پرش به محتوا

بیعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى ‏شود.
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى ‏شود.


مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب»رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.
مقامات و شئونى كه درباره اولياى [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب»رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:
خط ۱۰: خط ۱۰:
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ . يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ . يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :


«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان‏ هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند . پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏هاى پا برجاست».
«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان‏ هايشان در راه خدا [[جهاد]] كنند مقام آنان نزد [[خداوند]] عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند . پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست».


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
خط ۲۰: خط ۲۰:
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:


اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.<ref> اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.</ref>
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و [[سلام]] بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ ‏هاى [[نعمت]] خواهند بود.<ref> اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.</ref>




خط ۲۸: خط ۲۸:
'''موقعيت تاريخى'''
'''موقعيت تاريخى'''


در آخرين جملات از خطابه يک ساعته پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه قرآن را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.
در آخرين جملات از [[خطبه|خطابه]] يک ساعته پيامبر صلى الله عليه و آله در [[غدیر]] آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه [[قرآن]] را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.


در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰  از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.
در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰  از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.
خط ۳۸: خط ۳۸:
'''موقعيت قرآنى'''
'''موقعيت قرآنى'''


موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه ‏اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه ‏اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن [[مسجد الحرام]] را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.


<big><br /></big>'''تحليل اعتقادى'''
<big><br /></big>'''تحليل اعتقادى'''


تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدير استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.
تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در [[خطبه غدیر]] استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد [[خداوند]] است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن [[ولایت]] او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى [[اقرار]] قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.


و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ‏ هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.
و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ‏ هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.
== آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»<big><ref>فتح /  ۱۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۱۰  - ۲۲۰.</ref></big> ==
== آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»<big><ref>فتح /  ۱۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۱۰  - ۲۲۰.</ref></big> ==
غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد.
[[غدیر]] همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد.


اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.
اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.


بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۰ سوره فتح است:
بسيار جالب است كه آيات [[قرآن]] پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۰ سوره فتح است:


«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» :
«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» :


«كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى ‏كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد» .
«كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى ‏كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد [[خداوند]] به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد» .


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
خط ۶۴: خط ۶۴:
الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» :
الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» :


بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم.
بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و [[اقرار]] به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم.


(خداوند مى‏ فرمايد:)<ref>داخل پرانتز به خاطر برگشت كلام از مخاطب به غايب، و تغيير مخاطب از مردم به پيامبر صلى الله عليه و آله اضافه شده است. </ref> «كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد» .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۴ بخش ۹. </ref>
(خداوند مى‏ فرمايد:)<ref>داخل پرانتز به خاطر برگشت كلام از مخاطب به غايب، و تغيير مخاطب از مردم به پيامبر صلى الله عليه و آله اضافه شده است. </ref> «كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند. دست [[خداوند]] بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد» .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۴ بخش ۹. </ref>


... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... ، وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه، «يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... ، وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه، «يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
خط ۷۹: خط ۷۹:


هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هر كس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مى‏ فرمايد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱. </ref>
هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هر كس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مى‏ فرمايد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱. </ref>




خط ۸۵: خط ۸۶:
'''موقعيت تاريخى'''
'''موقعيت تاريخى'''


اگر خطابه غدير را به سه فصل اصلى تقسيم كنيم، بخش اول آن مقدمه‏ چينى براى اعلان ولايت و بخش دوم آن اصل اعلان ولايت و امامت دوازده امام ‏عليهم السلام و بخش سوم آن گرفتن بيعت و تعهد رسمى از همه مردم درباره ولايت به عنوان انجام وظيفه در راه آن است.
اگر [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] را به سه فصل اصلى تقسيم كنيم، بخش اول آن مقدمه‏ چينى براى اعلان ولايت و بخش دوم آن اصل اعلان ولايت و [[امامت]] دوازده امام ‏علیهم السلام و بخش سوم آن گرفتن بيعت و تعهد رسمى از همه مردم درباره ولايت به عنوان انجام وظيفه در راه آن است.


با توجه به اين سه مرحله ‏اى كه بيان شد، آيه مزبور دو بار در خطبه غدير مطرح شده است:
با توجه به اين سه مرحله ‏اى كه بيان شد، آيه مزبور دو بار در [[خطبه غدیر]] مطرح شده است:


بار اول در آغاز مطرح كردن بيعت است و از همين فرازى است كه آيه ۱۰ سوره فتح را در بردارد، و عين آيه به صورت تضمين در كلام حضرت آمده است. براى آنكه آيه عيناً آورده شود حضرت ضماير غايب و مخاطب آيه را نيز بر نگردانده و اين اشاره به تفسير آيه در ضمن كلام و نشان دادن مصداق بارزى از بيعت با خداوند است.
بار اول در آغاز مطرح كردن بيعت است و از همين فرازى است كه آيه ۱۰ سوره فتح را در بردارد، و عين آيه به صورت تضمين در كلام حضرت آمده است. براى آنكه آيه عيناً آورده شود حضرت ضماير غايب و مخاطب آيه را نيز بر نگردانده و اين اشاره به تفسير آيه در ضمن كلام و نشان دادن مصداق بارزى از بيعت با خداوند است.
خط ۹۷: خط ۹۸:
'''موقعيت قرآنى'''
'''موقعيت قرآنى'''


اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حديبيه است كه مردم در آنجا با پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه ۱۸ : «لَقَدْ رَضِىَ اللَّه عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...»، و ديگرى آيه ۱۰ : «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه ...». اين بيعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبرصلى الله عليه وآله به قصد عمره از مدينه به سوى مكه حركت كرد.
اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حدیبیه است كه مردم در آنجا با [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه ۱۸ : «لَقَدْ رَضِىَ اللَّه عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...»، و ديگرى آيه ۱۰ : «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه ...». اين بيعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبرصلى الله عليه وآله به قصد عمره از [[مدینه]] به سوى مكه حركت كرد.


اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عده ‏اى حدود ۱۴۰۰ نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند. چنين بيعتى با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است.
اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عده ‏اى حدود ۱۴۰۰ نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند. چنين بيعتى با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح [[خداوند]] قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است.