۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
پيش از همه بايد گفت كه آيا پيامبرصلى الله عليه وآله بسيارى از چيزها را مطرح نكرد كه اعراب معمولاً نسبت به آنها اكراه داشتند؟ آيا مردم [[مکّه]]، خود اسلام را با اكراه بسيار نپذيرفتند؟ آيا موضوع ازدواج با همسر مطلقه پسر، به عنوان يک تابو و كار زشت و حرام ميان عرب ها پذيرفته نشده بود؟ | پيش از همه بايد گفت كه آيا پيامبرصلى الله عليه وآله بسيارى از چيزها را مطرح نكرد كه اعراب معمولاً نسبت به آنها اكراه داشتند؟ آيا مردم [[مکّه]]، خود اسلام را با اكراه بسيار نپذيرفتند؟ آيا موضوع ازدواج با همسر مطلقه پسر، به عنوان يک تابو و كار زشت و حرام ميان عرب ها پذيرفته نشده بود؟ | ||
اين اكراه سنتى به جاى اينكه استدلالى ضد انتصاب امام على عليه السلام باشد، در حقيقت بخشى از استدلال شيعيان است. اهل سنت تأييد مى كنند كه اعراب و به ويژه قريش در پذيرش امام على عليه السلام به عنوان جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله اكراه داشتند. | اين اكراه سنتى به جاى اينكه استدلالى ضد انتصاب امام على عليه السلام باشد، در حقيقت بخشى از استدلال شيعيان است. | ||
اهل سنت تأييد مى كنند كه اعراب و به ويژه قريش در پذيرش امام على عليه السلام به عنوان جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله اكراه داشتند. | |||
اين نه تنها به دليل جوانى او، بلكه به اين دليل نيز بود كه على عليه السلام رهبران آنها را در جنگ هاى صدر اسلام كشته بود. | اين نه تنها به دليل جوانى او، بلكه به اين دليل نيز بود كه على عليه السلام رهبران آنها را در جنگ هاى صدر اسلام كشته بود. | ||
طبق نظر شيعيان خداوند نيز به اين اكراه علم داشت، و به همين دليل با آيه تبليغ به پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا حضرت على عليه السلام را به عنوان جانشينش معرفى كند، و به پيامبرش اطمينان خاطر مى داد. پيامبرصلى الله عليه وآله مأموريت داشت تا پيام خداوند را ابلاغ نمايد، مهم نبود اعراب آن را دوست داشتند يا نداشتند، يا مى پذيرند و يا نمى پذيرند. | طبق نظر شيعيان خداوند نيز به اين اكراه علم داشت، و به همين دليل با آيه تبليغ به پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا حضرت على عليه السلام را به عنوان جانشينش معرفى كند، و به پيامبرش اطمينان خاطر مى داد. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله مأموريت داشت تا پيام خداوند را ابلاغ نمايد، مهم نبود اعراب آن را دوست داشتند يا نداشتند، يا مى پذيرند و يا نمى پذيرند. | |||
افزون بر اين و به عنوان مورد دوم بايد گفت كه اين اكراه مرسوم و سنتى، رسم غير قابل بطلان در جامعه عرب نبوده كه شعبان از ما مى خواهد آن را تصديق كنيم. جعفرى در كتاب خود با عنوان ريشه و گسترش اوليه اسلام شيعى مىگويد: | افزون بر اين و به عنوان مورد دوم بايد گفت كه اين اكراه مرسوم و سنتى، رسم غير قابل بطلان در جامعه عرب نبوده كه شعبان از ما مى خواهد آن را تصديق كنيم. جعفرى در كتاب خود با عنوان ريشه و گسترش اوليه اسلام شيعى مىگويد: |