محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۶۴: خط ۸۶۴:


== زيارت‏ هاى قرآنى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۵-۴۴۶.</ref> ==
== زيارت‏ هاى قرآنى غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۵-۴۴۶.</ref> ==
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آن ها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آن چه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.


جمع ‏آورى و چينش اين ادعيه و زيارات به عنوان بخشى بسيار مهم از مباحث غديرى و مجموعه قرآنى غدير است، و ناگفته‏ هايى از غدير از اين جلوه استفاده شود.
جمع ‏آورى و چينش اين ادعيه و زيارات به عنوان بخشى بسيار مهم از مباحث غديرى و مجموعه قرآنى غدير است، و ناگفته‏ هايى از غدير از اين جلوه استفاده شود.


لازم به يادآورى است كه رمز اصلى در ارزش علمى اين بخش آن است كه ادعيه و زيارات از امام معصوم ‏عليه السلام صادر شده، و آنچه ايشان در ارتباط با غدير فرموده باشند -  اگر چه به صورت دعا و زيارت باشد -  حجت و مورد استناد است. با در نظر گرفتن اين نكته است كه از ادعيه و زيارات مربوط به غدير سه جهت قابل استفاده است:
لازم به يادآورى است كه رمز اصلى در ارزش علمى اين بخش آن است كه ادعيه و زيارات از امام معصوم ‏عليه السلام صادر شده، و آن چه ايشان در ارتباط با غدير فرموده باشند -  اگر چه به صورت دعا و زيارت باشد -  حجت و مورد استناد است. با در نظر گرفتن اين نكته است كه از ادعيه و زيارات مربوط به غدير سه جهت قابل استفاده است:


تفسير آيات قرآنى غدير
تفسير آيات قرآنى غدير
خط ۸۷۶: خط ۸۷۶:
تبيين پيام غدير در بُعد قرآنى آن
تبيين پيام غدير در بُعد قرآنى آن


از سوى ديگر از مجموع دعاها و زيارات مربوط به غدير جهت گيرى‏ هاى جالبى درباره ارتباط قرآنى غدير به دست مى ‏آيد. گاهى يک موضوع -  مانند نعمت -  از چند ديدگاه قرآنى مورد توجه واقع شده است. گاهى يک آيه -  مانند آيه اكمال -  از چند جهت مورد تبيين قرار گرفته است. گاهى يک فراز از زيارت بيانگر تفسير چند آيه است.
از سوى ديگر از مجموع دعاها و زيارات مربوط به غدير جهت گيرى‏ هاى جالبى درباره ارتباط قرآنى غدير به دست مى ‏آيد. گاهى يک موضوع -  مانند نعمت -  از چند ديدگاه قرآنى مورد توجه واقع شده است. گاهى يک آيه -  مانند آيه اكمال -  از چند جهت مورد تبيين قرار گرفته است. گاهى يک فراز از زيارت بيان گر تفسير چند آيه است.


شكى نيست كه اكثر مطالب اين بخش استخراج شده از ادعيه و زيارات مربوط به ايام غدير است، به خصوص زيارت مفصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير كه شامل مطالب بسيار مهم و متعددى در اين زمينه است. در نظر گرفتن اين نكته درباره زيارت غديريه ضرورى است كه اين زيارت را امام هادى‏ عليه السلام در روز غدير شخصاً در نجف در حرم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خطاب به جد بزرگوارشان انشا فرموده است و آنچه از آيات غدير ضمن كلام خود آورده در چنين شرايط ممزوج با غدير صادر شده است.
شكى نيست كه اكثر مطالب اين بخش استخراج شده از ادعيه و زيارات مربوط به ايام غدير است، به خصوص زيارت مفصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير كه شامل مطالب بسيار مهم و متعددى در اين زمينه است. در نظر گرفتن اين نكته درباره زيارت غديريه ضرورى است كه اين زيارت را امام هادى‏ عليه السلام در روز غدير شخصاً در نجف در حرم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خطاب به جد بزرگوارشان انشا فرموده است و آن چه از آيات غدير ضمن كلام خود آورده در چنين شرايط ممزوج با غدير صادر شده است.


كيفيت بيان آيات در فرازهاى ادعيه و زياراتِ غديرى دو گونه است: در برخى فرازها فقط يک آيه مورد استشهاد قرار گرفته و در برخى ديگر چند آيه به صورت تصريح يا اشاره ذكر شده است.
كيفيت بيان آيات در فرازهاى ادعيه و زياراتِ غديرى دو گونه است: در برخى فرازها فقط يک آيه مورد استشهاد قرار گرفته و در برخى ديگر چند آيه به صورت تصريح يا اشاره ذكر شده است.


همچنين به خاطر آنكه در مواردى آيات به صراحت در متن دعا يا زيارت نيامده و به صورت اشاره و كنايه است، ذكر اصل آيه قبل از متن ضرورى مى ‏نمايد تا خواننده متوجه مورد اشاره باشد. بر اين اساس ترتيب بيان مطالب در هر فراز چنين است:
هم چنين به خاطر آن كه در مواردى آيات به صراحت در متن دعا يا زيارت نيامده و به صورت اشاره و كنايه است، ذكر اصل آيه قبل از متن ضرورى مى ‏نمايد تا خواننده متوجه مورد اشاره باشد. بر اين اساس ترتيب بيان مطالب در هر فراز چنين است:


اول: آيات مربوطه با ترجمه
اول: آيات مربوطه با ترجمه
خط ۸۹۴: خط ۸۹۴:
پنجم: نتيجه‏ گيرى ‏هاى خاص از هر فراز ادعيه و زيارات
پنجم: نتيجه‏ گيرى ‏هاى خاص از هر فراز ادعيه و زيارات


با توجه به اين كه برخى از آيات و روايات مورد استشهاد در اين روايات در فصل‏ هاى ديگرِ كتاب «غدير در قرآن» مفصلاً مورد بحث قرار گرفته، در پاورقى‏ ها آدرس بحث مفصل در آن كتاب ارائه خواهد شد.


