پرش به محتوا

آيه ۱۳۷ اعراف و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
در قرآن «كَلِمَتُ رَبِّكَ» آمده كه حضرت «كَلِمَةُ اللَّه» تعبير كرد، و نيز در قرآن «بِما صَبَرُوا» آمده كه حضرت «عَلَى الصّابِرينَ» فرمود و سپس بقيه آيه را كه «دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ ...» است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد.
در قرآن «كَلِمَتُ رَبِّكَ» آمده كه حضرت «كَلِمَةُ اللَّه» تعبير كرد، و نيز در قرآن «بِما صَبَرُوا» آمده كه حضرت «عَلَى الصّابِرينَ» فرمود و سپس بقيه آيه را كه «دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ ...» است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد.


آنگاه به جاى «فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ» فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود: «وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ»، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه «وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ» است.
آنگاه به جاى «فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ» فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود:
 
«وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ»، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه «وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ» است.


=== موقعيت قرآنى ===
=== موقعيت قرآنى ===
خط ۳۸: خط ۴۰:
آنچه به عنوان تفسير آيه از اين اقتباس قابل استفاده است به اين جهت باز مى‏ گردد كه آيا منظور حضرت از جمله «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه ...» واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صورت گرفت.
آنچه به عنوان تفسير آيه از اين اقتباس قابل استفاده است به اين جهت باز مى‏ گردد كه آيا منظور حضرت از جمله «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه ...» واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صورت گرفت.


البته هر دو احتمال به معناى تحقق فرمان الهى در جامعه است، ولى جهت گيرى آن متفاوت است كه هر يك را جداگانه مورد بررسى قرار مى ‏دهيم:
البته هر دو احتمال به معناى تحقق فرمان الهى در جامعه است، ولى جهت گيرى آن متفاوت است كه هر يک را جداگانه مورد بررسى قرار مى ‏دهيم:


==== الف) «تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» يعنى واقعه غدير ====
==== الف) «تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» يعنى واقعه غدير ====
خط ۷۸: خط ۸۰:
و به زودى حسرت برايشان باقى مى‏ گذارد، و آنان را به كسانى ملحق مى‏ كند كه دست خود را باز كردند و گردن كشيدند و دين خدا در دستشان قرار گرفت و آن را تغيير دادند و حكم خدا در اختيارشان قرار گرفت و آن را تحريف نمودند، و به زودى در هنگام خود يارى خدا بر ضد دشمنش مى ‏آيد و خداوند لطف كننده و آگاه است... .<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵.</ref>  
و به زودى حسرت برايشان باقى مى‏ گذارد، و آنان را به كسانى ملحق مى‏ كند كه دست خود را باز كردند و گردن كشيدند و دين خدا در دستشان قرار گرفت و آن را تغيير دادند و حكم خدا در اختيارشان قرار گرفت و آن را تحريف نمودند، و به زودى در هنگام خود يارى خدا بر ضد دشمنش مى ‏آيد و خداوند لطف كننده و آگاه است... .<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵.</ref>  


در اين كلام حضرت در [[جشن غدیر]]، «صابران» كسانى ‏اند كه در طول ۲۵ سال غصب خلافت صبر كردند و خداوند پاداش اين صبر را به دست گرفتن خلافت توسط صاحب حقيقى آن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار داد، همان گونه كه با حضور آن حضرت همه دست بافته ‏هاى سقيفه كه به دست اولى و دومى و سومى ساخته و بنا شده بود در هم كوبيده شد.
در اين كلام حضرت در [[جشن غدیر]]، «صابران» كسانى ‏اند كه در طول ۲۵ سال غصب خلافت صبر كردند و خداوند پاداش اين صبر را به دست گرفتن خلافت توسط صاحب حقيقى آن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار داد، همان گونه كه با حضور آن حضرت همه دست بافته ‏هاى [[سقیفه]] كه به دست اولى و دومى و سومى ساخته و بنا شده بود در هم كوبيده شد.


پس «فرعون» كنايه از اولى، و «هامان» كنايه از دومى، و «قارون» كنايه از سومى است؛ چنانكه در روايات بسيارى اين كنايات وارد شده است.<ref>درباره كنايه بودن اين سه لفظ از آن سه نفر به موارد زير مراجعه شود: بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۶۹،۱۶۷،۱۵۶ و ج ۳۷ ص ۳۴۳ و ج ۴۷ ص ۳۹۱ و ج ۵۳ ص ۲۵.</ref>
پس «فرعون» كنايه از اولى، و «هامان» كنايه از دومى، و «قارون» كنايه از سومى است؛ چنانكه در روايات بسيارى اين كنايات وارد شده است.<ref>درباره كنايه بودن اين سه لفظ از آن سه نفر به موارد زير مراجعه شود: بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۶۹،۱۶۷،۱۵۶ و ج ۳۷ ص ۳۴۳ و ج ۴۷ ص ۳۹۱ و ج ۵۳ ص ۲۵.</ref>