گفتمان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۶۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(اتمام عنوان گفتمان)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
برخى از پديده ‏ها در تاريخ انسانى از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى‏ شوند؛ كه از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى ‏شوند و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى ‏شوند، و به عنوان يک انديشه در جارى  زمان و مكان مى‏ مانند.
برخى از پديده ‏ها در تاريخ انسانى از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى‏ شوند؛ كه از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى ‏شوند و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى ‏شوند، و به عنوان يک انديشه در جارى  زمان و مكان مى‏ مانند.


غدير و گفتمان آن به عنوان يک رخداد عظيم تاريخى، هر چند در عصر و لحظه ‏اى خاص از زمان، در بند زمان و مكان و تاريخ و لحظه است. ولى آغاز آن را بايد به حضور انسان به عنوان خليفة الله در زمين، و مكان آن را نيز كره زمين و اشخاص آن را انسان‏ هاى كاملى دانست، كه در قرآن به عنوان كلمات وجودى از آنان ياد مى‏ شود.
غدير و گفتمان آن به عنوان يک رخداد عظيم تاريخى، هر چند در عصر و لحظه ‏اى خاص از زمان، در بند زمان و مكان و تاريخ و لحظه است.


گفتمان غدير، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است، و از همان امانت الهى است كه آسمان و زمين آن را برنتابيد. گفتمان غدير محتواى همه رسالت است كه اگر آن را ابلاغ نكند، نه تنها پيامبر صلى الله عليه و آله ابلاغ رسالت نكرده است، بلكه رسالت همه پيامبران‏ عليهم السلام ابتر و بريده و ناتمام مى‏ ماند. و بالاخره گفتمان غدير آغاز امامت انسان بر همه هستى را مى ‏نماياند، و نشان مى‏ دهد كه انسان چيست و كجا آمده و به كجا مى ‏رود؟ گفتمان غدير هم راه است و هم مقصد و هم مقصود.
ولى آغاز آن را بايد به حضور انسان به عنوان خليفة الله در زمين، و مكان آن را نيز كره زمين و اشخاص آن را انسان‏ هاى كاملى دانست، كه در قرآن به عنوان كلمات وجودى از آنان ياد مى‏ شود.
 
گفتمان غدير، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است، و از همان امانت الهى است كه آسمان و زمين آن را برنتابيد.
 
گفتمان غدير محتواى همه رسالت است كه اگر آن را ابلاغ نكند، نه تنها پيامبر صلى الله عليه و آله ابلاغ رسالت نكرده است، بلكه رسالت همه پيامبران‏ عليهم السلام ابتر و بريده و ناتمام مى‏ ماند. و بالاخره گفتمان غدير آغاز امامت انسان بر همه هستى را مى ‏نماياند، و نشان مى‏ دهد كه انسان چيست و كجا آمده و به كجا مى ‏رود؟ گفتمان غدير هم راه است و هم مقصد و هم مقصود.


در اينجا با هدف آشنايى با حقيقت گفتمان غدير و عوامل جاودانگى آن، علل و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير را مورد بررسى قرار مى ‏دهيم. روش پژوهش در اين تحقيق روش تاريخى است، و روش گردآورى مطالب روش كتابخانه ‏اى مى ‏باشد:
در اينجا با هدف آشنايى با حقيقت گفتمان غدير و عوامل جاودانگى آن، علل و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير را مورد بررسى قرار مى ‏دهيم. روش پژوهش در اين تحقيق روش تاريخى است، و روش گردآورى مطالب روش كتابخانه ‏اى مى ‏باشد:


'''۱. كليات'''
=== كليات ===


'''الف) مقدمه'''
==== الف) مقدمه ====
بى ‏ترديد «غدير» از ماندگارترين و بى ‏بديل‏ ترين گفتمان‏ هاى تاريخ بشرى است، كه رازها و رموز ناپيدايش همواره بيش از پيدايش بوده است.


بى ‏ترديد «غدير» از ماندگارترين و بى ‏بديل‏ ترين گفتمان‏ هاى تاريخ بشرى است، كه رازها و رموز ناپيدايش همواره بيش از پيدايش بوده است. هر چند تأليفات و تحقيقات وسيع و گسترده ‏اى در اين باره انجام شده، و دست‏ آورده اى ارزشمندى به همراه داشته است. ولى به نظر مى ‏رسد در اغلب اين تأليفات به «غدير» از منظر يک واقعه تاريخى نگاه و توجه شده، و نه يک «گفتمان ويژه».
هر چند تأليفات و تحقيقات وسيع و گسترده ‏اى در اين باره انجام شده، و دست‏ آورده اى ارزشمندى به همراه داشته است. ولى به نظر مى ‏رسد در اغلب اين تأليفات به «غدير» از منظر يک واقعه تاريخى نگاه و توجه شده، و نه يک «گفتمان ويژه».


از اين رو، در اين نوشتارها آنچه بيشتر ملحوظ است اعتبار روايى و تاريخى غدير بوده، و مؤلفين بيشتر به دنبال اثبات تواتر و اتقان سند و متن حديث غدير بوده ‏اند. به حق در مانايى آن زحمات بسيار خطير و گرانسنگى از سوى علما و مفاخر شيعه و ديگر علماى اسلام مصروف  يافته است. از جمله: علامه امينى در كتاب شريف «الغدير»، علامه ميرحامدحسين هندى در مجموعه عظيم و گرانسنگ «عبقات الانوار فى اثبات امامة الائمة الاطهار»، علامه مجلسى در كتاب شريف «بحارالانوار».
از اين رو، در اين نوشتارها آنچه بيشتر ملحوظ است اعتبار روايى و تاريخى غدير بوده، و مؤلفين بيشتر به دنبال اثبات تواتر و اتقان سند و متن حديث غدير بوده ‏اند. به حق در مانايى آن زحمات بسيار خطير و گرانسنگى از سوى علما و مفاخر شيعه و ديگر علماى اسلام مصروف  يافته است.
 
از جمله: علامه امينى در كتاب شريف «الغدير»، علامه ميرحامدحسين هندى در مجموعه عظيم و گرانسنگ «عبقات الانوار فى اثبات امامة الائمة الاطهار»، علامه مجلسى در كتاب شريف «بحارالانوار».


و نيز از قبل زحمات ائمه ‏عليهم السلام و به تبعشان اين دانشمندان است كه امروز غدير به عنوان يک عقيده و اساس دين، ثمره نبوت، شاخص ‏ترين و زنده ‏ترين سند و قانون‏ نامه زيربنايى اسلام و منشور مترقى اسلام و شيعه تبلور و تجلى يافته است. بايد اين زحمات همواره مورد پاسداشت قرار گيرد، و پاسداران و پاسبانان اين واقعه در ماندگار تاريخ به زيبايى ماندگار گردند.
و نيز از قبل زحمات ائمه ‏عليهم السلام و به تبعشان اين دانشمندان است كه امروز غدير به عنوان يک عقيده و اساس دين، ثمره نبوت، شاخص ‏ترين و زنده ‏ترين سند و قانون‏ نامه زيربنايى اسلام و منشور مترقى اسلام و شيعه تبلور و تجلى يافته است. بايد اين زحمات همواره مورد پاسداشت قرار گيرد، و پاسداران و پاسبانان اين واقعه در ماندگار تاريخ به زيبايى ماندگار گردند.
خط ۳۰: خط ۳۷:
اين امر وجدان هر مسلمان و محقق منصف را در مقابل اين خطاب قرار مى‏ دهد، و بر او ضرورى مى ‏نمايد كه جريان غدير و گفتمان آن را با همه وسعت و عمق آن مورد مطالعه قرار مى‏ دهد.
اين امر وجدان هر مسلمان و محقق منصف را در مقابل اين خطاب قرار مى‏ دهد، و بر او ضرورى مى ‏نمايد كه جريان غدير و گفتمان آن را با همه وسعت و عمق آن مورد مطالعه قرار مى‏ دهد.


'''ب) تعاريف مفاهيم'''
==== ب) تعاريف مفاهيم ====
 
«غدير» در لغت به معناى [[آبگیر]]، تالاب و به نقطه و محل جمع شدن آب گفته مى‏ شود. و اما آنچه مشهور شده نام منطقه ‏اى است در راه مكه و مدينه پيش از «[[جحفه]]»، كه بيابانى وسيع و آبگيرى براى جمع شدن سيلاب‏ ها و نيز آب چشمه ‏اى بود كه از سمت شمال غربى به آن مى‏ريخت، و چند درخت كهنسال تنومند در آن قرار داشت.<ref>دانشنامه امام على ‏عليه السلام (رشاد -  سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى): ج ۸ ص ۲۳۰.</ref>
«غدير» در لغت به معناى [[آبگیر]]، تالاب و به نقطه و محل جمع شدن آب گفته مى‏ شود. و اما آنچه مشهور شده نام منطقه ‏اى است در راه مكه و مدينه پيش از «[[جحفه]]»، كه بيابانى وسيع و آبگيرى براى جمع شدن سيلاب‏ ها و نيز آب چشمه ‏اى بود كه از سمت شمال غربى به آن مى‏ريخت، و چند درخت كهنسال تنومند در آن قرار داشت.<ref>دانشنامه امام على ‏عليه السلام (رشاد -  سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى): ج ۸ ص ۲۳۰.</ref>


«گفتمان» در مفهوم ساده، به گفت و گو و تبادل كلام گفته مى‏ شود. اين واژه در معناى اصطلاحى به شكل ماهيت و نوع گفتگو گفته مى‏ شود، كه مقصود از آن احتجاج يا تبيين و يا دفاع از يک انديشه و نظريه است.
«گفتمان» در مفهوم ساده، به گفت و گو و تبادل كلام گفته مى‏ شود. اين واژه در معناى اصطلاحى به شكل ماهيت و نوع گفتگو گفته مى‏ شود، كه مقصود از آن احتجاج يا تبيين و يا دفاع از يک انديشه و نظريه است.


