پرش به محتوا

ثقلین(حدیث): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۶: خط ۶۶:
«الْقُرآنُ فيكُمْ»: قرآن در ميان شماست.<ref>العدد القوية لدفع المخاوف اليومية: ص۱۸۰ . </ref>
«الْقُرآنُ فيكُمْ»: قرآن در ميان شماست.<ref>العدد القوية لدفع المخاوف اليومية: ص۱۸۰ . </ref>


=== '''تحليل اعتقادى دوم''' ===
=== تحليل اعتقادى دوم ===
در شرايطى كه خطابه پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير به اواخر خود رسيده ، آن حضرت رابطه عاطفى مسلمانان را با قرآن از ديدگاه يادگار بودن آن از پيامبرشان مطرح مى ‏فرمايد. [[وديعه]] ‏اى كه در طول ۲۳ سال از لحظه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ ...»<ref>علق / ۱</ref>آغاز شد و نزول آن تا آخرين لحظه حيات پيامبر صلى الله عليه وآله ادامه يافت. اكنون صاحب اختيار آن با يك دنيا سفارش و با اميد به حفظ آن از سوى پروردگار چشم از جهان فرو مى ‏بندد.
در شرايطى كه خطابه پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير به اواخر خود رسيده ، آن حضرت رابطه عاطفى مسلمانان را با قرآن از ديدگاه يادگار بودن آن از پيامبرشان مطرح مى ‏فرمايد. [[وديعه]] ‏اى كه در طول ۲۳ سال از لحظه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ ...»<ref>علق / ۱</ref>آغاز شد و نزول آن تا آخرين لحظه حيات پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه يافت. اكنون صاحب اختيار آن با يك دنيا سفارش و با اميد به حفظ آن از سوى پروردگار چشم از جهان فرو مى ‏بندد.


به تعبيرى قرآن را [[خليفه]] خود ياد مى‏ كند يعنى هر كس قرآن را مى ‏خواند، چنين انگارد كه آن را از دو لب من مى ‏شنود. در عبارتى ديگر قرآن را امانت خود در دست مسلمانان مى خواند كه همراه عترت به آنان سپرده شده است.
به تعبيرى قرآن را [[خليفه]] خود ياد مى‏ كند يعنى هر كس قرآن را مى ‏خواند، چنين انگارد كه آن را از دو لب من مى ‏شنود. در عبارتى ديگر قرآن را امانت خود در دست مسلمانان مى خواند كه همراه عترت به آنان سپرده شده است.
خط ۲۸۲: خط ۲۸۲:
   در غدير كتاب الهى با حيات مردم [[عجين]] گرديد، به صورت جزء [[لا ينفكّى]] كه تا حوض كوثر عضو جدايى ناپذير زندگى مسلمانان خواهد بود. دستوراتى كه درباره قرآن در غدير آمده همه جانبه است، كه تركيب فرهنگىِ الهى آن را تأمين مى‏ نمايد:
   در غدير كتاب الهى با حيات مردم [[عجين]] گرديد، به صورت جزء [[لا ينفكّى]] كه تا حوض كوثر عضو جدايى ناپذير زندگى مسلمانان خواهد بود. دستوراتى كه درباره قرآن در غدير آمده همه جانبه است، كه تركيب فرهنگىِ الهى آن را تأمين مى‏ نمايد:


=== '''۱-  تمسّک به ثقلين''' ===
=== تمسّک به ثقلين ===
لَنْ تَضِلُّوا ما انْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما : اگر به قرآن و عترت تمسک نماييد هرگز گمراه نخواهيد شد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۷ بخش ۱۰.</ref>  
لَنْ تَضِلُّوا ما انْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما : اگر به قرآن و عترت تمسک نماييد هرگز گمراه نخواهيد شد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۷ بخش ۱۰.</ref>  


