۲۵٬۹۰۴
ویرایش
خط ۱٬۰۱۶: | خط ۱٬۰۱۶: | ||
== عقائد در زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> == | == عقائد در زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳.</ref> == | ||
در | در اين جا جملاتى از اين زيارت را كه تجديد عهدى با عقايد ريشه دارمان است و نيز برخى دعاها كه در آن مسئله غدير مطرح شده مى آوريم: | ||
'''الف) اطاعت و ولايت تو را واجب كرد''' | '''الف) اطاعت و ولايت تو را واجب كرد''' | ||
السَّلامُ | السَّلامُ عَلَيْکَ يا مَوْلاىَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ. السَّلامُ عَلَيْکَ يا دينَ اللَّهِ الْقَويمَ وَ صِراطَهُ الْمُسْتَقيمَ. أَشْهَدُ أَنَّکَ أَخُو رَسُولِ اللَّه صلى اللَّه عليه و آله ... ، وَأَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما أَنْزَلَهُ فيکَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَأَوْجَبَ عَلى أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِکَ وَ وِلايَتِکَ وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَکَ وَجَعَلَکَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِکَ. ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَكَفى بِكَ شَهيداً وَ حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِکَ بَعْدَ الإِقْرارِ وَناكِثَ عَهْدِکَ بَعْدَ الْميثاقِ: | ||
سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت | سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه و آله هستى... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همان طور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى كنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند. | ||
'''ب) قرآن به ولايت تو گوياست''' | '''ب) قرآن به ولايت تو گوياست''' | ||
أَشْهَدُ | أَشْهَدُ أَنَّکَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ الْحَقُّ الَّذى نَطَقَ بِوِلايَتِکَ التَّنْزيلُ وَأَخَذَ لَکَ الْعَهْدَ عَلَى الاُمَّةِ بِذلِکَ الرَّسُولُ. أَشْهَدُ يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ أَنَّ الشَّاكکَ فيکَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَأَنَّ الْعادِلَ بِکَ غَيْرَکَ عانَدَ عَنِ الدّينِ الْقَويمِ الَّذى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَأَكْمَلَهُ بِوِلايَتِکَ يَوْمَ الْغَديرِ. ضَلَّ وَاللَّه وَأَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواکَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداکَ: | ||
شهادت | شهادت می دهم تو اميرالمؤمنينِ بر حقى هستى كه قرآن به [[ولایت]] تو گوياست و پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر آن از امت عهد و پيمان گرفته است. يا اميرالمؤمنين، شهادت می دهم كه شک كننده درباره تو به پيامبر امين صلى الله عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است. بخدا قسم كسى كه تابع غير تو شد گمراه شده و هر كس با تو دشمنى كند با حق عناد ورزيده است. | ||
'''ج) به خاطر ترس حق خود را رها نكردى''' | '''ج) به خاطر ترس حق خود را رها نكردى''' | ||
أَشْهَدُ | أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا اتَّقَيْتَ ضارِعاً وَلا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جازِعاً وَلا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبيکَ ناكِلاً وَلا أَظْهَرْتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرْضِى اللَّه مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ لِما أَصابَکَ فى سَبيلِ اللَّه وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّکَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّه أَنْ تَكُونَ كَذلِکَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَفَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَکَ وَذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَخَوَّفْتَهُمْ فَما تَخَوَّفُوا: | ||
شهادت | شهادت می دهم كه تو از روى ذلت [[تقیه]] نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساک نكردى، و به عنوان عقب نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازش كارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آن چه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ الله كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند! | ||
'''د) خدا لعنت كند آنانكه حرمتت شكستند''' | '''د) خدا لعنت كند آنانكه حرمتت شكستند''' | ||
لَعَنَ اللَّه مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ | لَعَنَ اللَّه مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْکَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْکَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّه مَنْ ساواکَ بِمَنْ ناواکَ. لَعَنَ اللَّه مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّه عَلَيْهِ وِلايَتَکَ: | ||
خدا لعنت كند | خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت می دهم كه آنان از همه زيان كارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مى خورد و در آن با روى گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند. | ||
'''هـ) جز عده كمى ايمان نياوردند''' | '''هـ) جز عده كمى ايمان نياوردند''' | ||
إِنَّ اللَّه تَعالى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلى الله عليه | إِنَّ اللَّه تَعالى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله فيکَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهارِ ما أَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِکَ وَإِعْلاناً لِبُرْهانِکَ وَ دَحْضاً لِلْأَباطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذِيرِ. فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَاتَّقى فيکَ الْمُنافِقينَ أَوْحى إِلَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّه يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ». فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ أَوْزارَ الْمَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ فَخَطَبَ وَأَسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: أَلَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقالُوا: بَلى. فَأَخَذَ بِيَدِکَ وَ قالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. فَما آمَنَ بِما أَنْزَلَ اللَّه فيکَ عَلى نَبِيِّهِ إِلاَّ قَليلٌ وَلا زادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ: | ||
خداوند تعالى دعاى پيامبرش صلى الله عليه | خداوند تعالى دعاى پيامبرش صلى الله عليه و آله را درباره تو مستجاب كرد، و به او دستور داد تا ولايت تو را بر امت اظهار كند تا مقام تو را بلند مرتبه و دليل تو را اعلام كرده باشد و سخنان باطل را كوبيده و عذرهاى بي جا را ريشه كن كرده باشد. | ||
آن گاه كه از فتنه فاسقان احساس خطر كرد و از منافقين درباره تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحى كرد: «اى پيامبر، برسان آن چه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانى رسالت او را نرسانده اى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ می كند». پيامبر صلى الله عليه و آله سختىِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپا خاست و خطبه اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه آن ها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ام؟ گفتند: آرى. پس دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند. ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند. | |||
'''و) معتقديم كه اين حقى از جانب خداست''' | '''و) معتقديم كه اين حقى از جانب خداست''' | ||
اللّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ | اللّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. لَعْنَةُ اللَّه وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْکَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَکَ عَلَيْهِ - يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ - مِنَ الْمُشْرِكينَ وَالْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِىَ بِما ساءَکَ وَ لَمْيُكْرِهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْکَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِکَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَکَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَکَ وَ جَحَدَ حَقَّکَ أَوْ عَدَلَ بِکَ مَنْ جَعَلَکَ اللَّه أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: | ||
خدايا، ما | خدايا، ما مى دانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. و بزودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركين و منافقين تا روز قيامت. و بر كسى كه به آن چه تو را ناراحت می كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه چشم خود را بسته و انكار نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند. | ||
'''ز) مسئله عجيب بعد از انكار حق تو''' | '''ز) مسئله عجيب بعد از انكار حق تو''' | ||
وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْزَعُ بَعْدَ | وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْزَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقِّکَ غَصْبُ الصِّدّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ النِّسأءِ فَدَكاً وَ رَدُّ شَهادَتِکَ وَشَهادَةُ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِکَ وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفى صَلَّى اللَّه عَلَيْكُمْ، وَ قَدْ أَعْلَى اللَّه تَعالى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَ أَبانَ فَضْلَكُمْ وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعالَمينَ: | ||
مسئله عجيب و كار سوزناک بعد از انكار حق تو، غصب فدک از صديقه طاهره سيدة النساء حضرت زهرا عليها السلام و رد شهادت تو و دو آقا از نسل و عترت تو امام حسن و امام حسين عليهما السلام است كه صلوات خدا بر شما باد، و اين در حالى بود كه خداوند تعالى درجه شما را بر امت بالا برده و منزلت شما را بلند قرار داده و فضل شما را روشن كرده و شما را بر عالميان شرافت داده است. | مسئله عجيب و كار سوزناک بعد از انكار حق تو، غصب فدک از صديقه طاهره سيدة النساء حضرت زهرا عليها السلام و رد شهادت تو و دو آقا از نسل و عترت تو امام حسن و امام حسين عليهما السلام است كه صلوات خدا بر شما باد، و اين در حالى بود كه خداوند تعالى درجه شما را بر امت بالا برده و منزلت شما را بلند قرار داده و فضل شما را روشن كرده و شما را بر عالميان شرافت داده است. | ||
خط ۱٬۰۶۴: | خط ۱٬۰۶۴: | ||
'''ح) متحير است كسى كه به تو ظلم كرده''' | '''ح) متحير است كسى كه به تو ظلم كرده''' | ||
ما أَعْمَهَ مَنْ | ما أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَکَ عَنِ الْحَقِّ. فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِما مِحَنَ الْأَنْبِياءِ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَعَدَمِ الْأَنْصارِ. ما يُحيطُ الْمادِحُ وَصْفَکَ وَلا يُحْبِطُ الْطاعِنُ فَضْلَکَ. تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنانِکَ وَتَهْتِکُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيانِکَ وَتَكْشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَريحِ الْحَقِّ: | ||
چقدر متحير است از حق كسى كه به تو ظلم كرده است. محنت تو به آن دو ([[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر)، به گرفتارى هاى انبياء عليهم السلام هنگام تنهايى و كمک نداشتن شباهت پيدا كرد. مَدح كننده تو به اوصافت احاطه پيدا نمى كند، و طعن زننده بر تو فضيلتت را پائين | چقدر متحير است از حق كسى كه به تو ظلم كرده است. محنت تو به آن دو ([[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر)، به گرفتارى هاى انبياء عليهم السلام هنگام تنهايى و كمک نداشتن شباهت پيدا كرد. مَدح كننده تو به اوصافت احاطه پيدا نمى كند، و طعن زننده بر تو فضيلتت را پائين نمى آورد. آتش جنگ ها را با انگشتانت خاموش مى كردى، و پرده هاى شبهه را با بيانت پاره مى نمودى، و پوشش باطل را با حق صريح منكشف می كردى. | ||
'''ط) خدايا منكرين حق وليت را لعنت كن''' | '''ط) خدايا منكرين حق وليت را لعنت كن''' | ||
اللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ | اللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيائِکَ وَ أَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ بِجَميعِ لَعَناتِكَ وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ وَالْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقينِ وَالْإِقْرارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدّينَ. اللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْياعَهُمْ وَ أَنْصارَهُمْ. اللّهُمَّ الْعَنْ ظالِمِى الْحُسَيْنِ وَ قاتِليهِ وَ الْمُتابِعينَ عَدُوَّهُ وَ ناصِريهِ وَ الرَّاضينَ بِقَتْلِهِ وَ خاذِليهِ لَعْناً وَبيلاً: | ||
خدايا، قاتلين انبياء و جانشينان انبيائت را با همه لعنتهايت لعنت كن، و گرمى آتش را به آنان بچشان. و لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. | خدايا، قاتلين انبياء و جانشينان انبيائت را با همه لعنتهايت لعنت كن، و گرمى آتش را به آنان بچشان. و لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. |