۲۲٬۰۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
«كسانى كه از دين خدا رو به عقب باز مى گردند بعد از آنكه راه هدايت برايشان روشن شده، شيطان كار آنان را برايشان زيبا جلوه داده و آنان را بدان سو تشويق كرده است. اين بدان جهت است كه آنان گفتند به كسانى كه آنچه خدا نازل كرده را خوش نداشتند: ما در بعضى از اين مسئله از شما پيروى مى كنيم، ولى خدا پنهان كارى آنان را مى داند» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۵۷ و ج ۲۸ ص ۱۲۲ و ج ۳۰ ص ۲۶۳،۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۱۵۷. مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص ۹۴.</ref> | «كسانى كه از دين خدا رو به عقب باز مى گردند بعد از آنكه راه هدايت برايشان روشن شده، شيطان كار آنان را برايشان زيبا جلوه داده و آنان را بدان سو تشويق كرده است. اين بدان جهت است كه آنان گفتند به كسانى كه آنچه خدا نازل كرده را خوش نداشتند: ما در بعضى از اين مسئله از شما پيروى مى كنيم، ولى خدا پنهان كارى آنان را مى داند» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۵۷ و ج ۲۸ ص ۱۲۲ و ج ۳۰ ص ۲۶۳،۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۱۵۷. مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص ۹۴.</ref> | ||
همچنين مراجعه شود به عنوان: [[بنی امیه]] / اولين ياوران | همچنين مراجعه شود به عنوان: [[بنی امیه]] / اولين ياوران صحیفه ملعونه و سقيفه، و عنوان: بنى اميه / منع خمس از اهل بيت عليهم السلام. | ||
== منع خمس از اهل بيت عليهم السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۶۹،۲۶۱-۲۷۱ .</ref>== | == منع خمس از اهل بيت عليهم السلام<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۶۹،۲۶۱-۲۷۱ .</ref>== | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
«سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» ، بنى اميه را به پيمان خود دعوت كردند كه خلافت را بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله براى ما نگذارند و چيزى از خمس به ما ندهند، و گفتند: اگر خمس را به آنان بدهيم غنيمتى براى آنان خواهد بود. | «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» ، بنى اميه را به پيمان خود دعوت كردند كه خلافت را بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله براى ما نگذارند و چيزى از خمس به ما ندهند، و گفتند: اگر خمس را به آنان بدهيم غنيمتى براى آنان خواهد بود. | ||
«سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» ، يعنى خمس را به | «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» ، يعنى خمس را به بنی هاشم ندهيد. «وَ اللَّه يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ» خدا اين كارهاى پنهانى آنان را مى داند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۶۳. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۰۸. </ref> | ||
'''روايت سوم''' | '''روايت سوم''' | ||
[[امام باقر علیه السلام|امام باقرعلیه السلام]] به بيان مفهوم ارتداد در آنان پرداخته و برنامه هاى عملى آنان در اين باره را تشريح نموده است. آن حضرت در اين باره مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...» ، ابوبكر و اصحابش هستند هنگامى كه هدايت را انكار كردند؛ و هدايت راه | [[امام باقر علیه السلام|امام باقرعلیه السلام]] به بيان مفهوم ارتداد در آنان پرداخته و برنامه هاى عملى آنان در اين باره را تشريح نموده است. آن حضرت در اين باره مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...» ، ابوبكر و اصحابش هستند هنگامى كه هدايت را انكار كردند؛ و هدايت راه [[امیرالمؤمنین (لقب)|علی بن ابی طالب علیه السلام]] بود. | ||
«الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ ...» منظور عمر است. «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ ...» ، ابوبكر و عمر و ابوعبيده هستند كه با يكديگر توافق كردند كه اگر پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت خلافت به آل محمد عليهم السلام باز نگردد. آنان گروهى از بنى اميه را به يارى خود در اين باره فرا خواندند، و آنان هم پاسخ مثبت دادند به شرط آنكه چيزى از خمس به آل محمد عليهم السلام ندهند. | «الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ ...» منظور عمر است. «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ ...» ، ابوبكر و عمر و ابوعبيده هستند كه با يكديگر توافق كردند كه اگر پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت [[خلافت]] به آل محمد عليهم السلام باز نگردد. آنان گروهى از بنى اميه را به يارى خود در اين باره فرا خواندند، و آنان هم پاسخ مثبت دادند به شرط آنكه چيزى از خمس به آل محمد عليهم السلام ندهند. | ||