'''ج) اهداف'''
==== ج) اهداف ====
 
هدف از اين نوشتار عبارت است از:
هدف از اين نوشتار عبارت است از:


خط ۴۶: خط ۵۱:
آشنايى با نقش شخصيت ‏هاى به نام در تبيين و ماندگارى گفتمان غدير.
آشنايى با نقش شخصيت ‏هاى به نام در تبيين و ماندگارى گفتمان غدير.


'''سؤال اصلى:'''
'''سؤال اصلى'''


مى ‏توان گفت: اين نوشتار با يک سؤال اصلى و ده ‏ها سؤال فرعى رو به رو است. سؤال اصلى اين است:
مى ‏توان گفت: اين نوشتار با يک سؤال اصلى و ده ‏ها سؤال فرعى رو به رو است. سؤال اصلى اين است:
خط ۶۶: خط ۷۱:
اينها سؤال‏ هايى فرعى هستند كه همگى به عنوان متغيّرهاى وابسته پيرامون سؤال اصلى به عنوان يک متغير ثابت مطرح مى‏ گردند.
اينها سؤال‏ هايى فرعى هستند كه همگى به عنوان متغيّرهاى وابسته پيرامون سؤال اصلى به عنوان يک متغير ثابت مطرح مى‏ گردند.


'''د) روش پژوهش'''
==== د) روش پژوهش ====
 
روش به كار گرفته شده در اين تحقيق روش تاريخى است، و روش گردآورى مطالب روش كتابخانه ‏اى مى ‏باشد. بررسى كتب مختلفى كه درباره حادثه غدير نگاشته شده است و استخراج مطالب تاريخى و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى گفتمان غدير در حيطه كار قرار گرفته است. موضوعات فرعى پس از فيش‏ بردارى از منابع مختلف طبقه‏ بندى، و سپس تنظيم و تدوين يافته ‏اند.
روش به كار گرفته شده در اين تحقيق روش تاريخى است، و روش گردآورى مطالب روش كتابخانه ‏اى مى ‏باشد. بررسى كتب مختلفى كه درباره حادثه غدير نگاشته شده است و استخراج مطالب تاريخى و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى گفتمان غدير در حيطه كار قرار گرفته است. موضوعات فرعى پس از فيش‏ بردارى از منابع مختلف طبقه‏ بندى، و سپس تنظيم و تدوين يافته ‏اند.


در اين تحقيق از منابع مختلف، به ويژه خلاصه «عبقات الانوار» [[شیخ عباس قمی]]، «بحارالانوار» [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]]، «الغدير» علامه امينى، «دانشنامه امام على‏ عليه السلام» و... بيشترين بهره گرفته شده است.
در اين تحقيق از منابع مختلف، به ويژه خلاصه «عبقات الانوار» [[شیخ عباس قمی]]، «بحارالانوار» علامه مجلسی، «الغدير» علامه امينى، «دانشنامه امام على‏ عليه السلام» و... بيشترين بهره گرفته شده است.
 
'''هـ) سازماندهى پژوهش'''


==== هـ) سازماندهى پژوهش ====
چنانچه اشاره شد، اين تحقيق مشتمل بر سه فصل است: فصل اول به كليات، و فصل دوم به ادبيات موضوع در تحليل و تبيين علل ماندگارى گفتمان غدير، و فصل سوم به نتيجه گيرى و راهكارهاى لازم اختصاص دارد.
چنانچه اشاره شد، اين تحقيق مشتمل بر سه فصل است: فصل اول به كليات، و فصل دوم به ادبيات موضوع در تحليل و تبيين علل ماندگارى گفتمان غدير، و فصل سوم به نتيجه گيرى و راهكارهاى لازم اختصاص دارد.


'''و) پيشينه پژوهش'''
==== و) پيشينه پژوهش ====
 
با توجه به اينكه اين نوشتار درباره غدير است، و درباره واقعه غدير و حديث و آيات مربوط به آن شروح و تفسير مبسوط نوشته شده است. مى‏توان آن شروح و تفاسير را به عنوان پيشينه چنين تحقيقى تلقى كرد. ولى اين نوشتار از نظر پردازش و نوع نگاه، به نظر مى رسد كمى متمايز با نوشتارهاى ديگر باشد. در اين نوشتار تلاش گرديد به مسئله غدير نه از حيث واقعه تاريخى و مذهبى بلكه از حيث يک «گفتمان» به آن توجه شود، و كمّ و كيف آن و راز ماندگارى چنين گفتمانى مورد تبيين و مداقّه قرار گيرد. لذا به نظر مى‏رسد پردازش موضوع با اين نگاه خالى از لطف نباشد.
با توجه به اينكه اين نوشتار درباره غدير است، و درباره واقعه غدير و حديث و آيات مربوط به آن شروح و تفسير مبسوط نوشته شده است. مى‏توان آن شروح و تفاسير را به عنوان پيشينه چنين تحقيقى تلقى كرد. ولى اين نوشتار از نظر پردازش و نوع نگاه، به نظر مى رسد كمى متمايز با نوشتارهاى ديگر باشد. در اين نوشتار تلاش گرديد به مسئله غدير نه از حيث واقعه تاريخى و مذهبى بلكه از حيث يک «گفتمان» به آن توجه شود، و كمّ و كيف آن و راز ماندگارى چنين گفتمانى مورد تبيين و مداقّه قرار گيرد. لذا به نظر مى‏رسد پردازش موضوع با اين نگاه خالى از لطف نباشد.


'''ز) چارچوب نظرى پژوهش'''
==== ز) چارچوب نظرى پژوهش ====
از حيث نظرى، در اين پژوهش به چند دليل نقلى متقن استناد شده است:


از حيث نظرى، در اين پژوهش به چند دليل نقلى متقن استناد شده است:
یكى آيه شريفه ۶۸ سوره مائده:


یكى آيه شريفه ۶۸ سوره مائده: «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللَّه يعصمك من الناس»، و ديگرى آيه سوم مائده كه در حكم قطعى عمل رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله بعد از ابلاغ رسالت پايان است كه مى‏ فرمايد: «اليوم اكملت لكم دينكم و انعمت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»، و ديگر سخن متقن و متواتر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در خطبه غدير است كه خلاصه خطبه در اين جمله بيان شده است: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله.<ref>خلاصه عبقات الانوار (قمى): ص ۳۲، به نقل از ابوهريره و انس بن مالک. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۷.</ref>
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»، و ديگرى آيه سوم مائده كه در حكم قطعى عمل رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله بعد از ابلاغ رسالت پايان است كه مى‏ فرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا»، و ديگر سخن متقن و متواتر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در خطبه غدير است كه خلاصه خطبه در اين جمله بيان شده است: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله.<ref>خلاصه عبقات الانوار (قمى): ص ۳۲، به نقل از ابوهريره و انس بن مالک. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۷.</ref>


اين دلائل و دلائلى ديگر كه در متن خواهد آمد، به عنوان پشتوانه نظرى تحقيق مورد استناد و استفاده است.
اين دلائل و دلائلى ديگر كه در متن خواهد آمد، به عنوان پشتوانه نظرى تحقيق مورد استناد و استفاده است.


'''۲. ادبيات موضوع'''
=== ادبيات موضوع ===
 
'''الف) نگاه اجمالى بر حقيقت گفتمان غدير'''


==== الف) نگاه اجمالى بر حقيقت گفتمان غدير ====
برخى از پديده‏ ها در تاريخ انسانى از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى‏ شوند؛ از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى‏شوند و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى‏ شوند، و به عنوان يک انديشه در فرآيند زمان و مكان جارى مى‏ مانند.
برخى از پديده‏ ها در تاريخ انسانى از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى‏ شوند؛ از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى‏شوند و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى‏ شوند، و به عنوان يک انديشه در فرآيند زمان و مكان جارى مى‏ مانند.


خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
اين گونه است كه ما از گفتمان غدير سخن مى‏ گوييم. البته با اين تفاوت كه محدود به لحظه، زمان و مكان تاريخ نيست. به اين معنى كه گفتمان‏ ها را مى‏توان به دو دسته اساسى دسته‏ بندى كرد:
اين گونه است كه ما از گفتمان غدير سخن مى‏ گوييم. البته با اين تفاوت كه محدود به لحظه، زمان و مكان تاريخ نيست. به اين معنى كه گفتمان‏ ها را مى‏توان به دو دسته اساسى دسته‏ بندى كرد:


'''يک.''' گفتمان‏ هايى كه هر چند عمومى و كلى و فراگير هستند، ولى در يک عصر تاريخى حضور و ظهور دارند. مانند گفتمان دموكراسى و غيره، و ديگر گفتمان‏ هايى كه در محدوده زمان، تاريخ و لحظه قرار نمى‏ گيرند و هيچ يک از آنها نمى ‏تواند بندى بر پاى آن و قيد بر گردنش باشد.


'''يک.''' گفتمان‏ هايى كه هر چند عمومى و كلى و فراگير هستند، ولى در يک عصر تاريخى حضور و ظهور دارند. مانند گفتمان دموكراسى و غيره، و ديگر گفتمان‏ هايى كه در محدوده زمان، تاريخ و لحظه قرار نمى‏ گيرند و هيچ يک از آنها نمى ‏تواند بندى بر پاى آن و قيد بر گردنش باشد. از اين دسته گفتمان ‏ها مى‏توان به گفتمان عدالت اشاره كرد. گفتمان غدير اگر چه از زمان خاصى چون ۱۸ ذى‏ الحجه سال دهم هجرى و در مكان خاصى چون غدير خم در راه مكه و مدينه و با حضور اشخاص و شخصيت‏هاى به نامى چون رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و اميرمؤمنان‏ عليه السلام شكل گرفت، ولى آغاز آن را بايد به حضور انسان به عنوان خليفة اللَّه در زمين، و مكان آن را نيز كره زمين و اشخاص آن را انسان‏ هاى كاملى دانست كه در قرآن به عنوان انوار طيب انسانى و كلمات وجودى الهى از آنان ياد مى‏ شود. كلمات وجودى كه توبه آدم بدان پذيرفته شده است.
از اين دسته گفتمان ‏ها مى‏توان به گفتمان عدالت اشاره كرد. گفتمان غدير اگر چه از زمان خاصى چون ۱۸ ذى‏ الحجه سال دهم هجرى و در مكان خاصى چون غدير خم در راه مكه و مدينه و با حضور اشخاص و شخصيت‏ هاى به نامى چون رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان‏ عليه السلام شكل گرفت، ولى آغاز آن را بايد به حضور انسان به عنوان خليفة اللَّه در زمين، و مكان آن را نيز كره زمين و اشخاص آن را انسان‏ هاى كاملى دانست كه در قرآن به عنوان انوار طيب انسانى و كلمات وجودى الهى از آنان ياد مى‏ شود. كلمات وجودى كه توبه آدم بدان پذيرفته شده است.


