|
|
خط ۲۰۶: |
خط ۲۰۶: |
| ××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ . ××× در خطبه غدير، همه مردم هنوز از هضم يك مرحله از فرازهاى غير عادى خطبه غدير عبور نمىكردند كه با مطلب تازهترى رو به رو مىشدند. گاهى به نظر مىرسد كه شايد بسيارى از مخاطبين غدير فقط مىشنيدند و به خاطر مىسپردند، و تجزيه و تحليل مطالب را به فرصتى ديگر موكول مىكردند!در نظر بگيريد كه پيامبرى مىخواست در آخرين ماههاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يك جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يك دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مىخواست در خطبهاى يك ساعته انجام شود.عجيبتر آن بود كه كارى به اين عظمت فقط با يك جمله كوتاه در بليغترين نوع خود فيصله يافت و همه حلالها و حرامها تا روز قيامت تبيين گرديد. اين يك اقدام بىنظير در خطابه غدير بود كه تا امروز هر شنوندهاى را به حيرت واداشته است.پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود - كه امامتشان تا روز قيامت است - بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفتهام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلّغينى سپردهام كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بىخبر بماند. | | ××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ . ××× در خطبه غدير، همه مردم هنوز از هضم يك مرحله از فرازهاى غير عادى خطبه غدير عبور نمىكردند كه با مطلب تازهترى رو به رو مىشدند. گاهى به نظر مىرسد كه شايد بسيارى از مخاطبين غدير فقط مىشنيدند و به خاطر مىسپردند، و تجزيه و تحليل مطالب را به فرصتى ديگر موكول مىكردند!در نظر بگيريد كه پيامبرى مىخواست در آخرين ماههاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يك جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يك دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مىخواست در خطبهاى يك ساعته انجام شود.عجيبتر آن بود كه كارى به اين عظمت فقط با يك جمله كوتاه در بليغترين نوع خود فيصله يافت و همه حلالها و حرامها تا روز قيامت تبيين گرديد. اين يك اقدام بىنظير در خطابه غدير بود كه تا امروز هر شنوندهاى را به حيرت واداشته است.پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود - كه امامتشان تا روز قيامت است - بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفتهام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلّغينى سپردهام كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بىخبر بماند. |
|
| |
|
| == پايه هاى اعتقادى خطبه غدير درباره ولايت == | | == پايه هاى اعتقادى خطبه غدير درباره ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷ |
| ××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷ . ××× در يك جمعبندى، بنيانهاى اساسى ولايت در خطبه غدير، به گونهاى بنا نهاده شده كه درجات و جايگاه هر يك از آنها در اعتقاد معين باشد. اين پايههاى عقيده كه از متن خطبه استخراج شده، به شرح زير است:۱. مقام و منزلت پيامبرصلى الله عليه وآله.۲. امامت و ولايت اميرالمؤمنينعليه السلام.۳. فضائل اميرالمؤمنينعليه السلام.۴. ولايت و امامت ائمه اطهارعليهم السلام.۵ . ولايت و امامت حضرت مهدىعليه السلام.۶ . ارتباط ولايت با حب و بغض.۷. شيعيان و محبين اهلبيتعليهم السلام.۸ . دشمنان و مبغضين اهلبيتعليهم السلام.۹. معرفى امامان ضلالت و گمراهى.
| |
|
| |
|
| == پيامى جاودانى و همگانى ==
| | </ref> == |
| ××× ۱ موعود غدير )حسينى( : ص ۳۲ - ۷. ××× يكى از روشهاى تحليل و بررسى يك واقعه، نگاه جريانوار به آن واقعه است. يعنى ارتباط آن با گذشته يا ارتباط آن با آينده. اينكه خود نتيجه چه جرياناتى است و در پى آن چه جرياناتى خواهد بود، و اينكه نقاط مختلف در يك روند آيا با هم مرتبط هستند يا نه؟در يك منحنى اگر چند نقطه آن در دست باشد، مىتوان با تخمين مناسب منحنى را ترسيم و معادله آن را جست، و بالعكس. در اين صورت ارتباط عمقى بين نقاط از زبان قاعده منحنى - يا همان معادله - بيشتر معلوم مىگردد.در نگاه شيعيان، روزهاى مهمى خط تاريخ هدايت آسمانى را تشكيل مىدهند؛ از حضور و ظهور پيامبرانعليهم السلام تا ظهور پيامبر خاتمصلى الله عليه وآله. و اما از بعثت پيامبر خاتمصلى الله عليه وآله تا انتهاى اين مقطع از تاريخ بشرى، چند نقطه حساس و مهم شمرده مىشود. نظير: بعثت پيامبرصلى الله عليه وآله ، غدير، عاشورا، ظهور منجى نهائى و جهانى يعنى حضرت قائمعليه السلام.مثلاً اگر در زيارات امام حسينعليه السلام دقت كنيم، مضمون اين ارتباط را پى مىبريم. در اين زيارات از سويى يادى از نقاط و اشخاص عمده خط هدايت پيش از ايشان مىشود، و از سوى ديگر تاريخ تا عاشورا پايان يافته و نافرجام تلقى نمىشود، بلكه اشاره به آينده خط هدايت آسمانى شده است. تا جايى كه در همين جا، تقاضاى حضور در آن صحنه مىشود: ان يرزقنى طلب ثاركم مع امام منصور من اهلبيت محمدعليهم السلام: از خدا مىخواهم كه پيگيرى خون شما را همراه با امام معصوم از اهلبيت پيامبرعليهم السلام نصيبم كند.نظير اين عبارت در زيارات مختلف مكرراً ديده مىشود. در يكى از زيارات امام حسينعليه السلام - كه منسوب به حضرت صادقعليه السلام مىباشد - حضرت به خدا عرضه مىدارد: و اجعل لهم اماماً مشهوراً، توشك فرجهم و توجب تمكنّهم و نصرتهم، كما ضمنت لاوليائك فى كتابك: »وعد اللَّه الذين آمنوا و عملوا الصالحات ليستخلفنّهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكّننّ لهم دينهم الذى ارتضى لهم××× ۱ نور / ۵۵ : در مورد مصداق اين آيه، حضرت صادقعليه السلام به عبداللَّه بن سنان مىفرمايد: نزلت فى على بن ابىطالب و الائمه من ولدهعليهم السلام »و ليمكّننّ لهم دينهم...« ، عنى به ظهور القائمعليه السلام. تفسير كنز الدقائق: ج ۲ ص ۳۳۹. ×××:و خدايا قرار ده براى ايشان روزگاران مشهور )آشكار( ى كه فرج آنها نزديك باشد و موجب تمكّن و نصرت ايشان باشد چنانچه در كتابت براى اولياء خود تضمين كردهاى و فرمودهاى: »خداوند به كسانى از شما كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده داده كه حتماً و حتماً ايشان را در زمين جانشين نموده و دين مورد رضايت خود را تمكين نمايد« .و نيز در استجابت زيارت امام حسينعليه السلام در زمانهاى ويژه قدسى مثل عيد فطر و عيد قربان و شب قدر و عيد غدير و... ، اين ارتباط بيشتر درك مىشود.××× ۲ با تأمل در چند صفحه گذشته، مىتوان گفت: همانطور كه بعثت و ظهور جهانى و فرا گيرند، غدير و عاشورا نيز فرا گيرند و اختصاص به جمعيت خاصى ندارند. به خطابهاى »معاشر الناس« پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير توجه شود. چنانچه حضرت قائمعليه السلام در اعلان عمومى خود خطاب »ايها الناس« را به كار مىبرند. ×××با اين مقدمه مىگوييم:پيامبرصلى الله عليه وآله در آخرين سال عمر خود، همه مسلمين را به حج به همراه خودشان فراخواندند تا مناسك حج را با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله به خوبى فراگيرند. از گوشه و كنار سرزمينهايى كه مسلمين در آنجا حضور داشتند. مسلمانان گرد آمدند و دهها هزار نفر در اين مراسم شركت داشتند. در بعضى روايات تعداد هفتاد هزار نفر - به تعداد افرادى كه حضرت موسىعليه السلام هنگام غيبت كوتاه خود هارونعليه السلام را به جانشينى برايشان معرفى نمود - ذكر شده است.××× ۳ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲. البته تعداد همراهان تا يكصد و بيست هزار نفر نيز ذكر شده است. ×××افراد همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه و برخى از شهرهاى ديگر به سمت مكه گسيل شدند. حضرت علىعليه السلام هم كه در آن زمان از طرف پيامبرصلى الله عليه وآله به يمن رفته بود به همراه عدهاى خود را به مكه رساند، و از ميقات يلملم محرم شده و به جمع حجاج پيوستند.اعمال لازم انجام شده و چنانچه مىدانيم در روز عرفه همه در صحراى عرفات وقوف داشتند.××× ۱ از اركان اعمال حج تمتع، وقوف در عرفات، بيتوته در مشعر، حضور در منى، رمى جمرات و قربانى و... است. در اين مدت حاجيان اعمال خاصى )به ويژه در عرفات( جز وقوف و بيتوته ندارند. ××× روز نهم ذيحجه عرفه، و روز دهم عيد قربان است، و تا روز ۱۲ و ۱۳ حجاج در منى هستند. اين ايام را ايام تشريق گويند.پيامبرصلى الله عليه وآله در ايام تشريق و گويا در عرفات و پس از نزول آياتى از قرآن، از جمله ابتداى آيه ۶۷ سوره مائده: »يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك« : اى پيامبر آنچه را كه از طرف پروردگارت به سويت نازل شده تبليغ كن، مردم را گرد مىآورند و براى ايشان سخنرانى مىكنند.در اين سخنرانى، پيامبرصلى الله عليه وآله با اشاره به نزديك شدن زمان رحلت خود بعضى از اصول اجتماعى، اقتصادى و حقوقى را براى مردم بيان مىكنند. از جمله نفى ربا، رعايت ماههاى حرام، رعايت حقوق زنان و همسران و رعايت حقوق خون و آبروى مسلمانان و... ، و در پايان به صراحت اعلام مىدارند: اللهم اشهد انى بلّغت.××× ۲ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۸۱. ×××در اين سخنرانى حضرت مردم را به تمسك به قرآن توصيه مىكنند، و نسبت به مواردى كه تذكر دادند به همه تكليف مىكنند كه حاضران به غائبان مطالب را برسانند: الا فليبلّغ شاهدكم غائبكم.در بعضى از گزارشات آمده است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در عرفات به طور غير عمومى فرمايشاتى در وصف مقام حضرت علىعليه السلام مىفرمايند و تأكيد بر پيروى از ايشان پس از حيات خود مىكنند.××× ۳ بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۲۰. ×××همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در آخرين لحظات خروج از منى سخنرانى كوتاهى براى مردم مىكنند، و ضمن برشمردن نكاتى در مورد اسلام و دين مىفرمايند: اساس اسلام محبت ما اهلبيتعليهم السلام است.××× ۱ گزارشات حجةالوداع ص ۱۶۹. ×××در بعضى متون ذكر شده در روز چهاردهم ذيحجه، جبرئيل بدون اينكه ديده شود به حضرت علىعليه السلام به عنوان »اميرالمؤمنين« سلام مىكند، و در پى آن پيامبرصلى الله عليه وآله به تعدادى از اصحاب نيز دستور مىدهند كه ايشان نيز به حضرت علىعليه السلام به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنند. سپس به بلال مىفرمايند: در مردم ندا كن فردا كسى به جز معلولان و ناتوانان باقى نمانند و همه به سمت غدير خم حركت كنند.××× ۲ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱. ×××و نيز در برخى گزارشات آمده كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز پانزدهم ذيحجه و قبل از ترك مكه، سخنرانى مفصلى در مورد آينده مسلمين و چالشهاى پيش رو ايراد كردند. در اين سخنرانى مواردى را كه مسلمين به آنها مبتلا مىشوند به عنوان علائم و حوادث پيش از قيامت يا قيام نهايى ذكر مىفرمايند. از جمله:تضييع نماز، پيروى از شهوات، فروختن دين به دنيا، حكومت امراى ظالم، جريان امور به دست خيانتكاران، رواج دروغ، جفا به پدر و مادر، رواج روابط نامشروع، برقرارى نماز جماعت با دلهاى پركينه، رواج طلاق و ربا و غنا، برگزارى مناسك حج و غيره براى ريا و تفاخر و تفريح، به سخن آمدن افراد كوتهفكر و... .