خط ۲۸۹: خط ۲۸۹:
فَتَمَسَّكُوا بِهِ وَ لاتَزِلُّوا: به قرآن تمسک كنيد و منحرف نشويد.<ref>الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۷۶.</ref>
فَتَمَسَّكُوا بِهِ وَ لاتَزِلُّوا: به قرآن تمسک كنيد و منحرف نشويد.<ref>الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۷۶.</ref>


==== '''تحليل اعتقادى''' ====
==== تحليل اعتقادى ====
اواخر خطبه است و مردم در حال نتيجه ‏گيرى از سخنرانى يك ساعته پيامبر هستند. در چنين شرايطى مسئله تمسک به دو يادگار گران سنگ آن حضرت مطرح مى‏ شود.«تمسک» كلمه ‏اى است كه در فرهنگ فارسى آن را به تعابير مختلفى مى ‏توان بيان كرد:
اواخر خطبه است و مردم در حال نتيجه ‏گيرى از سخنرانى يك ساعته پيامبر هستند. در چنين شرايطى مسئله تمسک به دو يادگار گران سنگ آن حضرت مطرح مى‏ شود.«تمسک» كلمه ‏اى است كه در فرهنگ فارسى آن را به تعابير مختلفى مى ‏توان بيان كرد:


خط ۳۰۰: خط ۳۰۰:
اين تعبير اشاره به آن است كه مردم در حالى تمسک به قرآن و عترت مى‏ كنند كه خود را در معرض خطرهاى عظيم و فتنه ‏هاى بزرگ مى ‏بينند، و قرآن و عترت تنها [[كشتى نجات]] هستند كه مى ‏توانند از آن خطر بزرگ نجات دهند. اگر با اين ديد به قرآن و عترت نگاه كنيم بسيار متفاوت خواهد بود در مقابل اين كه براى ياد گرفتن مطلبى در اوقات فراغت به آن بنگريم، و اين همان چيزى است كه در كلمه «تمسّک» نهفته است.
اين تعبير اشاره به آن است كه مردم در حالى تمسک به قرآن و عترت مى‏ كنند كه خود را در معرض خطرهاى عظيم و فتنه ‏هاى بزرگ مى ‏بينند، و قرآن و عترت تنها [[كشتى نجات]] هستند كه مى ‏توانند از آن خطر بزرگ نجات دهند. اگر با اين ديد به قرآن و عترت نگاه كنيم بسيار متفاوت خواهد بود در مقابل اين كه براى ياد گرفتن مطلبى در اوقات فراغت به آن بنگريم، و اين همان چيزى است كه در كلمه «تمسّک» نهفته است.


