۲۶٬۳۸۳
ویرایش
خط ۳۵۲: | خط ۳۵۲: | ||
در شرايطى كه امام هادى عليه السلام در تبعيد به سر مى بَرَد و به اجبار از وطن خود مدينه به دار الخلافه عباسيان سامرا آورده شده، ناگهان اقدامى استثنايى از آن حضرت همگان را متحير مى سازد. | در شرايطى كه امام هادى عليه السلام در تبعيد به سر مى بَرَد و به اجبار از وطن خود مدينه به دار الخلافه عباسيان سامرا آورده شده، ناگهان اقدامى استثنايى از آن حضرت همگان را متحير مى سازد. | ||
امام على النقى عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا آورد، در روز عيد غدير به نجف آمدند و اميرالمؤمنين عليه السلام را زيارت كردند و زيارت نامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است خواندند | امام على النقى عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا آورد، در روز عيد غدير به نجف آمدند و اميرالمؤمنين عليه السلام را زيارت كردند و زيارت نامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است خواندند . | ||
به تعبير ديگر: روز غدير | به تعبير ديگر: روز غدير با حضور حضرت در بارگاه اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف و اتمام حجتى عظيم در قالب زيارت نامه و در حالى كه جدش را مورد خطاب قرار می دهد، مطالبى بيش از ۳۰ صفحه بر لسان مبارک حضرت جارى مى شود كه هر فراز آن جهتى از غدير را روشن مى نمايد. | ||
قسمتى از اين زيارت اشاره به ابعاد قرآنى غدير است كه حضرت با اشاره به دستورِ اعلان عمومى ولايت، آيات تبليغ و أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ و اكْمال را مطرح نموده با خطاب به جدّش اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه | قسمتى از اين زيارت اشاره به ابعاد قرآنى غدير است كه حضرت با اشاره به دستورِ اعلان عمومى ولايت، آيات تبليغ و أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ و اكْمال را مطرح نموده با خطاب به جدّش اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه می دارد: | ||
من شهادت مى دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله | من شهادت مى دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن چه درباره تو از سوى خدا نازل شده بود ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و اطاعت و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همان گونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داده بود. | ||
سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى. فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى ... . | سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى. فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى ... . |