××× ۳ بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۲۶۴ - ۲۶۲ و... . ×××همانطور كه ملاحظه مىكنيد، با در نظر گرفتن اين گزارشها پيامبرصلى الله عليه وآله مىخواهند مردم را براى يك برنامه دراز مدت و مهم و فراگير آماده كنند. نگاه به آينده و راه حل برون رفت از بحرانهاى آتى تا روز قيام يا قيامت، بلكه توصيهها و الزامها براى اين كه در آينده به اين بحرانها دچار نشوند.با مطالعه و دقت و تأمل در متن مفصل سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير به اين نتيجه خواهيم رسيد كه موضوع يك امر مقطعى نيست، بلكه مطلبى است همه جانبه و دراز مدت.به هر حال، پيامبرصلى الله عليه وآله روز هجده ذىحجه در محل غدير خم دستور توقف و الصلاة جامعة مىدهند، و اينكه پيكهاى سريع رفتگان را باز گردانند و منتظر جاماندگان مىشوند تا همه حاضر باشند.در اينجا سخنرانى مفصلى××× ۱ اصل واقعه غدير و عبارت »من كنت مولاه فهذا على مولاه« از مسلمات است، و فريقين آن را نقل و تفسير كردهاند. اما اين اتفاق در مورد متن مفصل سخنرانى وجود ندارد. در اينجا بدون اينكه بخواهيم در مورد صحت و عدم صحت متن و سند اين سخنرانى قضاوتى بكنيم، با فرض صحت انتساب عمده سخنرانى به پيامبرصلى الله عليه وآله بر اساس نقل بحار الانوار از احتجاج مرحوم طبرسى، تحليل و بررسى شده است. اگر چه ممكن است در برخى عبارات خود مسئله داشته باشيم. ××× ايراد مىفرمايند كه به برخى از محورهاى آن اشاره مىكنيم. اما بهتر است قبل از اشاره به برخى محورهاى سخنرانى، به چند نكته در اين سخنرانى توجه كنيم.چند نكته در اينجا قابل توجه است:نكته اول: نكتهاى كه قابل تأمل و تقريباً منحصر به فرد اين سخنرانى است، تكرار قابل توجه عبارت »معاشر الناس« يعنى اى گروه مردم مىباشد. شايد به سنجه كنونى، اين سخنرانى حدود يك ساعت و كمى بيشتر به طول انجاميد. در اين مدت، حضرت ۵۴ مرتبه در ابتداى هر فراز تأكيد مىكنند »معاشر الناس« . يعنى به طور ميانگين كمتر از هر ۲ دقيقه يكبار توجه مردم را به مطلب جلب مىكنند.قابل توجه اينكه نفرمودند: ايها المؤمنون، ايها المسلمون يا... ، يعنى مخاطب را با عنوان مؤمنين يا مسلمين در نظر نگرفتهاند، بلكه هر كس كه جزء انسانهاست و هر كس كه از »مردم« است مخاطب در نظر گرفته شده، كه گوياى فراگير بودن مطلب براى همه مردم مىباشد. به نظر مىرسد اين تأكيد مكرر مىتواند به دلائل زير باشد:الف. مطلب به همه مردم مربوط مىشود و نه عدهاى خاص، و كسى نبايد خود را فارغ و بىارتباط با موضوع بداند.ب. خطاب اختصاص به مسلمين حاضر ندارد، بلكه به همه انسانها مربوط است.ج. چه بسا عواملى براى كم توجه شدن برخى به موضوع و سخنرانى باعث مىشد، كه حضرت با اين خطاب توجهها را مجدداً جلب فرمايد. اين مراقبت در برابر پرت شدن حواس مخاطبين فقط مربوط به آن جمع و زمان خاص نبوده و حضرت احتمال اين حواسپرتى را براى زمانهاى بعد هم مىدانند.د. زمينه تفكر و تأمل هر كس را ايجاد نموده و هر كس را به تنهائى مسئول قرار دهند. يعنى اگر احياناً جوّ جامعه به نحوى ديگر پيش رفت، هر يك به تنهايى در برابر اين سخنان و اين موضوعات مستقلاً مسئول است.نكته دوم: در اين سخنرانى و چند سخنرانى ديگر نزديك به همين موضوع ملاحظه مىشود، اين است كه پيامبرصلى الله عليه وآله از حاضرين مىخواهند كه مطالب را به غائبين برسانند؛ فليبلّغ الشاهد الغائب. حضرت اين وظيفه را براى هميشه تاريخ بر دوش همگان مىگذارند كه آنهايى كه اين مطلب را فرا گرفتند بايستى به ديگران برسانند.