پرش به محتوا

احمد بن محمد نیشابوری (فریدالدین، عطّار همدانی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>اِعتراف به مفاد حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۲۸، ۶۲۹.</ref> ==
== اِعتراف به مفاد حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۲۸، ۶۲۹.</ref> ==
<big>بسيارى از دانشمندان بزرگ [[اهل‏ سنت]] به [[دلالت حدیث غدیر]] به [[امامت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب [[شیعه]] تنصيص كرده ‏اند!</big>
بسيارى از دانشمندان بزرگ [[اهل‏ سنت]] به [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]] به [[امامت]] امیرالمؤمنین ‏علیه السلام تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شیعه تنصيص كرده ‏اند!


<big>از جمله احمد بن محمد نيشابورى، فريدالدين عطّار همدانى است. عطّار همدانى درباره واقعه [[غدير خم]] و معناى [[حدیث غدیر]] سروده است:</big>
از جمله احمد بن محمد نيشابورى، فريدالدين عطّار همدانى است. عطّار همدانى درباره واقعه غدير خم و معناى [[حدیث غدیر]] سروده است:


<big>چون خدا گفته است در خمّ غدير</big>
چون خدا گفته است در خمّ غدير


<big>با رسول‏ اللَّه ز آيات منير</big>
با رسول‏ اللَّه ز آيات منير


<big>ايّها الناس اين بود الهام او</big>
ايّها الناس اين بود الهام او


<big>ز آنكه از حق آمده پيغام او</big>
ز آنكه از حق آمده پيغام او


<big>گفت رو كن با خلايق اين ندا</big>
گفت رو كن با خلايق اين ندا


<big>نيست اين دم خود رسولم بر شما</big>
نيست اين دم خود رسولم بر شما


<big>هر چه حق گفته است من خود آن كنم</big>
هر چه حق گفته است من خود آن كنم


<big>بر تو من اسرار حق آسان كنم</big>
بر تو من اسرار حق آسان كنم


<big>چون كه جبريل آمد و بر من بگفت</big>
چون كه جبريل آمد و بر من بگفت


<big>من بگويم با شما راز نهفت</big>
من بگويم با شما راز نهفت


<big>اين چنين گفته است قهّار جهان</big>
اين چنين گفته است قهّار جهان


<big>حقّ و قيّوم (و) خداى غيب‏دان</big>
حقّ و قيّوم (و) خداى غيب‏دان


<big>مرتضى والى در اين مُلک من است</big>
مرتضى والى در اين مُلک من است


<big>هر كه اين سرّ را نداند او زن است<ref>مثنوى مظهر حق.</ref></big>
هر كه اين سرّ را نداند او زن است<ref>مثنوى مظهر حق.</ref>


<big>معناى اين اشعار آن است كه حديث غدير به امر خداوند از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله صادر شده، و معناى اين حديث آن است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تنها والى مملكت پيامبرصلى الله عليه وآله است.</big>
معناى اين اشعار آن است كه حديث غدير به امر خداوند از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله صادر شده، و معناى اين حديث آن است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تنها والى مملكت پيامبرصلى الله عليه وآله است.


<big>عطّار همدانى نزد دانشمندان اهل‏ سنت از مشايخ بزرگ و موصوف به علم و معرفت است. شيخ عبدالرحمن جامى شرح حال او را نوشته و وى را ستايش نموده است.<ref>نفحات الانس: ص ۵۹۹ . </ref></big>
عطّار همدانى نزد دانشمندان اهل‏ سنت از مشايخ بزرگ و موصوف به علم و معرفت است. شيخ عبدالرحمن جامى شرح حال او را نوشته و وى را ستايش نموده است.<ref>نفحات الانس: ص ۵۹۹ . </ref>


<big>همچنين نصراللَّه كابلى و دهلوى در باب يازدهم كتابش «تحفه اثناعشريه» و شيخ بهاءالدين عاملى در كشكولش به شعر عطّار در مورد ايمان به پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل ‏بيت ‏عليهم السلام استناد كرده‏ اند.<ref>الصواقع (مخطوط).</ref></big>
همچنين نصراللَّه كابلى و دهلوى در باب يازدهم كتابش «تحفه اثناعشريه» و شيخ بهاءالدين عاملى در كشكولش به شعر عطّار در مورد ايمان به پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل ‏بيت ‏عليهم السلام استناد كرده‏ اند.<ref>الصواقع (مخطوط).</ref>


== <big>غديريه عطار</big><ref>برترين نعمت، چهل نكته درباره غدير (واعظ حسينى): ص۱۲۳-۱۲۵. مكتب قرآن (نشريه): ص۳۲، ۳۳.</ref> ==
== غديريه عطار<ref>برترين نعمت، چهل نكته درباره غدير (واعظ حسينى): ص۱۲۳-۱۲۵. مكتب قرآن (نشريه): ص۳۲، ۳۳.</ref> ==
<big>در ميان اهل‏ سنت شاعرانى وجود دارد كه واقعه غدير را به شعر در آورده ‏اند. اديبان و شعراى برجسته پارسى زبان نيز واقعه با شكوه غدير و پيام‏ هاى آن را به نظم كشيده ‏اند.<ref>دائرة المعارف تشيع: ج ۱۲ ص۴۸-۵۲، ماده غدیریه. در خصوص غدير، سروده ‏هاى فراوانى از شاعران معروف در اين كتاب ذكر شده، كه آنچه در اينجا آمده بخش بسيار اندكى است.</ref></big>
در ميان [[اهل‏ سنت]] شاعرانى وجود دارد كه واقعه غدير را به شعر در آورده ‏اند. اديبان و شعراى برجسته پارسى زبان نيز واقعه با شكوه غدير و پيام‏ هاى آن را به نظم كشيده ‏اند.<ref>دائرة المعارف تشيع: ج ۱۲ ص۴۸-۵۲، ماده غدیریه. در خصوص غدير، سروده ‏هاى فراوانى از شاعران معروف در اين كتاب ذكر شده، كه آنچه در اينجا آمده بخش بسيار اندكى است.</ref>


