۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | ||
''' | === '''متن خطبه غدير''' === | ||
الا انَّ اعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ اخْوانُ الشَّياطينَ، يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: | الا انَّ اعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ اخْوانُ الشَّياطينَ، يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: | ||
بدانيد كه دشمنان ايشان سُفهاى گمراه و برادران شياطين اند، كه سخنان باطل ظاهر فريب را از روى غرور به يكديگر مى رسانند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref> | بدانيد كه دشمنان ايشان سُفهاى گمراه و برادران شياطين اند، كه سخنان باطل ظاهر فريب را از روى غرور به يكديگر مى رسانند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref> | ||
''' | === ''' موقعيت تاريخى''' === | ||
در اواسط خطابه غدير كه پيامبرصلى الله عليه وآله دوستان و دشمنان ائمه عليهم السلام را با استناد به آيات قرآن معرفى مى فرمايد، اولين موردى كه مى خواهد دشمنان را معرفى كند اين فراز است كه با اقتباس بسيار پر معنايى از آيه سوره انعام شيطنت آنان را مطرح مى كند. | در اواسط خطابه غدير كه پيامبرصلى الله عليه وآله دوستان و دشمنان ائمه عليهم السلام را با استناد به آيات قرآن معرفى مى فرمايد، اولين موردى كه مى خواهد دشمنان را معرفى كند اين فراز است كه با اقتباس بسيار پر معنايى از آيه سوره انعام شيطنت آنان را مطرح مى كند. | ||
عبارت «عدواً شياطين الجن و الانس» در آيه به صورت «اخْوانَ الشَّياطين» در كلام حضرت آمده كه با احاديثى كه مطرح خواهد شد لطافت خاص آن معلوم مى شود. سپس جمله وسط آيه عيناً در كلام حضرت آمده است. | عبارت «عدواً شياطين الجن و الانس» در آيه به صورت «اخْوانَ الشَّياطين» در كلام حضرت آمده كه با احاديثى كه مطرح خواهد شد لطافت خاص آن معلوم مى شود. سپس جمله وسط آيه عيناً در كلام حضرت آمده است. | ||
''' | === '''موقعيت قرآنى''' === | ||
موقعيت قرآنى اين آيه در ذيل آياتى مربوط به معاندينى است كه از دائره مؤمنين خارج شده اند و از ايمان آوردنشان قطع اميد شده و مهر ابطال بر آنان خورده است، به گونه اى كه خداوند در آيه ۱۰۹ مى فرمايد: «قسم ياد مى كنند كه اگر آيتى برايشان بيايد ايمان مى آورند، ولى شما چگونه به سخن ايشان اعتماد مى كنيد در حالى كه اگر آيات الهى هم بيايد ايمان نمى آورند»! | موقعيت قرآنى اين آيه در ذيل آياتى مربوط به معاندينى است كه از دائره مؤمنين خارج شده اند و از ايمان آوردنشان قطع اميد شده و مهر ابطال بر آنان خورده است، به گونه اى كه خداوند در آيه ۱۰۹ مى فرمايد: «قسم ياد مى كنند كه اگر آيتى برايشان بيايد ايمان مى آورند، ولى شما چگونه به سخن ايشان اعتماد مى كنيد در حالى كه اگر آيات الهى هم بيايد ايمان نمى آورند»! | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
در آيه بعدى هدف را هم بيان مى كند كه: «كسانى كه به آخرت ايمان ندارند به آن سخنان باطل به ظاهر آراسته دل بسپارند و بدان خشنود شوند و به همان راهى كه آنان رفته اند بروند» . | در آيه بعدى هدف را هم بيان مى كند كه: «كسانى كه به آخرت ايمان ندارند به آن سخنان باطل به ظاهر آراسته دل بسپارند و بدان خشنود شوند و به همان راهى كه آنان رفته اند بروند» . | ||
''' | === '''تحليل اعتقادى''' === | ||
آنچه از تركيب بسيار لطيف اين كلام پيامبرصلى الله عليه وآله با مضمون آيه استفاده مى شود سه نكته است: | آنچه از تركيب بسيار لطيف اين كلام پيامبرصلى الله عليه وآله با مضمون آيه استفاده مى شود سه نكته است: | ||
'''الف. ياران سفيه و گمراه شيطان در اين امت''' | ==== '''الف. ياران سفيه و گمراه شيطان در اين امت''' ==== | ||