=== ۲-  آمادگى پاسخ گويى در روز قيامت ===
=== آمادگى پاسخ گويى در روز قيامت ===
إِنِّي سَائِلُكُمْ غَداً مَا ذَا صَنَعْتُمْ فِيمَا أَشْهَدْتُ اللَّهَ بِهِ عَلَيْكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا إِذَا وَرَدْتُمْ عَلَيَّ حَوْضِي وَ مَا ذَا صَنَعْتُمْ‏ بِالثَّقَلَيْنِ‏ مِنْ بَعْدِي فَانْظُرُوا كَيْفَ تَكُونُونَ خَلَفْتُمُونِي فِيهِمَا حِينَ تَلْقَوْنِي‏<ref>الخصال: ج۱ ،ص۶۶ ح ۹۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۹۷. </ref> : من فرداى قيامت كه بر سر حوضم نزد من مى ‏آييد از شما بازخواست خواهم كرد درباره آن چيزى كه امروز خدا را بر شما براى آن شاهد گرفتم. ببينيد چگونه با امانت‏ هاى من رفتار مى‏ كنيد، و پاسختان در روزى كه به ملاقات من مى ‏آييد چيست؟أَلَا وَ إِنِّي فَرَطُكُمْ وَ أَنْتُمْ تَبَعِي‏ تُوشِكُونَ‏ أَنْ تَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلَكُمْ حِينَ تَلْقَوْنِي عَنْ ثَقَلَيَّ كَيْفَ خَلَفْتُمُونِي فِيهِمَا؟<ref>الطرائف: ج ۱، ص ۱۴۴ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۷۶.</ref> : بدانيد كه من پيش از شما بر سر حوض كوثر حاضر مى ‏شوم و شما از پى من مى ‏آييد و بر سر حوض كوثر بر من وارد مى شويد. آنگاه كه مرا ملاقات مى ‏كنيد از شما درباره دو يادگار گران بهايم سؤال مى‏ كنم: پس از من با آنان چگونه رفتار كرديد؟
إِنِّي سَائِلُكُمْ غَداً مَا ذَا صَنَعْتُمْ فِيمَا أَشْهَدْتُ اللَّهَ بِهِ عَلَيْكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا إِذَا وَرَدْتُمْ عَلَيَّ حَوْضِي وَ مَا ذَا صَنَعْتُمْ‏ بِالثَّقَلَيْنِ‏ مِنْ بَعْدِي فَانْظُرُوا كَيْفَ تَكُونُونَ خَلَفْتُمُونِي فِيهِمَا حِينَ تَلْقَوْنِي‏<ref>الخصال: ج۱ ،ص۶۶ ح ۹۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۹۷. </ref> : من فرداى قيامت كه بر سر حوضم نزد من مى ‏آييد از شما بازخواست خواهم كرد درباره آن چيزى كه امروز خدا را بر شما براى آن شاهد گرفتم. ببينيد چگونه با امانت‏ هاى من رفتار مى‏ كنيد، و پاسختان در روزى كه به ملاقات من مى ‏آييد چيست؟أَلَا وَ إِنِّي فَرَطُكُمْ وَ أَنْتُمْ تَبَعِي‏ تُوشِكُونَ‏ أَنْ تَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلَكُمْ حِينَ تَلْقَوْنِي عَنْ ثَقَلَيَّ كَيْفَ خَلَفْتُمُونِي فِيهِمَا؟<ref>الطرائف: ج ۱، ص ۱۴۴ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۷۶.</ref> : بدانيد كه من پيش از شما بر سر حوض كوثر حاضر مى ‏شوم و شما از پى من مى ‏آييد و بر سر حوض كوثر بر من وارد مى شويد. آنگاه كه مرا ملاقات مى ‏كنيد از شما درباره دو يادگار گران بهايم سؤال مى‏ كنم: پس از من با آنان چگونه رفتار كرديد؟


خط ۳۰۶: خط ۳۰۶:
در غدير اعلام شد كه مردم بايد آماده پاسخ گويى باشند و بى ‏تفاوتى آنان هم پذيرفته نيست. اما اين كه درباره چه موضوعى و در چه حدى، نياز به توضيح دارد؟
در غدير اعلام شد كه مردم بايد آماده پاسخ گويى باشند و بى ‏تفاوتى آنان هم پذيرفته نيست. اما اين كه درباره چه موضوعى و در چه حدى، نياز به توضيح دارد؟


بايد توجه داشت كه دستورات پيامبر [[عظيم ‏الشأن‏]] صلى الله عليه وآله گاهى پيشنهاد يك راه خير و ارشاد به عمل خوب است كه مردم را در برابر گزينه خوب و بهتر قرار مى‏ دهد، ولى در اين انتخاب بازخواستى از آنان نيست.  
بايد توجه داشت كه دستورات پيامبر عظيم ‏الشأن‏ صلى الله عليه وآله گاهى پيشنهاد يك راه خير و ارشاد به عمل خوب است كه مردم را در برابر گزينه خوب و بهتر قرار مى‏ دهد، ولى در اين انتخاب بازخواستى از آنان نيست.  


اما گاهى فرمان واجبى است كه مردم در برابر دو گزينه آرى و نه قرار مى ‏گيرند، و بايد انتخاب قطعى را به عنوان اطاعت و عصيان اعلام كنند تا پاسخ آنان در روز بازخواست روشن باشد، و پى‏ آمدهاى آن را هم براى خود رقم زنند. در مواردى از اين هم فراتر مى ‏رود و به صراحت اخطار مى‏ شود كه در اين باره از شما بازخواست خواهم كرد، و حتماً در انتخاب خود دقت كنيد كه بايد پاسخ گو باشيد.
اما گاهى فرمان واجبى است كه مردم در برابر دو گزينه آرى و نه قرار مى ‏گيرند، و بايد انتخاب قطعى را به عنوان اطاعت و عصيان اعلام كنند تا پاسخ آنان در روز بازخواست روشن باشد، و پى‏ آمدهاى آن را هم براى خود رقم زنند. در مواردى از اين هم فراتر مى ‏رود و به صراحت اخطار مى‏ شود كه در اين باره از شما بازخواست خواهم كرد، و حتماً در انتخاب خود دقت كنيد كه بايد پاسخ گو باشيد.


==== '''سؤال از ثقلين در قيامت''' ====
==== سؤال از ثقلين در قيامت ====
مسئله ثقلين تنها مطلبى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله با صداى بلند اعلام فرموده كه در روز قيامت درباره آن سؤال خواهم كرد و همه بايد درباره راه انتخابى خود پاسخ و دليل محكم داشته باشند، و اين اختصاص عظمت آن را مى ‏رساند.
مسئله ثقلين تنها مطلبى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله با صداى بلند اعلام فرموده كه در روز قيامت درباره آن سؤال خواهم كرد و همه بايد درباره راه انتخابى خود پاسخ و دليل محكم داشته باشند، و اين اختصاص عظمت آن را مى ‏رساند.


خط ۳۱۹: خط ۳۱۹:
چگونه بايد باشيم تا [[بى‏ درنگ]] آن چه او از ما خواسته تقديمش نماييم و لبخند رضايت بر لبانش بنشانيم؟ چه پاسخى خواهند داشت آنان كه قرآن را كنار گذاردند، و يا الفاظ آن را به صحنه آوردند و مردم را از تعليم معانى آن باز داشتند، و يا مفسر حقيقى آن را وادار به سكوت كردند و مفسران به رأى خود را وارد ميدان كردند؟
چگونه بايد باشيم تا [[بى‏ درنگ]] آن چه او از ما خواسته تقديمش نماييم و لبخند رضايت بر لبانش بنشانيم؟ چه پاسخى خواهند داشت آنان كه قرآن را كنار گذاردند، و يا الفاظ آن را به صحنه آوردند و مردم را از تعليم معانى آن باز داشتند، و يا مفسر حقيقى آن را وادار به سكوت كردند و مفسران به رأى خود را وارد ميدان كردند؟


==== '''سقيفه سدّ راه قرآن''' ====
==== سقيفه سدّ راه قرآن ====
ابوبكر و عمر از همان آغاز سقيفه، بر ظاهر قرآن تأكيد كردند و از تفسير آن منع نمودند؛ چرا كه نياز به مفسر آن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود، و آنان از حضور حضرت [[ابا]] داشتند. حتى آن چه را از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل شده بود منع مى‏ كردند. ابوبكر طى دستورى چنين گفت: لا تَرْوُوا الاحاديثَ عَنِ النَّبِىِّ وَ اشْتَغِلُوا بِالْقُرْآنِ: حديث از پيامبر نقل نكنيد و به قرآن مشغول باشيد.<ref>  شمس الدين ذهبى، تذكره الحفاظ، بيروت، دارالتراث العربى، ج ۱، ص ۳.</ref>  
ابوبكر و عمر از همان آغاز سقيفه، بر ظاهر قرآن تأكيد كردند و از تفسير آن منع نمودند؛ چرا كه نياز به مفسر آن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود، و آنان از حضور حضرت [[ابا]] داشتند. حتى آن چه را از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل شده بود منع مى‏ كردند. ابوبكر طى دستورى چنين گفت: لا تَرْوُوا الاحاديثَ عَنِ النَّبِىِّ وَ اشْتَغِلُوا بِالْقُرْآنِ: حديث از پيامبر نقل نكنيد و به قرآن مشغول باشيد.<ref>  شمس الدين ذهبى، تذكره الحفاظ، بيروت، دارالتراث العربى، ج ۱، ص ۳.</ref>  


