۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== اتمام حجت با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۳ - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹ - ۲۷۷. </ref> == | == اتمام حجت با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۳ - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹ - ۲۷۷. </ref> == | ||
از نمونه هاى بارز | از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. | ||
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته اند. | |||
به خصوص در دوران زندگى امام صادق عليه السلام، در اثر جوّ مناسبى كه براى نشر معارف اهل بيت عليهم السلام پيش آمد، بيش از همه دورانها حديث غدير مطرح شده است. | |||
نمونه هايى از اتمام حجت امام صادق عليه السلام با غدير از اين قرار است: | |||
'''۱.''' امام صادق عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غديرخم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين عليه السلام آمدند، ولى براى حضرت جا باز نكردند!! | '''۱.''' امام صادق عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غديرخم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين عليه السلام آمدند، ولى براى حضرت جا باز نكردند!! | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زنده ام و در بين شما هستم به اهل بيت من بى اعتنايى مى كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى شود... .<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref> | |||
'''۲.'''امام صادق عليه السلام داستان غدير خم را بيان كردند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير فرمود: | |||
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ...»و اصحاب آن حضرت ولايت را به او تبريک گفتند ... . | |||
سپس حضرت امام صادق عليه السلام درباره آيه «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا»، يعنى: «نعمت خدا را مى شناسند و سپس آن را انكار مى كنند»، فرمود: در روز غدير آن را مى شناسند و در روز سقيفه انكار مى كنند.<ref>اثبات الهداة:ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۷۳۶.</ref> | |||
'''۳.''' امام صادق عليه السلام به ابوحفص عمر بن يزيد فرمودند: | |||
اى اباحفص، تعجب است از آنچه على بن ابى طالب عليه السلام كشيده است! (در روز غدير) آن حضرت اين همه شاهد داشت ولى نتوانست حق خود را بگيرد در حالى كه مردم با دو شاهد حق خود را مى گيرند. اين همه از اهل مدينه با حضرت در حج بودند و در بازگشت پنج هزار نفر هم از اهل مكه همراه حضرت تا غدير آمدند و در آنجا ولايت على عليه السلام را اعلان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۳.</ref> | |||
'''۴.''' امام صادق عليه السلام درباره ثبات قدم بر سر غدير فرمودند: | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله براى اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير خم پيمان گرفت و به ولايت او [[اقرار]] كردند. خوشا به حال آنان كه بر ولايت او ثابت قدم ماندند و واى بر كسانى كه آن را شكستند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۸.</ref> | |||
'''۵.''' امام صادق عليه السلام فرمود: | |||
هر كس دينش را از كتاب خداوند بياموزد كوه ها از جا كنده مى شوند قبل از اينكه او تكانى بخورد. راوى پرسيد: | |||
در قرآن كدام آيه است؟ حضرت نمونه هايى را ذكر كردند تا آنكه مسئله غدير را چنين فرمودند: از جمله قول خداوند عزوجل است كه مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»، و از همين جاست قول پيامبر صلى الله عليه و آله كه به على عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۰۳.</ref> | |||
''' | '''۶.''' امام صادق عليه السلام در بيان مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود: | ||
«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَب» يعنى: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيت را اعلان نما و فضيلت او علناً بيان كن. تا آنگاه كه از حجةالوداع باز مى گشت آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شوند و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ».<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref> | |||
''' | '''۷.''' امام صادق عليه السلام درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم» فرمود: | ||
اين آيه درباره ابوبكر و عمر و عثمان است. اينان ابتدا به دين پيامبر صلى الله عليه و آله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | |||
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» كافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند. | |||
سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref> | |||
''' | '''۸.''' امام صادق عليه السلام در سفرى كه از مدينه به مكه مى رفتند، در بين راه به [[مسجد غدیر]] رسيدند. | ||
در آنجا نگاهى به سمت چپ مسجد نموده فرمودند: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ..».<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ .</ref> | |||
'''۹.''' امام صادق عليه السلام فرمود: روز غدير خم كه اميرالمؤمنين عليه السلام به مردم معرفى و منصوب شد، پيامبرصلى الله عليه وآله براى او پيمان ولايت را بر گردن مردان و زنان قرار داد. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷۸ ح ۳۲۷.</ref> | '''۹.''' امام صادق عليه السلام فرمود: روز غدير خم كه اميرالمؤمنين عليه السلام به مردم معرفى و منصوب شد، پيامبرصلى الله عليه وآله براى او پيمان ولايت را بر گردن مردان و زنان قرار داد. <ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷۸ ح ۳۲۷.</ref> |