عامر بن واثله لیثی (ابوالطفیل): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۵۲.</ref> ==   يكى از صحابه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
ابوالطفيل عامر بن واثله از مبلغان بصير غدير است، كه با وجود زحمات فراوانى كه در ترويج فرهنگ غدير متحمل شده، بررسى حيات وى از زاويه نقل و ترويج حديث غدير و وفادارى به پيام غدير كمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
ابوالطفيل عامر بن واثله از مبلغان بصير غدير است، كه با وجود زحمات فراوانى كه در ترويج فرهنگ غدير متحمل شده، بررسى حيات وى از زاويه نقل و ترويج حديث غدير و وفادارى به پيام غدير كمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.


ابوالطفيل صحابى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و راوى حديث غدير است، و زندگى او تجلّى بصيرت در اعتقاد و عمل است. چنانكه حتى در شرايط فتنه‏ هاى جمل و صفين ترديد نكرده، و در دفاع از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام جهاد كرد. ابوالطفيل در جنگ نهروان با خوارج نيز توفيق جهاد در كنار امام على‏ عليه السلام نصيبش شد.


ابوالطفيل صحابى رسول‏خداصلى الله عليه وآله و راوى حديث غدير است، و زندگى او تجلّى بصيرت در اعتقاد و عمل است. چنانكه حتى در شرايط فتنه‏هاى جمل و صفين ترديد نكرده، و در دفاع از اميرالمؤمنين‏عليه السلام جهاد كرد. ابوالطفيل در جنگ نهروان با خوارج نيز توفيق جهاد در كنار امام على‏عليه السلام نصيبش شد.
با آنكه بسيارى از كسانى كه عنوان صحابه رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه و آله را يدک مى ‏كشيدند، در برابر مسئوليتى كه از جانب خداوند در غدير بر دوششان نهاده شده بود، يا خود مرتكب غصب و خيانت شدند، و يا ظلم را پذيرفتند و در دفاع از مظلوم و احقاق حق وى سستى و كوتاهى كردند!


در ميان صحابه، مى‏توان از اشخاصى -  هر چند قليل اما چون كوه استوار -  سراغ گرفت كه آواى «من كنت مولاه فعلى مولاه» را با گوش جان شنيده بودند، و تا پاى جان در دفاع از پيام غدير ايستادند.


با آنكه بسيارى از كسانى كه عنوان صحابه رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله را يدك مى‏كشيدند، در برابر مسئوليتى كه از جانب خداوند در غدير بر دوششان نهاده شده بود، يا خود مرتكب غصب و خيانت شدند، و يا ظلم را پذيرفتند و در دفاع از مظلوم و احقاق حق وى سستى و كوتاهى كردند!
اين گروه از صحابه تنها به روايت و يا تبليغ حديث غدير اكتفا نكردند، بلكه عمل آنان در عرصه‏ هاى گوناگون گواه استقامت آنان در وفادارى به آرمان غدير بود، و با نور بصيرتى كه از غدير به زندگى آنان تابيده بود. حتى در فتنه‏ هاى جمل، صفين و نهروان نيز دست از حمايت از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و دفاع از حقانيت ايشان برنداشتند.


ابوالطفيل عامر بن واثله نيز از اين پيام ‏آوران غدير است، كه با وجود زحمات فراوانى كه در دفاع از فرهنگ غدير و انتقال آن به نسل‏ هاى آينده متحمل شده، جامعه شيعه امروزين اساساً نام ابوالطفيل را نشنيده، و يا اجمالاً فقط نامش و يا حداكثر صحابى بودنش را مى‏ دانند.


در ميان صحابه، مى‏توان از اشخاصى -  هر چند قليل اما چون كوه استوار -  سراغ گرفت كه آواى »من كنت مولاه فعلى مولاه« را با گوش جان شنيده بودند، و تا پاى جان در دفاع از پيام غدير ايستادند.
از اين رو، در اينجا به معرفى و قدرشناسى از اين مبلغ بصير غدير و دفاع از ولايت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام پرداخته مى‏ شود:


ابوالطفيل عامر بن واثله كنانى ليثى مكى از اصحاب رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله است، كه بنا بر روايتى از خود او در سال اول متولد شد.<ref>الطبقات (ابن ‏سعد): ج ۶ ص ۶۴ . المعجم الاوسط: ج ۴ ص ۳۱۰. الاغانى: ج ۱۵ ص ۱۰۱.</ref> وى در ميان صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله آخرين فردى بود كه از دنيا رفت.<ref>الاصابة فى تمييز الصحابة: ج ۱ ص ۸۴ و ج ۲ ص ۴۸۳.</ref>