گفتمان غدير، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است.
گفتمان غدير، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۶:
گفتمان غدير هم راه است، و هم مقصد است، و هم مقصود.
گفتمان غدير هم راه است، و هم مقصد است، و هم مقصود.


اگر دين اسلام و قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله و پيامبران پيشين و امامان معصوم ‏عليهم السلام و علماى صالح امت اين اندازه از غدير مى ‏گويند، از آن رو است كه هويت همه دين و بنياد همه اسلام اين كلمه وجودى و حقيقت خاص الهى است كه در غدير صورت تجلى يافته است. انسان به گفتمان غدير خود را در راهى ديگر قرار داد؛ راهى كه پايان آن سربلندى انسان و انسانيت است.
اگر دين اسلام و قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله و پيامبران پيشين و امامان معصوم ‏عليهم السلام و علماى صالح امت اين اندازه از غدير مى ‏گويند، از آن رو است كه هويت همه دين و بنياد همه اسلام اين كلمه وجودى و حقيقت خاص الهى است كه در غدير صورت تجلى يافته است.


از زمانى كه غدير تجلى يافت، فرشتگان آسمان نفس راحتى كشيدند و زمين به خود باليد كه قرارگاه خليفه الهى شد. خلافت و دين اسلام -  كه تلاش همه پيامبران از آدم تا خاتم‏ عليهم السلام بود -  به بار نشست و ميوه داد. كاشت و داشت پيامبران ‏عليهم السلام و فرشتگان و زمين و زمان در آن لحظه تاريخى به بار نشست، و انسان و انسانيت به برداشت اين ثمره چشم اميد دوخت. از آن زمان است كه خلافت انسانى تضمينى شد، و زمين اميد به آبادانى يافت، و مأموريت آدم در زمين به پايان رسيد و ابليس نوميد گشت.
انسان به گفتمان غدير خود را در راهى ديگر قرار داد؛ راهى كه پايان آن سربلندى انسان و انسانيت است.
 
از زمانى كه غدير تجلى يافت، فرشتگان آسمان نفس راحتى كشيدند و زمين به خود باليد كه قرارگاه خليفه الهى شد.
 
خلافت و دين اسلام -  كه تلاش همه پيامبران از آدم تا خاتم‏ عليهم السلام بود -  به بار نشست و ميوه داد. كاشت و داشت پيامبران ‏عليهم السلام و فرشتگان و زمين و زمان در آن لحظه تاريخى به بار نشست، و انسان و انسانيت به برداشت اين ثمره چشم اميد دوخت. از آن زمان است كه خلافت انسانى تضمينى شد، و زمين اميد به آبادانى يافت، و مأموريت آدم در زمين به پايان رسيد و ابليس نوميد گشت.


گفتمان غدير تجلى اسم اعظم بر زمين و مظهريت يافتن ربوبيت در قرارگاه زمين است. اين گونه شد كه خداوند بر زمين و زمان فخر فروخت، و «تبارك اللَّه احسن الخالقين» مفهوم و معنى يافت.
گفتمان غدير تجلى اسم اعظم بر زمين و مظهريت يافتن ربوبيت در قرارگاه زمين است. اين گونه شد كه خداوند بر زمين و زمان فخر فروخت، و «تبارك اللَّه احسن الخالقين» مفهوم و معنى يافت.


غدير، چاه آبى است كه در جارى زمان جارى شد و در عرصه هستى همگان را سيراب كرد. فرشتگان در آب غدير علم، و جنّيان هدايت، و انسان خلافت را يافت. هر كس از اين رويداد تعبيرى كرد، و از آن تعبير خود خشنود شد، و بر پايه ظرفيت و ظرف وجودى از آن بهره برد. انسان بر عرش نشست و از فرش گذشت. آب را مايه حيات طيبه و زندگانى جاودانه يافت، و فريب شيطان را وعده خوبان تفسير كرد.
غدير، چاه آبى است كه در جارى زمان جارى شد و در عرصه هستى همگان را سيراب كرد.


به غدير هم به بندگى و عبوديت جاودانگى دست يافت، و هم ملک و سرورى بر كائنات را [[ابلیس]] آن را مايه نيستى خود يافت، و زقوم و حميم دوزخى معنى و تفسير كرد و خود را در چاه ويل جستجو كر. زمين از آن آبادانى و جنّيان رهايى فهميدند.
فرشتگان در آب غدير علم، و جنّيان هدايت، و انسان خلافت را يافت. هر كس از اين رويداد تعبيرى كرد، و از آن تعبير خود خشنود شد، و بر پايه ظرفيت و ظرف وجودى از آن بهره برد.


گفتمان غدير يك پديده تاريخى نيست، بلكه يک حقيقت ابدى است، كه اول كلمه بود، آخر كلمه بود، و جز كلمه كسى نبود، و آن كلمه خداى غدير بود.<ref>تلخيص از اينترنت، حميد آيتى‏ زاده.</ref>
انسان بر عرش نشست و از فرش گذشت. آب را مايه حيات طيبه و زندگانى جاودانه يافت، و فريب شيطان را وعده خوبان تفسير كرد.


'''ب) علل و عوامل ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير'''
به غدير هم به بندگى و عبوديت جاودانگى دست يافت، و هم ملک و سرورى بر كائنات را ابلیس آن را مايه نيستى خود يافت، و زقوم و حميم دوزخى معنى و تفسير كرد و خود را در چاه ويل جستجو كر. زمين از آن آبادانى و جنّيان رهايى فهميدند.


گفتمان غدير يک پديده تاريخى نيست، بلكه يک حقيقت ابدى است، كه اول كلمه بود، آخر كلمه بود، و جز كلمه كسى نبود، و آن كلمه خداى غدير بود.<ref>تلخيص از اينترنت، حميد آيتى‏ زاده.</ref>
==== ب) علل و عوامل ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير ====
فهم ماندگارى و جاودانگى يک پيام و كلام، مستلزم شناخت علل و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى آن است. پايبندى و اثربخشى هر موضوعى و به ويژه يک اثر كلامى، موقوف و مرهون اركان قوام‏مند آن میباشد. به طورى كه به هر ميزان آن اركان ريشه‏ دار، جامع ‏تر و حياتمند باشد، به همان ميزان در دوام و بقاى آن مؤثر و تأثيرگذار خواهد بود.
فهم ماندگارى و جاودانگى يک پيام و كلام، مستلزم شناخت علل و عوامل تأثيرگذار در ماندگارى آن است. پايبندى و اثربخشى هر موضوعى و به ويژه يک اثر كلامى، موقوف و مرهون اركان قوام‏مند آن میباشد. به طورى كه به هر ميزان آن اركان ريشه‏ دار، جامع ‏تر و حياتمند باشد، به همان ميزان در دوام و بقاى آن مؤثر و تأثيرگذار خواهد بود.


حال سخن در اين است: گفتمان غدير به عنوان جاودانه‏ ترين و سرآمدترين گفتمان‏هاى تاريخ بشرى، چگونه با وجود عقائد، انديشه ‏ها و مشرب‏ هاى فكرى متعدد و متنوع در طول تاريخ، و علیرغم مخالفت‏ها، مقابله ‏ها و دشمنى ‏ها همواره بالنده، پويا، زنده و تأثيرگذار ماندگار شده، و به عكس از گفتمان‏هاى ديگر خبر و اثرى نمانده و چه بسا بسيارى از آنها محكوم به زوال شده‏اند؟
حال سخن در اين است: گفتمان غدير به عنوان جاودانه‏ ترين و سرآمدترين گفتمان‏هاى تاريخ بشرى، چگونه با وجود عقائد، انديشه ‏ها و مشرب‏ هاى فكرى متعدد و متنوع در طول تاريخ، و علیرغم مخالفت‏ ها، مقابله ‏ها و دشمنى ‏ها همواره بالنده، پويا، زنده و تأثيرگذار ماندگار شده، و به عكس از گفتمان‏هاى ديگر خبر و اثرى نمانده و چه بسا بسيارى از آنها محكوم به زوال شده ‏اند؟


براى درك اين حقيقت تاريخى، گريزى جز فهم و تأمل عالمانه بر آن نيست. در اينجا به برخى از مهم‏ترين علل و شاخصه ‏هاى ماندگارى و جاودانگىِ گفتمان غدير اشاره، و بعضاً با استنادات تاريخى موضوع مورد پردازش و تحليل و تدقيق قرار خواهد گرفت:
براى درک اين حقيقت تاريخى، گريزى جز فهم و تأمل عالمانه بر آن نيست. در اينجا به برخى از مهم‏ترين علل و شاخصه ‏هاى ماندگارى و جاودانگىِ گفتمان غدير اشاره، و بعضاً با استنادات تاريخى موضوع مورد پردازش و تحليل و تدقيق قرار خواهد گرفت:


==== الف) وحيانى بودن گفتمان غدير ====
عمده ‏ترين شاخصه گفتمان غدير منشأ و ريشه وحيانى داشتن آن است. به استناد آيه شريفه «وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ» و آيه «كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ»، هر فعل و گفتارى كه با ياد و نام خدا گره بخورد و براى خدا باشد، همان گونه كه نام خدا ابدى است، آن فعل و گفتار نيز باقى و ابدى خواهد بود.


'''الف) وحيانى بودن گفتمان غدير'''
جنس گفتمان غدير نيز چون از جنس الهى و با امضاى خداوند صورت گرفته است، دوام و بقاى آن امرى حتمى و قطعى است. در منابع مختلف به وحيانى بودن گفتمان غدير اشارت رفته است.


عمده ‏ترين شاخصه گفتمان غدير منشأ و ريشه وحيانى داشتن آن است. به استناد آيه شريفه «و ما عند اللَّه باق» و آيه «كل شى‏ء هالك الا وجهه»، هر فعل و گفتارى كه با ياد و نام خدا گره بخورد و براى خدا باشد، همان گونه كه نام خدا ابدى است، آن فعل و گفتار نيز باقى و ابدى خواهد بود. جنس گفتمان غدير نيز چون از جنس الهى و با امضاى خداوند صورت گرفته است، دوام و بقاى آن امرى حتمى و قطعى است. در منابع مختلف به وحيانى بودن گفتمان غدير اشارت رفته است.
از جمله شواهدى كه به آن استناد شده داستان [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] و سنگ آسمانى است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۲-۱۶۷. الطرائف (سيد بن طاووس): ص ۱۵۲.</ref>


از جمله شواهدى كه به آن استناد شده داستان [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] و سنگ آسمانى است.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۲-۱۶۷. الطرائف (سيد بن طاووس): ص ۱۵۲.</ref> كسى كه در آخرين ساعات از روز سوم از ايام غدير با عده ‏اى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و به نصب اميرالمؤمنين‏عليه السلام اعتراض كرد، و به نص قرآن در سوره معارج از خداوند عذاب خواست!<ref>معارج /  ۱، ۲.</ref> خداوند هم سنگ آسمانى بر سر او زد و هلاک شد. پيامبر صلى الله عليه وآله هم به اصحابش فرمود: ديديد و شنيديد؟ گفتند: آرى.
كسى كه در آخرين ساعات از روز سوم از ايام غدير با عده ‏اى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و به نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اعتراض كرد، و به نص قرآن در سوره معارج از خداوند عذاب خواست!<ref>معارج /  ۱، ۲.</ref> خداوند هم سنگ آسمانى بر سر او زد و هلاک شد. پيامبر صلى الله عليه و آله هم به اصحابش فرمود: ديديد و شنيديد؟ گفتند: آرى.


با اين معجزه بر همگان آشكار شد كه غدير از منبع وحى سرچشمه گرفته و فرمان الهى است.
با اين معجزه بر همگان آشكار شد كه غدير از منبع وحى سرچشمه گرفته و فرمان الهى است.
خط ۱۵۴: خط ۱۶۶:
شاهد ديگر بر اين مدعى شعر [[حسان بن ثابت|حسّان بن ثابت]] در غدير است، كه در واقعه غدير از پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه خواست آن را قرائت كند، و پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اتمام اشعار حسان در حق او فرمود: اى حسان، مادامى كه با زبانت از ما دفاع میكنى از سوى روح‏القدس مؤيَّد خواهى بود.<ref>كشف الغمة: ج ۱ ص ۳۱۸. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸. اسرار غدير (انصارى): ص ۴۲.</ref>
شاهد ديگر بر اين مدعى شعر [[حسان بن ثابت|حسّان بن ثابت]] در غدير است، كه در واقعه غدير از پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه خواست آن را قرائت كند، و پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اتمام اشعار حسان در حق او فرمود: اى حسان، مادامى كه با زبانت از ما دفاع میكنى از سوى روح‏القدس مؤيَّد خواهى بود.<ref>كشف الغمة: ج ۱ ص ۳۱۸. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸. اسرار غدير (انصارى): ص ۴۲.</ref>


'''ب) هم‏ پيوندى تكوين غدير و اراده تكوينى خداوند'''
==== ب) هم‏ پيوندى تكوين غدير و اراده تكوينى خداوند ====
 
از برجستگى ‏هاى گفتمان غدير، هم‏ پيوندى تكوين غدير و اراده تكوينى خداوند است. مفاد آيه ۶۸ سوره مائده دليل روشن بر اراده الهى بر تحقق و تكوين غدير است. گفتمان صورت گرفته در آيه و درخواست جدى و محكم خداوند از پيامبر صلى الله عليه و آله به گونه ‏اى است كه عدم تحقق را غير متصور مى‏ سازد، و به تبع اراده الهى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله عنان سخن را متوجه موضوع اصلى كرده، كه همان خواست الهى است.
از برجستگى ‏هاى گفتمان غدير، هم‏ پيوندى تكوين غدير و اراده تكوينى خداوند است. مفاد آيه ۶۸ سوره مائده دليل روشن بر اراده الهى بر تحقق و تكوين غدير است. گفتمان صورت گرفته در آيه و درخواست جدى و محكم خداوند از پيامبر صلى الله عليه وآله به گونه ‏اى است كه عدم تحقق را غير متصور مى‏ سازد، و به تبع اراده الهى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله عنان سخن را متوجه موضوع اصلى كرده، كه همان خواست الهى است.


خداوند صريحاً فرموده كه فرمان قاطعى از سوى خداوند آمده تا مطلب مهمى را درباره على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بيان كنم، و گر نه رسالت خود را نرسانده ‏ام و از عقاب خداوند بيم دارم!<ref>دانشنامه امام على‏ عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۳.</ref>
خداوند صريحاً فرموده كه فرمان قاطعى از سوى خداوند آمده تا مطلب مهمى را درباره على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بيان كنم، و گر نه رسالت خود را نرسانده ‏ام و از عقاب خداوند بيم دارم!<ref>دانشنامه امام على‏ عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۳.</ref>
خط ۱۶۲: خط ۱۷۳:
بى ‏ترديد بايد تصديق نمود «خواست خداوند» از جمله دلائل و عوامل مؤثر در جاودانگى گفتمان غدير است، كه بايد آن در احياء و هدايت انديشه‏ هاى متعالى همواره بايد جاودانه بماند.
بى ‏ترديد بايد تصديق نمود «خواست خداوند» از جمله دلائل و عوامل مؤثر در جاودانگى گفتمان غدير است، كه بايد آن در احياء و هدايت انديشه‏ هاى متعالى همواره بايد جاودانه بماند.


'''ج) قدرت و قطعيت گفتمان غدير'''
==== ج) قدرت و قطعيت گفتمان غدير ====
 
ظهور و بقاى يک تفكر و انديشه موقوف بر استحكام و قدرتمندى اساس و پايه‏ ها، و در عين حال به قطع آورى آن است. دوام يک گفتمان زمانى ممكن است كه از بنيان قوى، و در عين حال از جزميت و قطعيت بالايى برخوردار باشد.
ظهور و بقاى يک تفكر و انديشه موقوف بر استحكام و قدرتمندى اساس و پايه‏ ها، و در عين حال به قطع آورى آن است. دوام يک گفتمان زمانى ممكن است كه از بنيان قوى، و در عين حال از جزميت و قطعيت بالايى برخوردار باشد.


در جريان غدير خطاب «ان لم تفعل...» حاكى از قاطعيت و قطعيت سخن است، كه خداوند از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواهد در نهايت قاطعيت و بدون هيچ گونه واهمه و ترس از شر دشمنان و با صداى بلند، خواست الهى را اعلام نمايد.
در جريان غدير خطاب «إنْ لَمْ تَفْعَل...» حاكى از قاطعيت و قطعيت سخن است، كه خداوند از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواهد در نهايت قاطعيت و بدون هيچ گونه واهمه و ترس از شر دشمنان و با صداى بلند، خواست الهى را اعلام نمايد.


چنانچه اگر اين كلام از پشتوانه قوى و حتميت لازم برخوردار نبود و يا اساس متزلزلى داشت و يا سست و همراه با ترديد بود، عملاً امكان تحقق پيدا نمى ‏كرد و به سرنوشت ديگر كلام ‏ها و گفتمان‏ ها دچار می‏گشت؛ كه امروز اثر و دوامى از آنها ديده نمى ‏شود.
چنانچه اگر اين كلام از پشتوانه قوى و حتميت لازم برخوردار نبود و يا اساس متزلزلى داشت و يا سست و همراه با ترديد بود، عملاً امكان تحقق پيدا نمى ‏كرد و به سرنوشت ديگر كلام ‏ها و گفتمان‏ ها دچار می‏گشت؛ كه امروز اثر و دوامى از آنها ديده نمى ‏شود.
خط ۱۷۲: خط ۱۸۲:
حال كه اين گفتمان در طول متمادى همواره مورد توجه انديشه انديشمندان و جلب نظر متفكران بوده و امكان دوام و اثر داشته است، گواه روشنى است بر صلابت، پايمندى و قطعيت گفتمان غدير، كه آن را پيوسته جاودانه ساخته است.
حال كه اين گفتمان در طول متمادى همواره مورد توجه انديشه انديشمندان و جلب نظر متفكران بوده و امكان دوام و اثر داشته است، گواه روشنى است بر صلابت، پايمندى و قطعيت گفتمان غدير، كه آن را پيوسته جاودانه ساخته است.


'''د) حق ‏مدارى و حق ‏گرايى'''
==== د) حق ‏مدارى و حق ‏گرايى ====
از ضوابط قابل توجه در تحليل گفتمان، پيوستگى و ريشه‏ مندى آن با حقيقت محض است. دعوت به انديشه حق، راه حق، حيات حق‏ جويانه، كرامت و عزت و شرافت اخلاقى مبتنى بر حق، رفتار و گفتار حق‏ مدارانه و... ، از وجوه برجسته گفتمان است، كه او را زيبا و مطلوب حق‏ جويان ساخته است. از اين رو هر انديشه و كلامى كه مبتنى بر حق و غايت آن دعوت به حق باشد، نتيجه عقلى آن پايدارى و ماندگارى است.


از ضوابط قابل توجه در تحليل گفتمان، پيوستگى و ريشه‏ مندى آن با حقيقت محض است. دعوت به انديشه حق، راه حق، حيات حق‏ جويانه، كرامت و عزت و شرافت اخلاقى مبتنى بر حق، رفتار و گفتار حق‏ مدارانه و... ، از وجوه برجسته گفتمان است، كه او را زيبا و مطلوب حق‏ جويان ساخته است. از اين رو هر انديشه و كلامى كه مبتنى بر حق و غايت آن دعوت به حق باشد، نتيجه عقلى آن پايدارى و ماندگارى است.
اشارت پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازهاى مختلف خطبه غدير، چه درباره خويش و چه درباره على‏ عليه السلام دلالت بر اين حقيقت است. آنجا كه مى‏ فرمايد:


اشارت پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازهاى مختلف خطبه غدير، چه درباره خويش و چه درباره على‏ عليه السلام دلالت بر اين حقيقت است. آنجا كه مى‏ فرمايد: ايها الناس، اجيبوا داعى اللَّه؛ انا رسول ‏اللَّه<ref>نهج البلاغه (دشتى): خطبه اول.</ref>: اى مردم، دعوت كننده خدا را اجابت كنيد؛ كه من پيام آور خدا هستم. و در حق على‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: ... او است كه بر حق هدايت نموده و به آن عمل مى‏ كند، و باطن را ابطال و از آن نهى مى ‏نمايد... .<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۳۵.</ref>
أيُّهَا النَّاس، أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ؛ انا رسول ‏اللَّه<ref>نهج البلاغه (دشتى): خطبه اول.</ref>: اى مردم، دعوت كننده خدا را اجابت كنيد؛ كه من پيام آور خدا هستم. و در حق على‏ عليه السلام مى‏ فرمايد:


'''هـ) جامعيت گفتمان غدير'''
... او است كه بر حق هدايت نموده و به آن عمل مى‏ كند، و باطن را ابطال و از آن نهى مى ‏نمايد... .<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۳۵.</ref>


==== هـ) جامعيت گفتمان غدير ====
گفتمان غدير، به عنوان يک انديشه و نظريه مترقى و تأثيرگذار توانسته و مى ‏تواند نيازهاى فكرى و رفتارى انسان را در حياتى‏ ترين عرصه ‏ها و حوزه ‏ها تأمين، و حيات او را در مسير عالى‏ ترين كمالات انسانى تنظيم و تعديل نمايد.
گفتمان غدير، به عنوان يک انديشه و نظريه مترقى و تأثيرگذار توانسته و مى ‏تواند نيازهاى فكرى و رفتارى انسان را در حياتى‏ ترين عرصه ‏ها و حوزه ‏ها تأمين، و حيات او را در مسير عالى‏ ترين كمالات انسانى تنظيم و تعديل نمايد.


اين گفتمان، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است. اگر امروز اين گفتمان بعد از قرن‏ ها مطلوب دل‏ها و فكرهاست و توانسته است سيل عظيمى از انسان ‏ها را به سوى خود جذب و جلب نمايد و مشتاق خود سازد، براى آن است كه انسان‏ هاى حقيقت ‏جو و عزت‏طلب اين را راهى مى‏ دانند كه پايان آن سربلندى انسان است.
اين گفتمان، گفتمان حال و گذشته و آينده بشريت است. اگر امروز اين گفتمان بعد از قرن‏ ها مطلوب دل‏ ها و فكرهاست و توانسته است سيل عظيمى از انسان ‏ها را به سوى خود جذب و جلب نمايد و مشتاق خود سازد، براى آن است كه انسان‏ هاى حقيقت ‏جو و عزت‏طلب اين را راهى مى‏ دانند كه پايان آن سربلندى انسان است.


عزت، كرامت نفس، شرافت اخلاقى، امنیت روحى و روانى، ارزش‏ هاى والاى انسانى و... كه مطلوب فطرى و آمال درونى انسان است، تنها از قبل اين گفتمان قابل حصول و دست يافتنى است. اين زيبايى‏هاى اين گفتمان است، كه آن را جاذبه ‏مند و در طول قرن‏ ها جاودانه ساخته است. از اين رو، براى گروندگان و علاقمندان، اين باور حاصل شده كه گفتمان غدير، هم راه است و هم مقصد است و هم مقصود.
عزت، كرامت نفس، شرافت اخلاقى، امنیت روحى و روانى، ارزش‏ هاى والاى انسانى و... كه مطلوب فطرى و آمال درونى انسان است، تنها از قبل اين گفتمان قابل حصول و دست يافتنى است.


'''و) جهان‏ شمولىِ گفتمان غدير'''
اين زيبايى‏هاى اين گفتمان است، كه آن را جاذبه ‏مند و در طول قرن‏ ها جاودانه ساخته است. از اين رو، براى گروندگان و علاقمندان، اين باور حاصل شده كه گفتمان غدير، هم راه است و هم مقصد است و هم مقصود.


==== و) جهان‏ شمولىِ گفتمان غدير ====
پيامبر صلى الله عليه و آله امامت دوازده امام‏ عليهم السلام پس از خودش را به طور رسمى و قانونى تا آخرين روز دنيا اعلام فرمود. از نكات مهم اشاره حضرت به عموميت ولايت آنان بر همه انسان‏ها و در طول زمان‏ ها و در همه مكان‏ ها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود. سپس نتيجه‏ گيرى كرد كه شک كننده در اين مسئله كافر و ملعون و مغضوب خداست.
پيامبر صلى الله عليه و آله امامت دوازده امام‏ عليهم السلام پس از خودش را به طور رسمى و قانونى تا آخرين روز دنيا اعلام فرمود. از نكات مهم اشاره حضرت به عموميت ولايت آنان بر همه انسان‏ها و در طول زمان‏ ها و در همه مكان‏ ها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود. سپس نتيجه‏ گيرى كرد كه شک كننده در اين مسئله كافر و ملعون و مغضوب خداست.


بنابراين، يكى از شاخصه‏ هاى قابل تأمل گفتمان غدير، فرا زمانى و فرا مكانى بودن آن است. پيام نجاتبخش غدير مختص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله يا معصومين‏ عليهم السلام، و يا جامعه ى خاص و يا انسان‏ هاى خاص نبوده است. بلكه انسان از آن جهت كه انسان است و جوامع انسانى به طور عام در هر عصر و زمانى با هر نسلى مخاطب و مشمول پيام غدير است.
بنابراين، يكى از شاخصه‏ هاى قابل تأمل گفتمان غدير، فرا زمانى و فرا مكانى بودن آن است. پيام نجات بخش غدير مختص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله يا معصومين‏ عليهم السلام، و يا جامعه ى خاص و يا انسان‏ هاى خاص نبوده است. بلكه انسان از آن جهت كه انسان است و جوامع انسانى به طور عام در هر عصر و زمانى با هر نسلى مخاطب و مشمول پيام غدير است.
 
پيام جهانى اين گفتمان ارائه طريق براى نجات بشريت و جوامع انسانى از هر گونه بى‏ عدالتى، ظلم، ناديده انگارىِ حقوق مسلم انسان‏ ها، تعدّى و تجاوز به حريم و حرمت انسان‏ هاست.


پيام جهانى اين گفتمان ارائه طريق براى نجات بشريت و جوامع انسانى از هر گونه بى‏ عدالتى، ظلم، ناديده انگارىِ حقوق مسلم انسان‏ها، تعدّى و تجاوز به حريم و حرمت انسان‏ هاست. به اين مفهوم كه تنها طريق نجات و فلاح جوامع انسانى از هجمه‏ هاى عارض بر حقوق او، تمسک و تبعيت از ولايت الهى است كه در على‏ عليه السلام و اولاد على‏ عليهم السلام تجلى دارد، و اين همان فرمان مهم الهى است كه اكمال رسالت و نتيجه ‏مندى زحمات پيامبر صلى الله عليه و آله منوط به ابلاغ آن گرديده است.
به اين مفهوم كه تنها طريق نجات و فلاح جوامع انسانى از هجمه‏ هاى عارض بر حقوق او، تمسک و تبعيت از ولايت الهى است كه در على‏ عليه السلام و اولاد على‏ عليهم السلام تجلى دارد، و اين همان فرمان مهم الهى است كه اكمال رسالت و نتيجه ‏مندى زحمات پيامبر صلى الله عليه و آله منوط به ابلاغ آن گرديده است.


خطاب با عبارت «معاشر الناس» گواهى است بر اين مدعى، كه به وضوح در فرازهاى مختلف خطبه غدير مشاهده مى‏ گردد. نوع و شيوه خطاب و جامعه هدف در اين گفتمان، اشاره روشنى بر عموميت انسان در همه اعصار دارد. همين فصل مميزى است در ميان همه گفتمان‏ هاى جارى؛ كه اين جامعيت و فرامندى مخاطب در آن گفتمان‏ ها يا ديده نمى ‏شود، و يا در نهايت كم‏رنگى است.
خطاب با عبارت «مَعَاشِرَ النَّاسِ» گواهى است بر اين مدعى، كه به وضوح در فرازهاى مختلف خطبه غدير مشاهده مى‏ گردد. نوع و شيوه خطاب و جامعه هدف در اين گفتمان، اشاره روشنى بر عموميت انسان در همه اعصار دارد.


لذا پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله در اين باره مى‏ فرمايد: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داد كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و تابعين آنان، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر بزرگ و كوچک، و بر سفيد و سياه، و بر هر يكتاپرست حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر كسى با او مخالفت كند ملعون است، و هر كسى تابع او باشد و او را تصديق كند مورد رحمت الهى است.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۷.</ref>
همين فصل مميزى است در ميان همه گفتمان‏ هاى جارى؛ كه اين جامعيت و فرامندى مخاطب در آن گفتمان‏ ها يا ديده نمى ‏شود، و يا در نهايت كم‏رنگى است.


