۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ . آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ . آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ...»<ref>نساء / ۴۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص | == «يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ . آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ...»<ref>نساء / ۴۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۹ - ۷۲.</ref> == | ||
در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت | در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. | ||
اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است. | |||
يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است: | يكى از اين آيات، آيه ۴۷ سوره نساء است: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۵: | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ: | مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» . بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ: | ||
اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده پوشى كنم. <ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶ .</ref> | اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. | ||
به خدا قسم از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده پوشى كنم.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶ .</ref> | |||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
خطبه غدير مرحله اصلى را در معرفى على عليه السلام و دوستان و دشمنانش پشت سر گذاشته و مى خواهد زنگ خطر را درباره حضور جدى | خطبه غدير مرحله اصلى را در معرفى على عليه السلام و دوستان و دشمنانش پشت سر گذاشته و مى خواهد زنگ خطر را درباره حضور جدى [[منافقین]] در جامعه مسلمين به صدا در آورد. | ||
آغاز سخن در اين مرحله با ذكر آيه مزبور است كه خداوند گروهى را به حيله گران اصحاب سَبت تشبيه كرده كه با نيرنگ و استناد به دين فرامين الهى را زير پا گذاشتند. | |||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهی گيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه كار خود را تعطيل كنند و ماهى نگيرند و در اين باره «أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً» يعنى «پيمان محكمى از آنان گرفتيم» . <ref>نساء / ۱۵۴.</ref>روزهاى شنبه كه تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مى شدند و طمع ماهی گيران را بر مى انگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهى ها نمى آمدند و اين امتحان الهى بود. | اصحاب سبت قومى بودند كه شغلشان ماهی گيرى بود و در كنار دريا سكونت داشتند. خداوند به آنان دستور داد روزهاى شنبه كار خود را تعطيل كنند و ماهى نگيرند و در اين باره «أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً» يعنى «پيمان محكمى از آنان گرفتيم».<ref>نساء / ۱۵۴.</ref> | ||
روزهاى شنبه كه تعطيل كرده بودند ماهيان روى آب ظاهر مى شدند و طمع ماهی گيران را بر مى انگيختند، ولى در غير روز شنبه ماهى ها نمى آمدند و اين امتحان الهى بود. | |||
آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال - به خيال خود - با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچه هايى تعبيه كردند كه امواج آب ماهى ها را بى اختيار به آن حوضچه ها | آن مردم براى آنكه ماهيان را در روز شنبه از دست ندهند و در عين حال - به خيال خود - با فرمان الهى مخالفت نكرده باشند، در كنار دريا حوضچه هايى تعبيه كردند كه امواج آب ماهى ها را بى اختيار به آن حوضچه ها مى ريخت و راه بازگشت نداشتند. | ||
اين كار بدون حضور ماهی گيران در روز شنبه به وقوع مى پيوست و ماهيان در آن گودال ها مى ماندند تا روز يكشنبه كه مردم مى آمدند و آنها را مى گرفتند، و ادعا مى كردند ما مخالف حكم خدا كارى نكرده ايم و روز شنبه ماهى نگرفته ايم! <ref>بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۶ ح ۱۳.</ref> | اين كار بدون حضور ماهی گيران در روز شنبه به وقوع مى پيوست و ماهيان در آن گودال ها مى ماندند تا روز يكشنبه كه مردم مى آمدند و آنها را مى گرفتند، و ادعا مى كردند ما مخالف حكم خدا كارى نكرده ايم و روز شنبه ماهى نگرفته ايم!<ref>بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۶ ح ۱۳.</ref> | ||
موعظه هيچ كس در اينان اثر نمى كرد. عده اى مى گفتند: چرا موعظه مى كنيد قومى را كه مستحق عذابند؟ در پاسخ مى گفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند. <ref>اعراف / ۱۶۳.</ref> عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ نمود و از انسانيت بيرون برد. <ref>بقره / ۶۵ .</ref> | موعظه هيچ كس در اينان اثر نمى كرد. عده اى مى گفتند: چرا موعظه مى كنيد قومى را كه مستحق عذابند؟ در پاسخ مى گفتند: براى آنكه نزد خدا معذور باشيم و به اميد آنكه از كار خود باز گردند.<ref>اعراف / ۱۶۳.</ref> عاقبتِ اصحاب سبت لعنت و دورى از رحمت خدا بود، تا جايى كه خداوند آنان را مسخ نمود و از انسانيت بيرون برد.<ref>بقره / ۶۵ .</ref> | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
خط ۳۴: | خط ۴۲: | ||
اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به چنان نيرنگ هايى مى شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى طالب عليه السلام و خاندانش و باز گرداندن مردم به جاهليت حيله هاى آن چنانى را به كار مى گرفتند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند كه اين جهان ظرفيت انعكاسش را ندارد، و در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر شده و مى شود. | اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به چنان نيرنگ هايى مى شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى طالب عليه السلام و خاندانش و باز گرداندن مردم به جاهليت حيله هاى آن چنانى را به كار مى گرفتند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند كه اين جهان ظرفيت انعكاسش را ندارد، و در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر شده و مى شود. | ||
امام | [[امام سجاد علیه السلام]] در اين باره مى فرمايد: خداوند اصحاب سبت را به خاطر صيد ماهى مسخ نمود. | ||
==== | چگونه مى بينى نزد خداى عز و جل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.<ref>بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۸ .</ref> | ||
==== الف) عذاب غاصبين خلافت در برزخ ==== | |||
نمونه اى از عالم برزخِ آنان كلام اميرالمؤمنين عليه السلام است كه به حارث همدانى فرمود: | نمونه اى از عالم برزخِ آنان كلام اميرالمؤمنين عليه السلام است كه به حارث همدانى فرمود: | ||
آنچه من مى بينم تو هم مى بينى؟ عرض كرد: چگونه مى توانم آنچه شما مى بينى من هم ببينم در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين اولى است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى كند كه اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. | آنچه من مى بينم تو هم مى بينى؟ عرض كرد: چگونه مى توانم آنچه شما مى بينى من هم ببينم در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. | ||
فرمود: اين اولى است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى كند كه اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. | |||
بار دوم اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اين ديگرى دومى است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مى گويد: اى ابا الحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد. <ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۹۵.</ref> | بار دوم اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اين ديگرى دومى است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و مى گويد: اى ابا الحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۹۵.</ref> | ||
==== '''ب''' | ===='''ب)''' عذاب غاصبين خلافت در قيامت ==== | ||
نمونه اى از عذاب آخرت غاصبين، حديث | نمونه اى از عذاب آخرت غاصبين، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين. | ||
اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى دارد، و جهنم از شعله ها و حرارت آن چاه شعله ور مى شود. | اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى دارد، و جهنم از شعله ها و حرارت آن چاه شعله ور مى شود. | ||
خط ۵۰: | خط ۶۲: | ||
شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. | شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است. | ||
و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه اند كه در حجةالوداع و مقارن غدير پيمان نامه اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين عليه السلام امضا كردند و سر از | و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه اند كه در [[حجةالوداع]] و مقارن غدير پيمان نامه اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين عليه السلام امضا كردند و سر از [[سقیفه]] در آوردند كه عبارتند از: «[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و [[معاذ بن جبل]] و [[سالم مولی ابی حذیفه]]».<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۹،۱۶۲.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |