حارث بن نعمان فهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۶: خط ۹۶:
سيد مؤمن بن حسن شِبلَنجى
سيد مؤمن بن حسن شِبلَنجى


==== و اما بيان هر يک از اين موارد:<big> </big>'''احمد بن محمد بن ابراهيم ثعلبى (ثعالبى) نيشابورى، ابواسحاق (م ۴۲۷ يا ۴۳۷ ق)''' ====
ابواسحاق ثعلبی در «الكشف و البيان» گويد: از سفيان بن عُيَينه پرسيدند: آيه «سَألَ سائِلٌ» درباره چه كسى نازل شده است؟ وى گفت: مطلبى از من پرسيدى كه پيش از تو كسى مرا از آن نپرسيده است. پدرم، از جعفر بن محمد و او از پدرانش‏ عليهم السلام نقل كرده كه چون رسول‏خدا صلى الله عليه وآله به غدير خم رسيد، ندا داد و مردم گرد آمدند. پس دست على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.<br />خبر اين رخداد در شهرها پيچيد و پراكنده گشت و به حارث بن نعمان فِهرى رسيد. او بر شتر ماده‏ اش سوار شد و خود را به ابطح رساند. از شترش پياده شد و آن را خوابانيد و بست. سپس نزد پيامبر صلى الله عليه وآله -  كه اصحابش گرداگرد او بودند -  رفت و گفت: اى محمد، از جانب خدا به ما دستور دادى شهادت دهيم كه معبودى به جز او نيست و تو فرستاده اويى، آن را از تو پذيرفتيم. فرمان دادى كه پنج نوبت نماز بگزاريم، آن را از تو پذيرفتيم. دستور دادى كه زكات بدهيم، آن را پذيرفتيم. فرمان دادى كه در ماه رمضان روزه بگيريم، آن را از تو پذيرفتيم. دستور دادى كه حج گزاريم، آن را نيز پذيرفتيم. اما تو به اينها راضى نشدى تا اينكه دو بازوى پسر عمويت را بالا بردى و او را بر ما برترى دادى و گفتى: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. آيا اين از سوى تو است يا از سوى خداى عزوجل؟ پيامبر صلى الله عليه وآله پاسخ داد: سوگند به خدايى كه معبودى جز او نيست اين از سوى خداست.<br />حارث بن نعمان روى گرداند و به سوى مركبش رفت، در حالى كه مى‏ گفت: خدايا، اگر آنچه محمد مى‏ گويد حق است، سنگى از آسمان بر ما بباران يا عذابى دردناك بر ما فرو بفرست.


هنوز حارث به مركبش نرسيده بود كه خدا سنگى بر او افكند، كه بر سرش خورد و از مقعدش بيرون آمد و او را كشت. سپس خداى عزوجل اين آيات را فرو فرستاد: «سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلكافِرينَ لَيسَ لَهُ دافِعٌ» : خواهنده ‏اى عذابى را در خواست كرد كه از آنِ كافران است و هيچ بازدارنده ‏اى از آن نيست.<ref>الكشف و البيان: ج ۱۰ ص ۳۵.</ref><br />دانشمندان اهل‏ تسنّن بسيار از تفسير و ديگر مؤلفات ثعلبى نقل و به روايات او استشهاد و اعتماد كرده ‏اند، از جمله: قرطبى، نَوَوى، كمال ‏الدين دميرى، نورالدين حلبى، حسين دياربكرى، محمد بن معتمدخان بدخشى و احمد بن باكثير مكّى. <ref>تفسير قرطبى: ج ۱۳ ص ۲۵۰ و ج ۱۴ ص ۱۸۱،۱۸۰. تهذيب الاسماء و اللّغات: ج ۱ ص ۹۶. حياة الحيوان: «كلب» . انسان العيون: ج ۱ ص ۹۹. تاريخ الخميس: ج ۱ ص ۳. مفتاح النجا (مخطوط) . وسيلة المآل (مخطوط) .</ref><br />به خصوص در مورد اسانيد روايى تفسير ثعلبى نزد [[اهل‏ سنت]] نيز تفسير ثعلبى از كتاب ‏هاى شناخته شده و مورد اعتماد اهل ‏سنت است. آنان اين كتاب را با اسانيد خود از مؤلفش روايت مى ‏كنند، و روايات آن را نقل و به آنها اعتماد مى ‏نمايند، از جمله: [[ابن اثیر|عزّالدین ابن ‏اثیر]]<ref>اسد الغابة: ج ۱ ص ۸.</ref>.و ابومحمد بن محمدامير در رساله اسانيدش.<big><br /></big>ياقوت حَمَوى و ابن‏ خَلِّكان و ذهبى و ابن‏ وردى و صفدى و يافعى و ابن ‏شحنه و ابن قاضى شُهبه و سيوطى و ولى ‏اللَّه دهلوى معجم الادباء: ج ۱۲ ص ۲۶۲. وفيات الاعيان: ج ۱ ص ۶۲  ۶۱ . العِبَر فى خبر من غَبَر: حوادث سال ۴۲۷. تتمّة المختصر: حوادث سال ۴۲۷. الوافى بالوفيات: ج ۸ ص ۳۳. مرآة الجنان: حوادث سال ۴۲۷. روض المناظر: حوادث سال ۴۲۷. طبقات الشافعية: ج ۱ ص ۲۰۷. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۵۶.  وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند، به خصوص در تفسير و ادبيات. او تأليفات بسيار دارد، از جمله تفسيرى به نام «الكشف و البيان عن تفسير القرآن» و «الكامل فى علم القرآن» و «العرائس» . ثعلبى از ابوطاهر بن خزيمه، امام ابوبكر بن مهران مُقرى و ابوالقاسم قشيرى روايت كرده است. ابوالحسن واحدى شاگرد او است. ابوالقاسم قشير، عبدالغافر بن اسماعيل و ذهبى فارسى نيز وى را ستوده‏ اند.<big><br /></big>'''يوسف بن قِزُغْلى تركى بغدادى عونى هبيرى حنفى، شمس ‏الدين، ابوالمظفر، سبط بن جوزى (م ۶۵۶ ق)'''
و اما بيان هر يک از اين موارد:<big> </big>


===='''احمد بن محمد بن ابراهيم ثعلبى (ثعالبى) نيشابورى، ابواسحاق (م ۴۲۷ يا ۴۳۷ ق)'''====
ابواسحاق ثعلبی در «الكشف و البيان» گويد: از سفيان بن عُيَينه پرسيدند: آيه «سَألَ سائِلٌ» درباره چه كسى نازل شده است؟ وى گفت: مطلبى از من پرسيدى كه پيش از تو كسى مرا از آن نپرسيده است. پدرم، از جعفر بن محمد و او از پدرانش‏ عليهم السلام نقل كرده كه چون رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله به غدير خم رسيد، ندا داد و مردم گرد آمدند. پس دست على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.<br />خبر اين رخداد در شهرها پيچيد و پراكنده گشت و به حارث بن نعمان فِهرى رسيد. او بر شتر ماده‏ اش سوار شد و خود را به ابطح رساند. از شترش پياده شد و آن را خوابانيد و بست. سپس نزد پيامبر صلى الله عليه وآله -  كه اصحابش گرداگرد او بودند -  رفت و گفت: اى محمد، از جانب خدا به ما دستور دادى شهادت دهيم كه معبودى به جز او نيست و تو فرستاده اويى، آن را از تو پذيرفتيم. فرمان دادى كه پنج نوبت نماز بگزاريم، آن را از تو پذيرفتيم. دستور دادى كه زكات بدهيم، آن را پذيرفتيم. فرمان دادى كه در ماه رمضان روزه بگيريم، آن را از تو پذيرفتيم. دستور دادى كه حج گزاريم، آن را نيز پذيرفتيم. اما تو به اينها راضى نشدى تا اينكه دو بازوى پسر عمويت را بالا بردى و او را بر ما برترى دادى و گفتى: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. آيا اين از سوى تو است يا از سوى خداى عزوجل؟ پيامبر صلى الله عليه وآله پاسخ داد: سوگند به خدايى كه معبودى جز او نيست اين از سوى خداست.
حارث بن نعمان روى گرداند و به سوى مركبش رفت، در حالى كه مى‏ گفت: خدايا، اگر آنچه محمد مى‏ گويد حق است، سنگى از آسمان بر ما بباران يا عذابى دردناك بر ما فرو بفرست.
هنوز حارث به مركبش نرسيده بود كه خدا سنگى بر او افكند، كه بر سرش خورد و از مقعدش بيرون آمد و او را كشت. سپس خداى عزوجل اين آيات را فرو فرستاد: «سَألَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلكافِرينَ لَيسَ لَهُ دافِعٌ» : خواهنده ‏اى عذابى را در خواست كرد كه از آنِ كافران است و هيچ بازدارنده ‏اى از آن نيست.<ref>الكشف و البيان: ج ۱۰ ص ۳۵.</ref><br />دانشمندان اهل‏ تسنّن بسيار از تفسير و ديگر مؤلفات ثعلبى نقل و به روايات او استشهاد و اعتماد كرده ‏اند، از جمله: قرطبى، نَوَوى، كمال ‏الدين دميرى، نورالدين حلبى، حسين دياربكرى، محمد بن معتمدخان بدخشى و احمد بن باكثير مكّى. <ref>تفسير قرطبى: ج ۱۳ ص ۲۵۰ و ج ۱۴ ص ۱۸۱،۱۸۰. تهذيب الاسماء و اللّغات: ج ۱ ص ۹۶. حياة الحيوان: «كلب» . انسان العيون: ج ۱ ص ۹۹. تاريخ الخميس: ج ۱ ص ۳. مفتاح النجا (مخطوط) . وسيلة المآل (مخطوط) .</ref><br />به خصوص در مورد اسانيد روايى تفسير ثعلبى نزد [[اهل‏ سنت]] نيز تفسير ثعلبى از كتاب ‏هاى شناخته شده و مورد اعتماد اهل ‏سنت است. آنان اين كتاب را با اسانيد خود از مؤلفش روايت مى ‏كنند، و روايات آن را نقل و به آنها اعتماد مى ‏نمايند، از جمله: [[ابن اثیر|عزّالدین ابن ‏اثیر]]<ref>اسد الغابة: ج ۱ ص ۸.</ref>.و ابومحمد بن محمدامير در رساله اسانيدش.<big><br /></big>ياقوت حَمَوى و ابن‏ خَلِّكان و ذهبى و ابن‏ وردى و صفدى و يافعى و ابن ‏شحنه و ابن قاضى شُهبه و سيوطى و ولى ‏اللَّه دهلوى معجم الادباء: ج ۱۲ ص ۲۶۲. وفيات الاعيان: ج ۱ ص ۶۲  ۶۱ . العِبَر فى خبر من غَبَر: حوادث سال ۴۲۷. تتمّة المختصر: حوادث سال ۴۲۷. الوافى بالوفيات: ج ۸ ص ۳۳. مرآة الجنان: حوادث سال ۴۲۷. روض المناظر: حوادث سال ۴۲۷. طبقات الشافعية: ج ۱ ص ۲۰۷. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۵۶.  وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند، به خصوص در تفسير و ادبيات تأليفات بسيار دارد، از جمله تفسيرى به نام «الكشف و البيان عن تفسير القرآن» و «الكامل فى علم القرآن» و «العرائس» . ثعلبى از ابوطاهر بن خزيمه، امام ابوبكر بن مهران مُقرى و ابوالقاسم قشيرى روايت كرده است. ابوالحسن واحدى شاگرد او است. ابوالقاسم قشير، عبدالغافر بن اسماعيل و ذهبى فارسى نيز وى را ستوده‏ اند.
==== '''يوسف بن قِزُغْلى تركى بغدادى عونى هبيرى حنفى، شمس ‏الدين، ابوالمظفر، سبط بن جوزى (م ۶۵۶ ق)''' ====
سبط بن جوزى در «تذكرة خواصّ الامّة» مى‏ نويسد: عالمان سيره اتفاق نظر دارند كه واقعه غدير پس از بازگشت پيامبر صلى الله عليه وآله از حجةالوداع و در هجدهم ذى‏ حجه رخ داده است. وى صحابه ‏اش را كه صد و بيست هزار تن بودند گرد آورد و گفت: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. و بر آن (ولايت على‏ عليه السلام) با سخنى صريح، بى تلويح و اشاره تنصيص فرمود. ابواسحاق ثعلبى در تفسير به اِسنادش، روايت كرده كه سخن پيامبر صلى الله عليه وآله در سرزمين‏ ها پيچيد و در آبادى ‏ها و شهرها منتشر گشت و به حارث بن نعمان فِهرى رسيد... . در ادامه ماجراى حارث را -  كه گذشت -  آورده است.<ref name=":0" /><br /> ذهبى و ابن ‏وردى  العِبَر فى خبر من غَبَر: حوادث سال ۶۵۶ . تتمّة المختصر: حوادث سال ۶۵۶.  سبط بن جوزى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند. از تأليفات او است: تاريخ جامع «مرآة الزمان» و «تذكرة الخواصّ من الأمّة» و تفسيرى در بيست و نه مجلد. همچنين وى «جامع كبير» را شرح كرد و مجلدى در مناقب [[ابوحنیفه]] گرد آورد.
سبط بن جوزى در «تذكرة خواصّ الامّة» مى‏ نويسد: عالمان سيره اتفاق نظر دارند كه واقعه غدير پس از بازگشت پيامبر صلى الله عليه وآله از حجةالوداع و در هجدهم ذى‏ حجه رخ داده است. وى صحابه ‏اش را كه صد و بيست هزار تن بودند گرد آورد و گفت: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. و بر آن (ولايت على‏ عليه السلام) با سخنى صريح، بى تلويح و اشاره تنصيص فرمود. ابواسحاق ثعلبى در تفسير به اِسنادش، روايت كرده كه سخن پيامبر صلى الله عليه وآله در سرزمين‏ ها پيچيد و در آبادى ‏ها و شهرها منتشر گشت و به حارث بن نعمان فِهرى رسيد... . در ادامه ماجراى حارث را -  كه گذشت -  آورده است.<ref name=":0" /><br /> ذهبى و ابن ‏وردى  العِبَر فى خبر من غَبَر: حوادث سال ۶۵۶ . تتمّة المختصر: حوادث سال ۶۵۶.  سبط بن جوزى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند. از تأليفات او است: تاريخ جامع «مرآة الزمان» و «تذكرة الخواصّ من الأمّة» و تفسيرى در بيست و نه مجلد. همچنين وى «جامع كبير» را شرح كرد و مجلدى در مناقب [[ابوحنیفه]] گرد آورد.