نكته سوم: در جاى جاى سخنرانى، مردم را با مطلب پيوند مىدهند. به صورت اقرار گرفتن از ايشان و نيز و به ويژه اينكه از همگان بيعت مىگيرند و عبارت جالبى را براى مردم مىگويند تا ايشان تكرار كنند: نبايعك على ذلك بقلوبنا و انفسنا و السنتنا و ايدينا: با تو بر قبول اين موضوع بيعت مىكنيم، با قلوبمان، جانهايمان، زبانهايمان و دستانمان.نكته چهارم: توجه داريم كه اين آخرين سخنرانى حضرت مىباشد، و خود ايشان لازم مىدانند كه اين امر را تذكر و توجه دهند. لذا مىفرمايند: معاشر الناس، انه آخر مقام اقومه فى هذا المشهد. فاسمعوا و اطيعوا و انقادوا لامر ربكم: اى مردم، اين آخرين مقامى است كه در اينجا ايستادهام. پس گوش كنيد و اطاعت كنيد و فرمانبر امر پروردگارتان باشيد.يعنى گويا عصاره يك عمر ابلاغ رسالت و راهگشائى براى يك تاريخ را در اين جلسه ابلاغ نمودهاند. در يك تشبيه نازل، مثل استادى كه پس از يك ترم دانشجويان را در جلسه آخر براى آمادگى به امتحانى كه در پيش دارند دعوت مىنمايد، آنچه او در آن جلسه مىگويد خلاصه و اصل مطلب است، و توجه ويژه به مطالب آن جلسه ضامن موفقيت دانشجويان است.خصوصاً كه از نظر احساسى، حضرت اشاره به رحلت خود مىكنند. پيغمبرى كه عمرى به گونهاى با مردم زندگى كرده كه همه مديون و مرهون اويند، و اينك مىخواهد از مردم خداحافظىكند؛ نه موقت كه براى هميشه.نكته پنجم: در اين سخنرانى و موارد مشابه اين سخنرانى، پيامبرصلى الله عليه وآله خدا را شاهد و گواه مىگيرد؛ يعنى غير از اينكه از مردم اقرار به ابلاغ مىگيرد، خدا را به شهادت مىطلبد و عرض مى كند: خدايا شاهد باش كه من ابلاغ كردم. آيا همين عبارت حكايت از يك پيشبينى تاريخى ندارد؟در حالى كه همه مىدانيم خدا هميشه شاهد اعمال ماست. اما اينكه مىفرمايد: اللهم فاشهد، چه پيامى دارد؟به هرحال اين نكات ضمن توجه دادن به اهميت موضوع، جاودانگى و فراگيرى و همه جانبگى موضوع را مىرساند. | | ××× ۱ . ××× در يك جمعبندى، بنيانهاى اساسى ولايت در خطبه غدير، به گونهاى بنا نهاده شده كه درجات و جايگاه هر يك از آنها در اعتقاد معين باشد. اين پايههاى عقيده كه از متن خطبه استخراج شده، به شرح زير است: |
|
| |
|
| == پيشبينى هاى بعد از خطبه غدير == | | ۱. مقام و منزلت پيامبرصلى الله عليه وآله. |
| ××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۳. ××× پس از اتمام خطبه غدير، يك تدارك همه جانبه براى بعد از خطبه به صورت برنامه سه روزه، بىنظيرترين طراحى براى پس برنامههاى يك سخنرانى را به نمايش گذاشت؛ به گونهاى كه مخاطب خود را تا بيش از هفتاد ساعت از پايان آن با خود همراه كرد.جالبتر از آن گونههاى مختلف تبليغى اين برنامهها بود كه هر يك از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مىكرد؛ و در واقع هر يك از آنها مكمل خطابه غدير بود.اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...« نه تنها راضى نمىشود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچكترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مىخواهد درك كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيك را ببندد.از سوى ديگر ارائه كاملترين شكل ممكن از يك سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مىنمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مىكرد.در نگاهى ديگر، اگر همه آن مفاهيم در خطبه گنجانده مىشد مخاطبين را خسته مىكرد و شايد از حوصله آنان خارج بود. اما وقتى تعدادى از مفاهيم در قالبهاى غير خطابه ارائه مىگرديد، در كنار خطبه صورت كاملى به خود مىگرفت.