پرش به محتوا

استهزاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
يكى از موارد استهزاء [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قُدَيْد و پيش از رسيدن به غدير بود. اين ماجرا از دو بُعد قابل بررسى است:
يكى از موارد استهزاء [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قُدَيْد و پيش از رسيدن به غدير بود. اين ماجرا از دو بُعد قابل بررسى است:


'''موقعيت تاريخى'''
=== '''موقعيت تاريخى''' ===
 
روز هفدهم ماه [[ذى‏ الحجه]] كاروان غدير وارد «وادى قُدَيْد» شد و براى استراحت در آبادى «قديد» توقف كرد و مردم پياده شدند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص۳۹، ۵۱. در اين دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بود و پيامبرصلى الله عليه وآله شش روز بعد از آن صبر كرد، كه آيه «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى» نازل شد، و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد.</ref>
روز هفدهم ماه [[ذى‏ الحجه]] كاروان غدير وارد «وادى قُدَيْد» شد و براى استراحت در آبادى «قديد» توقف كرد و مردم پياده شدند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص۳۹، ۵۱. در اين دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بود و پيامبرصلى الله عليه وآله شش روز بعد از آن صبر كرد، كه آيه «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى» نازل شد، و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد.</ref>


خط ۱۲: خط ۱۱:
در آنجا و پس از دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در مورد محبت على‏ عليه السلام در دل مردم و نزول آيه ۹۶ و ۹۷ سوره مريم، منافقين بى‏ كار ننشستند و فوراً عكس‏ العمل نشان دادند و خداوند هم آيات ۱۲-۲۴ سوره هود را نازل كرد:
در آنجا و پس از دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در مورد محبت على‏ عليه السلام در دل مردم و نزول آيه ۹۶ و ۹۷ سوره مريم، منافقين بى‏ كار ننشستند و فوراً عكس‏ العمل نشان دادند و خداوند هم آيات ۱۲-۲۴ سوره هود را نازل كرد:


'''الف) استهزاء ابوبكر و عمر به دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله'''
==== '''الف) استهزاء ابوبكر و عمر به دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله''' ====
 
اين مراسم دعا و آمين و استجابت فورى الهى با نزول آيه در حضور مردم و تفاصيلى كه ذكر شد، يک مقطع استثنايى در زندگانى پيامبر صلى الله عليه و آله به شمار مى ‏آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد، و در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت.
اين مراسم دعا و آمين و استجابت فورى الهى با نزول آيه در حضور مردم و تفاصيلى كه ذكر شد، يک مقطع استثنايى در زندگانى پيامبر صلى الله عليه و آله به شمار مى ‏آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد، و در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت.


براى شكستن اين عظمت دهان بى ‏پروايى لازم بود كه خسَّت و ذلت و حسادت خود را به نمايش بگذارد. از ميان آن جمعيت عظيم كه ناظر ماجرا بودند، ابوبكر و عمر به كنايه گفتند: به خدا قسم! يک پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب‏ تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه مى‏ شد اگر از پروردگارش درخواست ملائكه ‏اى مى ‏كرد كه او را در برابر دشمنانش كمک كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند! به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت مى ‏كند او هم مى ‏پذيرد!!<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹. </ref>
براى شكستن اين عظمت دهان بى ‏پروايى لازم بود كه خسَّت و ذلت و حسادت خود را به نمايش بگذارد. از ميان آن جمعيت عظيم كه ناظر ماجرا بودند، ابوبكر و عمر به كنايه گفتند: به خدا قسم! يک پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب‏ تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه مى‏ شد اگر از پروردگارش درخواست ملائكه ‏اى مى ‏كرد كه او را در برابر دشمنانش كمک كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند! به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت مى ‏كند او هم مى ‏پذيرد!!<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹. </ref>


'''ب) عكس العمل وحى و نزول آيات درباره گفته ابوبكر و عمر'''
==== '''ب) عكس العمل وحى و نزول آيات درباره گفته ابوبكر و عمر''' ====
 
اين حركت تخريب كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام مى‏ شد و فرهنگ دنياپرستى را در دل مردم زنده مى‏ كرد و ارزش‏ هاى معنوى را از قلوب مردم ساقط مى ‏نمود، بر قلب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله سنگينى مى‏ كرد، و حقاً از كسانى كه به عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. شواهدالتنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸. </ref>
اين حركت تخريب كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام مى‏ شد و فرهنگ دنياپرستى را در دل مردم زنده مى‏ كرد و ارزش‏ هاى معنوى را از قلوب مردم ساقط مى ‏نمود، بر قلب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله سنگينى مى‏ كرد، و حقاً از كسانى كه به عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. شواهدالتنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸. </ref>


خط ۶۰: خط ۵۷:
و اين گونه بود كه يک منزل قبل از غدير، سيل آيات الهى جارى شد و بيدار باش عظيم را براى مردم اعلام كرد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند، همان گونه كه تسلاى قلب پيامبرصلى الله عليه وآله در برابر حركات فتنه ‏انگيز منافقين بود، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده ‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى‏ داد.
و اين گونه بود كه يک منزل قبل از غدير، سيل آيات الهى جارى شد و بيدار باش عظيم را براى مردم اعلام كرد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند، همان گونه كه تسلاى قلب پيامبرصلى الله عليه وآله در برابر حركات فتنه ‏انگيز منافقين بود، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده ‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى‏ داد.