'''ابراهيم بن عبداللَّه يمنى وصابى'''
==== '''ابراهيم بن عبداللَّه يمنى وصابى''' ====
 
وصابى نيز ماجراى حارث بن نعمان را از ثعلبى در تفسيرش نقل كرده است. كتاب «الاكتفاء فى فضل الأربعة الخلفاء» اثر يمنى وصابى نزد [[اهل‏ سنت]] از كتاب‏ هاى مشهور است. محمدمحبوب در جاهايى از «[[تفسیر شاهی (کتاب)|تفسیر شاهی]]» از اين كتاب نقل كرده است. <ref>تفسیر شاهی ذيل آيه ۹ از سوره توبه. ذخيرة المآل (مخطوط).</ref>
وصابى نيز ماجراى حارث بن نعمان را از ثعلبى در تفسيرش نقل كرده است. كتاب «الاكتفاء فى فضل الأربعة الخلفاء» اثر يمنى وصابى نزد [[اهل‏ سنت]] از كتاب‏ هاى مشهور است. محمدمحبوب در جاهايى از «[[تفسیر شاهی (کتاب)|تفسیر شاهی]]» از اين كتاب نقل كرده است. <ref>تفسیر شاهی ذيل آيه ۹ از سوره توبه. ذخيرة المآل (مخطوط).</ref>