با توجه به اينكه برخى از آيات و روايات مورد استشهاد در اين روايات در فصل‏ هاى ديگرِ كتاب «غدير در قرآن» مفصلاً مورد بحث قرار گرفته، در پاورقى‏ ها آدرس بحث مفصل در آن كتاب ارائه خواهد شد.
اين نكته نيز فراموش نشود كه آوردن مؤيدات از روايات ديگر بدان جهت است كه آن چه در متن زيارات آمده اكثراً به صورت اشاره است و براى تبيين آن آوردن احاديثى كه همان معنى در آن ها به صراحت و با تفصيل بيشتر بيان شده ضرورى به نظر می رسد، تا بحث ارتباط قرآنى غدير كامل شود.


اين نكته نيز فراموش نشود كه آوردن مؤيدات از روايات ديگر بدان جهت است كه آنچه در متن زيارات آمده اكثراً به صورت اشاره است و براى تبيين آن آوردن احاديثى كه همان معنى در آنها به صراحت و با تفصيل بيشتر بيان شده ضرورى به نظر میرسد، تا بحث ارتباط قرآنى غدير كامل شود.
با ذكر يک فراز زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير كه اشاره كلى به قرآنى بودن غدير دارد، به استقبال مطالب اين موضوع می رويم. امام هادى ‏عليه السلام در روز غدير در برابر قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در نجف ايستاد و خطاب به جد بزرگوارش عرضه داشت:


با ذكر يک فراز زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير كه اشاره كلى به قرآنى بودن غدير دارد، به استقبال مطالب اين موضوع میرويم. امام هادى ‏عليه السلام در روز غدير در برابر قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در نجف ايستاد و خطاب به جد بزرگوارش عرضه داشت:
«اشْهَدُ انَّکَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ الْحَقُّ الَّذى نَطَقَ بِوِلايَتِکَ التَّنْزيلُ وَ اخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الامَّةِ بِذلِکَ الرَّسُولُ»<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>:  


اشْهَدُ انَّكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ الْحَقُّ الَّذى نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزيلُ وَ اخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الامَّةِ بِذلِكَ الرَّسُولُ: يا اميرالمؤمنين، شهادت می‏دهم كه تو آن حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست، و پيامبر صلى الله عليه و آله بر ولايت تو از امت خود پيمان گرفته است.<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>
يا اميرالمؤمنين، شهادت می ‏دهم كه تو آن حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست، و پيامبر صلى الله عليه و آله بر ولايت تو از امت خود پيمان گرفته است.


مجموع كتاب حاضر و همين بخش، بر اساس همين كلام بلند امام هادى‏ عليه السلام است كه قرآن را بر ولايت على‏ عليه السلام گويا میداند، و كلمه «نَطَقَ» فراتر از نزول يک يا دو آيه است و بدان معناست كه قرآن به صور مختلف در صدد بيان جوانب مختلفى از ولايتِ اعلام شده در غدير است كه پيمان عظيمى در آن روز درباره ‏اش از مردم گرفته شد.
مجموع كتاب حاضر و همين بخش، بر اساس همين كلام بلند امام هادى‏ عليه السلام است كه قرآن را بر ولايت على‏ عليه السلام گويا می داند، و كلمه «نَطَقَ» فراتر از نزول يک يا دو آيه است و بدان معناست كه قرآن به صور مختلف در صدد بيان جوانب مختلفى از ولايتِ اعلام شده در غدير است كه پيمان عظيمى در آن روز درباره ‏اش از مردم گرفته شد.


اشاره به يک فراز جالب تاريخى در اين قسمت، توجه شما را به ارتباط ادعيه و زيارات عيد غدير با ابعاد قرآنى آن جلب خواهد كرد.
اشاره به يک فراز جالب تاريخى در اين قسمت، توجه شما را به ارتباط ادعيه و زيارات عيد غدير با ابعاد قرآنى آن جلب خواهد كرد.
خط ۹۰۹: خط ۹۱۰:
روزى يک نفر يهودى كه در مجلس عمر حاضر بود، گفت: اگر آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» (كه در روز غدير نازل شده) در امت ما نازل شده بود، روز نزول آن را عيد مى‏ گرفتيم.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸۳. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۱۵، ۳۰۳.</ref>
روزى يک نفر يهودى كه در مجلس عمر حاضر بود، گفت: اگر آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» (كه در روز غدير نازل شده) در امت ما نازل شده بود، روز نزول آن را عيد مى‏ گرفتيم.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸۳. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۱۵، ۳۰۳.</ref>


بنابراين آنچه از ادعيه و زيارات عيد غدير كه به تبيين جهات قرآنى آن پرداخته در راستاى جلوه‏گر ساختن اين عظمت است كه اهميت غدير تا آن بلنداست كه خداى جهان آن را در متن آخرين كتاب آسمانى خويش يعنى قرآن كريم جاى داده، و در جاى جاى آن يادِ ولايت غدير را به ميان آورده است.
بنابراين آن چه از ادعيه و زيارات عيد غدير كه به تبيين جهات قرآنى آن پرداخته در راستاى جلوه‏ گر ساختن اين عظمت است كه اهميت غدير تا آن حد بلند است كه خداى جهان آن را در متن آخرين كتاب آسمانى خويش يعنى قرآن كريم جاى داده، و در جاى جاى آن يادِ ولايت غدير را به ميان آورده است.


فهرست اين آيات همراه با اشاره به مورد آن در زيارت‏ ها به شكل آمارى از اين قرار است:
فهرست اين آيات همراه با اشاره به مورد آن در زيارت‏ ها به شكل آمارى از اين قرار است:
خط ۹۱۷: خط ۹۱۸:
۲. سوره احزاب، آيه ۶: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير آمده است.
۲. سوره احزاب، آيه ۶: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير آمده است.


۳. سوره مائده، آيه ۶۷: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.
۳. سوره مائده، آيه ۶۷: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.


۴. سوره شعراء، آيه ۲۲۷: «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.
۴. سوره شعراء، آيه ۲۲۷: «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.
خط ۹۲۵: خط ۹۲۶:
۶. سوره مائده، آيه ۳: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.
۶. سوره مائده، آيه ۳: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.


۷. سوره آل عمران، آيه ۸:«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.
۷. سوره آل عمران، آيه ۸:«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير آمده است.


۸. سوره مائده، آيه ۶۷: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى ‏عليه السلام چنين آمده است.
۸. سوره مائده، آيه ۶۷: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى ‏عليه السلام چنين آمده است.


۹. سوره احزاب، آيه ۶: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى‏ عليه السلام چنين آمده است.
۹. سوره احزاب، آيه ۶: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى‏ عليه السلام چنين آمده است.
خط ۹۳۵: خط ۹۳۶:
۱۱. سوره هود، آيه ۴۰: «ما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قَلِيلٌ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى‏ عليه السلام چنين آمده است.
۱۱. سوره هود، آيه ۴۰: «ما آمَنَ مَعَهُ إِلاّ قَلِيلٌ»، در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير از امام هادى‏ عليه السلام چنين آمده است.


توضيح تمام اين موارد و زيارت‏هاى قرآنى غدير همراه با آيات آن در محل خود در همين عنوان «زيارت» و نيز عنوان: قرآن -  هر آيه ‏اى در محل خودش -  آمده است.
توضيح تمام اين موارد و زيارت‏ هاى قرآنى غدير همراه با آيات آن در محل خود در همين عنوان «زيارت» و نيز عنوان: قرآن -  هر آيه ‏اى در محل خودش -  آمده است.


== سند زيارت غديريه<ref>نگاهى بر زيارت غديريّه (صفاخواه، طالعى): ص ۲۶-۳۰. شرح زيارة الغدير (خرسان): ص ۲۹-۳۲.</ref> ==
== سند زيارت غديريه<ref>نگاهى بر زيارت غديريّه (صفاخواه، طالعى): ص ۲۶-۳۰. شرح زيارة الغدير (خرسان): ص ۲۹-۳۲.</ref> ==
خط ۹۴۶: خط ۹۴۷:
اخبرنى والدى و عمّى -  رضى الله عنهما -  عن محمد بن نما، عن محمد جعفر، عن شاذان بن جبرئيل القمى، عن الفقيه العماد محمد بن القاسم<ref>در بعضى نسخه ‏ها: محمد بن ابى ‏القاسم.</ref> الطبرى، عن ابى على، عن والده محمد بن الحسن الطوسى، عن الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان، عن ابى ‏القاسم جعفر بن قولويه، عن محمد بن يعقوب الكينى، عن على بن ابراهيم، عن ابيه، عن ابى ‏القاسم بن روح و عثمان بن سعيد العمرى، عن ابى‏ محمد الحسن بن على العسكرى، عن ابيه صلوات الله عليهما... .<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>
اخبرنى والدى و عمّى -  رضى الله عنهما -  عن محمد بن نما، عن محمد جعفر، عن شاذان بن جبرئيل القمى، عن الفقيه العماد محمد بن القاسم<ref>در بعضى نسخه ‏ها: محمد بن ابى ‏القاسم.</ref> الطبرى، عن ابى على، عن والده محمد بن الحسن الطوسى، عن الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان، عن ابى ‏القاسم جعفر بن قولويه، عن محمد بن يعقوب الكينى، عن على بن ابراهيم، عن ابيه، عن ابى ‏القاسم بن روح و عثمان بن سعيد العمرى، عن ابى‏ محمد الحسن بن على العسكرى، عن ابيه صلوات الله عليهما... .<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>


شهيد اول نيز در كتاب مزار خود<ref>مزار شهيد (نسخه خطى دانشگاه تهران، ش ۷۶) : فصل سوم.</ref>، علامه مجلسى در بحار الانوار<ref>بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۳۵۹-۳۶۸، همراه با شرح و بيان بعضى فقرات از علامه مجلسى.</ref> و تحفة الزائر<ref>تحفة الزائر: باب زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام. البته در اين كتاب زيارت را به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام نسبت داده است. محدث قمى در هدية الزائرين (ص ۱۷۴-۱۷۵) در اين مورد مى‏ نويسد: نسبت اين زيارت شريفه به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام چنانكه در كتاب مستطاب تحفه واقع شده، از قلم مبارک مؤلفش سهوى شده و صحيح همان است كه در بحار است و در نسخه مزار مفيد و شهيد فعلاً نيز در حقير موجود است، و عبارت متن ترجمه عبارات ايشان است. به علاوه آنكه معتصم قبل از ولادت حضرت عسكرى‏ عليه السلام هلاک شده است.</ref>، و محدث قمى در مفاتيح الجنان<ref>مفاتيح الجنان: باب ۳ فصل ۴، فصل زيارات مخصوصه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.</ref> و هدية الزائرين<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref> زيارت را در آوردند.
شهيد اول نيز در كتاب مزار خود<ref>مزار شهيد (نسخه خطى دانشگاه تهران، ش ۷۶) : فصل سوم.</ref>، علامه مجلسى در بحار الانوار<ref>بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۳۵۹-۳۶۸، همراه با شرح و بيان بعضى فقرات از علامه مجلسى.</ref> و تحفة الزائر<ref>تحفة الزائر: باب زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام. البته در اين كتاب زيارت را به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام نسبت داده است. محدث قمى در هدية الزائرين (ص ۱۷۴-۱۷۵) در اين مورد مى‏ نويسد: نسبت اين زيارت شريفه به امام حسن عسكرى‏ عليه السلام چنانكه در كتاب مستطاب تحفه واقع شده، از قلم مبارک مؤلفش سهوى شده و صحيح همان است كه در بحار است و در نسخه مزار مفيد و شهيد فعلاً نيز در حقير موجود است، و عبارت متن ترجمه عبارات ايشان است. به علاوه آنكه معتصم قبل از ولادت حضرت عسكرى‏ عليه السلام هلاک شده است.</ref>، و محدث قمى در مفاتيح الجنان<ref>مفاتيح الجنان: باب ۳ فصل ۴، فصل زيارات مخصوصه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.</ref> و هدية الزائرين<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref> این زيارت را آورده اند.


محدث قمى در مفتايح الجنان مى ‏نويسد: ما در كتاب هدية الزائرين اشاره كرديم به سند اين زيارت، و آنكه اين زيارت را در هر روز از نزديک و دور می‏شوند خواند. و اين فائده جليله ‏اى است كه البته راغبين در عبادت و شائقين به زيارت حضرت شاه ولايت ‏عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.
محدث قمى در مفتايح الجنان مى ‏نويسد: ما در كتاب هدية الزائرين اشاره كرديم به سند اين زيارت، و آن كه اين زيارت را در هر روز از نزديک و دور می‏ شود خواند. و اين فائده جليله ‏اى است كه البته راغبين در عبادت و شائقين به زيارت حضرت شاه ولايت ‏عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.


در كتاب «هدية الزائرين» مى ‏نويسد: مناسب ديدم در اينجا ذكر كنم دو فائده عظيمه:
در كتاب «هدية الزائرين» مى ‏نويسد: مناسب ديدم در اين جا ذكر كنم دو فائده عظيمه:


'''اول:''' آنكه شيخ جليل محمد بن المشهدى رضوان الله عليه -  كه از بزرگان علماست -  در مزار كبير براى اين زيارت شريفه سند بسيار معتبرى ذكر نموده، كه كمتر خبرى به قوّت سند او می‏رسد. و عبارت او در اين مقام چنين است:
'''اول:''' آن كه شيخ جليل محمد بن المشهدى رضوان الله عليه -  كه از بزرگان علماست -  در مزار كبير براى اين زيارت شريفه سند بسيار معتبرى ذكر نموده، كه كم تر خبرى به قوّت سند او می‏  رسد. و عبارت او در اين مقام چنين است:


و اخبرنى الفقيه الاجل ابوالفضل شاذان بن جبرئيل القمى رضى اللَّه عنه... ، تا آخر سند كه قبلاً ذكر شد.
و اخبرنى الفقيه الاجل ابوالفضل شاذان بن جبرئيل القمى رضى اللَّه عنه... ، تا آخر سند كه قبلاً ذكر شد.


و اين سلسله شريفه، همه از اعيان علما و شيوخ طايفه و رؤساء مذهب اند. جناب ابوالقاسم بن روح و عثمان بن سعيد، هر دو از سفراء امام عصرعليه السلام هستند. پس از دقت معلوم مى‏شود در تمام زيارات مأثوره، زيارتى به اين درجه از صحت و اعتبار و قوت سند پيدا نمى‏شود.
و اين سلسله شريفه، همه از اعيان علما و شيوخ طايفه و رؤساء مذهب اند. جناب ابوالقاسم بن روح و عثمان بن سعيد، هر دو از سفراء امام عصر عليه السلام هستند. پس از دقت معلوم مى‏ شود در تمام زيارات مأثوره، زيارتى به اين درجه از صحت و اعتبار و قوت سند پيدا نمى‏ شود.


و در مزار قديم -  كه مؤلفش معاصر محمد بن المشهدى است -  نيز اين زيارت به همين سند مذكور است، به اختلاف جزئى؛ به اين قسم كه تا شيخ كلينى موافقت كرده، پس از آن گفته: عن على بن ابراهيم، عن الشيخ ابى ‏القاسم بن روح، عن الشيخ الجليل عثمان بن سعيد. و به ملاحظه طبقات روات اين سند، اقرب است به صواب.
و در مزار قديم -  كه مؤلفش معاصر محمد بن المشهدى است -  نيز اين زيارت به همين سند مذكور است، به اختلاف جزئى؛ به اين قسم كه تا شيخ كلينى موافقت كرده، پس از آن گفته: عن على بن ابراهيم، عن الشيخ ابى ‏القاسم بن روح، عن الشيخ الجليل عثمان بن سعيد. و به ملاحظه طبقات روات اين سند، اقرب است به صواب.


'''دوم:''' آنكه در مزار قديم بعد از ذكر سند اين زيارت چنين فرموده: ... فتقف على ضريح مولانا اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب صلوات اللَّه عليه. و كلما حضرت مشهده الشريف و اين حللت من البلاد، فزره بهذه الزيارة. و خصوصاً يوم الغدير... .
'''دوم:''' آن كه در مزار قديم بعد از ذكر سند اين زيارت چنين فرموده: ... فتقف على ضريح مولانا اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب صلوات اللَّه عليه. و كلما حضرت مشهده الشريف و اين حللت من البلاد، فزره بهذه الزيارة. و خصوصاً يوم الغدير... .


و اين عبارت صريح است در آنكه اين زيارت را در هر روز، از نزديک و دور می‏شود خواند. اين فائده جليله‏ اى است، كه البته راغبين در عبادت و شايقين زيارت حضرت شاه ولايت‏ عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref>
و اين عبارت صريح است در آن كه اين زيارت را در هر روز، از نزديک و دور می ‏شود خواند. اين فائده جليله‏ اى است، كه البته راغبين در عبادت و شايقين زيارت حضرت شاه ولايت‏ عليه السلام آن را غنيمت خواهند شمرد.<ref>هدية الزائرين: ص ۱۷۴-۱۸۴.</ref>


از مجموع اين بحث نتيجه مى ‏گيريم، اين زيارت به دليل سند بسيار معتبر و بى‏ نظير، و متن بسيار بليغ و قوى و جامع، گنجينه ‏اى است گهربار، كه بايد هر چه بيشتر از آن بهره برد، و آن را با تأمل در معانى ژرف و مضامين قوى همواره خواند و مدّ نظر قرار داد.
از مجموع اين بحث نتيجه مى ‏گيريم، اين زيارت به دليل سند بسيار معتبر و بى‏ نظير، و متن بسيار بليغ و قوى و جامع، گنجينه ‏اى است گهربار، كه بايد هر چه بيش تر از آن بهره برد، و آن را با تأمل در معانى ژرف و مضامين قوى همواره خواند و مدّ نظر قرار داد.


متن زيارت غديريه مفصل در كتاب «مفاتيح الجنان» آمده است. زيارتى كه در مفاتيح نقل شده با روايت «بحار الانوار» منطبق است، جز در يک مورد. همچنين اين روايت با روايت كتاب «المزار الكبير» شيخ محمد بن مشهدى و روايت «المزار» شهيد ثانى تطبيق شده، كه اختلافات اندكى ميان اين دو روايت اخير با آن دو روايت پيش گفته -  يعنى روايت مفاتيح و بحار -  وجود دارد.
متن زيارت غديريه مفصل در كتاب «مفاتيح الجنان» آمده است. زيارتى كه در مفاتيح نقل شده با روايت «بحار الانوار» منطبق است، جز در يک مورد. هم چنين اين روايت با روايت كتاب «المزار الكبير» شيخ محمد بن مشهدى و روايت «المزار» شهيد ثانى تطبيق شده، كه اختلافات اندكى ميان اين دو روايت اخير با آن دو روايت پيش گفته -  يعنى روايت مفاتيح و بحار -  وجود دارد.


و اما تحقيق در سند زيارت غديريه معروف:
و اما تحقيق در سند زيارت غديريه معروف:
خط ۹۷۲: خط ۹۷۳:
شيخ محمد بن مشهدى سند زيارت غدير را در كتاب خود «المزار الكبير» آورده است. اما منابع ديگرى كه به آن اشاره كرديم. يعنى «مفاتيح» و «بحار» و «المزار» شهيد ثانى صرفاً زيارت را نقل كرده ‏اند و سند آن را ذكر ننموده ‏اند. لذا ما سند مذكور را همان طور كه در كتاب «المزار الكبير» آمده نقل مى‏ كنيم<ref>المزار الكبير: ص ۲۶۳.</ref>:
شيخ محمد بن مشهدى سند زيارت غدير را در كتاب خود «المزار الكبير» آورده است. اما منابع ديگرى كه به آن اشاره كرديم. يعنى «مفاتيح» و «بحار» و «المزار» شهيد ثانى صرفاً زيارت را نقل كرده ‏اند و سند آن را ذكر ننموده ‏اند. لذا ما سند مذكور را همان طور كه در كتاب «المزار الكبير» آمده نقل مى‏ كنيم<ref>المزار الكبير: ص ۲۶۳.</ref>:


فقيه جليل‏ القدر ابوالفضل شاذان بن جبرئيل قمى برايم روايت كرد: از فقيه عماد جناب محمد بن ابوالقاسم طبرى، از ابوعلى، از پدرش، از محمد بن محمد بن نعمان، از ابوالقاسم جعفر بن قولويه، از محمد بن يعقوب كلينى، از على بن ابراهيم، از پدرش، از ابوالقاسم بن روح، و عثمان بن سعيد عمرى، از ابومحمد حسن بن على عسكرى، از پدرش ‏عليهما السلام، گفت: آن حضرت در روز غدير -  همان سالى كه توسط معتصم تبعيد شد -  اين زيارت را قرائت فرمود.
فقيه جليل‏ القدر ابو الفضل شاذان بن جبرئيل قمى برايم روايت كرد: از فقيه عماد جناب محمد بن ابو القاسم طبرى، از ابوعلى، از پدرش، از محمد بن محمد بن نعمان، از ابو القاسم جعفر بن قولويه، از محمد بن يعقوب كلينى، از على بن ابراهيم، از پدرش، از ابو القاسم بن روح، و عثمان بن سعيد عمرى، از ابو محمد حسن بن على عسكرى، از پدرش ‏عليهما السلام، گفت: آن حضرت در روز غدير -  همان سالى كه توسط معتصم تبعيد شد -  اين زيارت را قرائت فرمود.


همچنين  سيد عبدالكريم بن طاووس سند اين زيارت را در كتاب خود «فرحة الغرى» به نقل از محمد بن جعفر مشهدى آورده است، و زيارت را به صورت كامل روايت نكرده است. نص سخن وى چنين است<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>:
همچنين  سيد عبد الكريم بن طاووس سند اين زيارت را در كتاب خود «فرحة الغرى» به نقل از محمد بن جعفر مشهدى آورده است، و زيارت را به صورت كامل روايت نكرده است. نص سخن وى چنين است<ref>فرحة الغرى: ص ۱۱۲.</ref>:


پدرم و عمويم -  كه خداوند از هر دوى آنها راضى باد -  برايم روايت كردند: از محمد بن نما، از محمد بن جعفر<ref>مقصود محمد بن جعفر مشهدى صاحب كتاب «المزار الكبير» است.</ref>... . اين همان سند سابق است، تا آنجا كه مى‏ گويد: و گويد وى در روز غدير همين زيارت را قرائت نمود، در همان سالى كه معتصم حضرت را تبعيد نمود. آن حضرت سر پا ايستاد و فرمود: سلام بر رسول‏ الله خاتم پيامبران... . انتهاى زيارت اين گونه بود: الذين لا خوف عليهم و لا هم يحزنون، انک حميد مجيد. تقريباً يک كتابچه بود، و ما به ذكر روايت نپرداختيم تا اين كتاب از مقصود اصلى ‏اش -  كه ذكر زيارات است -  باز نماند.
پدرم و عمويم -  كه خداوند از هر دوى آن ها راضى باد -  برايم روايت كردند: از محمد بن نما، از محمد بن جعفر<ref>مقصود محمد بن جعفر مشهدى صاحب كتاب «المزار الكبير» است.</ref>... . اين همان سند سابق است، تا آن جا كه مى‏ گويد: و گويد وى در روز غدير همين زيارت را قرائت نمود، در همان سالى كه معتصم حضرت را تبعيد نمود. آن حضرت سر پا ايستاد و فرمود: سلام بر رسول‏ الله خاتم پيامبران... . انتهاى زيارت اين گونه بود: الذين لا خوف عليهم و لا هم يحزنون، انک حميد مجيد. تقريباً يک كتابچه بود، و ما به ذكر روايت نپرداختيم تا اين كتاب از مقصود اصلى ‏اش -  كه ذكر زيارات است -  باز نماند.


و اما توضيح در مورد تک تک افرادى كه نامشان در سند زيارت آمده است:
و اما توضيح در مورد تک تک افرادى كه نامشان در سند زيارت آمده است:
خط ۹۸۲: خط ۹۸۳:
۱. شيخ محمد بن جعفر مشهدى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى فاضل و محدث و صدوق بود، و كتاب‏ هايى داشت كه در آن از شاذان بن جبرئيل نقل روايت مى ‏نمود.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۵۳ ش ۷۴۷. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۱۸۸ ش ۱۰۴۳۴.</ref>
۱. شيخ محمد بن جعفر مشهدى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى فاضل و محدث و صدوق بود، و كتاب‏ هايى داشت كه در آن از شاذان بن جبرئيل نقل روايت مى ‏نمود.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۵۳ ش ۷۴۷. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۱۸۸ ش ۱۰۴۳۴.</ref>


