۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== پرسش و پاسخ در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵.</ref>== | == پرسش و پاسخ در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵.</ref>== | ||
پرسش و پاسخ پس از خطبه غدير را مى توان از جهاتى مورد تحليل و بررسى قرار داد. | پرسش و پاسخ پس از [[خطبه غدیر|خطبه غدير]] را مى توان از جهاتى مورد تحليل و بررسى قرار داد. | ||
پس از پايان [[خطبه غدیر]] و مراسم عمامه گذارى اميرالمؤمنين عليه السلام و [[تبریک]] و تهنيت همگانى، چند سؤال كه از سوى مؤمنين و نيز منافقين از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد بر روشنگرى غدير و مفهوم آن افزود. گذشته از جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه | پس از پايان [[خطبه غدیر]] و مراسم عمامه گذارى اميرالمؤمنين عليه السلام و [[تبریک]] و تهنيت همگانى، چند سؤال كه از سوى مؤمنين و نيز منافقين از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد بر روشنگرى غدير و مفهوم آن افزود. گذشته از جلوه دادن عملى مفاهيم [[خطبه غدیر|خطبه غدير]]، حضرت برنامه هاى ويژه اى در نظر داشت كه هدف آن تكميل مفاهيم مطرح شده در خطبه بود. | ||
اين طرح در سه قسمت به اجرا در آمد و نشان داد كه براى يك سخنرانى در غدير تا كجا فكر شده و چقدر دقيق برنامه ريزى شده است. يكى نشان دادن حساس ترين و مهمترين پيام خطبه با تكرار «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...»، و ديگرى پاسخ به سؤالاتى در زمينه مسائل مطرح شده در خطابه به خصوص شبهات | اين طرح در سه قسمت به اجرا در آمد و نشان داد كه براى يك سخنرانى در غدير تا كجا فكر شده و چقدر دقيق برنامه ريزى شده است. يكى نشان دادن حساس ترين و مهمترين پيام خطبه با تكرار «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...»، و ديگرى پاسخ به سؤالاتى در زمينه مسائل مطرح شده در خطابه به خصوص شبهات [[منافقین|منافقين]]، و سومى اعلان رسمى شكست توطئه گران بود. | ||
در كنار تكرار حديث غدير توسط منادى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود. | در كنار تكرار حديث غدير توسط منادى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار ولايت را بداند. او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار ولايت را بداند. او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | ||
پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله يكى از زيباترين جلوه هاى كلام بود كه در كوتاه ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد. آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس [[ولایت]] خود و على عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود: خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش | پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله يكى از زيباترين جلوه هاى كلام بود كه در كوتاه ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد. آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس [[ولایت]] خود و على عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود: خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش اختيارى نيست. | ||
سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | پس از خدا من مولاى مؤمنان هستم و از مؤمنان بر خودشان صاحب اختيارترم، و در برابر من آنان را اختيارى نيست. اكنون هر كس كه من مولاى اويم - يعنى نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم و در برابر من او را اختيارى نيست - على بن ابى طالب مولاى اوست، و در برابر او برايش اختيارى نيست. | ||
سؤال ديگرى از سوى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | |||
هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. اما پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است. | هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. اما پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۱: | ||
=== سؤال: چرا واقعه غدير در سرزمين «جُحفه» شكل گرفت؟ === | === سؤال: چرا واقعه غدير در سرزمين «جُحفه» شكل گرفت؟ === | ||
'''جواب:''' چون همه مسلمانان پس از مراسم حج براى رفتن به شهر و ديار خود تا سرزمين «جحفه» با يک ديگر همراه بودند، كه از آنجا تقسيم شده و هر يک به سوى شهر خود باز میگشت. سرزمين جحفه چهار راهى است كه مردم سرزمين حجاز را با ديگران از هم جدا مى كند. از آنجا راهى به سوى مدينه در شمال و راهى به سوى عراق و راهى به سوى مصر در غرب و راهى به سوى [[یمن]] در جنوب وجود دارد. | '''جواب:''' چون همه مسلمانان پس از مراسم حج براى رفتن به شهر و ديار خود تا سرزمين [[جحفه|«جحفه»]] با يک ديگر همراه بودند، كه از آنجا تقسيم شده و هر يک به سوى شهر خود باز میگشت. | ||
سرزمين جحفه چهار راهى است كه مردم سرزمين حجاز را با ديگران از هم جدا مى كند. از آنجا راهى به سوى مدينه در شمال و راهى به سوى عراق و راهى به سوى مصر در غرب و راهى به سوى [[یمن]] در جنوب وجود دارد. | |||
در آن سرزمين اگر فرمان الهى تحقق نمى يافت، ديگر اجتماع بزرگى از مسلمانان بلاد اسلامى شكل نمى گرفت و همه پراكنده مى شدند و ديگر ابلاغ پيام الهى به همه مسلمانان غير ممكن بود. | در آن سرزمين اگر فرمان الهى تحقق نمى يافت، ديگر اجتماع بزرگى از مسلمانان بلاد اسلامى شكل نمى گرفت و همه پراكنده مى شدند و ديگر ابلاغ پيام الهى به همه مسلمانان غير ممكن بود. |