سپس بنى اميه از آنان پرسيدند: خلافت را بعد از او براى چه كسى در نظر گرفته ايد؟ عمر گفت: براى ابوبكر. بنى اميه گفتند: ولى در اين باره از شما اطاعت نمى كنيم، اما درباره خمس با شما هستيم. در واقع آنان درباره آل محمدعليهم السلام از اين جهت كه خمس به آنان نرسد اطاعت آنان را كردند، ولى در اينكه خلافت به ابوبكر برسد با آنان موافق نبودند. | سپس بنى اميه از آنان پرسيدند: [[خلافت]] را بعد از او براى چه كسى در نظر گرفته ايد؟ عمر گفت: براى ابوبكر. بنى اميه گفتند: ولى در اين باره از شما اطاعت نمى كنيم، اما درباره خمس با شما هستيم. در واقع آنان درباره آل محمدعليهم السلام از اين جهت كه خمس به آنان نرسد اطاعت آنان را كردند، ولى در اينكه خلافت به ابوبكر برسد با آنان موافق نبودند. | ||
بنابراين كسانى كه «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» ابوبكر و عمر بودند، و كسانى كه آنان را يارى دادند ابوعبيده و عبدالرحمن و سالم مولى ابى حذيفه بودند. آنان در بين خود نوشته اى نوشتند و كسى كه آن را نوشت ابوعبيده بود. | بنابراين كسانى كه «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» ابوبكر و عمر بودند، و كسانى كه آنان را يارى دادند ابوعبيده و عبدالرحمن و سالم مولى ابى حذيفه بودند. آنان در بين خود نوشته اى نوشتند و كسى كه آن را نوشت ابوعبيده بود. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
'''روايت چهارم''' | '''روايت چهارم''' | ||
در حديث ديگرى از امام صادق | در حديث ديگرى از [[امام صادق علیه السلام]] تفاصيل بيشترى درباره شأن نزول اين آيات وارد شده است، آنجا كه مى فرمايد: | ||
كلام خداوند «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى» ، منظور ابوبكر و عمر و ابوعبيده است كه با ترک ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام از ايمان مرتد شدند. | كلام خداوند «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى» ، منظور ابوبكر و عمر و ابوعبيده است كه با ترک ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام از ايمان مرتد شدند. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
قول خداوند: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : به خدا قسم درباره ابوبكر و عمر و پيروانشان نازل شده است. اين كلام خداست كه جبرئيل بر محمدصلى الله عليه وآله نازل كرده است: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه - فى علىّ - » : «اين به خاطر آن است كه آنان گفتند به كسانى كه خوش نداشتند آنچه خدا - درباره على عليه السلام - نازل كرده بود» . | قول خداوند: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : به خدا قسم درباره ابوبكر و عمر و پيروانشان نازل شده است. اين كلام خداست كه جبرئيل بر محمدصلى الله عليه وآله نازل كرده است: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه - فى علىّ - » : «اين به خاطر آن است كه آنان گفتند به كسانى كه خوش نداشتند آنچه خدا - درباره على عليه السلام - نازل كرده بود» . | ||
«سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : «در بعضى از آن امر مطيع شما مى شويم» ، ماجرا از اين قرار بود كه | «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : «در بعضى از آن امر مطيع شما مى شويم» ، ماجرا از اين قرار بود كه بنی امیه را به پيمان خود درباره خلافت دعوت كردند كه نگذارند خلافت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ما خاندان قرار بگيرد، و چيزى از خمس به ما ندهند. آنان به بنى اميه گفتند: اگر خمس را به [[اهل بیت علیهم السلام|اهل بیت]] بدهيم نياز به چيزى پيدا نمى كنند، و برايشان مهم نخواهد بود كه خلافت در آنان نباشد! بنى اميه در پاسخ گفتند: «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» : «ما از شما اطاعت مى كنيم در بخشى از مسئله اى كه ما را بدان دعوت كرديد، و آن خمس است كه چيزى از آن به اهل بيت ندهيم» . | ||
قول خداوند كه مى فرمايد: «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» : «آنچه خدا فرستاده بود را مكروه داشتند» ، منظور از آنچه خدا نازل كرده بود، ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است كه بر خلقش واجب كرده بود. در اين داخل شدن بنى اميه به پيمان نامه اصحاب صحيفه، ابوعبيده نيز همراهشان بود و نويسنده آنان بود.<ref> بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۶۳ ح ۱۲۸. الكافى: ج ۱ ص ۳۴۸ ح ۴۳.</ref> | قول [[خداوند]] كه مى فرمايد: «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» : «آنچه خدا فرستاده بود را مكروه داشتند» ، منظور از آنچه خدا نازل كرده بود، ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است كه بر خلقش واجب كرده بود. در اين داخل شدن بنى اميه به پيمان نامه اصحاب صحيفه، ابوعبيده نيز همراهشان بود و نويسنده آنان بود.<ref> بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۶۳ ح ۱۲۸. الكافى: ج ۱ ص ۳۴۸ ح ۴۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |