آيه ۹۸ انعام و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»<ref>انعام /  ۹۸. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۸۶ - ۳۸۸.</ref> ==
== «وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»<ref>انعام /  ۹۸. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۸۶ - ۳۸۸.</ref> ==
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.


در بسيارى از دعاها و زيارات و به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است، به ناگفته ‏هايى از مسئله غدير اشاره شده كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى ‏شود.
در بسيارى از دعاها و زيارات و به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است، به ناگفته ‏هايى از مسئله غدير اشاره شده كه در هيچ [[روایت]] ديگرى يافت نمى ‏شود.


در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:


«وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ، قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»: «اوست كه شما را از يک نفر به وجود آورده يا مستقر خواهد بود يا به امانت سپرده شده. ما آيات را براى كسانى كه فهم را به كار مى‏ بندند تفصيل داديم» .
«وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ، قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»:
 
«اوست كه شما را از يک نفر به وجود آورده يا مستقر خواهد بود يا به امانت سپرده شده. ما آيات را براى كسانى كه فهم را به كار مى‏ بندند تفصيل داديم» .


«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»<ref>مائده /  ۷.</ref>:
«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»<ref>مائده /  ۷.</ref>:


«به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفته، آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقوى را به كار بنديد كه خداوند به راز سينه ‏ها آگاه است» .
«به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفته، آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقوى را به كار بنديد كه خداوند به راز سينه ‏ها آگاه است».


اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
خط ۱۹: خط ۲۱:
اللّهُمَّ انّى اسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذى جَعَلْتَهُ عِنَدَهُمْ وَ بِالَّذى فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعالَمينَ جَميعاً، انْ تُبارِكَ لَنا فى يَوْمِنا هذا الَّذى اكْرَمْتَنا فيهِ بِالْوَفاءِ لِعَهْدِكَ الَّذى عَهِدْتَ الَيْنا وَ الْميثاقِ الَّذى واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، وَ تَمُنَّ عَلَيْنا بِنِعْمَتِكَ وَ تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَ لا تَسْلُبَناهُ ابَداً؛ وَ لا تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَانَّكَ قُلْتَ: «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» ، فَاجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثابِتاً <ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</ref>:
اللّهُمَّ انّى اسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذى جَعَلْتَهُ عِنَدَهُمْ وَ بِالَّذى فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعالَمينَ جَميعاً، انْ تُبارِكَ لَنا فى يَوْمِنا هذا الَّذى اكْرَمْتَنا فيهِ بِالْوَفاءِ لِعَهْدِكَ الَّذى عَهِدْتَ الَيْنا وَ الْميثاقِ الَّذى واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، وَ تَمُنَّ عَلَيْنا بِنِعْمَتِكَ وَ تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَ لا تَسْلُبَناهُ ابَداً؛ وَ لا تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَانَّكَ قُلْتَ: «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» ، فَاجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثابِتاً <ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</ref>:


خدايا، از تو مى‏ خواهم به خاطر حقى كه نزد آنان قرار داده ‏اى و به فضيلتى كه آنان را بر همه جهانيان داده ‏اى، كه چنين روزى را بر ما مبارک گردانى. اين روزى كه در آن بر ما اكرام نمودى با وفا به عهدت كه با ما پيمان بسته بودى و ميثاقى كه از ما درباره ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت گرفته بودى. از تو مى‏ خواهيم كه با نعمتت بر ما منت گذارى و آن را نزد ما مستقر ثابت قرار دهى و هرگز آن را از ما نگيرى، و آن را به صورت امانتى موقت نزد ما قرار ندهى، چرا كه خود فرموده ‏اى: «ايمان مستقر و وديعه ‏اى است». پس خدايا آن را مستقر و پابرجا قرار ده.
خدايا، از تو مى‏ خواهم به خاطر حقى كه نزد آنان قرار داده ‏اى و به فضيلتى كه آنان را بر همه جهانيان داده ‏اى، كه چنين روزى را بر ما مبارک گردانى.
 
اين روزى كه در آن بر ما اكرام نمودى با وفا به عهدت كه با ما پيمان بسته بودى و ميثاقى كه از ما درباره ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت گرفته بودى.
 
از تو مى‏ خواهيم كه با نعمتت بر ما منت گذارى و آن را نزد ما مستقر ثابت قرار دهى و هرگز آن را از ما نگيرى، و آن را به صورت امانتى موقت نزد ما قرار ندهى، چرا كه خود فرموده ‏اى: «ايمان مستقر و وديعه ‏اى است». پس خدايا آن را مستقر و پابرجا قرار ده.


