پرش به محتوا

ابن کثیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
يكى از علما و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اسماعيل بن عمر دمشقى شافعى، ابن‏ كثير است.
يكى از علما و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اسماعيل بن عمر دمشقى شافعى، ابن‏ كثير است.


ابن ‏كثير در تاريخش، در بخش [[فضائل امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد براى حديث غدير آورده است. از جمله با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى [[احتجاج]] اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال دهم. براى شرح حال ابن‏كثير ر.ك: در طبقات ابن‏قاضى شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الكامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرين: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱. </ref>
ابن ‏كثير در تاريخش، در بخش فضائل امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد براى حديث غدير آورده است. از جمله با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى [[احتجاج]] اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال دهم. براى شرح حال ابن‏كثير ر.ك: در طبقات ابن‏قاضى شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الكامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرين: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱. </ref>


== معرفى كتاب در موضوع غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص۱۲۱، ۱۴۰-۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
== معرفى كتاب در موضوع غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص۱۲۱، ۱۴۰-۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
خط ۱۷: خط ۱۷:
== معناى مولى در كلام ابن‏ كثير<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱. </ref> ==
== معناى مولى در كلام ابن‏ كثير<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱. </ref> ==
در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته ‏اند آورده است<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹ . </ref>، كه يكى از آنها [[ابن‏ کثیر دمشقی]] است.
در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان [[حدیث]] و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى كلمه مولى دانسته ‏اند آورده است<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹ . </ref>، كه يكى از آنها [[ابن‏ کثیر دمشقی]] است.
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[دلالت حدیث غدیر۱|دلالت حدیث غدیر]]، و عنوان: [[علما بحث در سند و متن حدیث غدیر]].


== نقل نزول آيه اكمال در غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۶۴. </ref> ==
== نقل نزول آيه اكمال در غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۶۴. </ref> ==
خط ۲۵: خط ۲۳:
اما با كمال تعجب ابن‏ كثير نزول آيه اكمال در غدير خم را تكذيب كرده است! در اينجا شبهه او را همراه با جواب آن مى‏ آوريم:
اما با كمال تعجب ابن‏ كثير نزول آيه اكمال در غدير خم را تكذيب كرده است! در اينجا شبهه او را همراه با جواب آن مى‏ آوريم:


'''الف) شبهه ابن‏ كثير'''
=== الف) شبهه ابن‏ كثير ===
 
ابن كثير در تاريخش پس از نقل نزول آيه اكمال در روز غدير به اضافه نقل ثواب روزه روز غدير -  كه معادل روزه شصت ماه است -  به نقل [[ابوهريره]]، گفته است كه اين حديث جداً منكَر بلكه دروغ است!! در اينجا اشاره به سخن او مى ‏كنيم و به تفصيل ادعاى وى را پاسخ مى ‏دهيم:
ابن كثير در تاريخش پس از نقل نزول آيه اكمال در روز غدير به اضافه نقل ثواب روزه روز غدير -  كه معادل روزه شصت ماه است -  به نقل [[ابوهريره]]، گفته است كه اين حديث جداً منكَر بلكه دروغ است!! در اينجا اشاره به سخن او مى ‏كنيم و به تفصيل ادعاى وى را پاسخ مى ‏دهيم:


خط ۳۵: خط ۳۲:
پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.
پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.


شيخ ما حافظ ابوعبدالله ذهبى بعد از نقل حديث نزول [[آيه اكمال]] در روز غدير گفته است: اين حديث جدّاً منكر است. حَبشون خلاّل و احمد بن عبدالله بن احمد نيرى - كه هر دو بسيار راستگويند -  آن را از على بن سعيد رملى از ضَمرَه نقل كرده ‏اند.
شيخ ما حافظ ابوعبدالله ذهبى بعد از نقل حديث نزول آيه اكمال در روز غدير گفته است: اين حديث جدّاً منكر است. حَبشون خلاّل و احمد بن عبدالله بن احمد نيرى - كه هر دو بسيار راستگويند -  آن را از على بن سعيد رملى از ضَمرَه نقل كرده ‏اند.


اين حديث از [[عمر بن خطاب]] و مالک بن حُوَيرِث و [[انس بن مالک]] و ابوسعيد و غير ايشان، به اسانيد واهى روايت شده است. صدر حديث متواتر است و من يقين دارم كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را گفته است.
اين حديث از عمر بن خطاب و مالک بن حُوَيرِث و انس بن مالک و ابوسعيد و غير ايشان، به اسانيد واهى روايت شده است. صدر حديث متواتر است و من يقين دارم كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را گفته است.


عبارت «خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن...» افزونه ‏اى قوىّ الاِسناد است. اما روزه يادشده صحيح نيست. و به خدا سوگند كه اين آيه در روز عرفه -  چند روز قبل از واقعه غدير خم -  نازل شده است. و اللَّه اعلم.<ref>تاريخ ابن‏ كثير: ج ۵ ص۲۱۳-۲۱۴.</ref>
عبارت «خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن...» افزونه ‏اى قوىّ الاِسناد است. اما روزه يادشده صحيح نيست. و به خدا سوگند كه اين آيه در روز عرفه -  چند روز قبل از واقعه غدير خم -  نازل شده است. و اللَّه اعلم.<ref>تاريخ ابن‏ كثير: ج ۵ ص۲۱۳-۲۱۴.</ref>


'''ب) پاسخ شبهه ابن‏ كثير'''
=== ب) پاسخ شبهه ابن‏ كثير ===
 
سخن ابن‏ كثير در غايت بطلان است، به چند جواب:
سخن ابن‏ كثير در غايت بطلان است، به چند جواب:


'''اعتبار كتب صحاح اهل‏ سنت و راويانش'''
==== اعتبار كتب صحاح اهل‏ سنت و راويانش ====
 
ابن ‏كثير اعتراف كرده كه اين حديث را ضَمرَه از ابن ‏شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَيره روايت كرده، و اين ها همه از رجال صحاح ‏اند: ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذى و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] و نَسايى در صحاح آن ها هستند. مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه يادشده و ابن‏ حِبّان است. شهر بن حَوشَب نيز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذكور است.
ابن ‏كثير اعتراف كرده كه اين حديث را ضَمرَه از ابن ‏شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَيره روايت كرده، و اين ها همه از رجال صحاح ‏اند: ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذى و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] و نَسايى در صحاح آن ها هستند. مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه يادشده و ابن‏ حِبّان است. شهر بن حَوشَب نيز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذكور است.


خط ۶۳: خط ۵۸:
پس همه اين بدگويى‏ ها متوجه حافظ ابن‏ كثير نيز هست، چرا كه حديث نزول آيه اِكمال در روز غدير را دروغ خوانده است. در حالى كه راويان اين حديث از رجال صحاح ‏اند. در حالى كه اهل‏ سنت بر توثيق رجال صحاح اجماع كرده‏ اند.
پس همه اين بدگويى‏ ها متوجه حافظ ابن‏ كثير نيز هست، چرا كه حديث نزول آيه اِكمال در روز غدير را دروغ خوانده است. در حالى كه راويان اين حديث از رجال صحاح ‏اند. در حالى كه اهل‏ سنت بر توثيق رجال صحاح اجماع كرده‏ اند.


'''روات حديث ابوهريره از رجال صحاح و ثقه ‏اند'''
==== روات حديث ابوهريره از رجال صحاح و ثقه ‏اند ====
 
نكته ديگر اينكه: هر چند راويان حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير از رجال صحاح ستّه اهل ‏سنت هستند و در وثاقتشان نزد اهل‏ سنت شكى نيست، ولى باز هم در اينجا توثيق هر يک از آنان نزد رجاليان بزرگ اهل‏ سنت نقل مى ‏كنيم:
نكته ديگر اينكه: هر چند راويان حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير از رجال صحاح ستّه اهل ‏سنت هستند و در وثاقتشان نزد اهل‏ سنت شكى نيست، ولى باز هم در اينجا توثيق هر يک از آنان نزد رجاليان بزرگ اهل‏ سنت نقل مى ‏كنيم:


خط ۸۱: خط ۷۵:
در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح كرده‏ اند كه البته در برابر اين توثيقات فراوان از اعتبارى ندارد. چنانچه محدّثان اهل‏ سنت پذيرفته ‏اند كه اگر تعديل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بى ‏اثر مى‏ گرداند. به عنوان نمونه ابوالمؤيّد خوارزمى از ابن‏ جوزى نقل كرده كه وى در مورد شهر بن حوشب -  كه نامش در سند حديثى آمده -  به اين قاعده كلى تصريح كرده و به توثيق ابن‏ جوزى در مورد او استناد كرده و تضعيف در مورد او را ردّ كرده است.<ref>جامع مسانيد ابى‏ حنيفة: ج ۱ ص ۳۹. </ref>
در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح كرده‏ اند كه البته در برابر اين توثيقات فراوان از اعتبارى ندارد. چنانچه محدّثان اهل‏ سنت پذيرفته ‏اند كه اگر تعديل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بى ‏اثر مى‏ گرداند. به عنوان نمونه ابوالمؤيّد خوارزمى از ابن‏ جوزى نقل كرده كه وى در مورد شهر بن حوشب -  كه نامش در سند حديثى آمده -  به اين قاعده كلى تصريح كرده و به توثيق ابن‏ جوزى در مورد او استناد كرده و تضعيف در مورد او را ردّ كرده است.<ref>جامع مسانيد ابى‏ حنيفة: ج ۱ ص ۳۹. </ref>


'''بطلان سخن ابن ‏كثير پيرامون روزه روز غدير'''
==== بطلان سخن ابن ‏كثير پيرامون روزه روز غدير ====
 
ابن‏ كثير درباره ثواب روزه روز غدير -  كه در روايت ابوهريره آمده -  گفته است: اين سخن كه روزه روز هجدهم ذى‏ حجه -  يعنى روز غدير خم -  معادل روزه شصت ماه است نيز صحيح نيست، چرا كه در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است. پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.
ابن‏ كثير درباره ثواب روزه روز غدير -  كه در روايت ابوهريره آمده -  گفته است: اين سخن كه روزه روز هجدهم ذى‏ حجه -  يعنى روز غدير خم -  معادل روزه شصت ماه است نيز صحيح نيست، چرا كه در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است. پس چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل شصت ماه باشد؟ پس اين باطل است.


بطلان اين سخن بر كسى كه آگاهى اندكى از اخبار داشته باشد پوشيده نيست. از دو جهت مى ‏توان اين شبهه او را پاسخ داد:
بطلان اين سخن بر كسى كه آگاهى اندكى از اخبار داشته باشد پوشيده نيست. از دو جهت مى ‏توان اين شبهه او را پاسخ داد:


'''الف) مانند آن در اخبار بسيار وارد شده است'''
==== الف) مانند آن در اخبار بسيار وارد شده است ====
 
اينک بعضى از آن ها:
اينک بعضى از آن ها:


خط ۱۶۸: خط ۱۶۰:
هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما. سپس عمر بن خطاب به على‏ عليه السلام گفت: آفرين، آفرين به تو اى پسر ابوطالب! مولاى من و مولاى هر مرد و زن مسلمانى گشتى.<ref>مناقب على‏ بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۷۹. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۷۷. </ref>
هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما. سپس عمر بن خطاب به على‏ عليه السلام گفت: آفرين، آفرين به تو اى پسر ابوطالب! مولاى من و مولاى هر مرد و زن مسلمانى گشتى.<ref>مناقب على‏ بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: ص ۷۹. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۷۷. </ref>


'''ب) و اما پاسخ معارضه حديث ثواب روزه روز غدير با حديث منقول در صحيحين'''
==== ب) و اما پاسخ معارضه حديث ثواب روزه روز غدير با حديث منقول در صحيحين ====
 
ابن ‏كثير مى ‏گويد: اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز عرفه؛ وقتى كه رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.
ابن ‏كثير مى ‏گويد: اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز عرفه؛ وقتى كه رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.