۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « ==شعر حضرت مهدى عليه السلام در عيد غدير <ref>اسرار غدير ص ۳۲۱ ، ۳۲۰.</ref>== سيد با...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==شعر حضرت مهدى عليه السلام در عيد غدير <ref>اسرار غدير ص ۳۲۱ ، ۳۲۰.</ref>== | ==شعر حضرت مهدى عليه السلام در عيد غدير <ref>اسرار غدير ص ۳۲۱ ، ۳۲۰.</ref>== | ||
سيد باقر رضوى هندى (م ۱۳۲۹ ق) مى گويد: در شب عيد غدير امام زمان عليه السلام را در خواب ديدم در حالى كه محزون بود و گريه مى كرد. خدمت حضرت رفتم و سلام كردم و دستشان را بوسيدم، ولى ديدم گويا حضرت متفكر است. عرض كردم: آقاى من، اين روزها ايام خوشحالى و سرور عيد غدير است ولى شما را محزون و گريان مى بينم؟ فرمود: به ياد مادرم زهراعليها السلام و حزن او افتادم. سپس حضرت اين شعر را خواندند: | سيد باقر رضوى هندى (م ۱۳۲۹ ق) مى گويد: | ||
در شب عيد غدير امام زمان عليه السلام را در خواب ديدم در حالى كه محزون بود و گريه مى كرد. خدمت حضرت رفتم و سلام كردم و دستشان را بوسيدم، ولى ديدم | |||
گويا حضرت متفكر است. | |||
عرض كردم: آقاى من، اين روزها ايام خوشحالى و سرور عيد غدير است ولى شما را محزون و گريان مى بينم؟ فرمود: به ياد مادرم زهراعليها السلام و حزن او افتادم. | |||
سپس حضرت اين شعر را خواندند: | |||
لا ترانى اتّخذتُ لا وعُلاها | لا ترانى اتّخذتُ لا وعُلاها |