'''محمد بن يوسف بن حسن بن محمد بن محمود بن حسن زرندى مدنى حنفى، شمس‏ الدين (ت ۶۹۳ -  پس از ۷۵۰ ق)'''
==== '''محمد بن يوسف بن حسن بن محمد بن محمود بن حسن زرندى مدنى حنفى، شمس‏ الدين (ت ۶۹۳ -  پس از ۷۵۰ ق)''' ====
زرندى نيز ماجراى نزول آيه مذكور در شأن حارث بن نعمان فِهرى را از ثعلبى نقل كرده است. <ref>معارج الوصول (مخطوط) . نظم درر السمطين: ص ۹۳. ابن‏حجر عسقلانى و ابن‏ صبّاغ مالكى و شِهاب ‏الدين احمد و كاتب چَلَبى و ديارِبَكرى و سَمهودى۲ الدرر الكامنة: ج ۴ ص ۲۹۵. الفصول المهمّة: ص ۲۱. توضيح الدلائل(مخطوط) . كشف الظنون: ج ۱ ص ۷۴۷ (به اسم درر السمطين) و ج ۱ ص ۲۵۰. جواهر العقدين (مخطوط) . : وى را توثيق كرده و ستوده‏اند. «درر السمطين فى مناقب السبطين‏ عليهما السلام» و «بغية المرتاح» و «الإعلام» از آثار او است. حافظ شمس ‏الدين جَزَرى دمشقى نيز در «فهرست مشايخ جنيد بليانى» او را ستوده است.</ref>


زرندى نيز ماجراى نزول آيه مذكور در شأن حارث بن نعمان فِهرى را از ثعلبى نقل كرده است. <ref>معارج الوصول (مخطوط) . نظم درر السمطين: ص ۹۳. ابن‏حجر عسقلانى و ابن‏ صبّاغ مالكى و شِهاب ‏الدين احمد و كاتب چَلَبى و ديارِبَكرى و سَمهودى۲ الدرر الكامنة: ج ۴ ص ۲۹۵. الفصول المهمّة: ص ۲۱. توضيح الدلائل(مخطوط) . كشف الظنون: ج ۱ ص ۷۴۷ (به اسم درر السمطين) و ج ۱ ص ۲۵۰. جواهر العقدين (مخطوط) . : وى را توثيق كرده و ستوده‏اند. «درر السمطين فى مناقب السبطين‏ عليهما السلام» و «بغية المرتاح» و «الإعلام» از آثار او است. حافظ شمس ‏الدين جَزَرى دمشقى نيز در «فهرست مشايخ جنيد بليانى» او را ستوده است.</ref><big><br /></big>'''شِهاب‏ الدين بن شمس ‏الدين بن عمر زاولى دولت ‏آبادى، ملك‏ العلماء(م ۸۴۹ ق)'''
==== '''شِهاب‏ الدين بن شمس ‏الدين بن عمر زاولى دولت ‏آبادى، ملك‏ العلماء(م ۸۴۹ ق)''' ====
دولت ‏آبادى نيز در «هداية السعداء» نزول آيه مذكور و ماجراى حارث فهرى در روز غدير را از «الزاهديّة» از «تفسیر ثعلبی» [[روایت]] كرده است.<ref>هداية السعداء: جلوه دوم از هدايت هشتم. شِهاب ‏الدين دولت ‏آبادى از دانشمندان بزرگ و سرشناس اهل‏ سنت است. غلام‏على آزاد و عبدالحق دهلوى و كاتب چَلَبى و ولى ‏اللَّه دهلوى و رشيدالدين دهلوى سبحة المرجان فى آثار هندوستان: ص ۳۹. اخبار الاخيار: ص ۱۷۳. كشف الظنون(چلپى) . المقدمة السنيّة فى الانتصار للفرقة السنيّة (دهلوى) . : وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند. وى نزد قاضى عبدالمقتدر دهلوى و مولانا خواجكى دهلوى درس آموخت. قاضى عبدالمقتدر نيز او و تأليفاتش را ستوده كه از جمله «الإرشاد فى النحو» است.</ref>


دولت ‏آبادى نيز در «هداية السعداء» نزول آيه مذكور و ماجراى حارث فهرى در روز غدير را از «الزاهديّة» از «تفسیر ثعلبی» [[روایت]] كرده است.<ref>هداية السعداء: جلوه دوم از هدايت هشتم. شِهاب ‏الدين دولت ‏آبادى از دانشمندان بزرگ و سرشناس اهل‏ سنت است. غلام‏على آزاد و عبدالحق دهلوى و كاتب چَلَبى و ولى ‏اللَّه دهلوى و رشيدالدين دهلوى سبحة المرجان فى آثار هندوستان: ص ۳۹. اخبار الاخيار: ص ۱۷۳. كشف الظنون(چلپى) . المقدمة السنيّة فى الانتصار للفرقة السنيّة (دهلوى) . : وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند. وى نزد قاضى عبدالمقتدر دهلوى و مولانا خواجكى دهلوى درس آموخت. قاضى عبدالمقتدر نيز او و تأليفاتش را ستوده كه از جمله «الإرشاد فى النحو» است.</ref><br />'''على بن عبداللَّه سَمهودى شافعى، نورالدين (ت ۸۴۴ -  م ۹۱۱ ق)'''
==== '''على بن عبداللَّه سَمهودى شافعى، نورالدين (ت ۸۴۴ -  م ۹۱۱ ق)''' ====
 