و يا در جاى ديگر مى‏ فرمايد: جبرئيل سه بار از طرف خداوند بر من نازل شد، و مرا مأمور كرد كه در اين محل اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد سياهى اعلام كنم كه: على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است... .
لذا پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله در اين باره مى‏ فرمايد:
 
اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داد كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و تابعين آنان، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر بزرگ و كوچک، و بر سفيد و سياه، و بر هر يكتاپرست حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است.
 
هر كسى با او مخالفت كند ملعون است، و هر كسى تابع او باشد و او را تصديق كند مورد رحمت الهى است.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۷.</ref>
 
و يا در جاى ديگر مى‏ فرمايد:
 
جبرئيل سه بار از طرف خداوند بر من نازل شد، و مرا مأمور كرد كه در اين محل اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد سياهى اعلام كنم كه:
 
على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است... .


اين مضامين دلالت روشنى دارند كه پيام گفتمان غدير يک پيام عام و جهانى است.
اين مضامين دلالت روشنى دارند كه پيام گفتمان غدير يک پيام عام و جهانى است.


'''ز) تضمين و ضمانت مندى الهى گفتمان غدير'''
==== ز) تضمين و ضمانت مندى الهى گفتمان غدير ====
فضاى واقع براى ابلاغ فرمان الهى براى  پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار ثقيل و دشوار بود، زيرا ابلاغ فرمان الهى در آن شرايط دشوار كه امكان هر گونه فتنه و عناد و مخالفت از ناحيه خنّاسان و فتنه ‏گران مى‏ رفت، فضا را براى پيامبر صلى الله عليه و آله سنگين نموده بود.
 
اين شرايط سخت كاملاً از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله مشهود است؛ كه خطاب به مردم مى‏ فرمايد:


فضاى واقع براى ابلاغ فرمان الهى براى  پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار ثقيل و دشوار بود، زيرا ابلاغ فرمان الهى در آن شرايط دشوار كه امكان هر گونه فتنه و عناد و مخالفت از ناحيه خنّاسان و فتنه ‏گران مى‏ رفت، فضا را براى پيامبر صلى الله عليه و آله سنگين نموده بود. اين شرايط سخت كاملاً از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله مشهود است؛ كه خطاب به مردم مى‏ فرمايد: اى مردم، من از جبرئيل درخواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا از كمىِ متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏ هاى مسخره كنندگان [[اسلام]] اطلاع دارم.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۶.</ref>
اى مردم، من از جبرئيل درخواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا از كمىِ متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏ هاى مسخره كنندگان [[اسلام]] اطلاع دارم.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۶.</ref>


به نظر مى ‏رسد اگر ضمانت الهى در انجام اين مهم نبود، تحقق فرمان الهى از ناحيه پيامبر صلى الله عليه و آله در آن فضاى سنگين بعيد مى‏ نمود. لذا خداوند با بيان «واللَّه يعصمك من الناس»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> آرامش و قدرتى را در وجود پيامبر صلى الله عليه و آله پديدار ساخت، تا آن حضرت بدون واهمه از مكايد، فتنه و ملامت دشمنان پيام بر حق الهى را در نهايت قدرت به مردم ابلاغ نمايد، و خود بر اين امر تصريح نمايد كه خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده‏ ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده است، و خدا كفايت كننده و كريم است.
به نظر مى ‏رسد اگر ضمانت الهى در انجام اين مهم نبود، تحقق فرمان الهى از ناحيه پيامبر صلى الله عليه و آله در آن فضاى سنگين بعيد مى‏ نمود. لذا خداوند با بيان «واللَّه يعصمك من الناس»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> آرامش و قدرتى را در وجود پيامبر صلى الله عليه و آله پديدار ساخت، تا آن حضرت بدون واهمه از مكايد، فتنه و ملامت دشمنان پيام بر حق الهى را در نهايت قدرت به مردم ابلاغ نمايد، و خود بر اين امر تصريح نمايد كه خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده‏ ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده است، و خدا كفايت كننده و كريم است.


'''ح) بهره ‏گيرى از تكنيک ‏ها و متدلوژى مناسب در گفتمان غدير'''
==== ح) بهره ‏گيرى از تكنيک ‏ها و متدلوژى مناسب در گفتمان غدير ====
در اين گفتمان از شيوه و روش اقناعى -  كه اثر بخش‏ترين و ماندگارترين شيوه گفتگو است -  بهره گرفته شده است. از جمله رويكردهاى به كار گرفته شده در اين شيوه است:
 
===== يک. تكوين شخصيت افراد =====
فرمان الهى حتى بدون حضور مردم نيز عملى بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله به جهت تكريم و ارج‏گذارى بر شخصيت مردم و آگاه ‏سازى آنان از امر و فرمان مهم الهى دستور مى ‏دهند همگان جمع شوند، تا شخصاً فرمان الهى را بشنوند و اعلام نظر نمايد. پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله در اجتماع صد و بيست هزار نفرى فرمان مهم الهى را با حضور همگان اعلام می‏نمايد. اجتماع چنين جمعيتى در دنياى امروز هم غير عادى است، و در تاريخ نبوت از شش هزار سال پيش تا آن روز هرگز چنين مجلس شكوهمندى براى سخنرانى تشكيل نشده بود.
 
===== دو. اعلام رسمى ولايت على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام =====
در اين بخش پيامبر صلى الله عليه و آله در اجتماع عظيم مردم فرمان قاطع الهى را -  كه همان [[امامت]] و ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود -  به طور رسمى اعلام مى‏ نمايد، و مردم رسماً در جريان فرمان الهى از زبان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى ‏گيرند.


در اين گفتمان از شيوه و روش اقناعى -  كه اثر بخش‏ترين و ماندگارترين شيوه گفتگو است -  بهره گرفته شده است. از جمله رويكردهاى به كار گرفته شده در اين شيوه است:
===== سه. تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت =====
در اين بخش پيامبر صلى الله عليه و آله صريحاً فرمود: هر كس از [[امامت]] سرباز زند، اعمال نيكش نابود مى‏شود و هميشه در جهنم خواهد بود. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله پس از ذكر پاره‏اى از فضائل على‏ عليه السلام مردم را از حسدورزى و آثار آن بر حذر داشت، و متذكر شد كه از علل گمراهى و سرپيچى و مخالفت مردم با ائمه ‏عليهم السلام حسدورزى آنان است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ ص ۵۵۸ .</ref>


'''يک. تكوين شخصيت افراد:''' فرمان الهى حتى بدون حضور مردم نيز عملى بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله به جهت تكريم و ارج‏گذارى بر شخصيت مردم و آگاه ‏سازى آنان از امر و فرمان مهم الهى دستور مى ‏دهند همگان جمع شوند، تا شخصاً فرمان الهى را بشنوند و اعلام نظر نمايد. پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله در اجتماع صد و بيست هزار نفرى فرمان مهم الهى را با حضور همگان اعلام می‏نمايد. اجتماع چنين جمعيتى در دنياى امروز هم غير عادى است، و در تاريخ نبوت از شش هزار سال پيش تا آن روز هرگز چنين مجلس شكوهمندى براى سخنرانى تشكيل نشده بود.
===== چهار. صراحت در معرفى على‏ عليه السلام =====
پيامبر صلى الله عليه و آله به منظور زدودن هر گونه شبهه ‏اى، بازوان على ‏عليه السلام را گرفته و او را از جا بلند كرد و با بيان «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِىٌّ ‏عليه السلام مَوْلَاهُ» با صراحت كامل فرمود: آنچه گفتم درباره «اين على» و «اولاد اين على» است، و بدين ترتيب هر گونه شبهه‏ اى را از ميان برداشت و جاى هيچ گونه ذهنيتى را براى مردم نگذاشت و حجت را بر آنان تمام ساخت.


'''دو. اعلام رسمى ولايت على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام:''' در اين بخش پيامبر صلى الله عليه و آله در اجتماع عظيم مردم فرمان قاطع الهى را -  كه همان [[امامت]] و ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود -  به طور رسمى اعلام مى‏ نمايد، و مردم رسماً در جريان فرمان الهى از زبان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى ‏گيرند.
===== پنج. فراخوانى به بيعت، پيمان گرفتن از مردم =====
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اتمام خطبه فرمود: شما را به [[بیعت]] كردن با خود و على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام دعوت مى‏ كنم.


'''سه. تأكيد بر توجه امت به مسئله امامت:''' در اين بخش پيامبر صلى الله عليه و آله صريحاً فرمود: هر كس از [[امامت]] سرباز زند، اعمال نيكش نابود مى‏شود و هميشه در جهنم خواهد بود. سپس پيامبر صلى الله عليه و آله پس از ذكر پاره‏اى از فضائل على‏ عليه السلام مردم را از حسدورزى و آثار آن بر حذر داشت، و متذكر شد كه از علل گمراهى و سرپيچى و مخالفت مردم با ائمه ‏عليهم السلام حسدورزى آنان است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ ص ۵۵۸ .</ref>
ضمانت اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كرده ‏ام و على‏ عليه السلام هم با من. پس بيعتى را كه از شما مى‏ گيرم از سوى خداوند و بيعت با او است.


'''چهار. صراحت در معرفى على‏ عليه السلام:''' پيامبر صلى الله عليه و آله به منظور زدودن هر گونه شبهه ‏اى، بازوان على ‏عليه السلام را گرفته و او را از جا بلند كرد و با بيان «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه» با صراحت كامل فرمود: آنچه گفتم درباره «اين على» و «اولاد اين على» است، و بدين ترتيب هر گونه شبهه‏ اى را از ميان برداشت و جاى هيچ گونه ذهنيتى را براى مردم نگذاشت و حجت را بر آنان تمام ساخت.
بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه از طرفى غير ممكن بود، و از سوى ديگر امكان داشت افرادى به بهانه ‏هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت.