دشمنان اهلبيت عليهم السلام سفيهان گمراه هستند كه برادران شياطين اند. در قرآن خداوند به شيطان خطاب مى كند: «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» : «تو بر بندگان من سلطه اى ندارى مگر كسانى از گمراهان كه از تو پيروى مى كنند» .<ref>حجر / ۴۲.</ref> بنابراين كسانى كه خلافت اهلبيت عليهم السلام را گرفتند، ياران شيطان و متصف به سفاهت و گمراهى اند. | دشمنان اهلبيت عليهم السلام سفيهان گمراه هستند كه برادران شياطين اند. در قرآن خداوند به شيطان خطاب مى كند: «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» : «تو بر بندگان من سلطه اى ندارى مگر كسانى از گمراهان كه از تو پيروى مى كنند» .<ref>حجر / ۴۲.</ref> بنابراين كسانى كه خلافت اهلبيت عليهم السلام را گرفتند، ياران شيطان و متصف به سفاهت و گمراهى اند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۱: | ||
ارتباط شيطان با اين گونه زيركى كه از راه مكر و حيله است و بايد به جاى عقل نام سفاهت بر آن گذاشت، در حديث امام صادق عليه السلام به خوبى ترسيم شده است كه وقتى پرسيدند: عقل چيست؟ فرمود: آنچه خدا با آن پرستيده مى شود و بهشت كسب مى شود. پرسيدند: پس آنچه در معاويه بود؟! فرمود: تِلْكَ النَّكْراءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ، وَ هِىَ شَبيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ<ref>بحار الانوار: ج ۱ ص ۱۱۶ ح ۸ و ج ۳۳ ص ۱۷۰.</ref>: آنچه در معاويه بود زيركى و شيطنت بود كه شباهت به عقل دارد، ولى عقل نيست. | ارتباط شيطان با اين گونه زيركى كه از راه مكر و حيله است و بايد به جاى عقل نام سفاهت بر آن گذاشت، در حديث امام صادق عليه السلام به خوبى ترسيم شده است كه وقتى پرسيدند: عقل چيست؟ فرمود: آنچه خدا با آن پرستيده مى شود و بهشت كسب مى شود. پرسيدند: پس آنچه در معاويه بود؟! فرمود: تِلْكَ النَّكْراءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ، وَ هِىَ شَبيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ<ref>بحار الانوار: ج ۱ ص ۱۱۶ ح ۸ و ج ۳۳ ص ۱۷۰.</ref>: آنچه در معاويه بود زيركى و شيطنت بود كه شباهت به عقل دارد، ولى عقل نيست. | ||
'''ب. دشمن شيطانى پيامبرصلى الله عليه وآله و امتش''' | ==== '''ب. دشمن شيطانى پيامبرصلى الله عليه وآله و امتش''' ==== | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير دشمنان و امامانشان را «اخوان الشياطين» نام نهاده و با ملاحظه دنباله كلام (يُوحِى بَعْضُهُمْ ...) اقتباس آن از آيه روشن است، چرا كه در آيه عبارت چنين است: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» : «و اين گونه ما قرار داديم براى هر پيامبرى دشمنى كه شياطين جن و انس هستند» . نتيجه اين اقتباس آن است كه دشمن پيامبرصلى الله عليه وآله از انسانها همين دشمنان امامانند كه با آن شياطين برادر و متحدند. | پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير دشمنان و امامانشان را «اخوان الشياطين» نام نهاده و با ملاحظه دنباله كلام (يُوحِى بَعْضُهُمْ ...) اقتباس آن از آيه روشن است، چرا كه در آيه عبارت چنين است: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» : «و اين گونه ما قرار داديم براى هر پيامبرى دشمنى كه شياطين جن و انس هستند» . نتيجه اين اقتباس آن است كه دشمن پيامبرصلى الله عليه وآله از انسانها همين دشمنان امامانند كه با آن شياطين برادر و متحدند. | ||
خط ۶۴: | خط ۵۸: | ||
جالب است كه بدانيم اولى صراحتاً بر فراز منبر گفت: انَّ لى شَيْطاناً يَعْتَرينى<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۹۵.</ref>: من شيطانى دارم كه بر من عارض مى شود. بنابراين تعجبى نخواهد داشت اگر بدانيم كه ابليس از روز غدير نگرانى هاى خود را با وعده هاى همين شياطين انسى اطراف پيامبرصلى الله عليه وآله رفع كرد، تا آنجا كه به شياطين زير دست خود گفت: نگران نباشيد كه اصحاب او به من وعده داده اند كه به هيچ يک از گفته هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين وعده خود را نمى شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref> | جالب است كه بدانيم اولى صراحتاً بر فراز منبر گفت: انَّ لى شَيْطاناً يَعْتَرينى<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۹۵.</ref>: من شيطانى دارم كه بر من عارض مى شود. بنابراين تعجبى نخواهد داشت اگر بدانيم كه ابليس از روز غدير نگرانى هاى خود را با وعده هاى همين شياطين انسى اطراف پيامبرصلى الله عليه وآله رفع كرد، تا آنجا كه به شياطين زير دست خود گفت: نگران نباشيد كه اصحاب او به من وعده داده اند كه به هيچ يک از گفته هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين وعده خود را نمى شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref> | ||