=== نتيجه اعتقادى ===
=== نتيجه اعتقادى ===
در اين فراز از دعاى غدير، دو آيه مطرح شده كه آيه اول عيناً و با استناد صريح به قرآن آورده شده است، كه مى‏ فرمايد:
در اين فراز از دعاى غدير، دو آیه مطرح شده كه آيه اول عيناً و با استناد صريح به قرآن آورده شده است، كه مى‏ فرمايد:


«فَانَّكَ قُلْتَ» يعنى خدايا تو در قرآن فرموده ‏اى، و بعد جمله «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» را عيناً از قرآن آورده است.
«فَانَّكَ قُلْتَ» يعنى خدايا تو در قرآن فرموده ‏اى، و بعد جمله «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» را عيناً از قرآن آورده است.
خط ۳۴: خط ۴۰:
در اينجا به بيان اين دو جهت مى‏ پردازيم:
در اينجا به بيان اين دو جهت مى‏ پردازيم:


==== الف. پيمان غدير ====
==== الف) پيمان غدير ====
ميثاقى كه روز الَست با خدا بسته‏ ايم و در روز غدير با آن تجديد عهد كرده ‏ايم چيست؟ اين پيمانى كه خدا در قرآن ياد كرده كدام است؟ اين دعا به صراحت اعلام مى‏ كند كه عصاره آن ميثاق «مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ» است. اين همان تولى و تبرى است كه به دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا باز مى‏ گردد.
ميثاقى كه روز الَست با خدا بسته‏ ايم و در روز غدير با آن تجديد عهد كرده ‏ايم چيست؟ اين پيمانى كه خدا در قرآن ياد كرده كدام است؟ اين دعا به صراحت اعلام مى‏ كند كه عصاره آن ميثاق «مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ» است. اين همان تولى و تبرى است كه به دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا باز مى‏ گردد.


==== ب. ثابت قدم بر غدير ====
==== ب) ثابت قدم بر غدير ====
آيا ممكن است دست از پيمان خويش برداريم؟
آيا ممكن است دست از پيمان خويش برداريم؟


خط ۴۴: خط ۵۰:
آيا واقعاً در معرض خطر هستيم؟
آيا واقعاً در معرض خطر هستيم؟


اين دعا با درخواستى كه از خدا مى‏ نمايد به صراحت پذيرندگان ولايت را در معرض خطر مى‏ بيند، و اين احساس خطر را مستند به قرآن مى ‏نمايد و به اين صورت آيه قرآن هم تفسير مى‏ شود. خدا كه در قرآن ايمان را به دو صورت «مستقر وَ مُسْتَوْدَعٌ» مطرح فرموده طبق اين دعا منظورش ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام و برائت از دشمنان ايشان است كه ممكن است پذيرنده آن روزى از اعتقادش دست بردارد.
اين دعا با درخواستى كه از خدا مى‏ نمايد به صراحت پذيرندگان ولايت را در معرض خطر مى‏ بيند، و اين احساس خطر را مستند به قرآن مى ‏نمايد و به اين صورت آيه قرآن هم تفسير مى‏ شود.
 
خدا كه در قرآن ايمان را به دو صورت «مستقر وَ مُسْتَوْدَعٌ» مطرح فرموده طبق اين دعا منظورش ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام و برائت از دشمنان ايشان است كه ممكن است پذيرنده آن روزى از اعتقادش دست بردارد.
 
در اين باره به كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه مى‏ فرمايد:
 
ايمان دو گونه است: يكى مستقر ثابت در قلوب و ديگرى عاريه بين قلب و سينه. مستقر آن است كه از بين نمى‏ رود، ولى مستودع حتماً مورد بازگشت قرار مى‏ گيرد، اگرچه يک لحظه قبل از خروج روح باشد.<ref>المحتضر: ص ۲۴.</ref>


در اين باره به كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه مى‏ فرمايد: ايمان دو گونه است: يكى مستقر ثابت در قلوب و ديگرى عاريه بين قلب و سينه. مستقر آن است كه از بين نمى‏ رود، ولى مستودع حتماً مورد بازگشت قرار مى‏ گيرد، اگرچه يک لحظه قبل از خروج روح باشد.<ref>المحتضر: ص ۲۴.</ref>
همچنين [[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره سلب ايمان از عده ‏اى چنين مى‏ فرمايد:


همچنين [[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره سلب ايمان از عده ‏اى چنين مى‏ فرمايد: ايمان مستقر آن است كه در قلب كسى پابرجا گشته و هرگز از آن جدا نمى‏ شود، و مستودع آن است كه تا زمانى ايمان را به امانت در خود نگاه مى‏ دارد، ولى بعداً از او سلب مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۶۶ ص ۲۲۲.</ref>  
ايمان مستقر آن است كه در قلب كسى پابرجا گشته و هرگز از آن جدا نمى‏ شود، و مستودع آن است كه تا زمانى ايمان را به امانت در خود نگاه مى‏ دارد، ولى بعداً از او سلب مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۶۶ ص ۲۲۲.</ref>  


== پانویس ==
== پانویس ==