اين گروه از صحابه تنها به روايت و يا تبليغ حديث غدير اكتفا نكردند، بلكه عمل آنان در عرصه‏هاى گوناگون گواه استقامت آنان در وفادارى به آرمان غدير بود، و با نور بصيرتى كه از غدير به زندگى آنان تابيده بود. حتى در فتنه‏هاى جمل، صفين و نهروان نيز دست از حمايت از اميرالمؤمنين‏عليه السلام و دفاع از حقانيت ايشان برنداشتند.
اما در سال وفات او اختلاف نظر وجود دارد؛ در گذشت وى را در سال‏ هاى ۱۰۰ و ۱۰۲ و ۱۰۷ و ۱۱۰ ق گزارش كرده ‏اند.<ref>مشاهير علماء الامصار: ص ۶۴ . الاستيعاب: ج ۴ ص ۱۶۹۶. الاكمال فى اسماء الرجال: ص ۱۱۹. سير اعلام النبلاء: ج ۱ ص ۵۲۷ .</ref> او از شعراى معروف در ميان صحابه است. وى را به صفاتى چون فاضل، عاقل، حاضرجواب و فصيح ستوده ‏اند.<ref>الاغانى: ج ۱۵ ص ۱۰۲. الاستيعاب: ج ۴ ص ۱۶۹۷.</ref>


ابوالطفيل عامر بن واثله نيز از اين پيام‏آوران غدير است، كه با وجود زحمات فراوانى كه در دفاع از فرهنگ غدير و انتقال آن به نسل‏هاى آينده متحمل شده، جامعه شيعه امروزين اساساً نام ابوالطفيل را نشنيده، و يا اجمالاً فقط نامش و يا حداكثر صحابى بودنش را مى‏دانند.
او از پيامبر صلى الله عليه و آله، على ‏عليه السلام، ابن‏ عباس، ابن‏ مسعود و... ، حديث شنيده است.<ref>تهذيب التهذيب: ج ۵ ص ۷۱.</ref> ابوعلى بن سكن بغدادى (ت ۲۹۴ -  م ۳۵۳ ق) صحابى بودن ابوالطفيل را تأييد، اما در صحت روايت كردن او از پيامبر صلى الله عليه و آله تشكيک كرده است.<ref>تذكرة الحفاظ: ج ۳ ص ۹۳۸،۹۳۷. الاصابة فى تمييز الصحابة: ج ۷ ص ۱۹۳.</ref> اما به تصريح ابن‏عدى، روايات او از رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله در حدود بيست حديث است.<ref>الكامل فى ضعفاء الرجال: ج ۵ ص ۸۷ .</ref>


از احاديث قابل توجه او مى ‏توان به روايتى به نقل از معاذ بن جبل اشاره كرد كه بر اساس آن پيامبر صلى الله عليه و آله در غزوه تبوک، بين نمازهاى ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را جمع كرده است.<ref>صحيح مسلم: ج ۲ ص ۱۵۲.</ref>


از اين رو، در اينجا به معرفى و قدرشناسى از اين مبلغ بصير غدير و دفاع از ولايت اميرالمؤمنين على‏عليه السلام پرداخته مى‏شود:
ابوالطفيل حدود هفت سال داشت كه در غزوه حنين حضور يافت و در رساندن آذوقه به سپاه اسلام كمک كرد.<ref>الاصابة فى تمييز الصحابة: ج ۷ ص ۷۲. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج ۶ ص ۲۳۰.</ref> او با وجود اينكه هنوز بالغ نشده بود، در حجةالوداع پيامبر صلى الله عليه و آله را همراهى كرد.<ref>امالى محاملى: ص ۳۱۶.</ref>


=== الف) حديث غدير به روايت ابوالطفيل ===
او حديث غدير و حديث ثقلين را ضمن يک روايت و تنها با يک واسطه يعنى زيد بن ارقم از رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله نقل كرده، و تحريرهاى مختلفى از اين خبر در منابع آمده است.<ref>المعجم الكبير: ج ۳ ص ۶۶ و ج ۵ ص ۱۶۷،۱۶۶.</ref>حديث غدير در اين روايت نسبت به نقل مشهور صريح‏تر اين است:


ابوالطفيل عامر بن واثله كنانى ليثى مكى از اصحاب رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله است، كه بنا بر روايتى از خود او در سال اول متولد شد.××× 1 الطبقات )ابن‏سعد( : ج 6 ص 64 . المعجم الاوسط: ج 4 ص 310. الاغانى: ج 15 ص 101. ××× وى در ميان صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله آخرين فردى بود كه از دنيا رفت.××× 2 الاصابة فى تمييز الصحابة: ج 1 ص 84 و ج 2 ص 483. ×××
اخذ بيد على‏ عليه السلام فقال: من كنت وليه فهذا وليه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: (رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله در حجةالوداع و در مكان غدير خم) دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من ولى او هستم، پس اين ولى او است. خدايا دوست بدار آنكه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند.<ref>انساب الاشراف: ج ۲ ص ۱۱۱،۱۱۰.</ref>


