۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
و اما اصل حديث: | و اما اصل حديث: | ||
فتّال نيشابورى در كتاب | فتّال نيشابورى در كتاب «روضة الواعظين» از امام باقرعليه السلام روايت مى كند: پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه حج به جا آورد. پس جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند مى فرمايد ما در مورد هيچ رسولى جانش را نگرفتيم مگر بعد از اكمال دينش، و تو دو فريضه به عهده دارى: فريضه حج و فريضه ولايت. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله براى حج خارج شد، و اعلان عمومى كرد، در حالى كه جمعيت شركت كنندگان به هفتاد هزار يا بيشتر مى رسيد. مثل اصحاب موسى عليه السلام كه براى بيعت با هارون عليه السلام آماده شده بودند. | |||
وقتى به موقف رسيدند، جبرئيل نازل شد و به پيامبرصلى الله عليه وآله عرض كرد: بايد على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان خليفه بعد از خود معرفى كنى، كه اطاعتش اطاعت تو است. هر كس او را شناخت مؤمن، و هر كس نشناخت كافر است. پيامبرصلى الله عليه وآله ترسيد كه اهل نفاق و شقاق متفرق شوند و به جاهليت بازگردند. چون دشمنى آنها با على عليه السلام را مى دانست، و از جبرئيل عصمت از مردم (ايمن بودن) را طلب كرد. | |||
وقتى به موقف رسيدند، جبرئيل نازل شد و به پيامبرصلى الله عليه وآله عرض كرد: بايد على بن | |||
حضرت منتظر ماند تا جبرئيل امان از شرّ منافقان بياورد. پيامبرصلى الله عليه وآله كه به مسجد خيف رسيد، جبرئيل دو مرتبه نازل شد و امر خداوند را تكرار كرد، ولى باز امان نياورد. | حضرت منتظر ماند تا جبرئيل امان از شرّ منافقان بياورد. پيامبرصلى الله عليه وآله كه به مسجد خيف رسيد، جبرئيل دو مرتبه نازل شد و امر خداوند را تكرار كرد، ولى باز امان نياورد. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله در جواب جبرئيل فرمود: من مىترسم اصحاب على بن ابى طالب عليه السلام را قبول نكنند. پس پيامبرصلى الله عليه وآله حركت كردند، تا به غدير خم رسيدند. پنج ساعت از روز گذشته بود كه جبرئيل نازل شد و عرض كرد: «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك - فى على عليه السلام - و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس» ... . | |||
سپس پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا همه در آنجا جمع شوند و خطبه غدير را ايراد فرمود. <ref>روضة الواعظين: ج ۱ ص ۸۹ .</ref> | |||
سپس پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا همه در آنجا جمع شوند و خطبه غدير را ايراد فرمود. | |||
ج. بررسى خوف پيامبرصلى الله عليه وآله | ج. بررسى خوف پيامبرصلى الله عليه وآله | ||
خط ۴۲: | خط ۳۷: | ||
در اينجا لازم است ابتدا اصل خوف انبياءعليهم السلام و سپس خوف پيامبرصلى الله عليه وآله را در پرتو قرآن و روايات و تاريخ بررسى كنيم: | در اينجا لازم است ابتدا اصل خوف انبياءعليهم السلام و سپس خوف پيامبرصلى الله عليه وآله را در پرتو قرآن و روايات و تاريخ بررسى كنيم: | ||
يک. خوف انبياعليهم السلام در قرآن: | |||
خوف يک موهبت الهى است: «و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنة هى المأوى.»<ref>نازعات / ۴۰.</ref> | |||
خوف | |||
خوف حضرت زكرياعليه السلام: »و انى خفت الموالى من ورائى« .××× ۳ مريم / ۵ . ××× | خوف حضرت زكرياعليه السلام: »و انى خفت الموالى من ورائى« .××× ۳ مريم / ۵ . ××× |