'''پنج. فراخوانى به بيعت، پيمان گرفتن از مردم:''' پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اتمام خطبه فرمود: شما را به [[بیعت]] كردن با خود و على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام دعوت مى‏ كنم. ضمانت اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كرده ‏ام و على‏ عليه السلام هم با من. پس بيعتى را كه از شما مى‏ گيرم از سوى خداوند و بيعت با او است.
از اين رو، حضرت در اواخر سخنانش فرمود:


بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه از طرفى غير ممكن بود، و از سوى ديگر امكان داشت افرادى به بهانه ‏هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت. از اين رو، حضرت در اواخر سخنانش فرمود: اى مردم، چون با يک كف دست و با اين وقت محدود و با اين سيل جمعيت بيعت كردن براى همه ممكن نيست، پس همگى اين سخن مرا تكرار كنيد و بگوييد:
اى مردم، چون با يک كف دست و با اين وقت محدود و با اين سيل جمعيت بيعت كردن براى همه ممكن نيست، پس همگى اين سخن مرا تكرار كنيد و بگوييد:


ما فرمانى را كه از جانب خداوند درباره على بن ابى ‏طالب و امامانى از فرزندانش‏ عليهم السلام به ما رساندى بر سر مى‏ نهيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت میكنيم... . مردم يكايک سخنان حضرت را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.
ما فرمانى را كه از جانب خداوند درباره على بن ابى ‏طالب و امامانى از فرزندانش‏ عليهم السلام به ما رساندى بر سر مى‏ نهيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت میكنيم... . مردم يكايک سخنان حضرت را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.


'''شش. تأييد سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله همراه با تبريک و تهنيت:''' مردم پس از پايان سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله به سوى آن حضرت و اميرالمؤمنين‏عليه السلام روى آوردند و با ايشان دست بيعت دادند، و به پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏عليه السلام تهنيت گفتند. ابراز احساسات و فريادهاى شادى مردم كه از هر سو بر مى‏خاست، شكوه و ابهت بى‏مانندى به آن اجتماع بزرگ بخشيده بود.
===== شش. تأييد سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله همراه با تبريک و تهنيت =====
مردم پس از پايان سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله به سوى آن حضرت و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام روى آوردند و با ايشان دست بيعت دادند، و به پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تهنيت گفتند. ابراز احساسات و فريادهاى شادى مردم كه از هر سو بر مى‏خاست، شكوه و ابهت بى‏ مانندى به آن اجتماع بزرگ بخشيده بود.


'''هفت. شاهد گرفتن خدا:''' پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازهاى مختلف خطبه غدير نسبت به انجام رسالت خويش و ابلاغ فرمان الهى، خداوند را بر اين شاهد مى‏ گيرد و مى‏ فرمايد: اللهم انى اشهدك انى قد بلّغت<ref>دانشنامه امام على ‏عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۴.</ref>: پروردگارا، تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم.
===== هفت. شاهد گرفتن خدا =====
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازهاى مختلف خطبه غدير نسبت به انجام رسالت خويش و ابلاغ فرمان الهى، خداوند را بر اين شاهد مى‏ گيرد و مى‏ فرمايد: اللهم انى اشهدك انى قد بلّغت<ref>دانشنامه امام على ‏عليه السلام: ج ۸ ص ۲۳۴.</ref>: پروردگارا، تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم.


يا خطاب به مردم مى‏ فرمايد: اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. لذا از آنجايى كه هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار به او مراجعه شود، پيامبر صلى الله عليه و آله شاهد و گواه اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند.
يا خطاب به مردم مى‏ فرمايد:
 
اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم. لذا از آنجايى كه هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار به او مراجعه شود، پيامبر صلى الله عليه و آله شاهد و گواه اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند.


بنابراين، رويكردهاى به كارگرفته شده در گفتمان غدير را شايد بتوان از اثر بخش ‏ترين و ماندگارترين شيوه و رويكردها تلقى نمود، كه تا امروز تداوم يافته، و حتى در اعصار بعد به علت پويايى  و بالندگى‏ اش به عنوان محورى ‏ترين و مترقى‏ ترين نيازهاى فكرى و انديشه بشرى مورد توجه انديشمندان و جوامع بشرى قرار خواهد گرفت.
بنابراين، رويكردهاى به كارگرفته شده در گفتمان غدير را شايد بتوان از اثر بخش ‏ترين و ماندگارترين شيوه و رويكردها تلقى نمود، كه تا امروز تداوم يافته، و حتى در اعصار بعد به علت پويايى  و بالندگى‏ اش به عنوان محورى ‏ترين و مترقى‏ ترين نيازهاى فكرى و انديشه بشرى مورد توجه انديشمندان و جوامع بشرى قرار خواهد گرفت.


'''ط) نقش‏مندى شخصيت الهى پيامبر صلى الله عليه و آله در كارآمدى پردازش و تبيين غدير'''
==== ط) نقش‏مندى شخصيت الهى پيامبر صلى الله عليه و آله در كارآمدى پردازش و تبيين غدير ====
 
پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان اسوه دين، بهترين نماد عينى و حقيقى مكتب توحيدى است، و تحليل عملكرد او در تبيين غدير راهى براى شناختن زواياى اثرگذارى شخصيت بى ‏بديل ايشان در به ثمر رسيدن و دوام‏ مندى حقيقت غدير است.
پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان اسوه دين، بهترين نماد عينى و حقيقى مكتب توحيدى است، و تحليل عملكرد او در تبيين غدير راهى براى شناختن زواياى اثرگذارى شخصيت بى ‏بديل ايشان در به ثمر رسيدن و دوام‏ مندى حقيقت غدير است.


خط ۲۴۲: خط ۲۸۳:
چنين راهبردهايى به ويژه در مسائل فرهنگى و اعتقادى مربوط به جامعه امروز، نقش يک شاخصه آرمانى را بازى خواهد كرد. بنابراين والايى شخصيت، مقبوليت مردمى و راست كردارى و راست گفتارى پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر صفات والاى آن حضرت عاملى بى‏بديل و برجسته در دوام و جاودانگى گفتمان غدير است.
چنين راهبردهايى به ويژه در مسائل فرهنگى و اعتقادى مربوط به جامعه امروز، نقش يک شاخصه آرمانى را بازى خواهد كرد. بنابراين والايى شخصيت، مقبوليت مردمى و راست كردارى و راست گفتارى پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر صفات والاى آن حضرت عاملى بى‏بديل و برجسته در دوام و جاودانگى گفتمان غدير است.


'''ى) قابليت و كفايت الهىِ على‏ عليه السلام در ولايت ‏پذيرى'''
==== ى) قابليت و كفايت الهىِ على‏ عليه السلام در ولايت ‏پذيرى ====
قابليت و كفايت الهىِ على ‏عليه السلام همان طهارت نفس و وارستگى روحى و شخصيتى و بندگى و اطاعت، و سرسپردگى تام على‏ عليه السلام در پيشگاه حضرت حق و صداقت تام على ‏عليه السلام در هميارى و همراهى پيامبر صلى الله عليه و آله در سخت‏ترين شرايط است.


قابليت و كفايت الهىِ على ‏عليه السلام همان طهارت نفس و وارستگى روحى و شخصيتى و بندگى و اطاعت، و سرسپردگى تام على‏ عليه السلام در پيشگاه حضرت حق و صداقت تام على ‏عليه السلام در هميارى و همراهى پيامبر صلى الله عليه و آله در سخت‏ترين شرايط است. چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در حق او مى ‏فرمايد:
چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله در حق او مى ‏فرمايد:


او (على‏ عليه السلام) اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد، و هيچ كس در ايمان به من بر او سبقت نگرفت. او است كه با جان خود در راه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله فداكارى كرد. اولين مردم در نمازگزاران، و اولين كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. اى مردم، او را فضيلت دهيد كه خداوند او را فضيلت داده است، و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۱۸.</ref>
او (على‏ عليه السلام) اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد، و هيچ كس در ايمان به من بر او سبقت نگرفت. او است كه با جان خود در راه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله فداكارى كرد.


به تعبير ديگر: از نظر عقلى و مردمى هم بنگريم، اين مزاياست كه كفايت و اهليت را در على بن ابى‏ طالب‏ع ليه السلام ايجاد مى‏ كند و او را مستحق و مفتخر ولايت الهى مى‏ گرداند، و اكمال دين و اتمام نعمت با ولايت و امامت او عينيّت و فعليّت مى‏يابد.
اولين مردم در نمازگزاران، و اولين كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. اى مردم، او را فضيلت دهيد كه خداوند او را فضيلت داده است، و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۱۸.</ref>
 
به تعبير ديگر: از نظر عقلى و مردمى هم بنگريم، اين مزاياست كه كفايت و اهليت را در على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام ايجاد مى‏ كند و او را مستحق و مفتخر ولايت الهى مى‏ گرداند، و اكمال دين و اتمام نعمت با ولايت و امامت او عينيّت و فعليّت مى‏يابد.


از اين رو، امانتدارى و مديريت شايسته پيام غدير، فداكارى و هدايت صحيح مردم در مسير فرمان الهى توسط آن حضرت و فرزندان بعد از خود، عاملى بسيار مهم در نورانيت و جاودانگى گفتمان غدير مى ‏باشد.
از اين رو، امانتدارى و مديريت شايسته پيام غدير، فداكارى و هدايت صحيح مردم در مسير فرمان الهى توسط آن حضرت و فرزندان بعد از خود، عاملى بسيار مهم در نورانيت و جاودانگى گفتمان غدير مى ‏باشد.