از زاويهاى ديگر اهداف و مفاهيمى وجود دارد كه تفهيم آن به صورت عملى زيباتر و دلنشينتر است، تا آنكه به صورت گفتار مطرح شود. در غدير مفاهيمى براى بعد از خطابه در نظر گرفته شد كه مطرح كردن آنها به صورت غير گفتارى آسانتر و روح نوازتر و در قلوب جايگزينتر مىشد و پذيرش و هضم آن نيز آسانتر بود.برنامههاى بعد از خطابه در چهار صورت طراحى شد: جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه، تكميل مفاهيم آن، نشان دادن امضاى الهى بر كل خطبه، و باقى گذاشتن اسنادى ماندگار از آن خطابه تاريخى. اين ابعاد چهارگانه مجموعهاى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطرهها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاهترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت.
| | |
| | ۲. امامت و ولايت اميرالمؤمنينعليه السلام. |
| | |
| | ۳. فضائل اميرالمؤمنينعليه السلام. |
| | |
| | ۴. ولايت و امامت ائمه اطهارعليهم السلام. |
| | |
| | ۵ . ولايت و امامت حضرت مهدىعليه السلام. |
| | |
| | ۶ . ارتباط ولايت با حب و بغض. |
| | |
| | ۷. شيعيان و محبين اهلبيت عليهم السلام. |
| | |
| | ۸ . دشمنان و مبغضين اهلبيتعليهم السلام. |
| | |
| | ۹. معرفى امامان ضلالت و گمراهى. |
| | |
| | == پیش بینی هاى بعد از خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۳. |
| | |
| | </ref> == |
| | ××× ۱ ××× پس از اتمام خطبه غدير، يك تدارك همه جانبه براى بعد از خطبه به صورت برنامه سه روزه، بىنظيرترين طراحى براى پس برنامههاى يك سخنرانى را به نمايش گذاشت؛ به گونهاى كه مخاطب خود را تا بيش از هفتاد ساعت از پايان آن با خود همراه كرد.جالبتر از آن گونههاى مختلف تبليغى اين برنامهها بود كه هر يك از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مىكرد؛ و در واقع هر يك از آنها مكمل خطابه غدير بود.اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...« نه تنها راضى نمىشود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچكترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مىخواهد درك كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيك را ببندد.از سوى ديگر ارائه كاملترين شكل ممكن از يك سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مىنمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مىكرد.در نگاهى ديگر، اگر همه آن مفاهيم در خطبه گنجانده مىشد مخاطبين را خسته مىكرد و شايد از حوصله آنان خارج بود. اما وقتى تعدادى از مفاهيم در قالبهاى غير خطابه ارائه مىگرديد، در كنار خطبه صورت كاملى به خود مىگرفت.از زاويهاى ديگر اهداف و مفاهيمى وجود دارد كه تفهيم آن به صورت عملى زيباتر و دلنشينتر است، تا آنكه به صورت گفتار مطرح شود. در غدير مفاهيمى براى بعد از خطابه در نظر گرفته شد كه مطرح كردن آنها به صورت غير گفتارى آسانتر و روح نوازتر و در قلوب جايگزينتر مىشد و پذيرش و هضم آن نيز آسانتر بود.برنامههاى بعد از خطابه در چهار صورت طراحى شد: جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه، تكميل مفاهيم آن، نشان دادن امضاى الهى بر كل خطبه، و باقى گذاشتن اسنادى ماندگار از آن خطابه تاريخى. اين ابعاد چهارگانه مجموعهاى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطرهها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاهترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت. |
|
| |
|
| == تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير == | | == تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير == |