پرش به محتوا

ابن کثیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
يكى از علما و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اسماعيل بن عمر دمشقى شافعى، ابن‏ كثير است.
يكى از علما و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده اسماعيل بن عمر دمشقى شافعى، ابن‏ كثير است.


ابن ‏كثير در تاريخش، در بخش فضائل امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد براى حديث غدير آورده است. از جمله با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى [[احتجاج]] اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال دهم. براى شرح حال ابن‏كثير ر.ك: در طبقات ابن‏قاضى شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الكامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرين: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱. </ref>
ابن ‏كثير در تاريخش، در بخش فضائل امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و تحت عنوان «[[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]]»، حدود ده مورد براى حديث غدير آورده است. از جمله با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى احتجاج اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در رحبه [[کوفه]] است.<ref>تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال دهم. براى شرح حال ابن‏كثير ر.ك: در طبقات ابن‏قاضى شُهبه. البدر الطالع: ج ۱ ص ۱۵۳. النجوم الزاهرة: ج ۱۱ ص ۱۲۳. انباء الغمر: ج ۱ ص ۳۹. الدرر الكامنة: ج ۱ ص ۳۹۹. طبقات المفسرين: ج ۱ ص ۱۱۰. شَذَرات الذهب: ج ۶ ص ۲۳۱. </ref>


== معرفى كتاب در موضوع غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص۱۲۱، ۱۴۰-۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
== معرفى كتاب در موضوع غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدير: ص۱۲۱، ۱۴۰-۱۴۳. غدیر در آئینه کتاب: ص۱۴.</ref> ==
خط ۲۴: خط ۲۴:


=== الف) شبهه ابن‏ كثير ===
=== الف) شبهه ابن‏ كثير ===
ابن كثير در تاريخش پس از نقل نزول آيه اكمال در روز غدير به اضافه نقل ثواب روزه روز غدير -  كه معادل روزه شصت ماه است -  به نقل [[ابوهريره]]، گفته است كه اين حديث جداً منكَر بلكه دروغ است!! در اينجا اشاره به سخن او مى ‏كنيم و به تفصيل ادعاى وى را پاسخ مى ‏دهيم:
ابن كثير در تاريخش پس از نقل نزول آيه اكمال در روز غدير به اضافه نقل ثواب روزه روز غدير -  كه معادل روزه شصت ماه است -  به نقل ابوهريره، گفته است كه اين حديث جداً منكَر بلكه دروغ است!! در اينجا اشاره به سخن او مى ‏كنيم و به تفصيل ادعاى وى را پاسخ مى ‏دهيم:


اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز عرفه، وقتى كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه وآله در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.
اين حديث جدّاً منكر بلكه دروغ است، زيرا با آنچه در صحيحين از اميرالمؤمنين عمر بن خطاب ثبت شده كه اين آيه در روز جمعه و در روز عرفه، وقتى كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه وآله در عرفه بود نازل شده، سازگار نيست.
خط ۴۴: خط ۴۴:
ابن ‏كثير اعتراف كرده كه اين حديث را ضَمرَه از ابن ‏شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَيره روايت كرده، و اين ها همه از رجال صحاح ‏اند: ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذى و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] و نَسايى در صحاح آن ها هستند. مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه يادشده و ابن‏ حِبّان است. شهر بن حَوشَب نيز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذكور است.
ابن ‏كثير اعتراف كرده كه اين حديث را ضَمرَه از ابن ‏شَوذَب، از مَطَر ورّاق، از شهر بن حَوشَب، از ابوهُرَيره روايت كرده، و اين ها همه از رجال صحاح ‏اند: ضَمرَه و عبداللَّه بن شَوذَب از رجال تِرمِذى و ابوداوود و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] و نَسايى در صحاح آن ها هستند. مَطَر ورّاق از رجال مسلم و صحاح چهارگانه يادشده و ابن‏ حِبّان است. شهر بن حَوشَب نيز از رجال مسلم بن حجّاج و صحاح چهارگانه مذكور است.


در ادامه خواهيم گفت كه روايت يكى از رجال صحاح از يک راوى، دليل آن است كه او نزد آنان ثقه و عادل و معتمَد و صحيح الضبط است. بنابراين، چگونه است كه ابن‏ كثير حديثى را تكذيب مى‏ كند كه [[اهل‏ سنت]] آن را به اسانيدشان از راويانى روايت كرده ‏اند كه در صحاح از ايشان حديث نقل كرده و به آنان اعتماد نموده ‏اند؟!
در ادامه خواهيم گفت كه روايت يكى از رجال صحاح از يک راوى، دليل آن است كه او نزد آنان ثقه و عادل و معتمَد و صحيح الضبط است.
 
بنابراين، چگونه است كه ابن‏ كثير حديثى را تكذيب مى‏ كند كه [[اهل‏ سنت]] آن را به اسانيدشان از راويانى روايت كرده ‏اند كه در صحاح از ايشان حديث نقل كرده و به آنان اعتماد نموده ‏اند؟!


اضافه بر اين، دانشمندان و مصنّفان اهل‏ تسنّن كتاب‏هاى صحاح را بسيار مى‏ ستايند، و حتى شيعه اماميه را به سبب اينكه در بعضى از اخبار و راويان اين كتاب‏ ها خدشه مى‏ كنند بسيار نكوهش مى ‏كنند.
اضافه بر اين، دانشمندان و مصنّفان اهل‏ تسنّن كتاب‏هاى صحاح را بسيار مى‏ ستايند، و حتى شيعه اماميه را به سبب اينكه در بعضى از اخبار و راويان اين كتاب‏ ها خدشه مى‏ كنند بسيار نكوهش مى ‏كنند.
خط ۶۵: خط ۶۷:
بسيارى از بزرگان راويان و مؤلفين اهل‏ سنت از جمله ابوداوود و تِرمِذى و نَسايى و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] از او روايت كرده ‏اند.
بسيارى از بزرگان راويان و مؤلفين اهل‏ سنت از جمله ابوداوود و تِرمِذى و نَسايى و [[ابن ماجه قزوينى|ابن‏ ماجه]] از او روايت كرده ‏اند.


عبدالله بن شَوذَب (م ۱۵۶ ق): صاحب كتاب «الكمال» و ذهبى و [[ابن حجر عسقلانى|ابن‏ حجر]]<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). الكاشف: ج ۱ ص ۳۵۶. تقريب التهذيب: ج ۱ ص ۴۲۳. تهذيب التهذيب: ج ۵ ص۲۵۵-۲۶۱.</ref>: او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. ابوداوود و تِرمِذى و نَسايى و ابن‏ ماجه از او روايت كرده ‏اند.
عبدالله بن شَوذَب (م ۱۵۶ ق): صاحب كتاب «الكمال» و ذهبى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]]<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). الكاشف: ج ۱ ص ۳۵۶. تقريب التهذيب: ج ۱ ص ۴۲۳. تهذيب التهذيب: ج ۵ ص۲۵۵-۲۶۱.</ref>: او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. ابوداوود و تِرمِذى و نَسايى و ابن‏ ماجه از او روايت كرده ‏اند.


سفيان ثورى، وليد بن كثير، يحيى بن مَعين، احمد بن حنبل، ضَمرَه، ابوزُرعه دمشقى، ابن‏عمّار، نَسايى، ابوحاتم، [[ابن‏ حبّان]]، ابن‏ خلفون، ابن ‏نُمَير و عِجلى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.
سفيان ثورى، وليد بن كثير، يحيى بن مَعين، احمد بن حنبل، ضَمرَه، ابوزُرعه دمشقى، ابن‏عمّار، نَسايى، ابوحاتم، ابن‏ حبّان، ابن‏ خلفون، ابن ‏نُمَير و عِجلى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.


مَطَر ورّاق: حافظ ابونعيم<ref>حليَة الأولياء: ج ۳ ص۷۵، ۷۶.</ref>: مالک بن دينار، ابوعيسى و مالک بن دينار او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.
مَطَر ورّاق: حافظ ابونعيم<ref>حليَة الأولياء: ج ۳ ص۷۵، ۷۶.</ref>: مالک بن دينار، ابوعيسى و مالک بن دينار او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.


شهر بن حَوشَب اشعرى شامى حِمصى دمشقى: حافظ عبدالغنى مَقدِسى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]] و ذهبى<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). تهذيب التهذيب: ج ۴ ص۳۶۹-۳۷۲. ميزان الاعتدال فى نقد الرجال: ج ۲ ص ۲۸۴.</ref>: محمد بن عبداللَّه بن عمّار، يعقوب بن شَيبَه، صالح بن محمد بغدادى، ابن‏مَعين، ابن‏مدينى، عبدالرحمن، يعقوب بن شَيبه، يعقوب بن سفيان، ابوجعفر طبرى، [[ابوبكر بزّار]]، حرب بن اسماعيل كرمانى، [[احمد بن حنبل]]، احمد بن عبدالله، ابن ‏ابى‏ خَيثَمه، ابوحاتم، ابوزُرعه، ابن ‏عدى، فسوى، حنبل و عثمان دارمى و احمد بن عبدالله عِجلى از احمد و تِرمِذى از احمد و بخارى، همگى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. بسيارى از بزرگان راويان صاحبان صحاح جز بخارى از او روايت كرده ‏اند. عمرو بن على گفته كه مُعاذ بن مُعاذ در حديث شهر بن حوشب تأمل داشت، ولى او از اسماء بنت يزيد روايات حسن نقل كرده است.
شهر بن حَوشَب اشعرى شامى حِمصى دمشقى: حافظ عبدالغنى مَقدِسى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]] و ذهبى<ref>الكمال فى اسماء الرجال (مخطوط). تهذيب التهذيب: ج ۴ ص۳۶۹-۳۷۲. ميزان الاعتدال فى نقد الرجال: ج ۲ ص ۲۸۴.</ref>: محمد بن عبداللَّه بن عمّار، يعقوب بن شَيبَه، صالح بن محمد بغدادى، ابن‏مَعين، ابن‏مدينى، عبدالرحمن، يعقوب بن شَيبه، يعقوب بن سفيان، ابوجعفر طبرى، ابوبكر بزّار، حرب بن اسماعيل كرمانى، [[احمد بن حنبل]]، احمد بن عبدالله، ابن ‏ابى‏ خَيثَمه، ابوحاتم، ابوزُرعه، ابن ‏عدى، فسوى، حنبل و عثمان دارمى و احمد بن عبدالله عِجلى از احمد و تِرمِذى از احمد و بخارى، همگى او را توثيق كرده و ستوده ‏اند. بسيارى از بزرگان راويان صاحبان صحاح جز بخارى از او روايت كرده ‏اند.
 
عمرو بن على گفته كه مُعاذ بن مُعاذ در حديث شهر بن حوشب تأمل داشت، ولى او از اسماء بنت يزيد روايات حسن نقل كرده است.


در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح كرده‏ اند كه البته در برابر اين توثيقات فراوان از اعتبارى ندارد. چنانچه محدّثان اهل‏ سنت پذيرفته ‏اند كه اگر تعديل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بى ‏اثر مى‏ گرداند. به عنوان نمونه ابوالمؤيّد خوارزمى از ابن‏ جوزى نقل كرده كه وى در مورد شهر بن حوشب -  كه نامش در سند حديثى آمده -  به اين قاعده كلى تصريح كرده و به توثيق ابن‏ جوزى در مورد او استناد كرده و تضعيف در مورد او را ردّ كرده است.<ref>جامع مسانيد ابى‏ حنيفة: ج ۱ ص ۳۹. </ref>
در طرف مقابل، چند نفر شهر بن حوشب را جرح كرده‏ اند كه البته در برابر اين توثيقات فراوان از اعتبارى ندارد. چنانچه محدّثان اهل‏ سنت پذيرفته ‏اند كه اگر تعديل بر جرح راجح باشد، در هنگام تعارض جرح را بى ‏اثر مى‏ گرداند. به عنوان نمونه ابوالمؤيّد خوارزمى از ابن‏ جوزى نقل كرده كه وى در مورد شهر بن حوشب -  كه نامش در سند حديثى آمده -  به اين قاعده كلى تصريح كرده و به توثيق ابن‏ جوزى در مورد او استناد كرده و تضعيف در مورد او را ردّ كرده است.<ref>جامع مسانيد ابى‏ حنيفة: ج ۱ ص ۳۹. </ref>
خط ۸۵: خط ۸۹:
'''اول'''
'''اول'''


فضل روزه بيست و هفتم ماه رجب: نورالدين حلبى در مورد مبعث پيامبرصلى الله عليه وآله در شب يا روز بيست و هفتم ماه رجب از حافظ دِمياطى در سيره ‏اش، از ابوهريره نقل كرده كه روزه روز بيست و هفتم ماه رجب معادل روزه شصت ماه است... .<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۱ ص ۳۸۴. </ref>
فضل روزه بيست و هفتم ماه رجب: نورالدين حلبى در مورد مبعث پيامبر صلى الله عليه و آله در شب يا روز بيست و هفتم ماه رجب از حافظ دِمياطى در سيره ‏اش، از ابوهريره نقل كرده كه روزه روز بيست و هفتم ماه رجب معادل روزه شصت ماه است... .<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۱ ص ۳۸۴. </ref>