خط ۳۳۲: خط ۳۳۲:
معاويه گفت: پس قرآن را بخوانيد و آن را تأويل هم بنماييد ولى آن چه از تفسير قرآن كه خداوند درباره شما نازل كرده و پيامبرصلى الله عليه وآله درباره شما فرموده نقل نكنيد، و هر چه غير آن است نقل كنيد! سپس ابن‏ عباس را تهديد كرد و گفت: اگر هم خواستى از آن معانى قرآن نقل كنى پنهانى باشد و به صورت علنى كسى از تو چنين چيزى را نشنود!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۱۵ حديث ۲۶.</ref>
معاويه گفت: پس قرآن را بخوانيد و آن را تأويل هم بنماييد ولى آن چه از تفسير قرآن كه خداوند درباره شما نازل كرده و پيامبرصلى الله عليه وآله درباره شما فرموده نقل نكنيد، و هر چه غير آن است نقل كنيد! سپس ابن‏ عباس را تهديد كرد و گفت: اگر هم خواستى از آن معانى قرآن نقل كنى پنهانى باشد و به صورت علنى كسى از تو چنين چيزى را نشنود!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۱۵ حديث ۲۶.</ref>


==== '''غوغاى قرآن كنار حوض كوثر''' ====
==== غوغاى قرآن كنار حوض كوثر ====
نبايد وعده پيامبر صلى الله عليه وآله را براى پاسخ امت بر سر حوض كوثر ساده تلقى كنيم. صحنه‏ اى عظيم به وقوع خواهد پيوست كه امت عظيم مسلمان در محضر پيامبرشان بايستند و با پاسخ به پرسش‏ هاى آن حضرت درباره قرآن و عترت به صورت جدى تكليف خود را روشن كنند. آن منظره ديدنى را خود پيامبرصلى الله عليه وآله در حديثى ترسيم فرموده است آنجا كه مى ‏فرمايد:امت من بر سر حوض كوثر در پنج گروه و با پنج پرچم وارد مى‏ شوند:
نبايد وعده پيامبر صلى الله عليه وآله را براى پاسخ امت بر سر حوض كوثر ساده تلقى كنيم. صحنه‏ اى عظيم به وقوع خواهد پيوست كه امت عظيم مسلمان در محضر پيامبرشان بايستند و با پاسخ به پرسش‏ هاى آن حضرت درباره قرآن و عترت به صورت جدى تكليف خود را روشن كنند. آن منظره ديدنى را خود پيامبرصلى الله عليه وآله در حديثى ترسيم فرموده است آنجا كه مى ‏فرمايد:امت من بر سر حوض كوثر در پنج گروه و با پنج پرچم وارد مى‏ شوند:


خط ۳۵۱: خط ۳۵۱:
ما نيز از بلنداى چهارده قرن مى‏ گوييم: يا رسول ‏اللَّه! اين پنج گروه را نيك مى ‏شناسيم، و قبل از حوض كوثر در اين دنيا بر ضلالت آن چهار گروه معتقديم و شهادت مى ‏دهيم، و اميدواريم زير پرچم على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از [[تابعين]] و [[تصديق كنندگان]] قرآن در قول و عمل در گروه پنجم باشيم.
ما نيز از بلنداى چهارده قرن مى‏ گوييم: يا رسول ‏اللَّه! اين پنج گروه را نيك مى ‏شناسيم، و قبل از حوض كوثر در اين دنيا بر ضلالت آن چهار گروه معتقديم و شهادت مى ‏دهيم، و اميدواريم زير پرچم على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از [[تابعين]] و [[تصديق كنندگان]] قرآن در قول و عمل در گروه پنجم باشيم.


== '''پانویس''' ==
== پانویس ==