'''تحليل اعتقادى'''
=== '''تحليل اعتقادى''' ===
 
با در نظر گرفتن شأن نزول اين آيات و روشن شدن مرجع ضميرها از فرمايش امام صادق‏ عليه السلام، تفسير گونه‏ اى بر چهره اين آيات مى‏ توان نوشت كه عمق آن ها را روشن مى ‏سازد.
با در نظر گرفتن شأن نزول اين آيات و روشن شدن مرجع ضميرها از فرمايش امام صادق‏ عليه السلام، تفسير گونه‏ اى بر چهره اين آيات مى‏ توان نوشت كه عمق آن ها را روشن مى ‏سازد.


خط ۱۰۳: خط ۹۹:
در اين ماجرا روشنگرى‏ هايى درباره غدير صورت گرفت و عللى از وقايع فاطميه تبيين شد، كه مختصراً به آنها اشاره مى ‏كنيم:
در اين ماجرا روشنگرى‏ هايى درباره غدير صورت گرفت و عللى از وقايع فاطميه تبيين شد، كه مختصراً به آنها اشاره مى ‏كنيم:


'''اول: معناى دقيق «مولى»'''
=== '''اول: معناى دقيق «مولى»''' ===
 
پس از تلاش فراوان به اين نتيجه رسيدند كه شايد قيس -  كه از همه نيرومندتر بود -  بتواند اين طوق آهنين را از گردن خالد باز كند. قيس هم فرصت را غنيمت شمرده و با [[سقيفه]] ‏ايان احتجاج كرد. او مطيع بودن خود نسبت به امر مولايش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را در مقابل [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] -  كه از او بيعت گرفته بود -  چنين بيان كرد: على‏ عليه السلام صاحب اختيار من است، و به خدا قسم صاحب اختيار من و تو و همه مؤمنان است.
پس از تلاش فراوان به اين نتيجه رسيدند كه شايد قيس -  كه از همه نيرومندتر بود -  بتواند اين طوق آهنين را از گردن خالد باز كند. قيس هم فرصت را غنيمت شمرده و با [[سقيفه]] ‏ايان احتجاج كرد. او مطيع بودن خود نسبت به امر مولايش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را در مقابل [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] -  كه از او بيعت گرفته بود -  چنين بيان كرد: على‏ عليه السلام صاحب اختيار من است، و به خدا قسم صاحب اختيار من و تو و همه مؤمنان است.


همچنين قيس افتخار به غدير و سربلندى با آن را اعلام كرد و به ابوبكر گفت: اما اينكه گفتى: على امام من است، من امامت او را انكار نمى‏ كنم و از ولايت او عدول نمى ‏نمايم.
همچنين قيس افتخار به غدير و سربلندى با آن را اعلام كرد و به ابوبكر گفت: اما اينكه گفتى: على امام من است، من امامت او را انكار نمى‏ كنم و از ولايت او عدول نمى ‏نمايم.


'''دوم: معناى دقيق غدير'''
=== '''دوم: معناى دقيق غدير''' ===
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مفهوم غدير را با شباهت صاحب آن به بيت ‏الله بيان فرمود. آن حضرت با كشاندن آنها به محضر خويش معناى بيت‏ الله بودن خود را در آن جوّ خفقان به عموم مردم و آيندگان تاريخ از دو جهت نشان داد:
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مفهوم غدير را با شباهت صاحب آن به بيت ‏الله بيان فرمود. آن حضرت با كشاندن آنها به محضر خويش معناى بيت‏ الله بودن خود را در آن جوّ خفقان به عموم مردم و آيندگان تاريخ از دو جهت نشان داد:


خط ۱۲۱: خط ۱۱۵:
آنگاه كه بيت‏ الله را جايگاه ثواب و محل امن قرار داديم. من و تو مانند يكديگر هستيم مگر در نبوت، كه من خاتم پيامبران و تو خاتم جانشينان هستى.
آنگاه كه بيت‏ الله را جايگاه ثواب و محل امن قرار داديم. من و تو مانند يكديگر هستيم مگر در نبوت، كه من خاتم پيامبران و تو خاتم جانشينان هستى.


'''سوم: بيعت اجبارى سقيفه در مقابل بيعت اختيارى غدير'''
=== '''سوم: بيعت اجبارى سقيفه در مقابل بيعت اختيارى غدير''' ===
 
همچنين قيس با افسوسى كه براى از دست دادن غدير مى‏ خورد به ابوبكر گفت: به خدا قسم اگر دست من با تو بيعت كرده، قلب و زبانم با تو بيعت نكرده است. من بعد از روز غدير درباره على‏ عليه السلام حجتى ندارم. بيعت من با تو مانند آن زنى است كه رشته‏ هاى خود را بعد از ريسيدن پنبه مى‏ كرد.<ref>اشاره به آيه قرآن است كه خداوند زنى از بنى ‏اسرائيل را مثال مى ‏زند كه صبح تا شب پنبه مى‏ ريسيد، و شب كه مى‏ شد همه رشته ‏هاى خود را دوباره به حالت پنبه باز مى‏ گرداند. نحل/۹۲: «و لا تكونوا كالتى نقضت غزلها من بعد قوة انكاثاً...»: مانند آن زنى نباشيد كه رشته‏ هاى خود را بعد از زحمت رسيدن دوباره تكه تكه پنبه مى‏ كرد... .</ref>
همچنين قيس با افسوسى كه براى از دست دادن غدير مى‏ خورد به ابوبكر گفت: به خدا قسم اگر دست من با تو بيعت كرده، قلب و زبانم با تو بيعت نكرده است. من بعد از روز غدير درباره على‏ عليه السلام حجتى ندارم. بيعت من با تو مانند آن زنى است كه رشته‏ هاى خود را بعد از ريسيدن پنبه مى‏ كرد.<ref>اشاره به آيه قرآن است كه خداوند زنى از بنى ‏اسرائيل را مثال مى ‏زند كه صبح تا شب پنبه مى‏ ريسيد، و شب كه مى‏ شد همه رشته ‏هاى خود را دوباره به حالت پنبه باز مى‏ گرداند. نحل/۹۲: «و لا تكونوا كالتى نقضت غزلها من بعد قوة انكاثاً...»: مانند آن زنى نباشيد كه رشته‏ هاى خود را بعد از زحمت رسيدن دوباره تكه تكه پنبه مى‏ كرد... .</ref>


خط ۱۹۱: خط ۱۸۴:
در مورد اين آيات دو نكته قابل توجه است:
در مورد اين آيات دو نكته قابل توجه است:


'''خطر و مسخره كردن منافقين'''
=== '''خطر و مسخره كردن منافقين''' ===
 
نكته مهمى كه درباره غدير در اين مقطع بيان شده است اينكه در آيه مى‏ فرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ». در اين آيه چهار نكته ظريف درباره ولايت به چشم مى‏ خورد:
نكته مهمى كه درباره غدير در اين مقطع بيان شده است اينكه در آيه مى‏ فرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ». در اين آيه چهار نكته ظريف درباره ولايت به چشم مى‏ خورد:


'''نكته اول'''
==== '''نكته اول''' ====
 
كلمه «اصدع» درباره ولايت به كار رفته در حالى كه در اكثر موارد از كلمه «بلِّغ» و نظاير آن استفاده شده است. «اصدع» به معناى اعلان با صداى بلند و ابلاغى است كه اطمينان از رسيدن خبر به مخاطبين در آن لحاظ شده باشد؛ و حقاً مراسم غدير اين گونه ابلاغ شد به طورى كه خبر آن تا دورترين نقاط جهان آن روز و امروز منتشر شد، و تا دوردست ‏هاى زمان و در همه اعصار تاكنون پخش شده است.
كلمه «اصدع» درباره ولايت به كار رفته در حالى كه در اكثر موارد از كلمه «بلِّغ» و نظاير آن استفاده شده است. «اصدع» به معناى اعلان با صداى بلند و ابلاغى است كه اطمينان از رسيدن خبر به مخاطبين در آن لحاظ شده باشد؛ و حقاً مراسم غدير اين گونه ابلاغ شد به طورى كه خبر آن تا دورترين نقاط جهان آن روز و امروز منتشر شد، و تا دوردست ‏هاى زمان و در همه اعصار تاكنون پخش شده است.


'''نكته دوم'''
==== '''نكته دوم''' ====
 
كلمه «تُؤْمَرُ» حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله است.
كلمه «تُؤْمَرُ» حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله است.


خط ۲۰۷: خط ۱۹۷:
«مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى‏ توانند باشند؟ با توجه به اينكه پس از فتح مكه پيامبرصلى الله عليه وآله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر اسلام باطن شرک را حفظ كرده‏ اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبرصلى الله عليه وآله شركتى داشته باشند.
«مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى‏ توانند باشند؟ با توجه به اينكه پس از فتح مكه پيامبرصلى الله عليه وآله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر اسلام باطن شرک را حفظ كرده‏ اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبرصلى الله عليه وآله شركتى داشته باشند.


'''نكته چهارم'''
==== '''نكته چهارم''' ====
 
كلمه «أَعْرِضْ» حاكى از بى‏ توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.
كلمه «أَعْرِضْ» حاكى از بى‏ توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.