سمهودى نيز در «جواهر العقدين» حديث نزول آيات آغازين سوره معارج درباره حارث بن نعمان را از ثعلبى نقل كرده است. جواهر العقدين (مخطوط) . سخاوى و عبدالقادر عيدروس و عبدالغفار بن ابراهيم عَكّى عُدثانى و محمد بن يوسف شامى و عبدالحق دهلوى و محمد بن عبدالرسول بَرزَنجى و محمود بن على شيخانى قادرى و ابراهيم كردى و احمد بن فضل بن محمد باكثير مكّى و محمد بن محمدخان بدخشى و تاج ‏الدين دهّان مكّى و احمد بن عبدالقادر عجيلى و رشيدالدين خان دهلوى الضوء اللامع لاهل القرن التاسع: ج ۵ ص ۲۴۵. النور السافر عن احوال القرن العاشر: حوادث سال ۹۱۱. عجالة الراكب و بلغة الطالب (مخطوط) . سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد: مقدمه كتاب. جذب القلوب: مقدمه كتاب. الإشاعة لأشراط الساعة: مقدمه كتاب. الصراط السوىّ فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط) . بُلغَة المسير إلى توحيد اللَّه العلىّ الكبير. وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام (مخطوط) . مفتاح النجا (مخطوط) . كفاية المتطلّع فى مرويّات شيخ حسن العجيمى (مخطوط) . ذخيرة المآل (مخطوط) . ايضاح لطافة المقال.: وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند.<br />او شاگرد سعد بن ديرى بوده، و بامى و جوهرى به او اجازه تدريس داده، و شِهاب سارمساجى به او هم اجازه تدريس و هم اجازه فتوا داده ‏اند. وى از خواصّ مَحَلّى و مُناوى بوده، و اين دو و زكريا به او اجازه فتوا دادند. حافظ ابن‏ فَهد و حافظ شمس ‏الدين سخاوى نيز وى را توثيق كرده ‏اند. وى فتاوايش را در دو مجلد جمع كرده و «جواهر العِقدين فى فضل الشرفين» و «تاريخ مدينة» از آثار او است.
سمهودى نيز در «جواهر العقدين» حديث نزول آيات آغازين سوره معارج درباره حارث بن نعمان را از ثعلبى نقل كرده است. جواهر العقدين (مخطوط) . سخاوى و عبدالقادر عيدروس و عبدالغفار بن ابراهيم عَكّى عُدثانى و محمد بن يوسف شامى و عبدالحق دهلوى و محمد بن عبدالرسول بَرزَنجى و محمود بن على شيخانى قادرى و ابراهيم كردى و احمد بن فضل بن محمد باكثير مكّى و محمد بن محمدخان بدخشى و تاج ‏الدين دهّان مكّى و احمد بن عبدالقادر عجيلى و رشيدالدين خان دهلوى الضوء اللامع لاهل القرن التاسع: ج ۵ ص ۲۴۵. النور السافر عن احوال القرن العاشر: حوادث سال ۹۱۱. عجالة الراكب و بلغة الطالب (مخطوط) . سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد: مقدمه كتاب. جذب القلوب: مقدمه كتاب. الإشاعة لأشراط الساعة: مقدمه كتاب. الصراط السوىّ فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط) . بُلغَة المسير إلى توحيد اللَّه العلىّ الكبير. وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام (مخطوط) . مفتاح النجا (مخطوط) . كفاية المتطلّع فى مرويّات شيخ حسن العجيمى (مخطوط) . ذخيرة المآل (مخطوط) . ايضاح لطافة المقال.: وى را توثيق كرده و ستوده ‏اند.<br />او شاگرد سعد بن ديرى بوده، و بامى و جوهرى به او اجازه تدريس داده، و شِهاب سارمساجى به او هم اجازه تدريس و هم اجازه فتوا داده ‏اند. وى از خواصّ مَحَلّى و مُناوى بوده، و اين دو و زكريا به او اجازه فتوا دادند. حافظ ابن‏ فَهد و حافظ شمس ‏الدين سخاوى نيز وى را توثيق كرده ‏اند. وى فتاوايش را در دو مجلد جمع كرده و «جواهر العِقدين فى فضل الشرفين» و «تاريخ مدينة» از آثار او است.'''<br />على بن محمد مالكى، نورالدين، ابن ‏صبّاغ'''


==== '''على بن محمد مالكى، نورالدين، ابن ‏صبّاغ''' ====
ابن ‏صبّاغ مالكى نيز در «الفصول المهمّة» خبر نزول آيات نخستين سوره معارج را از تفسير ثعلبى روايت كرده و ثعلبى را به وصف «امام» ستوده است. الفصول المهمة: ص ۴۲. ابن‏ صبّاغ از دانشمندان پرآوازه و از مشايخ بزرگ و معتمَد مذهب مالكى است. شمارى از دانشمندان بزرگ و سرشناس اهل ‏سنت فراوان از كتاب «الفصول المهمة» اثر ابن ‏صبّاغ نقل كرده ‏اند، از جمله: حلبى در سيره ‏اش، صَفّورى در «نزهة المجالس» ، شيخانى قادرى در «الصراط السوىّ» ، عجيلى در «ذخيرة المآل» و سَمهودى در «جواهر العقدين» . عجيلى و محمد بن عبداللَّه مطيرى مدنى شافعى وى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند
ابن ‏صبّاغ مالكى نيز در «الفصول المهمّة» خبر نزول آيات نخستين سوره معارج را از تفسير ثعلبى روايت كرده و ثعلبى را به وصف «امام» ستوده است. الفصول المهمة: ص ۴۲. ابن‏ صبّاغ از دانشمندان پرآوازه و از مشايخ بزرگ و معتمَد مذهب مالكى است. شمارى از دانشمندان بزرگ و سرشناس اهل ‏سنت فراوان از كتاب «الفصول المهمة» اثر ابن ‏صبّاغ نقل كرده ‏اند، از جمله: حلبى در سيره ‏اش، صَفّورى در «نزهة المجالس» ، شيخانى قادرى در «الصراط السوىّ» ، عجيلى در «ذخيرة المآل» و سَمهودى در «جواهر العقدين» . عجيلى و محمد بن عبداللَّه مطيرى مدنى شافعى وى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند


'''سيد عطاءاللَّه بن فض ل‏اللَّه محدّث شيرازى، جمال‏ الدين'''
==== '''سيد عطاءاللَّه بن فضل ‏اللَّه محدّث شيرازى، جمال‏ الدين''' ====
سيد جمال‏ الدين شيرازى نيز در «الاربعين فى مناقب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج و ماجراى حارث را نقل كرده، كه همان نقل ثعلبى است.  الاربعين (مخطوط). سيد جمال‏ الدين محدّث شيرازى از دانشمندان بزرگ و موثّق اهل‏ سنت است. دهلوى و ملا على قارى رساله اصول الحديث (دهلوى) . المرقاة فى شرح المشكاة (ملا على قارى) : مقدمه كتاب. مدارج النبوة (عبدالحق دهلوى) ، الخميس (دياربكرى)  إزالة الخفاء (ولى‏اللَّه دهلوى) .  او را توثيق كرده ‏اند. وى از مشايخ اجازه دهلوى است. عبدالحق دهلوى و دياربكرى و ولى‏ اللَّه دهلوى وى را توثيق كرده ‏اند.


سيد جمال‏ الدين شيرازى نيز در «الاربعين فى مناقب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج و ماجراى حارث را نقل كرده، كه همان نقل ثعلبى است.  الاربعين (مخطوط). سيد جمال‏ الدين محدّث شيرازى از دانشمندان بزرگ و موثّق اهل‏ سنت است. دهلوى و ملا على قارى رساله اصول الحديث (دهلوى) . المرقاة فى شرح المشكاة (ملا على قارى) : مقدمه كتاب. مدارج النبوة (عبدالحق دهلوى) ، الخميس (دياربكرى)  إزالة الخفاء (ولى‏اللَّه دهلوى) . او را توثيق كرده ‏اند. وى از مشايخ اجازه دهلوى است. عبدالحق دهلوى و دياربكرى و ولى‏ اللَّه دهلوى وى را توثيق كرده ‏اند.'''<br />عبدالرئوف بن تاج العارفين مُناوى، شمس ‏الدين (ت ۹۵۲ -  م ۱۰۳۱ ق)'''
==== '''عبدالرئوف بن تاج العارفين مُناوى، شمس ‏الدين (ت ۹۵۲ -  م ۱۰۳۱ ق)''' ====
مُناوى در «فيض القدير فى شرح الجامع الصغير» خبر نزول آيات ابتدايى سوره معارج درباره حارث بن نعمان را در شرح حديث غدير از تفسير ثعلبى نقل كرده است. فيض القدير فى شرح الجامع الصغير: ج ۶ ص ۲۸۱. محمدامين بن فضل‏ اللَّه محبّى دمشقى خلاصة الاثر: ج ۲ ص ۴۱۲. : او را توثيق كرده و بسيار ستوده است. شيخ سليمان بابلى، سيد ابراهيم تاشكندى، شيخ على اجهورى ولىّ معتقد، احمد كلبى و پسرش شيخ محمد و عده ‏اى ديگر از شاگردان او هستند. وى تأليفات بسيار دارد، كه مهم‏ ترينش شرح او بر «الجامع الصغير» و شرح او بر سيره منظوم عِراقى است.


مُناوى در «فيض القدير فى شرح الجامع الصغير» خبر نزول آيات ابتدايى سوره معارج درباره حارث بن نعمان را در شرح حديث غدير از تفسير ثعلبى نقل كرده است. فيض القدير فى شرح الجامع الصغير: ج ۶ ص ۲۸۱.  محمدامين بن فضل‏ اللَّه محبّى دمشقى خلاصة الاثر: ج ۲ ص ۴۱۲. : او را توثيق كرده و بسيار ستوده است. شيخ سليمان بابلى، سيد ابراهيم تاشكندى، شيخ على اجهورى ولىّ معتقد، احمد كلبى و پسرش شيخ محمد و عده ‏اى ديگر از شاگردان او هستند. وى تأليفات بسيار دارد، كه مهم‏ ترينش شرح او بر «الجامع الصغير» و شرح او بر سيره منظوم عِراقى است.'''<br />شيخ بن عبداللَّه بن شيخ بن عبداللَّه بن شيخ بن عبداللَّه عيدروس (ت ۹۹۳ -  م ۱۰۴۱ ق)'''
==== '''شيخ بن عبداللَّه بن شيخ بن عبداللَّه بن شيخ بن عبداللَّه عيدروس (ت ۹۹۳ -  م ۱۰۴۱ ق)''' ====
 
عيدروس نيز در «العقد النبوى و السرّ المصطفوى» خبر مذكور را از تفسير ثعلبى نقل كرده است العقد النبوى و السرّ المصطفوى (مخطوط) . محبّى و شيخانى قادرى و محمد محبوب عالم خلاصة الاثر: ج ۲ ص ۲۳۵. الصراط السوى فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط) . تفسير شاهى (محمد محبوب عالم) . : او را ستوده ‏اند. وى شاگرد عمويش شيخ عبدالقادر بن شيخ علومى است، و شيخ عبدالقادر او را ستوده است.
عيدروس نيز در «العقد النبوى و السرّ المصطفوى» خبر مذكور را از تفسير ثعلبى نقل كرده است العقد النبوى و السرّ المصطفوى (مخطوط) . محبّى و شيخانى قادرى و محمد محبوب عالم خلاصة الاثر: ج ۲ ص ۲۳۵. الصراط السوى فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط) . تفسير شاهى (محمد محبوب عالم) . : او را ستوده ‏اند. وى شاگرد عمويش شيخ عبدالقادر بن شيخ علومى است، و شيخ عبدالقادر او را ستوده است'''<br />محمود بن محمد شيخانى قادرى'''


==== '''محمود بن محمد شيخانى قادرى''' ====
شيخانى نيز در «الصراط السوى فى مناقب آل النبى‏ عليهم السلام» حديث نزول آيات آغازين سوره معارج را نقل كرده است <ref>الصراط السوى فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط).</ref>.
شيخانى نيز در «الصراط السوى فى مناقب آل النبى‏ عليهم السلام» حديث نزول آيات آغازين سوره معارج را نقل كرده است <ref>الصراط السوى فى مناقب آل النبى ‏عليهم السلام (مخطوط).</ref>.


شيخانى قادرى از دانشمندان معتمَد اهل‏ سنت است و رشيدالدين خان دهلوى در كتابش «غرّة الراشدين» از او نقل و به او اعتماد كرده است.'''<br />على بن ابراهيم حلبى، نورالدين(ت ۹۷۵ -  م ۱۰۴۴ ق)'''
شيخانى قادرى از دانشمندان معتمَد اهل‏ سنت است و رشيدالدين خان دهلوى در كتابش «غرّة الراشدين» از او نقل و به او اعتماد كرده است.


حلبى نيز در كتاب سيره خود به نام «إنسان العيون فى سيرة النبى المأمون ‏صلى الله عليه وآله» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج درباره حارث بن نعمان و ترديد او نسبت به حديث غدير را روايت كرده است.<ref>السيرة الحلبيّة: ج ۳ ص ۳۳۷.</ref><br />عبداللَّه بن حجازى شرقاوى و محبّى التحفة البهيّة فى طبقات الشافعية (مخطوط) . خلاصة الاثر:ج ۳ ص ۱۲۲. او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.'''<br />احمد بن فضل بن محمد باكثير مكّى شافعى (م ۱۰۴۷ ق)'''
==== '''على بن ابراهيم حلبى، نورالدين(ت ۹۷۵ -  م ۱۰۴۴ ق)''' ====
حلبى نيز در كتاب سيره خود به نام «إنسان العيون فى سيرة النبى المأمون ‏صلى الله عليه وآله» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج درباره حارث بن نعمان و ترديد او نسبت به حديث غدير را روايت كرده است.<ref>السيرة الحلبيّة: ج ۳ ص ۳۳۷.</ref><br />عبداللَّه بن حجازى شرقاوى و محبّى التحفة البهيّة فى طبقات الشافعية (مخطوط) . خلاصة الاثر:ج ۳ ص ۱۲۲. او را توثيق كرده و ستوده ‏اند.


==== '''احمد بن فضل بن محمد باكثير مكّى شافعى (م ۱۰۴۷ ق)''' ====
احمد بن باكثير نيز در كتاب «وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام» نزول آيات شريفه سوره معارج و ماجراى حارث فهرى را از ثعلبى روايت كرده است. وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام (مخطوط)  
احمد بن باكثير نيز در كتاب «وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام» نزول آيات شريفه سوره معارج و ماجراى حارث فهرى را از ثعلبى روايت كرده است. وسيلة المآل فى عدّ مناقب الآل‏ عليهم السلام (مخطوط)  


محمدامين محبّى و رضى ‏الدين محمد بن على بن حيدر خلاصة الاثر فى اعيان القرن الحادى‏ عشر: ج ۱ ص ۲۷۳  - ۲۷۱. تنضيد العقود السنيّة بتمهيد الدولة الحسينية. : وى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند.
محمدامين محبّى و رضى ‏الدين محمد بن على بن حيدر خلاصة الاثر فى اعيان القرن الحادى‏ عشر: ج ۱ ص ۲۷۳  - ۲۷۱. تنضيد العقود السنيّة بتمهيد الدولة الحسينية. : وى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند.


'''محبوب عالم'''
==== '''محبوب عالم''' ====
 
محبوب عالم در «تفسير شاهى» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را از «العقد النبوى» از تفسير ثعلبى نقل كرده است. محبوب عالم از عالمان و عارفان بزرگ اهل ‏سنت بوده، و كتابش «تفسير شاهى» نزد دانشمندان اهل ‏سنت از جمله دهلوى معتبر است و آن را ستوده‏ اند.
محبوب عالم در «تفسير شاهى» خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را از «العقد النبوى» از تفسير ثعلبى نقل كرده است. محبوب عالم از عالمان و عارفان بزرگ اهل ‏سنت بوده، و كتابش «تفسير شاهى» نزد دانشمندان اهل ‏سنت از جمله دهلوى معتبر است و آن را ستوده‏ اند.'''<br />محمد صدر عالم'''


محمد صدر عالم نيز در «معارج العُلى فى مناقب المرتضى ‏عليه السلام» خبر مورد بحث را از تفسير ثعلبى نقل كرده است. معارج العُلى فى مناقب المرتضى‏ عليه السلام (مخطوط) .'''<br />محمد بن اسماعيل بن صلاح امير صنعانى(م ۱۱۸۲ ق)'''
==== '''محمد صدر عالم''' ====
محمد صدر عالم نيز در «معارج العُلى فى مناقب المرتضى ‏عليه السلام» خبر مورد بحث را از تفسير ثعلبى نقل كرده است. معارج العُلى فى مناقب المرتضى‏ عليه السلام (مخطوط).


محمد صنعانى نيز خبر مذكور را از تفسير ثعلبى روايت كرده و سپس مى‏ گويد: اين مطلب را حافظ علامه ابوالسُعود رومى در تفسير مشهورش آورده است الروضة النديّة شرح التحفة العلوية:ص ۸۴ .احمد بن عبدالقادر عجيلى شافعى و صدّيق حسن قَنّوجى ذخيرة المآل (مخطوط) . إتحاف النبلاء المتقين بإحياء مآثر الفقهاء و المحدثين (مخطوط) . : او را توثيق كرده و ستوده‏ اند. وى از شيخ عبدالخالق بن زين مزجاجى و شيخ عليّه روايت كرده است. كتاب «إرشاد النقّاد إلى تيسير الاجتهاد» اثر او است.'''<br />احمد بن عبدالقادر حفظى شافعى'''
==== '''محمد بن اسماعيل بن صلاح امير صنعانى(م ۱۱۸۲ ق)''' ====
محمد صنعانى نيز خبر مذكور را از تفسير ثعلبى روايت كرده و سپس مى‏ گويد: اين مطلب را حافظ علامه ابوالسُعود رومى در تفسير مشهورش آورده است الروضة النديّة شرح التحفة العلوية:ص ۸۴ .احمد بن عبدالقادر عجيلى شافعى و صدّيق حسن قَنّوجى ذخيرة المآل (مخطوط) . إتحاف النبلاء المتقين بإحياء مآثر الفقهاء و المحدثين (مخطوط) . : او را توثيق كرده و ستوده‏ اند. وى از شيخ عبدالخالق بن زين مزجاجى و شيخ عليّه روايت كرده است. كتاب «إرشاد النقّاد إلى تيسير الاجتهاد» اثر او است.


احمد بن عبدالقادر شافعى خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را در كتابش «ذخيرة المآل فى شرح عقد جواهر اللآل» از ثعلبى روايت كرده است. شيخ احمد بن محمد انصارى يمنى شروانى المناقب الحيدرية: ص ۷۷  - ۷۵. دانشمندان نامدار اهل‏ سنت كتاب «المناقب الحيدرية» را كاملاً تأييد كرده و بر آن تقريظ نوشته‏ اند، از جمله: رشيدالدين خان دهلوى و مولوى حسن على محدّث -  كه هر دو شاگرد عبدالعزيز دهلوى مؤلف «تحفه اثناعشريه» بوده ‏اند -  و مولوى اوحدالدين بِلگِرامى. اين تقريظ ها در پايان كتاب «المناقب الحيدرية» چاپ شده است. : وى را بسيار ستوده، و اشعار وى در مدح اهل‏ بيت ‏عليهم السلام را -  كه «عقد جواهر اللآل» نام نهاده -  نقل كرده است. سپس گفته كه خود حفظى شافعى شرحى بر اين قصيده ‏اش نوشته به نام: «ذخيرة المآل فى شرح عقد جواهر اللآل» .'''<br />سيد مؤمن بن حسن مؤمن شِبلَنجى'''
==== '''احمد بن عبدالقادر حفظى شافعى''' ====
احمد بن عبدالقادر شافعى خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را در كتابش «ذخيرة المآل فى شرح عقد جواهر اللآل» از ثعلبى روايت كرده است. شيخ احمد بن محمد انصارى يمنى شروانى المناقب الحيدرية: ص ۷۷  - ۷۵. دانشمندان نامدار اهل‏ سنت كتاب «المناقب الحيدرية» را كاملاً تأييد كرده و بر آن تقريظ نوشته‏ اند، از جمله: رشيدالدين خان دهلوى و مولوى حسن على محدّث -  كه هر دو شاگرد عبدالعزيز دهلوى مؤلف «تحفه اثناعشريه» بوده ‏اند -  و مولوى اوحدالدين بِلگِرامى. اين تقريظ ها در پايان كتاب «المناقب الحيدرية» چاپ شده است. : وى را بسيار ستوده، و اشعار وى در مدح اهل‏ بيت ‏عليهم السلام را -  كه «عقد جواهر اللآل» نام نهاده -  نقل كرده است. سپس گفته كه خود حفظى شافعى شرحى بر اين قصيده ‏اش نوشته به نام: «ذخيرة المآل فى شرح عقد جواهر اللآل» .


==== '''سيد مؤمن بن حسن مؤمن شِبلَنجى''' ====
شبلنجى نيز خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را از ثعلبى روايت كرده است.<ref>نور الابصار: ص ۷۸.</ref>  
شبلنجى نيز خبر نزول آيات آغازين سوره معارج را از ثعلبى روايت كرده است.<ref>نور الابصار: ص ۷۸.</ref>