'''ج. سخنان فريبنده شياطين امت''' | ==== '''ج. سخنان فريبنده شياطين امت''' ==== | ||
برنامه شيطانى گمراه كنندگان امت، در عبارتى همه جانبه با دقت تمام به تصوير كشيده شده است: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً» . اين جمله سه نقطه مهم از روش هاى مكر و حيله اهل سقيفه را خاطر نشان كرده است: با غرور و تكبر، سخنان فريبنده، به يكديگر خبر رساندن. | برنامه شيطانى گمراه كنندگان امت، در عبارتى همه جانبه با دقت تمام به تصوير كشيده شده است: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً» . اين جمله سه نقطه مهم از روش هاى مكر و حيله اهل سقيفه را خاطر نشان كرده است: با غرور و تكبر، سخنان فريبنده، به يكديگر خبر رساندن. | ||
'''الف. غرور''' | ===== '''الف. غرور''' ===== | ||
از آنجا كه گمراه كنندگان به فتنه گرى و زيركى خود از يک سو، و نجابت و تقواى مؤمنين از سوى ديگر اطمينان دارند، برنامه هاى خود را با غرور كامل و سينه سپر كرده دنبال مى كنند. | از آنجا كه گمراه كنندگان به فتنه گرى و زيركى خود از يک سو، و نجابت و تقواى مؤمنين از سوى ديگر اطمينان دارند، برنامه هاى خود را با غرور كامل و سينه سپر كرده دنبال مى كنند. | ||
'''ب. سخنان فريبنده''' | ===== '''ب. سخنان فريبنده''' ===== | ||
ابزار كار اغوا كنندگان مردم، كلمات ظاهرفريب است كه با آن ساده لوحان را گول مى زنند و قلوب آنان را در چنگ خود مى گيرند. در پى آن اهداف باطل خود را با سخنان حق به جانب و به ظاهر زيبا و فريبنده در فكر مردم اشراب مى كنند و جاى مى دهند. | ابزار كار اغوا كنندگان مردم، كلمات ظاهرفريب است كه با آن ساده لوحان را گول مى زنند و قلوب آنان را در چنگ خود مى گيرند. در پى آن اهداف باطل خود را با سخنان حق به جانب و به ظاهر زيبا و فريبنده در فكر مردم اشراب مى كنند و جاى مى دهند. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۹۹: | ||
در چهرهاى ديگر مأمون با عنوان وليعهدى امام رضاعليه السلام را به مرو دعوت كرد، تا هم نزد مردم خود را متمايل به اهل بيت عليهم السلام نشان دهد و هم آن حضرت را در تبعيدى ناخواسته تحت نظر داشته باشد و هم مخفيانه دست به كار توطئه شهادت حضرت باشد. اينها همه سفيهان گمراه كننده اى هستند كه با «زُخْرُفَ الْقَوْلِ» اهداف باطل را پيگيرى كرده اند. | در چهرهاى ديگر مأمون با عنوان وليعهدى امام رضاعليه السلام را به مرو دعوت كرد، تا هم نزد مردم خود را متمايل به اهل بيت عليهم السلام نشان دهد و هم آن حضرت را در تبعيدى ناخواسته تحت نظر داشته باشد و هم مخفيانه دست به كار توطئه شهادت حضرت باشد. اينها همه سفيهان گمراه كننده اى هستند كه با «زُخْرُفَ الْقَوْلِ» اهداف باطل را پيگيرى كرده اند. | ||
'''ج. يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ''' | ===== '''ج. يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ''' ===== | ||
براى آنكه هدف از دست نرود و اهل باطل تجمع و همبستگى را حفظ كنند، اين دشمنان ائمه عليهم السلام كه با سخنان به ظاهر زيبا وارد معركه مى شوند، سعى در ابلاغ آن به همه همدستان و طرفداران و هواداران خود در گستره مكان و زمان دارند. | براى آنكه هدف از دست نرود و اهل باطل تجمع و همبستگى را حفظ كنند، اين دشمنان ائمه عليهم السلام كه با سخنان به ظاهر زيبا وارد معركه مى شوند، سعى در ابلاغ آن به همه همدستان و طرفداران و هواداران خود در گستره مكان و زمان دارند. | ||