پرش به محتوا

محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹۰: خط ۲۹۰:
آن چه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.
آن چه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.


غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل میشد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام میشود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على ‏عليه السلام نيز واجب است.
غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل میشد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام می شود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على ‏عليه السلام نيز واجب است.


'''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى'''
'''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى'''


آنچه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا درآمد. بدين معنى كه اعلام »اولى به نفس بودن« اميرالمؤمنين‏عليه السلام همانند پيامبرصلى الله عليه وآله در يك برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:
آن چه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا در آمد. بدين معنى كه اعلام «اولى به نفس بودن» اميرالمؤمنين ‏عليه السلام همانند پيامبر صلى الله عليه و آله در يك برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:


خداوند با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پيامبر صلى الله عليه وآله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله با آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» به پيامبر صلى الله عليه وآله دستور اعلام آن را داد.
خداوند با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پيامبر صلى الله عليه و آله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله با آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور اعلام آن را داد.


'''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت'''
'''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت'''


اكنون نوبت آن است كه ببينيم اين دستور چگونه اجرا شد. اين فراز دعا مى‏گويد:
اكنون نوبت آن است كه ببينيم اين دستور چگونه اجرا شد. اين فراز دعا مى‏ گويد:


ما شهادت مى‏ دهيم كه آنچه خدا نازل كرده بود و قرار بود پيامبر صلى الله عليه وآله اعلام كند آن حضرت ابلاغ فرمود. با اين اعلام پنج نتيجه پايه ‏گذارى شد:
ما شهادت مى‏ دهيم كه آن چه خدا نازل كرده بود و قرار بود پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام كند آن حضرت ابلاغ فرمود. با اين اعلام پنج نتيجه پايه ‏گذارى شد:


يک: «فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ»، امر الهى ابلاغ گرديد و حجت تمام شد.
يک: «فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ»، امر الهى ابلاغ گرديد و حجت تمام شد.


دو: «اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ»، وجوب اطاعت و پذيرفتن صاحب اختيارى على ‏عليه السلام رسميت يافت.
دو: «اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِکَ وَ وِلايَتِکَ»، وجوب اطاعت و پذيرفتن صاحب اختيارى على ‏عليه السلام رسميت يافت.


سه: «عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ»، براى تو از مردم بيعت و عهد و پيمان هم گرفته شد.
سه: «عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَکَ»، براى تو از مردم بيعت و عهد و پيمان هم گرفته شد.


چهار: «جَعَلَكَ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ»، رسماً اعلام شد كه على ‏عليه السلام مانند پيامبر صلى الله عليه و آله است در صاحب اختيارى مطلق مردم به همان معنى كه براى پيامبر صلى الله عليه وآله اعلام شده است.
چهار: «جَعَلَکَ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِکَ»، رسماً اعلام شد كه على ‏عليه السلام مانند پيامبر صلى الله عليه و آله است در صاحب اختيارى مطلق مردم به همان معنى كه براى پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام شده است.


پنج: «ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ...»، پيامبر صلى الله عليه وآله خدا و مردم را بر ابلاغ خود شاهد گرفت، تا هم خود و هم مردم روز قيامت در برابر خدا پاسخگو باشند.
پنج: «ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ...»، پيامبر صلى الله عليه و آله خدا و مردم را بر ابلاغ خود شاهد گرفت، تا هم خود و هم مردم روز قيامت در برابر خدا پاسخ گو باشند.


بنابراين ما در [[زیارت غدیریه]] اقرار مى‏ كنيم كه آنچه به دستور آيه «بَلِّغْ» قرار بود تبليغ شود شده، و درباره ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هيچ عذرى از هيچ كسى پذيرفته نيست و هيچ جاى ابهامى در آن باقى نمانده است.
بنابراين ما در [[زیارت غدیریه]] اقرار مى‏ كنيم كه آنچه به دستور آيه «بَلِّغْ» قرار بود تبليغ شود شده، و درباره ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هيچ عذرى از هيچ كسى پذيرفته نيست و هيچ جاى ابهامى در آن باقى نمانده است.


== آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً»<ref>مائده /  ۳. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۲، ۳۶۳.</ref> ==
== آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً»<ref>مائده /  ۳. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۲، ۳۶۳.</ref> ==
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آن ها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.


در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم میخورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمی‏شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.
در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آن چه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم می خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمی‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.


از جمله اين موارد است:
از جمله اين موارد است:
خط ۳۳۱: خط ۳۳۱:
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير، شک كننده در ولايت به عنوان معاند با خداوند در دين كاملى كه روز غدير اعلام شد، معرفى شده است:
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير، شک كننده در ولايت به عنوان معاند با خداوند در دين كاملى كه روز غدير اعلام شد، معرفى شده است:


اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>: يا اميرالمؤمنين، شهادت می‏دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏ صلى الله عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است.
«اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيکَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَکَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>: يا اميرالمؤمنين»، «شهادت می ‏دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏ صلى الله عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است».


'''نتيجه اعتقادى'''
'''نتيجه اعتقادى'''
خط ۳۴۱: خط ۳۴۱:
در يک نگاه ارتباطى دو سويه بين كمال دين و رضايت رب در يک سو، و كفر و عناد در سوى ديگر برقرار شده است. به اين بيان كه اگر خدا دينى را راضى شده و كسى به غير آن راضى است، يا اگر خدا دينى را كامل كرده و كسى هنوز در آن شک دارد، اين ضديت با خدا و كفر است.
در يک نگاه ارتباطى دو سويه بين كمال دين و رضايت رب در يک سو، و كفر و عناد در سوى ديگر برقرار شده است. به اين بيان كه اگر خدا دينى را راضى شده و كسى به غير آن راضى است، يا اگر خدا دينى را كامل كرده و كسى هنوز در آن شک دارد، اين ضديت با خدا و كفر است.