۲. شيخ جليل و ثقه جناب ابوالفضل شاذان بن جبرئيل بن اسماعيل قمى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى مى‏ گويد: عالمى فاضل و فقيهى عظيم‏ الشان و جليل‏ القدر بوده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰ ش ۳۴۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۰ ص ۹ ش ۵۶۷۹ .</ref>
۲. شيخ جليل و ثقه جناب ابو الفضل شاذان بن جبرئيل بن اسماعيل قمى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى مى‏ گويد: عالمى فاضل و فقيهى عظيم‏ الشان و جليل‏ القدر بوده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰ ش ۳۴۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۰ ص ۹ ش ۵۶۷۹ .</ref>


۳. شيخ امام جناب عمادالدين ابوجعفر محمد بن ابوالقاسم بن محمد بن على طبرى آملى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى گويد: ايشان فقيه و ثقه بوده، و نزد شيخ ابوعلى بن شيخ ابوجعفر طوسى به قرائت حديث پرداخته است.<ref>امل الآمل:، ج ۲ ص ۲۳۴ ش ۶۹۸ . معجم رجال الحديث: ج ۱۵ ص ۳۰۷ ش ۱۰۰۴۹.</ref>
۳. شيخ امام جناب عمادالدين ابو جعفر محمد بن ابو القاسم بن محمد بن على طبرى آملى: شيخ حرّ عاملى در مورد وى گويد: ايشان فقيه و ثقه بوده، و نزد شيخ ابو على بن شيخ ابوجعفر طوسى به قرائت حديث پرداخته است.<ref>امل الآمل:، ج ۲ ص ۲۳۴ ش ۶۹۸ . معجم رجال الحديث: ج ۱۵ ص ۳۰۷ ش ۱۰۰۴۹.</ref>


۴. شيخ ابوعلى حسن بن محمد بن حسن بن على طوسى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى عالم، فاضل، فقيه، محدث، ثقه و جليل‏ القدر بود. شيخ منتجب ‏الدين نيز هنگام ذكر نام وى گويد: فقيه، ثقه و گرانقدرى بوده، كه همه مؤلفات پدر بزرگوارش را در محضر وى تلمّذ كرده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۷۶ ش ۲۰۸. معجم رجال الحديث: ج ۶ ص ۱۲۲ ش ۳۱۰۳.</ref>
۴. شيخ ابو على حسن بن محمد بن حسن بن على طوسى: شيخ حرّ عاملى گويد: وى فردى عالم، فاضل، فقيه، محدث، ثقه و جليل‏ القدر بود. شيخ منتجب ‏الدين نيز هنگام ذكر نام وى گويد: فقيه، ثقه و گرانقدرى بوده، كه همه مؤلفات پدر بزرگوارش را در محضر وى تلمّذ كرده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۷۶ ش ۲۰۸. معجم رجال الحديث: ج ۶ ص ۱۲۲ ش ۳۱۰۳.</ref>


۵. شيخ ‏الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن على طوسى (ت ۳۵۸ -  م ۴۶۰ ق): نجاشى در مورد وى گويد: وى فردى جليل در ميان علماى شيعه است، و ثقه و عين میباشد. توضيح اينكه: كلمه «عين» نيز مانند ثقه از الفاظ تعديل و مدح مى ‏باشد، و چون اصطلاح تخصصى است نبايد ترجمه شود، بلكه عيناً به متن مقصد منتقل گردد.<ref>رجال النجاشى: ص ۴۰۳ ش ۱۰۶۸. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۲۵۷ ش ۱۰۵۲۶.</ref>
۵. شيخ ‏الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن على طوسى (ت ۳۵۸ -  م ۴۶۰ ق): نجاشى در مورد وى گويد: وى فردى جليل در ميان علماى شيعه است، و ثقه و عين می باشد. توضيح اين كه: كلمه «عين» نيز مانند ثقه از الفاظ تعديل و مدح مى ‏باشد، و چون اصطلاح تخصصى است نبايد ترجمه شود، بلكه عيناً به متن مقصد منتقل گردد.<ref>رجال النجاشى: ص ۴۰۳ ش ۱۰۶۸. معجم رجال الحديث: ج ۱۶ ص ۲۵۷ ش ۱۰۵۲۶.</ref>


۶. محمد بن محمد بن نعمان: نجاشى گويد: محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعيد بن جبير... . شيخ ما و استاد ما -  كه خدا از وى خشنود باد -  فضيلتش در فقه و كلام و روايت و ثقه بودن و دانش او مشهورتر از آن است كه به وصف در آيد. شيخ حرّ عاملى نيز گفته است: محمد بن محمد بن نعمان، كنيه ‏اش اباعبدالله و ملقب به «مفيد» و معروف به «ابن ‏المعلّم»، از بزرگان مشايخ و اساتيد و علماى شيعه و رئيس و استاد ايشان است، و فضلش فزون‏تر از آن است كه قابل وصف و بيان باشد. مورد اعتمادترين فرد در زمان خود بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۹۹ ش ۱۰۶۷. امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰۴ ش ۹۲۱. معجم رجال الحديث: ج ۱۸ ص ۲۱۳ ش ۱۶۷۴۴.</ref>
۶. محمد بن محمد بن نعمان: نجاشى گويد: محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعيد بن جبير... . شيخ ما و استاد ما -  كه خدا از وى خشنود باد -  فضيلتش در فقه و كلام و روايت و ثقه بودن و دانش او مشهورتر از آن است كه به وصف در آيد. شيخ حرّ عاملى نيز گفته است: محمد بن محمد بن نعمان، كنيه ‏اش اباعبدالله و ملقب به «مفيد» و معروف به «ابن ‏المعلّم»، از بزرگان مشايخ و اساتيد و علماى شيعه و رئيس و استاد ايشان است، و فضلش فزون‏ تر از آن است كه قابل وصف و بيان باشد. مورد اعتمادترين فرد در زمان خود بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۹۹ ش ۱۰۶۷. امل الآمل: ج ۲ ص ۳۰۴ ش ۹۲۱. معجم رجال الحديث: ج ۱۸ ص ۲۱۳ ش ۱۶۷۴۴.</ref>


۷. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولويه: نجاشى گويد: ابوالقاسم از افراد ثقه در ميان اصحاب ما بود، و از برترين علماى شيعه در حديث و فقه مى ‏باشد. نجاشى مى‏ افزايد: هر صفت نيكى همچون ثقه و جميل و مانند آن كه مردم بدان متصف مى‏ گردند، وى -  يعنى ابوالقاسم -  از همه اين صفات بالاتر بود. شيخ حرّ عاملى نيز بدين مطلب تصريح كرده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۱۲۳ ش ۳۱۸. امل الآمل: ج ۲ ص ۵۵ ش ۱۴۳. معجم رجال الحديث: ج ۵ ص ۷۶ ش ۳۲۶۳.</ref>
۷. ابو القاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن قولويه: نجاشى گويد: ابو القاسم از افراد ثقه در ميان اصحاب ما بود، و از برترين علماى شيعه در حديث و فقه مى ‏باشد. نجاشى مى‏ افزايد: هر صفت نيكى همچون ثقه و جميل و مانند آن كه مردم بدان متصف مى‏ گردند، وى -  يعنى ابو القاسم -  از همه اين صفات بالاتر بود. شيخ حرّ عاملى نيز بدين مطلب تصريح كرده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۱۲۳ ش ۳۱۸. امل الآمل: ج ۲ ص ۵۵ ش ۱۴۳. معجم رجال الحديث: ج ۵ ص ۷۶ ش ۳۲۶۳.</ref>


۸. محمد بن يعقوب بن اسحاق ابوجعفر كلينى: نجاشى گويد: شيخ و عالم بزرگ اصحاب ما (يعنى علماى شيعه) در زمان خود در رى بوده است، و وجه ايشان بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۷۷ ش ۱۰۲۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۹ ص ۵۴ ش ۶۲۰۶۷ . توضيح اينكه: وجه نيز از الفاظ توثيق و تعديل است، و در زمان خود از نظر ثقه و ثبت بودن از همه برتر بوده است. ثبت نيز از الفاظ تعديل است.</ref>
۸. محمد بن يعقوب بن اسحاق ابو جعفر كلينى: نجاشى گويد: شيخ و عالم بزرگ اصحاب ما (يعنى علماى شيعه) در زمان خود در رى بوده است، و وجه ايشان بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۷۷ ش ۱۰۲۶. معجم رجال الحديث: ج ۱۹ ص ۵۴ ش ۶۲۰۶۷ . توضيح اينكه: وجه نيز از الفاظ توثيق و تعديل است، و در زمان خود از نظر ثقه و ثبت بودن از همه برتر بوده است. ثبت نيز از الفاظ تعديل است.</ref>


۹. على بن ابراهيم بن هاشم ابوالحسن قمى: نجاشى گويد: در حديث فردى ثقه و ثبت و مورد اعتماد بوده است. وى صحيح المذهب بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۲۶۰ ش ۶۸۰ . معجم رجال الحديث: ج ۱۲ ص ۳۱۲ ش ۷۸۳۰.</ref>
۹. على بن ابراهيم بن هاشم ابوالحسن قمى: نجاشى گويد: در حديث فردى ثقه و ثبت و مورد اعتماد بوده است. وى صحيح المذهب بوده است.<ref>رجال النجاشى: ص ۲۶۰ ش ۶۸۰ . معجم رجال الحديث: ج ۱۲ ص ۳۱۲ ش ۷۸۳۰.</ref>


۱۰. ابراهيم بن هاشم ابوالحسن قمى: نجاشى گويد: اصالتاً كوفى بوده كه به قم عزيمت نموده است. مرحوم خويى گويد: نظر من اين است كه شک كردن در وثاقت و مورد اعتماد بودن ابراهيم بن هاشم سزاوار نيست. وى سپس برخى دلائل وثاقت او را متذكر مى ‏شود.<ref>رجال النجاشى: ص ۱۶ ش ۱۸. معجم رجال الحديث: ج ۱ ص ۲۸۹ ش ۳۳۲.</ref>
۱۰. ابراهيم بن هاشم ابو الحسن قمى: نجاشى گويد: اصالتاً كوفى بوده كه به قم عزيمت نموده است. مرحوم خويى گويد: نظر من اين است كه شک كردن در وثاقت و مورد اعتماد بودن ابراهيم بن هاشم سزاوار نيست. وى سپس برخى دلائل وثاقت او را متذكر مى ‏شود.<ref>رجال النجاشى: ص ۱۶ ش ۱۸. معجم رجال الحديث: ج ۱ ص ۲۸۹ ش ۳۳۲.</ref>


۱۱. ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى: مرحوم خويى مى ‏گويد: يكى از سفيران و نائبان خاص امام دوازدهم‏ عليه السلام مى ‏باشد، و شهرت بزرگوارى و عظمت وى ما را بى‏ نياز ساخته از اينكه در شأن وى (و در توثيق اوى) اطاله كلام دهيم. وى در شعبان سال ۳۲۶ بدرود حيات گفت.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۶ ص ۲۵۷ ش ۳۴۰۶.</ref>
۱۱. ابو القاسم حسين بن روح نوبختى: مرحوم خويى مى ‏گويد: يكى از سفيران و نائبان خاص امام دوازدهم‏ عليه السلام مى ‏باشد، و شهرت بزرگوارى و عظمت وى ما را بى‏ نياز ساخته از اين كه در شأن وى (و در توثيق وى) اطاله كلام دهيم. وى در شعبان سال ۳۲۶ بدرود حيات گفت.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۶ ص ۲۵۷ ش ۳۴۰۶.</ref>


۱۲. عثمان بن سعيد عَمرى: مرحوم خويى گويد: شيخ در كتاب رجال خود گاهى او را از اصحاب امام هادى‏ عليه السلام برشمرده، و در جاى ديگر وى را از اصحاب امام عسكرى ‏عليه السلام دانسته و گفته است: عثمان بن سعيد عمرى روغن فروش بوده و وى را سمّان خطاب مى ‏كرده ‏اند. كنيه ‏اش ابوعمرو بوده است. فردى جليل‏ القدر و ثقه و وكيل امام عسكرى‏ عليه السلام بوده است.
۱۲. عثمان بن سعيد عَمرى: مرحوم خويى گويد: شيخ در كتاب رجال خود گاهى او را از اصحاب امام هادى‏ عليه السلام برشمرده، و در جاى ديگر وى را از اصحاب امام عسكرى ‏عليه السلام دانسته و گفته است: عثمان بن سعيد عمرى روغن فروش بوده و وى را سمّان خطاب مى ‏كرده ‏اند. كنيه ‏اش ابو عمرو بوده است. فردى جليل‏ القدر و ثقه و وكيل امام عسكرى‏ عليه السلام بوده است.


شيخ در شرح حال فرزند وى (محمد بن عثمان بن سعيد) گفته كه عثمان بن سعيد از جانب امام ‏زمان‏ عليه السلام وكيل بوده است، و وى در نزد شيعه منزلتى بس عظيم دارد.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۱۲ ص ۲۳۰ ش ۷۶۰۴.</ref>
شيخ در شرح حال فرزند وى (محمد بن عثمان بن سعيد) گفته كه عثمان بن سعيد از جانب امام ‏زمان‏ عليه السلام وكيل بوده است، و وى در نزد شيعه منزلتى بس عظيم دارد.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۱۲ ص ۲۳۰ ش ۷۶۰۴.</ref>


۱۳. عبدالكريم بن طاووس: مرحوم خويى مى‏ گويد: ابن‏ داود گويد (م ۹۴۷ ق) گفته است: عبدالكريم بن احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى علوى، سرور ما و پيشواى معظم غياث ‏الدين و فقيه و عالم علم انساب و نحوى و عروضى و زاهد و عابد بوده است، قدس الله روحه. رياست و نقابت سادات با وى پايان گرفت. وى يكتاى زمان خويش بود. در كربلا به دنيا آمد، و در حله رشد و نمو يافت، و در بغداد به تحصيل پرداخت، و در انتهاى عمر در كاظمين اقامت داشت. در شعبان ۶۴۸ ق به دنيا آمد و در شوال سال ۶۹۳ ق رحلت كرد.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۱۱ ص ۶۶ ش ۶۶۲۰ . امل الآمل: ج ۲ ص ۱۵۸ ش ۴۵۹.</ref>
۱۳. عبدالكريم بن طاووس: مرحوم خويى مى‏ گويد: ابن‏ داود گويد (م ۹۴۷ ق) گفته است: عبد الكريم بن احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى علوى، سرور ما و پيشواى معظم غياث ‏الدين و فقيه و عالم علم انساب و نحوى و عروضى و زاهد و عابد بوده است، قدس الله روحه. رياست و نقابت سادات با وى پايان گرفت. وى يكتاى زمان خويش بود. در كربلا به دنيا آمد، و در حله رشد و نمو يافت، و در بغداد به تحصيل پرداخت، و در انتهاى عمر در كاظمين اقامت داشت. در شعبان ۶۴۸ ق به دنيا آمد و در شوال سال ۶۹۳ ق رحلت كرد.<ref>معجم رجال الحديث: ج ۱۱ ص ۶۶ ش ۶۶۲۰ . امل الآمل: ج ۲ ص ۱۵۸ ش ۴۵۹.</ref>


۱۴. تعبير «والدى» در روايت سيد بن طاووس: سيد جمال ‏الدين احمد بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد جمال ‏الدين احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس علوى حسنى، عالمى فاضل و صالح و زاهد و عابد و پرهيزكار و فقيه بوده است. وى محدثى نكته سنج و ثقه بوده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۹ ش ۷۹. معجم رجال الحديث: ج ۲ ص ۱۳۸ ش ۹۸۴.</ref>
۱۴. تعبير «والدى» در روايت سيد بن طاووس: سيد جمال ‏الدين احمد بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد جمال ‏الدين احمد بن موسى بن جعفر... بن طاووس علوى حسنى، عالمى فاضل و صالح و زاهد و عابد و پرهيزكار و فقيه بوده است. وى محدثى نكته سنج و ثقه بوده است.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۹ ش ۷۹. معجم رجال الحديث: ج ۲ ص ۱۳۸ ش ۹۸۴.</ref>


۱۵. تعبير «عمّى» در روايت سيد بن طاووس: سيد رضى‏ الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد رضى ‏الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى، سطح علمى و فضل و زهد و عبادت و تفقّه و مورد وثوق بودن وى مشهورتر از آن است كه نياز به ذكر و كنكاش داشته باشد.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۰۵ ش ۶۲۲ . معجم رجال الحديث: ج ۱۳ ص ۲۰۲ ش ۸۵۴۶ .</ref>
۱۵. تعبير «عمّى» در روايت سيد بن طاووس: سيد رضى‏ الدين ابوالقاسم على بن موسى بن جعفر: شيخ حرّ عاملى گويد: سيد رضى ‏الدين ابو القاسم على بن موسى بن جعفر... بن طاووس حسنى، سطح علمى و فضل و زهد و عبادت و تفقّه و مورد وثوق بودن وى مشهورتر از آن است كه نياز به ذكر و كنكاش داشته باشد.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۲۰۵ ش ۶۲۲ . معجم رجال الحديث: ج ۱۳ ص ۲۰۲ ش ۸۵۴۶ .</ref>


۱۶. محمد بن نما: شيخ حرّ عاملى گويد: شيخ نجيب‏ الدين ابوابراهيم محمد بن نما حلى، از فضلا و علماى عصر خود بوده است. وى كتبى دارد كه در آن از ابن ‏ادریس نقل [[حدیث]] مى‏ كند، و جناب محقق جعفر بن حسن حلى نيز از وى نقل حديث مى ‏نمايد.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۳۱۰ ش ۹۴۵. معجم رجال الحديث: ج ۱۸ ص ۳۲۳ ش ۱۱۹۴۶.</ref>
۱۶. محمد بن نما: شيخ حرّ عاملى گويد: شيخ نجيب‏ الدين ابو ابراهيم محمد بن نما حلى، از فضلا و علماى عصر خود بوده است. وى كتبى دارد كه در آن از ابن ‏ادریس نقل [[حدیث]] مى‏ كند، و جناب محقق جعفر بن حسن حلى نيز از وى نقل حديث مى ‏نمايد.<ref>امل الآمل: ج ۲ ص ۳۱۰ ش ۹۴۵. معجم رجال الحديث: ج ۱۸ ص ۳۲۳ ش ۱۱۹۴۶.</ref>


== عقائد در زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> ==
== عقائد در زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> ==