عجيب اينجاست كه حلبى در سخنى مانند ابن‏ كثير به حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير اعتراض مى ‏كند، ولى مثل آن را درباره روز مبعث از ابوهريره نقل مى ‏كند! البته وى در پايان اعتراضش خواننده را به تأمّل امر كرده، و از قول ذهبى نقل كرده كه اين حديث جداً منكر بلكه دروغ است، زيرا در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است. حال چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل روزه شصت ماه باشد؟! پس اين باطل است!<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۳ ص ۳۳۷. </ref>
عجيب اينجاست كه حلبى در سخنى مانند ابن‏ كثير به حديث ابوهريره درباره روزه روز غدير اعتراض مى ‏كند، ولى مثل آن را درباره روز مبعث از ابوهريره نقل مى ‏كند! البته وى در پايان اعتراضش خواننده را به تأمّل امر كرده، و از قول ذهبى نقل كرده كه اين حديث جداً منكر بلكه دروغ است، زيرا در حديث صحيح آمده كه روزه ماه رمضان معادل روزه ده ماه است. حال چگونه ممكن است كه روزه يک روز معادل روزه شصت ماه باشد؟! پس اين باطل است!<ref>انسان العيون فى سيرة الامين و المأمون: ج ۳ ص ۳۳۷. </ref>
خط ۹۳: خط ۹۷:
لازم به ذكر است: حديث دِمياطى در فضيلت روزه روز بيست و هفتم ماه رجب را جماعتى از بزرگان اهل‏ سنت روايت كرده ‏اند، از جمله: شيخ عبدالقادر گيلانى با سندش از شهر بن حَوشَب از ابوهريره، و نيز در «نُزهَة المجالس».<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۱، ۵۰۲. نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴.</ref>  
لازم به ذكر است: حديث دِمياطى در فضيلت روزه روز بيست و هفتم ماه رجب را جماعتى از بزرگان اهل‏ سنت روايت كرده ‏اند، از جمله: شيخ عبدالقادر گيلانى با سندش از شهر بن حَوشَب از ابوهريره، و نيز در «نُزهَة المجالس».<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۱، ۵۰۲. نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴.</ref>  


همچنين بعضى روايت كرده ‏اند كه هر كس اين روز (روز مبعث) را روزه بگيرد، مانند كسى است كه صد سال روزه گرفته باشد. از جمله: على بن يحيى بخارى زَندَويستى (م ۳۸۲ ق) و شيخ عبدالقادر گيلانى با اسنادش از ابوهريره و سلمان فارسى از رسول ‏الله‏ صلى الله عليه وآله نقل كرده كه فرمود: هرآينه در ماه رجب روز و شبى است كه هر كس آن روز را روزه بگيرد و آن شب را به نماز بايستد، پاداشش همچون كسى است كه صد سال را روزه بگيرد و به نماز بايستد. آن روز سه روز مانده به پايان ماه رجب است (يعنى روز مبعث). در «نُزهَة المجالس» نيز اين حديث را گيلانى نقل كرده است.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۲، ۵۰۳، و از او: نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴. روضة الشهداء (مخطوط.).</ref>
همچنين بعضى روايت كرده ‏اند كه هر كس اين روز (روز مبعث) را روزه بگيرد، مانند كسى است كه صد سال روزه گرفته باشد. از جمله: على بن يحيى بخارى زَندَويستى (م ۳۸۲ ق) و شيخ عبدالقادر گيلانى با اسنادش از ابوهريره و سلمان فارسى از رسول ‏الله‏ صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: هرآينه در ماه رجب روز و شبى است كه هر كس آن روز را روزه بگيرد و آن شب را به نماز بايستد، پاداشش همچون كسى است كه صد سال را روزه بگيرد و به نماز بايستد. آن روز سه روز مانده به پايان ماه رجب است (يعنى روز مبعث). در «نُزهَة المجالس» نيز اين حديث را گيلانى نقل كرده است.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۵۰۲، ۵۰۳، و از او: نزهة المجالس: ج ۱ ص ۱۵۴. روضة الشهداء (مخطوط.).</ref>


'''دوم'''
'''دوم'''
خط ۱۰۷: خط ۱۱۱:
نظير اين حديث درباره روزه ايّام البيض -  سه روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه -  خواهد آمد.
نظير اين حديث درباره روزه ايّام البيض -  سه روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه -  خواهد آمد.


همچنين از پيامبرصلى الله عليه وآله روايت شده است: برترى ماه رجب بر ديگر ماه‏ ها مانند برترى قرآن بر ديگر سخن‏ هاست. و نيز روايت شده است:
همچنين از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است: برترى ماه رجب بر ديگر ماه‏ ها مانند برترى قرآن بر ديگر سخن‏ هاست. و نيز روايت شده است:


هر كس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد، گويا چهل سال را روزه گرفته است.
هر كس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد، گويا چهل سال را روزه گرفته است.


ابن‏ مسعود از رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله روايت كرده است: هر كس سه روز از ماه رجب را روزه بگيرد و شب‏ هاى آن سه روز را به نماز بايستد، پاداشش مانند كسى است كه سه هزار سال را روزه گرفته و شب‏هايش را به نماز ايستاده باشد. خدا در برابر هر روز هفتاد گناه كبيره او را مى‏آمرزد و هنگام جان دادن، هفتاد حاجت او را بر مى ‏آورد و هفتاد حاجت ديگر را در قبر و هفتاد حاجت ديگر را هنگام عرضه كردن نامه اعمال و هفتاد حاجت ديگر را نزد ميزان و هفتاد حاجت ديگر را هنگام گذر از صراط.
ابن‏ مسعود از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده است: هر كس سه روز از ماه رجب را روزه بگيرد و شب‏ هاى آن سه روز را به نماز بايستد، پاداشش مانند كسى است كه سه هزار سال را روزه گرفته و شب‏هايش را به نماز ايستاده باشد. خدا در برابر هر روز هفتاد گناه كبيره او را مى‏آمرزد و هنگام جان دادن، هفتاد حاجت او را بر مى ‏آورد و هفتاد حاجت ديگر را در قبر و هفتاد حاجت ديگر را هنگام عرضه كردن نامه اعمال و هفتاد حاجت ديگر را نزد ميزان و هفتاد حاجت ديگر را هنگام گذر از صراط.


سلمان فارسى از پيامبر صلى الله عليه وآله روايت كرده است: هر كس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد گويا كه هزار سال را روزه گرفته و هزار بنده را آزاد كرده است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۵۲، ۱۵۳.</ref>
سلمان فارسى از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت كرده است: هر كس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد گويا كه هزار سال را روزه گرفته و هزار بنده را آزاد كرده است.<ref>نزهة المجالس: ج ۱ ص۱۵۲، ۱۵۳.</ref>


'''سوم'''
'''سوم'''


فضيلت روزه روز عرفه: در «روضة العلماء» درباره فضيلت روزه روز عرفه آمده است: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، مانند آن است كه دو سال روزه گرفته باشد.
فضيلت روزه روز عرفه: در «روضة العلماء» درباره فضيلت روزه روز عرفه آمده است: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، مانند آن است كه دو سال روزه گرفته باشد.


در همان كتاب از ابوهريره آمده كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه وآله فرمود: هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، خدا ده برابر تعداد تمام كسانى كه در عمر جهان آن روز را روزه گرفته ‏اند و تمام مسلمانانى كه آن روز را روزه نگرفته ‏اند براى او پاداش مى ‏نويسد، و در قيامت هفتاد هزار فرشته او را از قبرش تا موقف حساب و كتاب و جايگاه نصب ميزان و از موقف تا صراط و از صراط تا بهشت همراهى مى‏ كنند و هراس‏ هاى روز قيامت و برخاستن از قبر را بر او آسان مى‏ گردانند، و در هر قدمى كه مركبش بر مى ‏دارد مژده تازه ‏اى به او مى‏ دهند، و به او گفته مى‏ شود: هر گونه كه مى‏ خواهى بر خداى وارد شو و به بهشت وارد شو.<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>
در همان كتاب از ابوهريره آمده كه رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس روز عرفه را روزه بگيرد، خدا ده برابر تعداد تمام كسانى كه در عمر جهان آن روز را روزه گرفته ‏اند و تمام مسلمانانى كه آن روز را روزه نگرفته ‏اند براى او پاداش مى ‏نويسد، و در قيامت هفتاد هزار فرشته او را از قبرش تا موقف حساب و كتاب و جايگاه نصب ميزان و از موقف تا صراط و از صراط تا بهشت همراهى مى‏ كنند و هراس‏ هاى روز قيامت و برخاستن از قبر را بر او آسان مى‏ گردانند، و در هر قدمى كه مركبش بر مى ‏دارد مژده تازه ‏اى به او مى‏ دهند، و به او گفته مى‏ شود: هر گونه كه مى‏ خواهى بر خداى وارد شو و به بهشت وارد شو.<ref>روضة العلماء (مخطوط).</ref>


ابواللّيث نصر بن محمد سمرقندى از [[عايشه]] نقل كرده است: جوانى اهل سماع بود<ref>سمرقندى در معناى «اهل سماع» نوشته است: يعنى در ميان مردم به خير و شجاعت مشهور بود. </ref>، و هنگامى كه هلال ماه ذى‏ حجه را مى‏ ديد شروع به روزه گرفتن مى ‏كرد. خبر آن جوان به پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد.
ابواللّيث نصر بن محمد سمرقندى از [[عايشه]] نقل كرده است: جوانى اهل سماع بود<ref>سمرقندى در معناى «اهل سماع» نوشته است: يعنى در ميان مردم به خير و شجاعت مشهور بود. </ref>، و هنگامى كه هلال ماه ذى‏ حجه را مى‏ ديد شروع به روزه گرفتن مى ‏كرد. خبر آن جوان به پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد.


