة در سفر حجةالوداع روز پرماجرايى بود چرا كه اعلام شده بود در مكه يک روز بيشتر توقف نخواهند كرد. پيامبرصلى الله عليه وآله به بلال دستور داد تا بين مردم اعلان كند: «فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد به سوى غدير خم حركت كنند» .</big>


وقتى مهاجرين و انصار و ساير گروه‏هاى مردم جمع شدند، حضرت سند نوشته شده‏اى به اقرار همه به ثبت رساند كه من جمله بار ديگر حديث »من كنت مولاه فهذا على مولاه« را تكرار فرمود.
<big>با اين اعلام مردم متعجب از اينكه چرا پيامبرصلى الله عليه وآله در اين اولين و آخرين سفر خود به حَرم الهى، مدتى در آنجا توقف نكرده ‏اند كه مردم سؤالات خود را بپرسند و از محضر آن حضرت استفاده كنند، خود را براى فردا آماده مى‏ كردند.<ref><big>مسند حُمَيدى: ج 1 ص 251. المغازى (واقدى) : ج 2 ص 1099. اخبار مكة: ج 2 ص 162. المصنف (ابن ابى‏ شيبة) : ج 4 ص 469. الكافى: ج 4 ص 248،246. تهذيب الاحكام: ج 5 ص 438،457،275. الفقيه: ج 2 ص 555 . صحيح مسلم: ج 2 ص 729. اخبار مكة (ازرقى) : ج 2 ص 198،162،161. سنن البيهقى: ج 7 ص 349.</big></ref></big>


== <big> 4.  دعوت بلال براى سندِ مكتوب غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص 93.</ref></big> ==
<big>از مواضع اعجاب برانگيز سخنرانى غدير آن بود كه براى ماندگارى مقاصد آن برنامه عظيم چند پيش ‏بينى متفاوت در نظر گرفته شد كه در سراسر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله سابقه نداشت. يكى از آنها سندى بود كه عصاره غدير با حضور بزرگان صحابه در آن ثبت شد.</big>


3.  بلال پيش از ماجراى غدير××× 3 واقعه قرآنى غدير: ص 45. سخنرانى استثنائى غدير: ص 118. ×××
<big>برنامه چنين بود كه پس از سخنرانى غدير، در فرصت مناسبى از ايام سه روزه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اجراى اين دستور سه مرحله طى شد:</big>


  پيامبرصلى الله عليه وآله صبح روز چهاردهم ذى‏الحجه در سفر حجةالوداع پس از نماز صبح وارد سرزمين »ابطح« شد و همان گونه كه قبل از اعمال حج اعلام كرده بود، پس از بازگشت از منا نيز به خانه‏هاى مكه نرفت و در همان خيمه‏هاى ابطح ساكن شد تا روزى كه از مكه خارج شد.
<big>ابتدا به بلال دستور دادند تا ندا دهد كه مردم جمع شوند. پس از اجتماع مردم حضرت مطالبى فرمود و در مورد توحيد و نبوت و امامت از همه اقرار گرفت و همه اين ها ثبت شد.<ref><big>بحار الانوار: ج 35 ص 282. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 151.</big> </ref></big>


<big><br /> براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: اسناد غدير /   [[سند مكتوب در غدير]].</big>


روز چهاردهم ذى‏الحجة در سفر حجةالوداع روز پرماجرايى بود چرا كه اعلام شده بود در مكه يك روز بيشتر توقف نخواهند كرد. پيامبرصلى الله عليه وآله به بلال دستور داد تا بين مردم اعلان كند: »فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد به سوى غدير خم حركت كنند« .
== <big>پانویس</big> ==
 
 
با اين اعلام مردم متعجب از اينكه چرا پيامبرصلى الله عليه وآله در اين اولين و آخرين سفر خود به حَرم الهى، مدتى در آنجا توقف نكرده‏اند كه مردم سؤالات خود را بپرسند و از محضر آن حضرت استفاده كنند، خود را براى فردا آماده مى‏كردند.××× 1 مسند حُمَيدى: ج 1 ص 251. المغازى )واقدى( : ج 2 ص 1099. اخبار مكة: ج 2 ص 162. المصنف )ابن ابى‏شيبة( : ج 4 ص 469. الكافى: ج 4 ص 248 246. تهذيب الاحكام: ج 5 ص 438 457 275. الفقيه: ج 2 ص 555 . صحيح مسلم: ج 2 ص 729. اخبار مكة )ازرقى( : ج 2 ص 198 162 161. سنن البيهقى: ج 7 ص 349. ×××
 
 
4.  دعوت بلال براى سندِ مكتوب غدير××× 2 سخنرانى استثنائى غدير: ص 93. ×××
 
  از مواضع اعجاب برانگيز سخنرانى غدير آن بود كه براى ماندگارى مقاصد آن برنامه عظيم چند پيش‏بينى متفاوت در نظر گرفته شد كه در سراسر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله سابقه نداشت. يكى از آنها سندى بود كه عصاره غدير با حضور بزرگان صحابه در آن ثبت شد.
 
 
برنامه چنين بود كه پس از سخنرانى غدير، در فرصت مناسبى از ايام سه روزه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اجراى اين دستور سه مرحله طى شد:
 
ابتدا به بلال دستور دادند تا ندا دهد كه مردم جمع شوند. پس از اجتماع مردم حضرت مطالبى فرمود و در مورد توحيد و نبوت و امامت از همه اقرار گزفت و همه اينها ثبت شد.××× 1 بحار الانوار: ج 35 ص 282. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 151. ×××
 
 
  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: اسناد غدير /   سند مكتوب در غدير.