۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
وقتى اكثريتى با كشش ها و علل متفاوت كه اكثراً جاذبه هاى بى ارزشى هستند تشكيل شد كم كم احساس قدرت مى كند، و براى خود خواسته هايى را مطرح مى كند، و با تكيه بر قدرت اجرايى خود در صدد اجراى آنها بر مى آيد. دامنه اين خواسته ها تا آنجا پيش مى رود كه از [[پیامبران علیهم السلام|پیامبران]] نيز انتظار پيدا مى كنند طبق خواسته هاى آنان سخن بگويند و عمل كنند! | وقتى اكثريتى با كشش ها و علل متفاوت كه اكثراً جاذبه هاى بى ارزشى هستند تشكيل شد كم كم احساس قدرت مى كند، و براى خود خواسته هايى را مطرح مى كند، و با تكيه بر قدرت اجرايى خود در صدد اجراى آنها بر مى آيد. دامنه اين خواسته ها تا آنجا پيش مى رود كه از [[پیامبران علیهم السلام|پیامبران]] نيز انتظار پيدا مى كنند طبق خواسته هاى آنان سخن بگويند و عمل كنند! | ||
اين در واقع انتظار از [[خداوند]] است كه دستوراتى مطابق هواى نفس مردم نازل كند، و بازگشت چنين انتظارى به [[مسخره | اين در واقع انتظار از [[خداوند]] است كه دستوراتى مطابق هواى نفس مردم نازل كند، و بازگشت چنين انتظارى به [[استهزاء|مسخره]] کردن خدا و رسول و فرامين الهى است، چرا كه در اين صورت نيازى به دستورات الهى نخواهد بود، و در واقع هوس ها هستند كه حكم تعيين كننده در همه موارد را صادر مى كنند! | ||
اينجاست كه خداوند با چنين مردمى به شدت برخورد مى كند و آنان را نابود مى نمايد، چرا كه اين به معناى اعلام موجوديت گروهى به نام «اكثريت» است كه در برابر پروردگار تصميم گيرى مى كند و قانون تسليم محض در برابر خدا را بر هم مى زند. | اينجاست كه خداوند با چنين مردمى به شدت برخورد مى كند و آنان را نابود مى نمايد، چرا كه اين به معناى اعلام موجوديت گروهى به نام «اكثريت» است كه در برابر پروردگار تصميم گيرى مى كند و قانون تسليم محض در برابر خدا را بر هم مى زند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در مرحله بعد نوبت به تكذيب انبياءعليهم السلام براى پيش برد و اجراى هوس هايشان مى رسد، و اگر پيامبران با آنان مقابله كنند نوبت به برداشتن آنان از سر راه و قتل ايشان مى رسد. | در مرحله بعد نوبت به تكذيب انبياءعليهم السلام براى پيش برد و اجراى هوس هايشان مى رسد، و اگر پيامبران با آنان مقابله كنند نوبت به برداشتن آنان از سر راه و قتل ايشان مى رسد. | ||
نتيجه اى كه از اين آيه و مرحله عملى آن در تاريخ مى توان گرفت اين است كه كشش هاى نفسانى - كه هميشه انسانها را به سوى [[شیطان]] سوق مى دهد - وقتى به صورت | نتيجه اى كه از اين آيه و مرحله عملى آن در تاريخ مى توان گرفت اين است كه كشش هاى نفسانى - كه هميشه انسانها را به سوى [[شیطان]] سوق مى دهد - وقتى به صورت «[[اکثریت]]» تشكّل پيدا مى كند و قدرت آن به تعداد نفرات اين اكثريت افزايش مى يابد، براى رسيدن به اهداف شيطانى و ضد خدايى با تمام توان وارد عمل مى شود و حد و مرزى براى خود نمى شناسد. | ||
در واقع آن علت كه هواى نفس است براى اين اهداف كه شيطانى است، آخرين توانايى ها را به كار مى بندد. | در واقع آن علت كه هواى نفس است براى اين اهداف كه شيطانى است، آخرين توانايى ها را به كار مى بندد. |