'''ک) تواتر و اتقان حديث غدير'''
==== ک) تواتر و اتقان حديث غدير ====
 
چنانكه در كتب متعددِ علماى شيعه بيان شده است، حماسه غدير محكم‏ترين پايه اعتقادى شيعه در امامت است. اسناد قوى و فوق تواتر آن از يک سو، و دلالت روشن و ريشه ‏دار آن از سوى ديگر توانسته است آن را در طول چهارده قرن پرچم و علامت بلند و جاودانه شيعه سازد.
چنانكه در كتب متعددِ علماى شيعه بيان شده است، حماسه غدير محكم‏ترين پايه اعتقادى شيعه در امامت است. اسناد قوى و فوق تواتر آن از يک سو، و دلالت روشن و ريشه ‏دار آن از سوى ديگر توانسته است آن را در طول چهارده قرن پرچم و علامت بلند و جاودانه شيعه سازد.


تا جايى كه در ميان احاديث نبوى روايتى به اندازه [[حدیث غدیر]] روايتگر -  اعم از سنى و شيعه -  ندارد؛ به گونه‏اى كه آن را از حد تواتر بسيار بالاتر دانسته ‏اند. بدين جهت محدثان اخبار غدير را در زمره احاديث صحيح آورده، و بسيارى بر صحيح بودن آن تصريح كرده ‏اند. از سوى ديگر، تاريخ نويسان حماسه غدير را در طول قرون متمادى يكى از مسلمات گرفته و با اسناد متصل آن را روايت كرده ‏اند.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۷.</ref>
تا جايى كه در ميان احاديث نبوى روايتى به اندازه [[حدیث غدیر]] روايتگر -  اعم از سنى و شيعه -  ندارد؛ به گونه‏اى كه آن را از حد تواتر بسيار بالاتر دانسته ‏اند. بدين جهت محدثان اخبار غدير را در زمره احاديث صحيح آورده، و بسيارى بر صحيح بودن آن تصريح كرده ‏اند. از سوى ديگر، تاريخ نويسان حماسه غدير را در طول قرون متمادى يكى از مسلمات گرفته و با اسناد متصل آن را روايت كرده ‏اند.<ref>اسرار غدير (انصارى): ص ۱۴۷.</ref>


'''ل) اهتمام و جديّت علما در تفصيل و تبيين گفتمان غدير'''
==== ل) اهتمام و جديّت علما در تفصيل و تبيين گفتمان غدير ====
 
بعد از زحمات ائمه معصومين‏ عليهم السلام و به تبع آن حضرات، بايد در كنار همه عوامل دخيل و تأثيرگذار در دوام و بقاى گفتمان غدير، اهتمام و جديت و زحمات طاقت فرسا در شرايط سخت و دشوار و گاه خطرناک، علما و انديشمندان مجاهد و مؤمن را متذكر گرديد.
بعد از زحمات ائمه معصومين‏ عليهم السلام و به تبع آن حضرات، بايد در كنار همه عوامل دخيل و تأثيرگذار در دوام و بقاى گفتمان غدير، اهتمام و جديت و زحمات طاقت فرسا در شرايط سخت و دشوار و گاه خطرناک، علما و انديشمندان مجاهد و مؤمن را متذكر گرديد.


خط ۲۶۶: خط ۳۰۸:
بنابراين، مجاهدت ‏هاى تحسين‏ مند علما و انديشمندان شيعه در اعصار مختلف، عاملى ارزشمند و تأثيرگذار در ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير بود، كه نتيجه عملى اقدام و مجاهدت آنان كثرت عارفين و معترفين به حق اهل‏ بيت‏ عليهم السلام است، و عدد ميليونى شيعيان در هر دوره از تاريخ و به خصوص در جهان امروز بهترين شاهد اين مدعاست.
بنابراين، مجاهدت ‏هاى تحسين‏ مند علما و انديشمندان شيعه در اعصار مختلف، عاملى ارزشمند و تأثيرگذار در ماندگارى و جاودانگى گفتمان غدير بود، كه نتيجه عملى اقدام و مجاهدت آنان كثرت عارفين و معترفين به حق اهل‏ بيت‏ عليهم السلام است، و عدد ميليونى شيعيان در هر دوره از تاريخ و به خصوص در جهان امروز بهترين شاهد اين مدعاست.


'''م) خاتمه'''
==== م) خاتمه ====
 
در كنار عوامل ياد شده، عوامل متعدد ديگرى نيز در بقاء و [[جاودانگی]] گفتمان غدير دخالت دارند، كه در اين مقال به جهت ظرفيت و پرهيز از اطاعه بحث از بسط و تفصيل آنان خوددارى مى ‏شود، و صرفاً به برخى از آن عوامل فهرست‏وار اشاره مى‏ گردد، و تبيين و تفصيل آنها را به فرصت ديگر موكول مى‏ كنيم.
در كنار عوامل ياد شده، عوامل متعدد ديگرى نيز در بقاء و [[جاودانگی]] گفتمان غدير دخالت دارند، كه در اين مقال به جهت ظرفيت و پرهيز از اطاعه بحث از بسط و تفصيل آنان خوددارى مى ‏شود، و صرفاً به برخى از آن عوامل فهرست‏وار اشاره مى‏ گردد، و تبيين و تفصيل آنها را به فرصت ديگر موكول مى‏ كنيم.


نمونه ‏اى از آنها عبارتند از:
نمونه ‏اى از آنها عبارتند از:


# آخرت‏گرايى گفتمان غدير
# آخرت‏ گرايى گفتمان غدير
# عزت و كرامت‏مندى گفتمان غدير
# عزت و كرامت‏مندى گفتمان غدير
# عدالت‏مندى گفتمان غدير
# عدالت‏مندى گفتمان غدير
خط ۲۸۶: خط ۳۲۷:
# نگاه و انديشه راهبردى در گفتمان غدير
# نگاه و انديشه راهبردى در گفتمان غدير


'''۳. نتيجه‏ گيرى و ارائه راهكار'''
=== نتيجه‏ گيرى و ارائه راهكار ===
 
بيان شد كه برخى از پديده ‏ها در طول تاريخ انسانى و بشريت از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى ‏شوند، كه از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى ‏شوند، و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى‏ شوند، و به عنوان يک انديشه در جارى زمان و مكان مى‏ مانند.
بيان شد كه برخى از پديده ‏ها در طول تاريخ انسانى و بشريت از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار مى ‏شوند، كه از حد يک رخداد و خبر صرف خارج مى ‏شوند، و به عنوان يک پديده در جامعه ظاهر مى‏ شوند، و به عنوان يک انديشه در جارى زمان و مكان مى‏ مانند.


خط ۲۹۸: خط ۳۳۸:
بنابراين، گفتمان غدير را از اين جنس از گفتمان بايد دانست، تا راز ماندگارى آن بهتر و بيشتر فهم گردد. اگر چه عوامل ديگرى نيز -  همان گونه كه بيان شد -  دخالت در ماندگارى گفتمان غدير داشتند، ولى بايد گفت همه آن علل و عوامل به نوعى زيرمجموعه اين علت العلل، و به تبع آن اثرمند و تأثيرگذار بوده ‏اند.
بنابراين، گفتمان غدير را از اين جنس از گفتمان بايد دانست، تا راز ماندگارى آن بهتر و بيشتر فهم گردد. اگر چه عوامل ديگرى نيز -  همان گونه كه بيان شد -  دخالت در ماندگارى گفتمان غدير داشتند، ولى بايد گفت همه آن علل و عوامل به نوعى زيرمجموعه اين علت العلل، و به تبع آن اثرمند و تأثيرگذار بوده ‏اند.


خلاصه سخن اينكه: هر فعل و علم و يا انديشه‏ اى آنگاه مى‏ تواند بقاى جاويد داشته باشد كه متصل به خدا باشد، زيرا «و ما عنداللَّه باق»؛ هر آنچه كه براى خدا باشد باقى است و در غير اين صورت فانى است. نتيجه اينكه تا زمان باقى است، گفتمان غدير نيز بالنده‏ تر از گذشته باقى خواهد ماند.
خلاصه سخن اينكه: هر فعل و علم و يا انديشه‏ اى آنگاه مى‏ تواند بقاى جاويد داشته باشد كه متصل به خدا باشد، زيرا «وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»؛ هر آنچه كه براى خدا باشد باقى است و در غير اين صورت فانى است. نتيجه اينكه تا زمان باقى است، گفتمان غدير نيز بالنده‏ تر از گذشته باقى خواهد ماند.


در خاتمه، براى فهم عمق و شناخت بيشتر از حقيقت غدير، چند پيشنهاد ارائه مى‏ گردد. اميد است با كاربست آن بركات علمى و معنوى بيشترى عايد گردد:
در خاتمه، براى فهم عمق و شناخت بيشتر از حقيقت غدير، چند پيشنهاد ارائه مى‏ گردد. اميد است با كاربست آن بركات علمى و معنوى بيشترى عايد گردد:
خط ۳۰۷: خط ۳۴۷:
# فعال‏ سازى رايزنى ‏هاى فرهنگى، به منظور ايجاد شرايط و بستر مناسب براى تشكيل نشست‏ هاى علمى و كنگره ‏هاى بين‏ المللى در مراكز علمى و فرهنگى كشورهاى مختلف.
# فعال‏ سازى رايزنى ‏هاى فرهنگى، به منظور ايجاد شرايط و بستر مناسب براى تشكيل نشست‏ هاى علمى و كنگره ‏هاى بين‏ المللى در مراكز علمى و فرهنگى كشورهاى مختلف.
# ايجاد متون درسى «غديرشناسى» در پايه ‏هاى مختلف تحصيلى، متناسب با اقتضاى سنى در آموزش و پرورش.
# ايجاد متون درسى «غديرشناسى» در پايه ‏هاى مختلف تحصيلى، متناسب با اقتضاى سنى در آموزش و پرورش.
# برگزارى كيفى و گسترده «جشن ولايت» در سطح ملى و بين ‏المللى، آنگونه كه مورد توصيه و تأكيد ائمه معصومين ‏عليهم السلام است.
# برگزارى كيفى و گسترده «جشن ولايت» در سطح ملى و بين ‏المللى، آن گونه كه مورد توصيه و تأكيد ائمه معصومين ‏عليهم السلام است.


== پانویس ==
== پانویس ==