۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
'''ج) اكنون با غدير در برابر سقيفه''' | '''ج) اكنون با غدير در برابر سقيفه''' | ||
اينک مناسب است يک بار ديگر الهى بودن بيعت | اينک مناسب است يک بار ديگر الهى بودن بيعت [[غدیر]] را در ذهن مرور كنيم: | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» . | پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» . | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
و فرمود: من مأمور شده ام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آورده ام. | و فرمود: من مأمور شده ام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آورده ام. | ||
و نيز فرمود: خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم. | و نيز فرمود: [[خداوند]] عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما [[اقرار]] بگيرم. | ||
و بعد فرمود: وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّه. | و بعد فرمود: وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّه. | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۴: | ||
و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه. | و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه. | ||
با اين مقايسه، خدايا تو را سپاسگزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى. چگونه از تو تشكر كنيم كه از ميان ظلمات هزار و چهارصد ساله سقيفه، چشمان دل ما را بر انوار مبارک غدير منور ساختى و دستان ناقابل ما را به بيعت با مقام ذوالجلالت و چهارده جانشينت در زمين مشرّف فرمودى؟! هدايتى به خير بزرگ در برابر شر عظيم، كه هرگز از آن باز نخواهيم گشت و به | با اين مقايسه، خدايا تو را سپاسگزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى. چگونه از تو تشكر كنيم كه از ميان ظلمات هزار و چهارصد ساله سقيفه، چشمان دل ما را بر انوار مبارک غدير منور ساختى و دستان ناقابل ما را به بيعت با مقام ذوالجلالت و چهارده جانشينت در زمين مشرّف فرمودى؟! هدايتى به خير بزرگ در برابر شر عظيم، كه هرگز از آن باز نخواهيم گشت و به [[هدایت]] خود تا ابد افتخار خواهيم كرد. | ||
== آيه «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»<ref>زخرف / ۲۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۲۲،۲۲۱.</ref>== | == آيه «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»<ref>زخرف / ۲۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۲۲،۲۲۱.</ref>== | ||
[[غدیر]] همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه اى براى آينده ها تعيين كرد. | |||
بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام | بسيار جالب است كه آيات [[قرآن]] پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده ميشود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۲۸ سوره زخرف است: | ||
«وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» : | «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» : | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | ||
'''متن خطبه غدير''' | '''متن خطبه غدير''' | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۰: | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّه وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً (خ ل: فَانَّها كَلِمَةٌ باقِيَةٌ يَهْلِكُ بِها مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ اللَّه مَنْ وَفى) : | مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّه وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً (خ ل: فَانَّها كَلِمَةٌ باقِيَةٌ يَهْلِكُ بِها مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ اللَّه مَنْ وَفى) : | ||
اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على | اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت به عنوان امامتى كه در نسل ايشان باقى است بيعت كنيد. (خ ل: ...و امامان از ايشان در دنيا و آخرت بيعت كنيد، چرا كه اين امامت يک مسئله باقى در نسل ايشان است، و [[خداوند]] به خاطر آن بيعت شكنان را هلاک مى كند و وفاداران را مورد رحمت خويش قرار مى دهد) .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱، و پاورقى ۶ از نسخه «و» .</ref> | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۵۶: | ||
'''موقعيت تاريخى''' | '''موقعيت تاريخى''' | ||
در آخرين فرازهاى خطبه | در آخرين فرازهاى [[خطبه غدیر]] كه سخن از بيعت است، پيامبرصلى الله عليه وآله با توجه دادن به اينكه بيعت غدير به معناى بيعت با همه امامان است آن را به عنوان يک دستور درباره بيعت مطرح فرموده، و قسمتى از آيه ۲۸ سوره زخرف را شاهد آورده تا اثبات كند [[امامت]] فقط در نسل پيامبر و على عليهما السلام خواهد بود. | ||
از آنجا كه يک بار ديگر اين استشهاد و استناد به آيه به صورت صريح ترى در بخش دهم خطبه ذكر شده، در اينجا فقط به صورت اشاره و با تضمين «كَلِمَةً باقِيَةً» در كلام حضرت آمده است. | از آنجا كه يک بار ديگر اين استشهاد و استناد به آيه به صورت صريح ترى در بخش دهم خطبه ذكر شده، در اينجا فقط به صورت اشاره و با تضمين «كَلِمَةً باقِيَةً» در كلام حضرت آمده است. | ||
خط ۲۶۸: | خط ۲۶۴: | ||
'''موقعيت قرآنى''' | '''موقعيت قرآنى''' | ||
اين آيه در قرآن ذيل سخنان حضرت ابراهيم عليه السلام درباره توحيد قرار دارد كه از آيه ۲۶ آغاز مى شود: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ ...» : «حضرت ابراهيم به پدرش و قومش گفت: | اين آيه در [[قرآن]] ذيل سخنان حضرت ابراهيم عليه السلام درباره توحيد قرار دارد كه از آيه ۲۶ آغاز مى شود: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ ...» : «حضرت ابراهيم به پدرش و قومش گفت: | ||
من از آنچه شما مى پرستيد بيزارم، مگر آن كه فطرت مرا به وجود آورده كه او به زودى مرا هدايت مى كند» . پس از پايان سخنان حضرت ابراهيم عليه السلام، خداوند مى فرمايد: «ما آن را كلمه باقى در نسل او قرار داديم» . | من از آنچه شما مى پرستيد بيزارم، مگر آن كه فطرت مرا به وجود آورده كه او به زودى مرا هدايت مى كند» . پس از پايان سخنان حضرت ابراهيم عليه السلام، [[خداوند]] مى فرمايد: «ما آن را كلمه باقى در نسل او قرار داديم» . | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۲: | ||
'''تحليل اعتقادى: امامت نسل ابراهيم در ائمه عليهم السلام''' | '''تحليل اعتقادى: امامت نسل ابراهيم در ائمه عليهم السلام''' | ||
آنچه به عنوان تفسير آيه در خطبه | آنچه به عنوان تفسير آيه در [[خطبه غدیر]] آمده اين است كه مراد از ضمير «ها» در كلمه «وَ جَعَلَها» را «امامت» قرار داده و منظور از «عَقِبِهِ» يعنى نسل حضرت ابراهيم عليه السلام را كه [[امامت]] در آنان باقى است «دوازده امام عليهم السلام» معرفى فرموده است. | ||
آنچه در خطبه غدير به صورت تفسير ضمنى آمده در احاديث بسيارى از پيامبر و ائمه | آنچه در خطبه غدير به صورت تفسير ضمنى آمده در احاديث بسيارى از پيامبر و [[ائمه اثنی عشر|ائمه علیهم السلام]] نيز وارد شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: [[خداوند]] تبارک و تعالى امامت را در نسل حسين عليه السلام قرار داد، و اين همان كلام خداى عز و جل است كه مى فرمايد: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ» .<ref> بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۳۱ ح ۱۹۱.</ref> | ||
[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] همين آيه را قرائت نموده فرمود: پيامبر نسل حضرت ابراهيم بود، و ما [[اهل بیت علیهم السلام|اهل بیت]] نسل حضرت ابراهيم و نسل محمديم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۷۹ ح ۱۱.</ref> | |||
امام صادق | [[امام صادق علیه السلام]] درباره اين آيه فرمود: منظور [[امامت]] است كه خداوند آن را تا روز قيامت در نسل حسين عليه السلام باقى گذارده است.<big><ref> بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۲۶۰ ح ۲۵.</ref></big> | ||
== اتمام حجت با بيعت غدير<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۱،۳۳ . اسرار غدير:۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | == اتمام حجت با بيعت غدير<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۱،۳۳ . اسرار غدير:۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | ||
[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] درباره اينكه پس از بيعت غدير هر كوتاهى از سوى مردم به عهده خودشان است، فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله به من وصيت كرد و فرمود: يا على، اگر گروهى يافتى كه با آنان بجنگى حق خود را طلب كن، وگرنه در خانه ات بنشين چرا كه من پيمان تو را در روز غدير خم گرفته ام كه تو وصى و خليفه من و [[صاحب اختیار]] مردم نسبت به خودشان هستى. مَثَل تو مثل بيت اللَّه الحرام است. مردم بايد سراغ تو بيايند و تو نبايد سراغ مردم بروى.<ref> اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۱ ح ۴۶۵.</ref> | |||
== ارزش و پشتوانه بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۲۶.</ref>== | == ارزش و پشتوانه بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۲۶.</ref>== | ||
همانطور كه تمام احكام و مسائلى كه مربوط به دين است آنگاه ارزش پيدا مى كند كه اتصال به خداوند داشته باشد و فرمانش از جانب الهى صادر شده باشد، بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد. | همانطور كه تمام احكام و مسائلى كه مربوط به دين است آنگاه ارزش پيدا مى كند كه اتصال به [[خداوند]] داشته باشد و فرمانش از جانب الهى صادر شده باشد، بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد. | ||