مظهر اين شک و گزينش غير رضاى خدا در شک و ضديت با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام جلوه‏گر است. وقتى كسى درباره على‏ عليه السلام شک دارد در واقع به پيامبر صلى الله عليه و آله و فرموده‏ هاى آن حضرت شک دارد و ايمان نياورده است. كسى كه به جاى على‏ عليه السلام غير او را مى‏ پذيرد در واقع رو در روى خدا ايستاده و ضديت با آن دينى می‏كند كه خداوند با صداى بلند كمال آن و رضايت خود از آن را به آن اعلام كرده است.
مظهر اين شک و گزينش غير رضاى خدا در شک و ضديت با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام جلوه‏ گر است. وقتى كسى درباره على‏ عليه السلام شک دارد در واقع به پيامبر صلى الله عليه و آله و فرموده‏ هاى آن حضرت شک دارد و ايمان نياورده است. كسى كه به جاى على‏ عليه السلام غير او را مى‏ پذيرد در واقع رو در روى خدا ايستاده و ضديت با آن دينى می‏ كند كه خداوند با صداى بلند كمال آن و رضايت خود از آن را به آن اعلام كرده است.


در يک جمله می‏توان از اين فراز نتيجه گرفت كه چنين كسى نه اينكه از رسيدن به اهداف دين الهى عقب مانده، و نه اينكه از راه راست منحرف شده، و نه اينكه كفر ورزيده، بلكه بالاتر از همه اينها در برابر ذات الهى قد عَلَم كرده و استكبار و معاندت نشان داده است.
در يک جمله می‏توان از اين فراز نتيجه گرفت كه چنين كسى نه اين كه از رسيدن به اهداف دين الهى عقب مانده، و نه اين كه از راه راست منحرف شده، و نه اين كه كفر ورزيده، بلكه بالاتر از همه اين ها در برابر ذات الهى قد عَلَم كرده و استكبار و معاندت نشان داده است.


همچنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً».
هم چنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً».


== اتمام حجت در زيارت غديريه<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> ==
== اتمام حجت در زيارت غديريه<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> ==
در كنار آيات غدير، میتوان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى [[اتمام حجت]] غديرى -  قرآنى به حساب آورد. از جمله آنها اتمام حجت‏ هاى قرآنىِ امام هادى‏ عليه السلام در قالب زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير است<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰. مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ .</ref>:
در كنار آيات غدير، می توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى [[اتمام حجت]] غديرى -  قرآنى به حساب آورد. از جمله آن ها اتمام حجت‏ هاى قرآنىِ امام هادى‏ عليه السلام در قالب زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير است<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰. مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ .</ref>:


در شرايطى كه امام هادى‏ عليه السلام در تبعيد به سر مى ‏بَرَد و به اجبار از وطن خود مدينه به دار الخلافه عباسيان سامرا آورده شده، ناگهان اقدامى استثنايى از آن حضرت همگان را متحير مى ‏سازد.
در شرايطى كه امام هادى‏ عليه السلام در تبعيد به سر مى ‏بَرَد و به اجبار از وطن خود مدينه به دار الخلافه عباسيان سامرا آورده شده، ناگهان اقدامى استثنايى از آن حضرت همگان را متحير مى ‏سازد.
خط ۳۵۴: خط ۳۵۴:
امام على النقى ‏عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا آورد، در روز عيد غدير به نجف آمدند و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را زيارت كردند و زيارت نامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است خواندند و ماجراى غدير را ضمن آن چنين بيان فرمودند:
امام على النقى ‏عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا آورد، در روز عيد غدير به نجف آمدند و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را زيارت كردند و زيارت نامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است خواندند و ماجراى غدير را ضمن آن چنين بيان فرمودند:


به تعبير ديگر: روز غدير و حضور در بارگاه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در نجف و اتمام حجتى عظيم در قالب زيارتنامه و در حالى كه جدش را مورد خطاب قرار می‏دهد، مطالبى بيش از ۳۰ صفحه بر لسان مبارک حضرت جارى مى ‏شود كه هر فراز آن جهتى از غدير را روشن مى ‏نمايد.
به تعبير ديگر: روز غدير و حضور در بارگاه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در نجف و اتمام حجتى عظيم در قالب زيارتنامه و در حالى كه جدش را مورد خطاب قرار می‏ دهد، مطالبى بيش از ۳۰ صفحه بر لسان مبارک حضرت جارى مى ‏شود كه هر فراز آن جهتى از غدير را روشن مى ‏نمايد.


قسمتى از اين زيارت اشاره به ابعاد قرآنى غدير است كه حضرت با اشاره به دستورِ اعلان عمومى ولايت، آيات تبليغ و أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ و اكْمال را مطرح نموده با خطاب به جدّش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام عرضه میدارد:
قسمتى از اين زيارت اشاره به ابعاد قرآنى غدير است كه حضرت با اشاره به دستورِ اعلان عمومى ولايت، آيات تبليغ و أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ و اكْمال را مطرح نموده با خطاب به جدّش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام عرضه میدارد: