پرش به محتوا

جاهلیت و نفاق صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»اى پيامبر آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏ كند.آنچه در اين جا قابل ذكر است اين كه: دستور اعلان ولايت على‏ عليه السلام از مدينه بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شد و كاروان عظيم با دو هدف حج و ولايت حركت كرد. هم  زمان با شروع حج مراحل جدى معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آغاز شد. هنگام عشاى روزه عرفه، خداوند بار ديگر دستور و برنامه منصوب كردن اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را به پيامبرصلى الله عليه وآله داد.اين مسئله از مهم‏ترين خطراتى بود كه جامعه مسلمين را تهديد مى‏ كرد و اين به دو علت بود: يكى آنكه فاصله چندانى با جاهليت گذشته نداشتند و بازگشت به آن مشكل نبود، و ديگر اينكه از ورودشان به اسلام هم دير زمانى نمى‏ گذشت و هنوز پايه ‏هاى اسلام در دل مردم آن چنان كه بايد مستحكم نشده بود.
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»اى پيامبر آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏ كند.آنچه در اين جا قابل ذكر است اين كه: دستور اعلان ولايت على‏ عليه السلام از مدينه بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شد و كاروان عظيم با دو هدف حج و ولايت حركت كرد. هم  زمان با شروع حج مراحل جدى معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آغاز شد. هنگام عشاى روزه عرفه، خداوند بار ديگر دستور و برنامه منصوب كردن اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را به پيامبرصلى الله عليه وآله داد.اين مسئله از مهم‏ترين خطراتى بود كه جامعه مسلمين را تهديد مى‏ كرد و اين به دو علت بود: يكى آنكه فاصله چندانى با جاهليت گذشته نداشتند و بازگشت به آن مشكل نبود، و ديگر اينكه از ورودشان به اسلام هم دير زمانى نمى‏ گذشت و هنوز پايه ‏هاى اسلام در دل مردم آن چنان كه بايد مستحكم نشده بود.


با اين اعلام كه خبر از نزديكى برنامه مى ‏داد پيامبرصلى الله عليه وآله تكذيب مردم و تحريكات منافقين را به ياد آورد و خود را در شرايطى سخت احساس كرد 2 بحار الانوار: ج 37 ص 151 ح 37. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 52  - 51 . تفسير العياشى: ج 2 ص 97 ح 89 . ××× و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشك شد و فرمود:
با اين اعلام كه خبر از نزديكى برنامه مى ‏داد پيامبرصلى الله عليه وآله تكذيب مردم و تحريكات منافقين را به ياد آورد و خود را در شرايطى سخت احساس كرد .<ref>بحار الانوار: ج 37 ص 151 ح 37. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 52  - 51 . تفسير العياشى: ج 2 ص 97 ح 89 .</ref> و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشك شد و فرمود:


 
«انَّ قَوْمى حَديثُوا عَهْدٍ بِالْجاهِلَيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ اذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى».<ref>عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297 40</ref>:اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته‏ اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمك جنگ‏ ها به انقياد خود درآورده‏ ام. اكنون اگر بخواهم ديگرى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد؟<ref>عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297. الاقبال: ج ص 459  - 453</ref>اين جهت را پيامبرصلى الله عليه وآله به چند تعبير ياد كردند: «قوم من به جاهليت قريب العهد هستند. من با آنان براى قبول دين جنگيده‏ ام و با اختيار يا اكراه در برابرم تسليم شده ‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم» ؟و يا فرمود: «انَّ النّاسَ حَديثُوا عَهْدٍ بِالاسْلامِ».<ref>عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 142 ح 211</ref>«مردم تازه مسلمان شده ‏اند» ؛ و يا در روايت آمده: «فَخَشِىَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله مِنْ قَوْمِهِ أَنْ يَرْجِعُوا إِلى جاهِلِيَّةٍ».<ref>عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 177</ref>: «پيامبرصلى الله عليه وآله از قوم خود ترسيد كه به جاهليت باز گردند» .به تعبير ديگر: اين يك امر طبيعى است كه هركس تازه متوجه اشتباه خود شده و از فكرى دست برداشته و گرايش جديدى پيدا كرده، زمانى لازم دارد تا آخرين بقاياى گذشته را از جان و تن خويش بزدايد، و در عمق و جوانب راه نو پرورده شود.در چنين موقعيتى نوسانات وارده قبل از پخته شدن فكر، ممكن است باعث بازگشت به گذشته و دست برداشتن از اعتقاد جديد شود. شكى نيست كه فاصله آن روز اسلام با اولين اعلان خروج از جاهليت 23 سال بيشتر نبود. چه بسيار بودند كسانى كه فاصله آنان با جاهليت به ده سال اخير پس از هجرت پيامبرصلى الله عليه وآله باز مى‏ گشت. عده‏ اى از آنان با جاهليت يك سال بيشتر فاصله نداشتند و از فتح مكه مسلمانى را آغاز كرده بودند.درباره چنين جمعيتى كه هنوز با افكار و تعصبات جاهلى دست و پنجه نرم مى‏ كردند و هنوز ريشه ‏هاى اعتقادى اسلام را به خوبى درنيافته بودند، راه بازگشت به جاهليت چندان دشوار نبود، به خصوص آنكه يادآورى خاطره ‏هاى جنگ‏ هاى بدر و احد و خندق و خيبر و فتح مكه نيز عوامل آماده ‏اى براى تحريك آنان بود.
 
»انَّ قَوْمى حَديثُوا عَهْدٍ بِالْجاهِلَيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ اذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى«××× 3 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297 40. ×××: اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته‏اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمك جنگ‏ها به انقياد خود درآورده‏ام. اكنون اگر بخواهم ديگرى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297. الاقبال: ج ص 459  - 453. ×××؟
 
 
اين جهت را پيامبرصلى الله عليه وآله به چند تعبير ياد كردند: »قوم من به جاهليت قريب العهد هستند. من با آنان براى قبول دين جنگيده‏ام و با اختيار يا اكراه در برابرم تسليم شده‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم« ؟
 
 
و يا فرمود: »انَّ النّاسَ حَديثُوا عَهْدٍ بِالاسْلامِ«××× 2 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 142 ح 211. ×××: »مردم تازه مسلمان شده‏اند« ؛ و يا در روايت آمده: »فَخَشِىَ رَسُولُ اللَّه‏صلى الله عليه وآله مِنْ قَوْمِهِ انْ يَرْجِعُوا الى جاهِلِيَّةٍ«××× 3 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 177. ×××: »پيامبرصلى الله عليه وآله از قوم خود ترسيد كه به جاهليت باز گردند« .
 
 
به تعبير ديگر: اين يك امر طبيعى است كه هركس تازه متوجه اشتباه خود شده و از فكرى دست برداشته و گرايش جديدى پيدا كرده، زمانى لازم دارد تا آخرين بقاياى گذشته را از جان و تن خويش بزدايد، و در عمق و جوانب راه نو پرورده شود.
 
 
در چنين موقعيتى نوسانات وارده قبل از پخته شدن فكر، ممكن است باعث بازگشت به گذشته و دست برداشتن از اعتقاد جديد شود. شكى نيست كه فاصله آن روز اسلام با اولين اعلان خروج از جاهليت 23 سال بيشتر نبود. چه بسيار بودند كسانى كه فاصله آنان با جاهليت به ده سال اخير پس از هجرت پيامبرصلى الله عليه وآله باز مى‏گشت. عده‏اى از آنان با جاهليت يك سال بيشتر فاصله نداشتند و از فتح مكه مسلمانى را آغاز كرده بودند.
 
 
درباره چنين جمعيتى كه هنوز با افكار و تعصبات جاهلى دست و پنجه نرم مى‏كردند و هنوز ريشه‏هاى اعتقادى اسلام را به خوبى درنيافته بودند، راه بازگشت به جاهليت چندان دشوار نبود، به خصوص آنكه يادآورى خاطره‏هاى جنگ‏هاى بدر و احد و خندق و خيبر و فتح مكه نيز عوامل آماده‏اى براى تحريك آنان بود.


اين نكته جدى نيز در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله به عنوان يكى از علل ترس از فتنه مردم مطرح شد و حضرت چنين تعبير فرمود: »انَّ قَوْمى حَديثُوا عَهْدٍ بِالْجاهِلِيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ اذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى«××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297. ×××: »سابقه قوم من با جاهليت نزديك است. من با آنان براى قبول دين به اختيار يا با كراهت جنگيده‏ام تا آنكه در برابر من تسليم شده‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم« ؟
اين نكته جدى نيز در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله به عنوان يكى از علل ترس از فتنه مردم مطرح شد و حضرت چنين تعبير فرمود: »انَّ قَوْمى حَديثُوا عَهْدٍ بِالْجاهِلِيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ اذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى«××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297. ×××: »سابقه قوم من با جاهليت نزديك است. من با آنان براى قبول دين به اختيار يا با كراهت جنگيده‏ام تا آنكه در برابر من تسليم شده‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم« ؟