<big>يكى از سرشناس ‏ترين آنها فريدالدين عطار نيشابورى (ت ۵۱۳ -  م ۵۸۶ ق) است.</big>
يكى از سرشناس ‏ترين آنها فريدالدين عطار نيشابورى (ت ۵۱۳ -  م ۵۸۶ ق) است.


غديريه‏ هاى او چنين است:


گفت پيغمبر به يارن اين سخن


<big>غديريه‏ هاى او چنين است:</big>
پيک ربّ العالمين آمد به من گفت


<big>گفت پيغمبر به يارن اين سخن</big>
حيدر را خدا اين تحفه داد


<big>پيک ربّ العالمين آمد به من گفت</big>
بر همه خلق جهان فضلش نهاد


<big>حيدر را خدا اين تحفه داد</big>
چون كه او برگشت از حج الوداع


<big>بر همه خلق جهان فضلش نهاد</big>
در غدير خم مكان كرد آن مُطاع


<big>چون كه او برگشت از حج الوداع</big>
جبرئيل از حضرت عزت رسيد


<big>در غدير خم مكان كرد آن مُطاع</big>
نَّزِل از حضرت به پيش او كشيد


<big>جبرئيل از حضرت عزت رسيد</big>
پيش او از پيش حق آورد پيك


<big>نَّزِل از حضرت به پيش او كشيد</big>
آيه يا ايها بلّغ اليك


<big>پيش او از پيش حق آورد پيك</big>
چون نبى ‏صلى الله عليه وآله فرمود منبر ساختند


<big>آيه يا ايها بلّغ اليك</big>
از جهاز اشترش افراختند


<big>چون نبى ‏صلى الله عليه وآله فرمود منبر ساختند</big>
گفت هر كس را منم مولاى او


<big>از جهاز اشترش افراختند</big>
پس على‏ عليه السلام مولاى او باشد نكو


<big>گفت هر كس را منم مولاى او</big>
حيدر از فرمان ربّ كائنات


<big>پس على‏ عليه السلام مولاى او باشد نكو</big>
شد ولى بر مؤمنين و مؤمنات


<big>حيدر از فرمان ربّ كائنات</big>
در جاى ديگر مى ‏گويد:


<big>شد ولى بر مؤمنين و مؤمنات</big>
رونقى كان دين پيغمبر گرفت


<big>در جاى ديگر مى ‏گويد:</big>
از اميرمؤمنان حيدر گرفت


<big>رونقى كان دين پيغمبر گرفت</big>
چون امير نحل شير فحل شد


<big>از اميرمؤمنان حيدر گرفت</big>
ز آهن او سنگ موم نحل شد


<big>چون امير نحل شير فحل شد</big>
مير نحل از دست و جان خويش بود


<big>ز آهن او سنگ موم نحل شد</big>
ز آنكه علمش نوش و تيغش نيش بود


<big>مير نحل از دست و جان خويش بود</big>
گفت اگر در رويم آيد صد سپاه


<big>ز آنكه علمش نوش و تيغش نيش بود</big>
كس نبيند پشت من در حربگاه


<big>گفت اگر در رويم آيد صد سپاه</big>
لا فتى الا عليش از مصطفى است


<big>كس نبيند پشت من در حربگاه</big>
وز خداوند جهانش هل‏اتى است


<big>لا فتى الا عليش از مصطفى است</big>
از دو دستش لا فتى آمد پديد


<big>وز خداوند جهانش هل‏اتى است</big>
وز سه قرصش هل‏اتى آمد پديد


<big>از دو دستش لا فتى آمد پديد</big>
آن سه قرص او چو بيرون شد به راه


<big>وز سه قرصش هل‏اتى آمد پديد</big>
سرنگون آمد دو قرص مهر و ماه


<big>آن سه قرص او چو بيرون شد به راه</big>
چون نبى موسى، على هارون بود


<big>سرنگون آمد دو قرص مهر و ماه</big>
گر برادرشان نگويى چون بود


<big>چون نبى موسى، على هارون بود</big>
او چون قلب آل‏ياسين آمدست


<big>گر برادرشان نگويى چون بود</big>
قلب قرآن يا و سين، زين آمدست


<big>او چون قلب آل‏ياسين آمدست</big>
== پانویس ==
 
<big>قلب قرآن يا و سين، زين آمدست</big>
 
== <big>پانویس</big> ==
<references />
<references />
[[رده:اهل سنت]]
[[رده:اهل سنت]]