آن حضرت كسى را نزد او فرستاد و وى را به سوى خود فراخواند. چون آن جوان به نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله آمد، حضرتش به او فرمود: چه تو را به روزه اين روزها وا مى ‏دارد؟ جوان گفت: پدر و مادرم به فدايت اى رسول‏ خدا، روزهاى مشعر و حج را روزه مى ‏گيرم، باشد كه خدا مرا در دعاى اهل مشعر و حج شريک گرداند.
آن حضرت كسى را نزد او فرستاد و وى را به سوى خود فراخواند. چون آن جوان به نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله آمد، حضرتش به او فرمود: چه تو را به روزه اين روزها وا مى ‏دارد؟ جوان گفت: پدر و مادرم به فدايت اى رسول‏ خدا، روزهاى مشعر و حج را روزه مى ‏گيرم، باشد كه خدا مرا در دعاى اهل مشعر و حج شريک گرداند.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: روزه هر روز تو برابر آزاد كردن صد برده و قربانى كردن صد شتر و فرستادن صد اسب به نبرد در راه خداست. چون روز ترويه (هشتم ذى‏ حجّه) فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن هزار برده و قربانى كردن هزار شتر و فرستادن هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت.
 
چون روز عرفه فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن دو هزار برده و قربانى كردن دو هزار شتر و فرستادن دو هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت. اين روزه‏ ها معادل روزه دو سال است؛ سال قبل و سال بعد از اين سالى كه در آن هستى.


پيامبرصلى الله عليه وآله به او فرمود: روزه هر روز تو برابر آزاد كردن صد برده و قربانى كردن صد شتر و فرستادن صد اسب به نبرد در راه خداست. چون روز ترويه (هشتم ذى‏ حجّه) فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن هزار برده و قربانى كردن هزار شتر و فرستادن هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت. چون روز عرفه فرا رسد، در آن روز ثوابى معادل ثواب آزاد كردن دو هزار برده و قربانى كردن دو هزار شتر و فرستادن دو هزار اسب به نبرد در راه خدا را خواهى داشت. اين روزه‏ ها معادل روزه دو سال است؛ سال قبل و سال بعد از اين سالى كه در آن هستى.
در روايت ديگرى آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله به جوان گفت: روزه روز عرفه معادل روزه دو سال و روزه روز عاشورا معادل روزه يكسال است.<ref>تنبيه الغافلين (مخطوط).</ref>
در روايت ديگرى آمده است كه پيامبرصلى الله عليه وآله به جوان گفت: روزه روز عرفه معادل روزه دو سال و روزه روز عاشورا معادل روزه يكسال است.<ref>تنبيه الغافلين (مخطوط).</ref>


'''چهارم'''
'''چهارم'''


باز فضيلت روزه سه روز از هر ماه: در «غُنيَة الطالبين» از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام روايت كرده كه فرمود: روزى در هنگام ظهر نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله رفتم، در اتاقى نشسته بود.به او سلام كردم، سلامم را پاسخ داد و سپس فرمود: يا على، اين جبرئيل است كه به تو سلام مى‏كند. عرض كردم: اى فرستاده خدا، بر تو و بر او سلام. سپس به من فرمود: به من نزديك شو. من به حضرتش نزديک شدم، فرمود: جبرئيل به تو مى‏ گويد: سه روز از هر ماه را روزه بگير، تا برايت در برابر روز نخست ثواب ده هزار سال روزه، و در برابر روز دوم ثواب سى هزار سال روزه، و در برابر روز سوم ثواب صد هزار سال روزه نوشته شود. عرض كردم: اى رسول‏ خدا، آيا اين ثواب تنها ويژه من است يا به هر كس كه چنين كند اين ثواب داده مى‏ شود؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى على، خدا اين ثواب را به تو و به هر كس پس از تو چنين كند خواهد داد.<ref>غُنيَة الطالبين: ص ۷۳۸. </ref>
باز فضيلت روزه سه روز از هر ماه: در «غُنيَة الطالبين» از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام روايت كرده كه فرمود:
 
روزى در هنگام ظهر نزد رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله رفتم، در اتاقى نشسته بود.به او سلام كردم، سلامم را پاسخ داد و سپس فرمود: يا على، اين جبرئيل است كه به تو سلام مى‏ كند.
 
عرض كردم: اى فرستاده خدا، بر تو و بر او سلام. سپس به من فرمود: به من نزديك شو. من به حضرتش نزديک شدم، فرمود: جبرئيل به تو مى‏ گويد: سه روز از هر ماه را روزه بگير، تا برايت در برابر روز نخست ثواب ده هزار سال روزه، و در برابر روز دوم ثواب سى هزار سال روزه، و در برابر روز سوم ثواب صد هزار سال روزه نوشته شود.
 