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] در اين مورد تأكيد خاصى داشتند كه اين بيعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلكه در حكمِ بيعت با خود خداوند است. در اين باره جملات زير را فرمودند: | |||
# اين بيعت از جانبِ خداوند و به امر اوست. | # اين بيعت از جانبِ [[خداوند]] و به امر اوست. | ||
# آنان كه اين بيعت را انجام مى دهند در واقع با خدا بيعت مى كنند. | # آنان كه اين بيعت را انجام مى دهند در واقع با خدا بيعت مى كنند. | ||
# من با خدا بيعت كرده ام و على هم با من بيعت كرده است. | # من با خدا بيعت كرده ام و على هم با من بيعت كرده است. | ||
خط ۳۰۲: | خط ۲۹۸: | ||
مراسم غدير كه نه يک ساعت و نه نيمروز و نه يک روز، بلكه سه روز به طول انجاميده و اين طولانى شدن هيچ دليلى جز بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفرى نداشته، آن را به صورت يكى از مشهورترين وقايع تاريخ در آورده است. | مراسم غدير كه نه يک ساعت و نه نيمروز و نه يک روز، بلكه سه روز به طول انجاميده و اين طولانى شدن هيچ دليلى جز بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفرى نداشته، آن را به صورت يكى از مشهورترين وقايع تاريخ در آورده است. | ||
با در نظر گرفتن اينكه بدون بيعت هم مى شد به اين مراسم خاتمه داد، ولى اين تأكيد بر بيعت هم با پيامبر صلى الله عليه و آله و هم با | با در نظر گرفتن اينكه بدون بيعت هم مى شد به اين مراسم خاتمه داد، ولى اين تأكيد بر بيعت هم با پيامبر صلى الله عليه و آله و هم با [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] و توقف در بيابان در آن شرايط گرم و طاقت فرسا براى هر شنونده اى تعجب برانگيز و به ياد ماندنى است و از نگاهى ديگر اشتهار واقعه غدير را رقم مى زند. | ||
اگر بقيه وقايعى را كه در اين سه روز اتفاق افتاده به ماجراى بيعت اضافه كنيم اين معروفيت چند برابر مى شود. برنامه تبريک مردم كه حتى عمر بن خطاب «بَخٍ بَخٍ لَكَ يا عَلى» گفت<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷. امالى شيخ مفيد: ص ۵۷ .</ref> و بستن عمامه پيامبرصلى الله عليه وآله بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۹۹. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۱۹ ح ۱۰۲.</ref> و شعر حَسّان بن ثابت<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۹۵،۱۶۶،۱۱۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۰۱،۱۴۴،۹۸،۴۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .</ref>و ظهور | اگر بقيه وقايعى را كه در اين سه روز اتفاق افتاده به ماجراى بيعت اضافه كنيم اين معروفيت چند برابر مى شود. برنامه تبريک مردم كه حتى [[عمر بن خطاب]] «بَخٍ بَخٍ لَكَ يا عَلى» گفت<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷. امالى شيخ مفيد: ص ۵۷ .</ref> و بستن عمامه پيامبرصلى الله عليه وآله بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۹۹. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۱۹ ح ۱۰۲.</ref> و شعر [[حسان بن ثابت|حَسّان بن ثابت]]<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۹۵،۱۶۶،۱۱۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۰۱،۱۴۴،۹۸،۴۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .</ref>و ظهور [[جبرئیل]] در غدير<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶،۸۵.</ref> و نوشتن سند مكتوب غدير به امر پيامبر صلى الله عليه وآله<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۸۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۱.</ref> و ماجراى [[سنگ آسمانی]] بر دشمن غدير<ref>بحار الانوار: ج ۸ ص ۶ ح ۱۰ و ج ۱۵ ص ۶ ح ۶ و ج ۳۵ ص ۳۲۰ - ۳۲۳ ح ۲۲ و ج ۳۷ ص ۱۷۶،۱۷۳،۱۶۶،۱۶۲ و ج ۴۲ ص ۴۰-۴۲ ح ۱۴ و ج ۹۴ ص ۱۳ ح ۲۲. تفسير القمى: ص ۶۹۵ . الفضائل (شاذان) : ص ۸۴ . تفسير فرات: ص ۵۰۵،۱۹۰ ح ۶۶۳ . مناقب ابن شهرآشوب: ص ۳ ح ۴۰. اربعين منتجب الدين: ص ۸۳ . العمدة (ابن بطريق) : ص ۱۰۱. الاقبال: ص۴۵۳-۴۵۹. حلية الابرار: ج ۲ ص ۱۲۵. مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۶۷-۲۷۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۶ ح ۲۲، ص ۶۸ ح ۴۵، ص ۱۳۰ ح ۱۸۵، ص ۳۰۶. تفسير الثعالبى: ج ۳ ص ۲۳۹. تفسير القرطبى: ج ۸ ص ۳۱۶،۳۱۵ و ج ۱۰ ص ۲۲۵. زاد المسير (ابن جوزى) : ج ۴ ص ۱۰. الكافى: ج ۱ ص ۴۲۲ ح ۴۷ و ج ۸ (الروضة) ص ۵۷ ح ۱۸. </ref>، همه اينها مسائلى است كه در هيچ مراسمى كنار هم جمع نشده و اجتماع آنها نتيجه اى جز اشتهار استثنائى براى غدير نداشته است.<big><ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۹،۲۰۵،۲۰۳،۱۹۵،۱۹۴،۱۳۶،۱۳۴،۶۵،۶۰،۴۲. بحار الانوار ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۰ و ج ۳۷ ص ۱۲۷،۱۶۶. الغدير: ج ۱ ص ۲۷۴،۲۷۱،۵۸.</ref></big> | ||
== اعلان مراسم بيعت غدير<big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</ref> </big> == | == اعلان مراسم بيعت غدير<big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</ref> </big> == | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه | پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] هجده اقدام فوق العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود: | ||
پس از پايان خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله دستور حركت نداد و فرمود كه بايد در | پس از پايان خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله دستور حركت نداد و فرمود كه بايد در [[غدیر]] بمانند، ولى هنوز مردم حاضر در غدير نمى دانستند براى چه بايد سه روز در غدير بمانند! اگر منظور [[ابلاغ ولایت]] على عليه السلام بود و در سخنرانى يک ساعته همه جوانب آن به خوبى تعيين مى شد، جا داشت با پايان خطابه حركت كنند تا پس از سفر يک ماهه حج زودتر به شهر و ديار خود برسند. | ||
در لحظاتى كه سخنرانِ غدير مطالب مربوط به ولايت را كاملاً تبيين كرده بود، اعلاميه خود را درباره توقف سه روزه با اعلان بيعت عمومى صادر كرد. به قدرى براى مردم عجيب و جالب بود آنگاه كه دانستند بايد تمام جمعيت صد و بيست هزار نفرى به صورت فرد فرد ابتدا با | در لحظاتى كه سخنرانِ غدير مطالب مربوط به ولايت را كاملاً تبيين كرده بود، اعلاميه خود را درباره توقف سه روزه با اعلان بيعت عمومى صادر كرد. به قدرى براى مردم عجيب و جالب بود آنگاه كه دانستند بايد تمام جمعيت صد و بيست هزار نفرى به صورت فرد فرد ابتدا با [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] و سپس با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت كنند. | ||
چه مراسم زيبايى كه تا آن روز به اين صورت نه ديده و نه شنيده بودند. احساس مردم آن بود كه آن روز هر چه مى شنوند از گونه اى متفاوت همراه با برنامه هاى بى سابقه است. | چه مراسم زيبايى كه تا آن روز به اين صورت نه ديده و نه شنيده بودند. احساس مردم آن بود كه آن روز هر چه مى شنوند از گونه اى متفاوت همراه با برنامه هاى بى سابقه است. | ||
== امر الهى بر بيعت<ref> سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳-۲۳۱. </ref>== | == امر الهى بر بيعت<ref> سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳-۲۳۱. </ref>== | ||
پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم خطبه | پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدیر]] و پس از بيان حج و نماز و زكات، اشاره داشت كه براى ولايت دوازده امام عليهم السلام از شما بيعت مى گيرم، آن هم به امر الهى: | ||
اَلا اِنَّ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِيَهُما وَ اُعَرِّفَهُما؛ فَآمُرُ بِالْحَلالِ وَ اَنْهى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَاُمِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنّى وَ مِنْهُ اِمامَةً فيهِمْ قائِمَةً، خاتِمُهَا الْمَهْدِىُّ اِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضى: | اَلا اِنَّ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِيَهُما وَ اُعَرِّفَهُما؛ فَآمُرُ بِالْحَلالِ وَ اَنْهى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَاُمِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنّى وَ مِنْهُ اِمامَةً فيهِمْ قائِمَةً، خاتِمُهَا الْمَهْدِىُّ اِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضى: | ||
بدانيد كه حلال و حرام بيش از آن است كه من همه آنها را بشمارم و معرفى كنم و بتوانم در يک مجلس به همه حلال ها دستور دهم و از همه حرام ها نهى كنم. پس مأمورم كه از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم بر اينكه قبول كنيد آنچه از طرف خداوند عز و جل درباره | بدانيد كه حلال و حرام بيش از آن است كه من همه آنها را بشمارم و معرفى كنم و بتوانم در يک مجلس به همه حلال ها دستور دهم و از همه حرام ها نهى كنم. پس مأمورم كه از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم بر اينكه قبول كنيد آنچه از طرف [[خداوند]] عز و جل درباره [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] على و جانشينان بعد از او آورده ام كه آنان از نسل من و اويند، و آن موضوع امامتى است كه فقط در آنها بپا خواهد بود، و آخر ايشان مهدى است تا روزى كه خداى مدبِّرِ قضا و قدر را ملاقات كند. | ||
== امر نبوى بر بيعت<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۸.</ref>== | == امر نبوى بر بيعت<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۸.</ref>== |