در روايت حاكم نيشابورى -  كه وى آن را حتى بر اساس مبانى بخارى و مسلم حديثى صحيح مى ‏داند -  نيز چنين آمده است:


اما در سال وفات او اختلاف نظر وجود دارد؛ در گذشت وى را در سال‏هاى 100 و 102 و 107 و 110 ق گزارش كرده‏اند.××× 3 مشاهير علماء الامصار: ص 64 . الاستيعاب: ج 4 ص 1696. الاكمال فى اسماء الرجال: ص 119. سير اعلام النبلاء: ج 1 ص 527 . ××× او از شعراى معروف در ميان صحابه است. وى را به صفاتى چون فاضل، عاقل، حاضرجواب و فصيح ستوده‏اند.××× 4 الاغانى: ج 15 ص 102. الاستيعاب: ج 4 ص 1697. ×××
اخذ بيد على‏ عليه السلام فقال: من كنت اولى به من نفسه فعلى وليه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من بر او بيش از خودش ولايت دارم پس على ‏عليه السلام ولىّ او است. خدايا دوست بدار آنكه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند.<ref>مستدرک حاكم: ج ۳ ص ۱۱۰،۱۰۹.</ref>


بنا بر نقل صدوق به سند معتبر<ref>الامالى (صدوق): ص ۶۵ - ۶۷.</ref>، ابوالطفيل مشابه اين روايت را از حذيفة بن اسيد غفارى -  يكى از اصحاب رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و از اصحاب خاص امام مجتبى ‏عليه السلام<ref>معجم رجال الحديث: ج ۵ ص ۲۲۲.</ref> -  نيز شنيده است. معروف بن خربوذ مكى -  كه اين روايت را از ابوالطفيل نقل كرده -  از امام باقر عليه السلام درباره صحت آن پرسش كرده، و امام ‏عليه السلام فرموده است: ابوالطفيل -  كه رحمت خدا بر او باد -  راست گفته است. اين روايت در «كتاب على ‏عليه السلام» آمده و ما آن را مى‏ شناسيم.


او از پيامبرصلى الله عليه وآله، على‏عليه السلام، ابن‏عباس، ابن‏مسعود و... ، حديث شنيده است.××× 5 تهذيب التهذيب: ج 5 ص 71. ××× ابوعلى بن سكن بغدادى )ت 294 -  م 353 ق( صحابى بودن ابوالطفيل را تأييد، اما در صحت روايت كردن او از پيامبرصلى الله عليه وآله تشكيك كرده است.××× 6 تذكرة الحفاظ: ج 3 ص 938 937. الاصابة فى تمييز الصحابة: ج 7 ص 193. ××× اما به تصريح ابن‏عدى، روايات او از رسول‏خداصلى الله عليه وآله در حدود بيست حديث است.××× 7 الكامل فى ضعفاء الرجال: ج 5 ص 87 . ×××
=== ب) تجلى بصيرت ابوالطفيل در همراهى وى با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ===
ابوالطفيل هميشه از پيروان و ياران و شيعيان مخلص اميرمؤمنان‏ عليه السلام بود.<ref>قاموس الرجال: ج ۵ ص ۶۳۳،۶۳۲ .</ref> زمانى كه شوراى شش نفره براى تعيين خليفه سوم تشكيل شد، ابوالطفيل از كسانى بود كه از پشت درهاى بسته گفتگوهاى آنان را شنيد و سخنان امام على‏ عليه السلام را دفاع از حقانيت خود (حديث مناشده) روايت كرد.<ref>المناقب (خوارزمى): ص ۳۱۴،۳۱۳.</ref> از خود وى نقل شده كه هنگام محاصره عثمان بدون هيچ اقدامى شاهد ماجرا بوده است.<ref>الاستيعاب: ج ۴ ص ۱۶۹۷.</ref>


از احاديث قابل توجه او مى‏توان به روايتى به نقل از معاذ بن جبل اشاره كرد كه بر اساس آن پيامبرصلى الله عليه وآله در غزوه تبوك، بين نمازهاى ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را جمع كرده است.××× 1 صحيح مسلم: ج 2 ص 152. ×××
وى در دوران خلافت امام على ‏عليه السلام به كوفه هجرت كرد، و در جنگ‏ هاى سه ‏گانه آن حضرت در سپاه ايشان حضور يافت، و پس از شهادت امام عليه السلام به مكه بازگشت و سرانجام در همين شهر درگذشت.<ref>قوت القلوب فى معاملة المحبوب و وصف طرق المديد الى مقام التوحيد: ج ۱ ص ۲۶۹. الاستيعاب (ابن عبدالبرّ): ج ۴ ص ۱۹۶۷،۱۶۹۶.</ref> در جنگ صفين، يكى از فرماندهان پياده نظام سپاه حضرت و فرمانده گروه كمين بود.××× 1 الفتوح )ابن‏اعثم( : ج 3 ص 25. ××× اشعار منقول از وى در اين نبرد گواه بر بينش والاى اعتقادى او در عصر خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام است.××× 2 وقعة صفين: ص 359 313 312. ×××


ابوالطفيل حدود هفت سال داشت كه در غزوه حنين حضور يافت و در رساندن آذوقه به سپاه اسلام كمك كرد.××× 2 الاصابة فى تمييز الصحابة: ج 7 ص 72. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج 6 ص 230. ××× او با وجود اينكه هنوز بالغ نشده بود، در حجةالوداع پيامبرصلى الله عليه وآله را همراهى كرد.××× 3 امالى محاملى: ص 316. ×××
الف. حديث غدير به روايت ابوالطفيل
او حديث غدير و حديث ثقلين را ضمن يك روايت و تنها با يك واسطه يعنى زيد بن ارقم از رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله نقل كرده، و تحريرهاى مختلفى از اين خبر در منابع آمده است.××× 4 المعجم الكبير: ج 3 ص 66 و ج 5 ص 167 166. ××× حديث غدير در اين روايت نسبت به نقل مشهور صريح‏تر اين است:
اخذ بيد على‏عليه السلام فقال: من كنت وليه فهذا وليه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: )رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله در حجةالوداع و در مكان غدير خم( دست على‏عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من ولى او هستم، پس اين ولى او است. خدايا دوست بدار آنكه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند.××× 5 انساب الاشراف: ج 2 ص 111 110. ×××
در روايت حاكم نيشابورى -  كه وى آن را حتى بر اساس مبانى بخارى و مسلم حديثى صحيح مى‏داند -  نيز چنين آمده است:
اخذ بيد على‏عليه السلام فقال: من كنت اولى به من نفسه فعلى وليه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: دست على‏عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من بر او بيش از خودش ولايت دارم پس على‏عليه السلام ولىّ او است. خدايا دوست بدار آنكه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند.××× 1 مستدرك حاكم: ج 3 ص 110 109. ×××
بنا بر نقل صدوق به سند معتبر××× 2 الامالى )صدوق( : ص 67  - 65 . ×××، ابوالطفيل مشابه اين روايت را از حذيفة بن اسيد غفارى -  يكى از اصحاب رسول‏خداصلى الله عليه وآله و از اصحاب خاص امام مجتبى‏عليه السلام××× 3 معجم رجال الحديث: ج 5 ص 222. ××× -  نيز شنيده است. معروف بن خربوذ مكى -  كه اين روايت را از ابوالطفيل نقل كرده -  از امام باقرعليه السلام درباره صحت آن پرسش كرده، و امام‏عليه السلام فرموده است: ابوالطفيل -  كه رحمت خدا بر او باد -  راست گفته است. اين روايت در »كتاب على‏عليه السلام« آمده و ما آن را مى‏شناسيم.
ب. تجلى بصيرت ابوالطفيل در همراهى وى با اميرالمؤمنين‏عليه السلام
ابوالطفيل هميشه از پيروان و ياران و شيعيان مخلص اميرمؤمنان‏عليه السلام بود.××× 4 قاموس الرجال: ج 5 ص 633  632 . ××× زمانى كه شوراى شش نفره براى تعيين خليفه سوم تشكيل شد، ابوالطفيل از كسانى بود كه از پشت درهاى بسته گفتگوهاى آنان را شنيد و سخنان امام على‏عليه السلام را دفاع از حقانيت خود )حديث مناشده( روايت كرد.××× 5 المناقب )خوارزمى( : ص 314 313. ××× از خود وى نقل شده كه هنگام محاصره عثمان بدون هيچ اقدامى شاهد ماجرا بوده است.××× 6 الاستيعاب: ج 4 ص 1697. ×××
وى در دوران خلافت امام على‏عليه السلام به كوفه هجرت كرد، و در جنگ‏هاى سه‏گانه آن حضرت در سپاه ايشان حضور يافت، و پس از شهادت امام‏عليه السلام به مكه بازگشت و سرانجام در همين شهر درگذشت.××× 7 قوت القلوب فى معاملة المحبوب و وصف طرق المديد الى مقام التوحيد: ج 1 ص 269. الاستيعاب )ابن عبدالبرّ( : ج 4 ص 1967 1696. ××× در جنگ صفين، يكى از فرماندهان پياده نظام سپاه حضرت و فرمانده گروه كمين بود.××× 1 الفتوح )ابن‏اعثم( : ج 3 ص 25. ××× اشعار منقول از وى در اين نبرد گواه بر بينش والاى اعتقادى او در عصر خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام است.××× 2 وقعة صفين: ص 359 313 312. ×××