عرض كردم: اى رسول‏ خدا، آيا اين ثواب تنها ويژه من است يا به هر كس كه چنين كند اين ثواب داده مى‏ شود؟
 
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى على، خدا اين ثواب را به تو و به هر كس پس از تو چنين كند خواهد داد.<ref>غُنيَة الطالبين: ص ۷۳۸. </ref>


'''پنجم'''
'''پنجم'''
خط ۱۳۶: خط ۱۵۱:
فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرم: شيخ عبدالقادر گيلانى درباره فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرّم مى‏ نويسد: بيان فضائل روز عاشورا: خداى عزوجل مى ‏فرمايد:
فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرم: شيخ عبدالقادر گيلانى درباره فضيلت روزه عاشورا و هر يک از روزهاى ماه محرّم مى‏ نويسد: بيان فضائل روز عاشورا: خداى عزوجل مى ‏فرمايد:


«إنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَ اللَّهِ اثناعَشَرَ شَهراً فى كِتابِ اللَّهِ يَومَ خَلَقَ السَماواتِ وَ الأرضَ مِنها أربَعَةٌ حُرُمٌ»<ref>توبه/۳۶.</ref>: بى‏ گمان تعداد ماه ‏ها نزد خدا در كتاب خدا روزى كه آسمان‏ ها و زمين را آفريد دوازده تاست كه چهار ماه از آن ها ماه‏ هاى حرام ‏اند... .
«إنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِندَ اللَّهِ اثناعَشَرَ شَهراً فى كِتابِ اللَّهِ يَومَ خَلَقَ السَماواتِ وَ الأرضَ مِنها أربَعَةٌ حُرُمٌ»<ref>توبه/۳۶.</ref>:


سپس چند روايت درباره محرم و روزه در آن نقل كرده است:<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span>از ابن‏ عباس، از رسول‏ خداصلى الله عليه وآله: هر كس يک روز از محرّم را روزه بگيرد، در برابر هر روز سى روز را برايش خواهند نوشت.
بى‏ گمان تعداد ماه ‏ها نزد خدا در كتاب خدا روزى كه آسمان‏ ها و زمين را آفريد دوازده تاست كه چهار ماه از آن ها ماه‏ هاى حرام ‏اند... .


از ابن‏ عباس از رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله: هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد، پاداش ده هزار فرشته به او داده خواهد شد. هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد ثواب ده هزار حج گزارنده و عمره ‏گزار و ثواب ده هزار شهيد را به او عطا كنند.
سپس چند روايت درباره محرم و روزه در آن نقل كرده است: از ابن‏ عباس، از رسول‏ خداصلى الله عليه وآله: هر كس يک روز از محرّم را روزه بگيرد، در برابر هر روز سى روز را برايش خواهند نوشت.
 
از ابن‏ عباس از رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله: هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد، پاداش ده هزار فرشته به او داده خواهد شد.
 
هر كس روز دهم ماه محرّم را روزه بگيرد ثواب ده هزار حج گزارنده و عمره ‏گزار و ثواب ده هزار شهيد را به او عطا كنند.


از ابن‏ عباس از پيامبرصلى الله عليه وآله: هر كس روز عاشورا را روزه بگيرد، عبادت شصت سال همراه با روزه و نماز برايش ثبت مى‏ شود.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۶۷۳، ۶۷۵.</ref>
از ابن‏ عباس از پيامبرصلى الله عليه وآله: هر كس روز عاشورا را روزه بگيرد، عبادت شصت سال همراه با روزه و نماز برايش ثبت مى‏ شود.<ref>غُنيَة الطالبين: ص۶۷۳، ۶۷۵.</ref>
خط ۱۵۲: خط ۱۷۱:
روزه روز غدير مانند روزه شصت ماه است: غير از كسانى كه نام آنان گذشت، گروه ديگرى نيز حديث فضيلت روزه روز غدير خم را از [[ابوهريره]] روايت كرده ‏اند:
روزه روز غدير مانند روزه شصت ماه است: غير از كسانى كه نام آنان گذشت، گروه ديگرى نيز حديث فضيلت روزه روز غدير خم را از [[ابوهريره]] روايت كرده ‏اند:


سيد على همدانى در «المودّة فى القربى» گويد: از ابوهريره روايت شده كه گفت: هر كس روز هجدهم ماه ذى ‏حجه را روزه بگيرد مانند آن است كه شصت ماه را روزه گرفته باشد. و آن روزى است كه در آن، پيامبرصلى الله عليه وآله دست على‏ عليه السلام را در غدير خم گرفت و فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما، و هر كس او را رها كند رها كن. مانند اين روايت از امام باقر از پدرانش ‏عليهم السلام نيز روايت شده است. افزون بر اين، اين خبر از شمار بسيارى از صحابه در جاهاى گوناگون نقل گشته است.<ref>ر.ک: ينابيع المودّة: ص ۲۴۹. </ref>
سيد على همدانى در «المودّة فى القربى» گويد: از ابوهريره روايت شده كه گفت: هر كس روز هجدهم ماه ذى ‏حجه را روزه بگيرد مانند آن است كه شصت ماه را روزه گرفته باشد. و آن روزى است كه در آن، پيامبر صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را در غدير خم گرفت و فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.
 
خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با وى دشمنى كند دشمنى فرما، و هر كس او را رها كند رها كن. مانند اين روايت از امام باقر از پدرانش ‏عليهم السلام نيز روايت شده است. افزون بر اين، اين خبر از شمار بسيارى از صحابه در جاهاى گوناگون نقل گشته است.<ref>ر.ک: ينابيع المودّة: ص ۲۴۹. </ref>


همچنين [[خطیب خوارزمی]] و حموئى هر كدام با اسنادشان از [[ابوهریره]] نقل كرده‏ اند:
همچنين خطیب خوارزمی و حموئى هر كدام با اسنادشان از [[ابوهریره]] نقل كرده‏ اند:


هر كس روز هجدهم ماه ذى‏ حجه را روزه بگيرد، برايش روزه شصت ماه را ثبت خواهند كرد. و آن روز غدير خم است؛ وقتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:
هر كس روز هجدهم ماه ذى‏ حجه را روزه بگيرد، برايش روزه شصت ماه را ثبت خواهند كرد. و آن روز غدير خم است؛ وقتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:
خط ۱۶۵: خط ۱۸۶:
پاسخ اين است كه اگر صحّت حديث منقول در صحيحين را از حيث سند بپذيريم و از اينكه حديث ياد شده صلاحيت معارضه با حديث ابوهريره را ندارد -  زيرا هر دو گروه شيعه و سنّى آن را پذيرفته ‏اند -  چشم‏ پوشى كنيم، مى‏ گوييم: احتمال دارد آيه اكمال دو بار نازل شده باشد. جمع بين دو حديث بر اساس اين احتمال، بين دانشمندان شايع و متداول است و اين بر هر كس كه در كتاب‏ هاى حديث و تفسير و شروح حديث كاوش كرده باشد روشن است. توضيح بيشتر در شرح دليل ششم كه نزول آيه «سَألَ سَائِلٌ» در روز غدير است خواهد آمد.
پاسخ اين است كه اگر صحّت حديث منقول در صحيحين را از حيث سند بپذيريم و از اينكه حديث ياد شده صلاحيت معارضه با حديث ابوهريره را ندارد -  زيرا هر دو گروه شيعه و سنّى آن را پذيرفته ‏اند -  چشم‏ پوشى كنيم، مى‏ گوييم: احتمال دارد آيه اكمال دو بار نازل شده باشد. جمع بين دو حديث بر اساس اين احتمال، بين دانشمندان شايع و متداول است و اين بر هر كس كه در كتاب‏ هاى حديث و تفسير و شروح حديث كاوش كرده باشد روشن است. توضيح بيشتر در شرح دليل ششم كه نزول آيه «سَألَ سَائِلٌ» در روز غدير است خواهد آمد.


افزون بر اين، سبط ابن‏ جوزى در خصوص اين آيه كريمه به احتمالى كه گفته شد تصريح كرده و بر اساس آن ادعاى ضعف حديث نزول [[آيه اكمال]] در روز غدير را پاسخ گفته است.
افزون بر اين، سبط ابن‏ جوزى در خصوص اين آيه كريمه به احتمالى كه گفته شد تصريح كرده و بر اساس آن ادعاى ضعف حديث نزول [[آیه اکمال]] در روز غدير را پاسخ گفته است.


وى مى ‏نويسد: اگر گفته شود: روايتى كه در آن، سخن عمر نقل شده كه «مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى گشتى» ضعيف است، پاسخ آن است كه اين روايت صحيح است، بلكه ضعيف حديثى است كه ابوبكر احمد بن ثابت خطيب از عبدالله بن على بن محمد بن بشر، از على بن عمر دارقطنى، از ابونصر حَبشون بن موسى بن ايّوب خلاّل، از ابوهريره روايت كرده و در پايان آن آمده است:
وى مى ‏نويسد: اگر گفته شود: روايتى كه در آن، سخن عمر نقل شده كه «مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى گشتى» ضعيف است، پاسخ آن است كه اين روايت صحيح است، بلكه ضعيف حديثى است كه ابوبكر احمد بن ثابت خطيب از عبدالله بن على بن محمد بن بشر، از على بن عمر دارقطنى، از ابونصر حَبشون بن موسى بن ايّوب خلاّل، از ابوهريره روايت كرده و در پايان آن آمده است: